(18 تير 1395 12:51 ق.ظ)karbar نوشته شده توسط: [ -> ] (18 تير 1395 12:40 ق.ظ)gogooli نوشته شده توسط: [ -> ] (18 تير 1395 12:36 ق.ظ)همیلا نوشته شده توسط: [ -> ]نه اتفاقا اینکه با کسی زندگی کنی که عاشقشی خیلی خوبه ولی به نظرم عشق به تنهایی کافی نیست
من نمی گم عشق کافیه می گم لزوما تفاهم عشق نمی آره
به نظر من جذابیت اولیه + تفاهم و ویژگی ها و اهداف مشترک + گذشت= عشق بلند مدت میاره در اکثر موارد.
یه چیزی هم که هست تازه فرمول بالا حالت ایده آلشه و به نظرم یکی از دلایلی که نرخ ازدواج پایین اومده هم همینه. همه مون از جمله خودم می خواهیم همه اینا باشه، چیزی که حداقل من تو خواستگارهاى متعدد چه سنتی و چه از طریق اجتماعم ندیدم. (بعد تازه and اینا رو با چندتا مسئله مهم مثل حداقل های مالی و... هم باید بگیریم خیلی حلقه انتخاب کوچک میشه)
این چیزی که شما می فرمایید که تفاهم عشق نمیاره رو من دوبار تجربه کردم (البته به جای عشق بهتره بگم جذابیت، چون در دوران آشنایی عشق به نظرم بی معناست) به دو نفری که به هم نزدیک بودیم ولی موشکافی که کردم یا ظاهر فرد اصلااا برام جذاب نبوده و یا یه حرکات رو اعصابی (یکی دو تا حتی بوده ولی همونا داغون و سردم می کرد) برام داشته که بعدا دقت کردم این همون عدم تفاهم و اختلاف در یکسری ویژگی ها بوده. ولی چون خیلی همچین مسائلش خاص و مویرگی بوده و اتفاقا خیلی گل درشت نبوده من اولش متوجه عدم تفاهم نشدم. منظورم اینه که این موضوع عدم جذابیت و احساس عشق از عدم تفاهم هایی است که ناخودآگاهمون متوجه میشه ولی خودآگاهمون نه.
بر عکسشم هست که تا یه جایی تفاهم بوده و جذابیت زیاد هم بوده، یهو یه چیزی از طرف آدم می بینه که همه چی می ترکه و خدا رو شکر می کنه که بر اساس تفاهم و پیدا کردن ویژگی های مشترک رفتی جلو و نه عشق.
عدم عشق هم ربطی به تفاهم نداره از نظر من
شاید بعضی از پسرا خیلی آگاه شدن
اما بعضی هاشون وقتی عاشق میشن هزار تا حرکت عجیب غریب هم براشون بیای دیگه دست از سر کچلت بر نمیدارن ...تنها میگن منظور شما از این کار چیه؟ و خیلی راحت کوتاه میان چون دیگه تصمیم خودشونو گرفتن و به نظر خودشون اون چیزی که میخوان رو انتخاب کردن
(در واقع همون عشق آدمی را کر و کور میکند برای هر دو طرف صدق میکنه شدید...خدا کنه کور نشیم
)
(18 تير 1395 11:49 ق.ظ)aamitis نوشته شده توسط: [ -> ]اما به نظر من وقتی یه دختری اهل سازش باشه و اهل زندگی و ببینه یه پسری خوبه و خانواده خوب و عاقلی داره و عاشق بشه تا ته دنیا هم با پسری که دوسش داره میره
فقط باید به دختر ثابت بشه
اینکه اکثر شیرازیا قبول نمیکنن درست نیست.
اگه هیچ کدوم از این شرایطی که گفتید نباشه و فقط همون یه شرطی که بولد کردم باشه قضیه حله. از اون طرف هم اگه همه شرایط باشه اما اون یه شرط نباشه ممکنه پسر رد بشه.
(18 تير 1395 11:54 ق.ظ)gogooli نوشته شده توسط: [ -> ]من فکر می کنم آن هایی که از خانوادشون گریزان اند یا اصلا هیچ وابستگی ندارن حاضر می شن برن یک شهر دیگه...اگر نه دل دختر برای خانوادش تنگ می شه نمی تونه تا ابد یک جای دیگه زندگی کنه
این گریزان بودن هم نکته خوبیه
بله متاسفانه
خیلی درست گفتید
البته باز برای بعضیا صدق نمیکنه
طرف از شیراز ازدواج میکنه میره یه شهر دیگه یا یه کشور دیگه و کم کم خانوادشو هم میبره!!
(18 تير 1395 11:59 ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ] (18 تير 1395 11:49 ق.ظ)aamitis نوشته شده توسط: [ -> ]اما به نظر من وقتی یه دختری اهل سازش باشه و اهل زندگی و ببینه یه پسری خوبه و خانواده خوب و عاقلی داره و عاشق بشه تا ته دنیا هم با پسری که دوسش داره میره
فقط باید به دختر ثابت بشه
اینکه اکثر شیرازیا قبول نمیکنن درست نیست.
اگه هیچ کدوم از این شرایطی که گفتید نباشه و فقط همون یه شرطی که بولد کردم باشه قضیه حله. از اون طرف هم اگه همه شرایط باشه اما اون یه شرط نباشه ممکنه پسر رد بشه.
این عشقی که شما ازش حرف میزنید بدون در نظر گرفتن بقیه موارد
واسه کسی صادقه که یا ندونه جامعه چه خبره و فقط بخواد تصمیم احساسی بگیره
یا اینکه انقدر کمبود محبت داشته باشه از طرف خانواده که بخواد سریع این کمبود محبت رو جبران کنه
و گرنه کسی که عاقل باشه به هیچ پسری اجازه نمیده بدون شناخت خانواده پسر، با احساساتش بازی بشه
گیرم عاشق شد اما دید خانواده پسر هیچ تناسبی با خانواده خودش نداره حالا اگه بخواد عقلانی تصمیم بگیره که با احساساتش بازی شده و از نظر عاطفی لطمه میبینه و اگه بخواد همین طوری با احساسات جلو بره که خودشو بدبخت کرده...
(18 تير 1395 11:49 ق.ظ)aamitis نوشته شده توسط: [ -> ]اما به نظر من وقتی یه دختری اهل سازش باشه و اهل زندگی و ببینه یه پسری خوبه و خانواده خوب و عاقلی داره و عاشق بشه ......
البته بنظرم این مورد آخره که خودش مسبب موردهای اولیه میشه!
(18 تير 1395 12:17 ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط: [ -> ] (18 تير 1395 11:49 ق.ظ)aamitis نوشته شده توسط: [ -> ]اما به نظر من وقتی یه دختری اهل سازش باشه و اهل زندگی و ببینه یه پسری خوبه و خانواده خوب و عاقلی داره و عاشق بشه ......
البته بنظرم این مورد آخره که خودش مسبب موردهای اولیه میشه!
شاید ما عاشق نشدیم و شما عاشقی
(18 تير 1395 12:20 ب.ظ)aamitis نوشته شده توسط: [ -> ] (18 تير 1395 12:17 ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط: [ -> ] (18 تير 1395 11:49 ق.ظ)aamitis نوشته شده توسط: [ -> ]اما به نظر من وقتی یه دختری اهل سازش باشه و اهل زندگی و ببینه یه پسری خوبه و خانواده خوب و عاقلی داره و عاشق بشه ......
البته بنظرم این مورد آخره که خودش مسبب موردهای اولیه میشه!
شاید ما عاشق نشدیم و شما عاشقی
نیاز نیست عاشق باشی و همچین حرفی بزنی, رو راست باید بود
یکسری چیزا دیگه جای بحث نداره آخه, اینکه آقا پسر خوب ؛ خانوادش خوب, عاقل و .... باشن اصلا ویژگی متمایز کننده ای نیست, شما خودت یه لحظه فکر کن, آقا پسر بد, خانواده بد, نا عاقل!!!
اصن مطرح هست که حالا بخواد دختر باهاش بره یا نه؟ ته دنیا یا سر دنیا؟!
(البته این اگه ویژگی آخری که گفته بودید در دخترخانوم باشه؛ میره
؛ یعنی هممون دیدیم؛ منم دیدم که میگم )
منظورم به شخص شما نیست؛ ببخشید ؛ ولی خب یکسری چیزا شعاریه....
حالا اون بحث ثابت شدن رو در نظر بگیری خودش یه داستان جداست! ازین داستانای چند جلدی
+ البته اینم اضافه کنم بستگی داره اون خووووب بودنه چطور معنا بشه دیگه!
خیلی صفتش کیفیه نمیشه حرفی زد راجع بش! خوب!
(18 تير 1395 12:35 ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط: [ -> ] (18 تير 1395 12:20 ب.ظ)aamitis نوشته شده توسط: [ -> ] (18 تير 1395 12:17 ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط: [ -> ] (18 تير 1395 11:49 ق.ظ)aamitis نوشته شده توسط: [ -> ]اما به نظر من وقتی یه دختری اهل سازش باشه و اهل زندگی و ببینه یه پسری خوبه و خانواده خوب و عاقلی داره و عاشق بشه ......
البته بنظرم این مورد آخره که خودش مسبب موردهای اولیه میشه!
شاید ما عاشق نشدیم و شما عاشقی
نیاز نیست عاشق باشی و همچین حرفی بزنی, رو راست باید بود
یکسری چیزا دیگه جای بحث نداره آخه, اینکه آقا پسر خوب ؛ خانوادش خوب, عاقل و .... باشن اصلا ویژگی متمایز کننده ای نیست, شما خودت یه لحظه فکر کن, آقا پسر بد, خانواده بد, نا عاقل!!! اصن مطرح هست که حالا بخواد دختر باهاش بره یا نه؟ ته دنیا یا سر دنیا؟! (البته این اگه ویژگی آخری که گفته بودید در دخترخانوم باشه؛ میره ؛ یعنی هممون دیدیم؛ منم دیدم که میگم )
منظورم به شخص شما نیست؛ ببخشید ؛ ولی خب یکسری چیزا شعاریه....
حالا اون بحث ثابت شدن رو در نظر بگیری خودش یه داستان جداست! ازین داستانای چند جلدی
خب منم همینو میگم
وقتی به شیوه امروزی بخوای ازدواج کنی که خانواده پسر رو نمیبینی از اول، میبینی؟ من گفتم که عاشق بشی بعد یهو ببینی خانوادش فلان... صحبت منو بخون اول....
باید کلی بنویسی که منظورت اشتباهی برداشت نشه
و بحث اینجا الکیه
اشتباه کردم حرف زدم
یاد "دوست داشتن از عشق برتر است" اُفتادم.
_____________________
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی است خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال.
_____________________
عشق جوششی یک جانبه است. به معشوق نمیاندیشد که کیست ؟! یک "خود جوشی ذاتی" است ، و از این رو همیشه اشتباه میکند و در انتخاب بسختی میلغزد و یا همواره یک جانبه میماند و گاه ، میان دو بیگانه ناهمانند، عشقی جرقه میزند و چون در تاریکی است و یکدیگر را نمیبینند ، پس از انفجار این صاعقه است که در پرتو روشنایی آن، چهره یکدیگر را میتوانند دید و در اینجاست که گاه، پس از جرقه زدن عشق، عاشق و معشوق که در چهره هم مینگرند، احساس می کنند که همدیگر را نمیشناسند و بیگانگی و ناآشنایی پی از عشق - که درد کوچکی نیست - فراوان است.
اما دوست داشتن در روشنایی ریشه میبندد و در زیر نور سبز میشود و رشد میکند و از این روست که همواره پس از آشنایی پدید میآید، در حقیقت، در آغاز دو روح خطوط آشنایی را در سیما و نگاه یکدیگر میخوانند، و پس از "آشنا شدن" است که خودمانی میشوند، - دو روح ، نه دو نفر، که ممکن است دو نفر با هم در عین رو در بایستیها، احساس خودمانی بودن کنند و این حالت بقدری ظریف و فرّار است که بسادگی از زیر دست احساس و فهم میگریزد.
_____________________
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
(18 تير 1395 11:49 ق.ظ)aamitis نوشته شده توسط: [ -> ]اما به نظر من وقتی یه دختری اهل سازش باشه و اهل زندگی و ببینه یه پسری خوبه و خانواده خوب و عاقلی داره و عاشق بشه تا ته دنیا هم با پسری که دوسش داره میره
فقط باید به دختر ثابت بشه
اینکه اکثر شیرازیا قبول نمیکنن درست نیست.
واقعا گل گفتین.
والا چی بگم. هر چقدم آدم خوب باشه نمیبینن و از طرفی بعضی دخترا تو رویا زندگی میکنن و واقعیت هارو نمیبینن و یکم جلوتر که بره متوجه میشن.
(18 تير 1395 11:54 ق.ظ)gogooli نوشته شده توسط: [ -> ]من فکر می کنم آن هایی که از خانوادشون گریزان اند یا اصلا هیچ وابستگی ندارن حاضر می شن برن یک شهر دیگه...اگر نه دل دختر برای خانوادش تنگ می شه نمی تونه تا ابد یک جای دیگه زندگی کنه
قرار نیس تا ابد دور بشه. بالاخره الان که هواپیما رفت و آمدهارو راحت کرده و در سالی چن بار میتونن با هم برن خونه ی خانواده ی دختر.
البته خب ممکنه دختری باشه که بخواد هفته ای یه بار خونشون بره و بالاخره باید اول شرایط دو طرف بهم بخوره.