زمان کنونی: ۰۲ آذر ۱۴۰۳, ۰۸:۴۸ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۴۹۹۲۱
۰۱ اسفند ۱۳۹۷, ۰۱:۵۴ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ بهمن ۱۳۹۷ ۰۴:۴۶ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  شدم مثل یه ماهی که تو یه تنگ گیر افتاده و دائم نقشه میکشه ببینه کدوم مسیر به دریا، دریاچه یا حتی یه برکه میرسه.

(یک لحظه بسیار شادم و یک لحظه غم عالم تو دلمه. یکبار اشک شوق میریزم و یکبار زانوی غم بغل میکنم.... در کل شدم یک موجود سرشار از پارادوکس های عجیب غریب. نمیدونم چی شد که به اینجا رسید اما هر چی هست از وقتی شروع شد که نوسان بازار ایران اوج گرفت. همش با خودم گفتم ولش کن به درک بهش فکر نکن. اما یه لحظه به خودم میام میبینم وسط کار دو ساعته مطلق فکرم درگیر بوده اونم سر یه موضوع عجیب که هیچ کاری از دست من ساخته نیست.
تمرکزم که بزرگترین نقطه قوتم بود الان شده بزرگترین نقطه ضعفم. واقعا نمیدونم باید چطوری مشکلم را حل کنم. سعی کردم پیش روانشناس برم اما برای هر ۴۰ دقیقه ۱۴۰ تا ۲۵۰ تومن حق مشاوره یک مقداری غیر منصفانه و غیر عقلانیه.در ضمن روانشناسا را مطلقا قبول ندارم چون به نظرم فقط سعی میکنن جو را متشنج کنن و پول در بیارن. به همین خاطر فعلا سپری میکنم تا ببینم چی میشه.)


ماهی قصه ما یادش رفته رها شدن از تنگ دست خودش نیست اون این جا زندانی شده ....
دقیقا همینطوره، تازه مشاور خوب هم کم پیدا میشه بعضی هاشون باعث میشن راه رو گم کنی بجا اینکه پیدا کنی..
واسه همین من بعد از کلی کتاب خواندن و .. دیدم بازم کتاب ها راه حل های خیلی تئوری میدادن، بعدشم دیگه بهترین راهی که پیدا کردم برنامه رازها و نیازها مال دکتر هلاکویی بود که کیس استادی از آدم های واقعی و ایرانی هست، البته توی یوتیوب هم اون عنوانی رو که می‌خواین، میشه سرچ کرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: codin , big cloud
ارسال: #۴۹۹۲۲
۰۱ اسفند ۱۳۹۷, ۰۳:۰۶ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سرسخت بودن فقط یه کلمه نیست

سرسختی رو باید زیست . . .
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: big cloud , RASPINA
ارسال: #۴۹۹۲۳
۰۱ اسفند ۱۳۹۷, ۰۳:۴۳ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ بهمن ۱۳۹۷ ۱۱:۳۶ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  کدوم روش بهترین مدل زندگی کردنه؟
هر جا شخمات تورو کشوند، دنبالشون بری. نترسی از "برچسب"ها (بیکار، مجرد، بی برنامه، تحصیل نکرده، اسکل و ...).
نه اقا قبول ندارم برو زن بگیر Dodgy کم عکس با عینک دودی بگیر بزار تو پروفایل تلگرامت Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: crevice
ارسال: #۴۹۹۲۴
۰۱ اسفند ۱۳۹۷, ۱۰:۳۶ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سرِ من یه سمساری قدیمی و شلوغ پلوغه که توش همیشه جنگه!
بین امید و ناامیدی،
بین خنده و گریه،
بین رسیدن و نرسیدن،
بین ولش کن و تو می‌تونی.
توی سر من همیشه هزار تا زنِ کولی دارن کِل می‌کشن،
همیشه دو نفر دارن سر قیمت یه قاب عکس قدیمی چونه می‌زنن،
همیشه یه با احتیاط برانید داره قدم می‌زنه.
دلم یه موزه‌ی قدیمیه!
یه موزه‌ای که فقط یه نفر رو برای دیدن داره.
توی دل من نگاه تو ریخته رو در و دیوارا،
توی دل من هوا پره از کشش افقی لبای تو،
پره از بزن بریما.
توی دل من همیشه هزار تا نظامی دارن یک صدا میخونن پایان شبِ سیه سپید است...
شاید برای همینه که
من هیچوقت دختر عاقلی نبودم...

آدم های کوچک و حقیر با عقده های بزرگ ترسناکند،
زیرا از صدمه زدن به دیگران...
هراسی ندارند!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Avril89
ارسال: #۴۹۹۲۵
۰۱ اسفند ۱۳۹۷, ۱۰:۴۶ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
تخم مرغ آبپز میارن سر کار آخه؟! یه سری واقعا ...


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA
ارسال: #۴۹۹۲۶
۰۱ اسفند ۱۳۹۷, ۱۱:۲۰ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۱ اسفند ۱۳۹۷ ۱۱:۲۱ ق.ظ، توسط Behnam‌.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۱ اسفند ۱۳۹۷ ۱۰:۴۶ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  تخم مرغ آبپز میارن سر کار آخه؟! یه سری واقعا ...
گرونیه، همین وضع پیش بره پس فردا همون تخم‌مرغه رو هم ازش میقاپن. یه نگا به ونزوئلا بکن.
اه اعصابم خورد شد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Saman , RASPINA , Avril89
ارسال: #۴۹۹۲۷
۰۱ اسفند ۱۳۹۷, ۱۲:۰۴ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
من خبر سرقت مسلحانه از قصابی را بشنوم این روزا خیلی تعجب نمیکنم...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Saman , RASPINA , Avril89 , anne.shirley
ارسال: #۴۹۹۲۸
۰۱ اسفند ۱۳۹۷, ۱۲:۴۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۱ اسفند ۱۳۹۷ ۱۲:۵۰ ب.ظ، توسط Saman.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خیلی از زندگی ها داره تباه میشه

دست صدا و سیما آلوده س توی این همه جنایت،یه دو نفر هستن توی اخبار ۲۰:۳۰ میرن جاهای مختلف گزارش میگیرن من وقتی میبینمشون میخوام بالا بیارم!

واقعا من موندم چرا اینا نمیفهمن :
شیوه حکومت داریشون رانت و فساده!
تا کی فرافکنی و دروغ!!!
دیروز توی رادیو ماشین که همینجوری الکی با روشن کردن ماشین خودش روشنه و معلومم نیست چرا(نه معلومه،چون فلشم گم شد)نماینده های مجلس از روی معده نظر میدادن که مثلا از چه اقشاری مالیات نگیریم،
مثلا فرض کنید طرف گفت به اقشاری که درآمدشون ۴ میلیون هست مالیات تعلق نگیره و این رای نیاورد چرا که گفتن مثلا ۴ میلیونی ها وضعشون خوبه،بعد پیشنهاد نفر بعدی این بود که اونا که ۵ میلیون میگیرن مالیات ندن!!!(بعدی یکی این وسط میگفت اونا که ۴ و نیم میلیون هستن) بعد طرف میگفت ۴ میلیونه رای نیاورده باید ۵ و اینا بررسی بشه!!!

"اینا دیگه کین!!!!!!"
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA
ارسال: #۴۹۹۲۹
۰۱ اسفند ۱۳۹۷, ۰۱:۴۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۱ اسفند ۱۳۹۷ ۰۱:۴۶ ب.ظ، توسط crevice.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۱ اسفند ۱۳۹۷ ۰۳:۴۳ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  
(30 بهمن ۱۳۹۷ ۱۱:۳۶ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  کدوم روش بهترین مدل زندگی کردنه؟
هر جا شخمات تورو کشوند، دنبالشون بری. نترسی از "برچسب"ها (بیکار، مجرد، بی برنامه، تحصیل نکرده، اسکل و ...).
نه اقا قبول ندارم برو زن بگیر Dodgy کم عکس با عینک دودی بگیر بزار تو پروفایل تلگرامت Big Grin
Big Grin Big Grin

داریم به اون سکانس مشهور طنز مهران مدیری نزدیک میشیم که نصراله رادش میگفت شادی چیه؟ تفریح چیه؟ گوشت چیه؟ ماشین چیه؟ کاهو چیه؟ میوه چیه؟ و...

حقوق ۸۰ درصد مردم کشور الان زیر ۲۰۰ یورو هست.. من دیگه حرفی ندارم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Avril89
ارسال: #۴۹۹۳۰
۰۱ اسفند ۱۳۹۷, ۰۸:۱۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
تولدت پیشاپیش مبارک . . . :-|
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: big cloud
ارسال: #۴۹۹۳۱
۰۱ اسفند ۱۳۹۷, ۱۰:۳۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۱ اسفند ۱۳۹۷ ۰۱:۴۲ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  
(01 اسفند ۱۳۹۷ ۰۳:۴۳ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  
(30 بهمن ۱۳۹۷ ۱۱:۳۶ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  کدوم روش بهترین مدل زندگی کردنه؟
هر جا شخمات تورو کشوند، دنبالشون بری. نترسی از "برچسب"ها (بیکار، مجرد، بی برنامه، تحصیل نکرده، اسکل و ...).
نه اقا قبول ندارم برو زن بگیر Dodgy کم عکس با عینک دودی بگیر بزار تو پروفایل تلگرامت Big Grin
Big Grin Big Grin

داریم به اون سکانس مشهور طنز مهران مدیری نزدیک میشیم که نصراله رادش میگفت شادی چیه؟ تفریح چیه؟ گوشت چیه؟ ماشین چیه؟ کاهو چیه؟ میوه چیه؟ و...

حقوق ۸۰ درصد مردم کشور الان زیر ۲۰۰ یورو هست.. من دیگه حرفی ندارم
امروز به شدت از کشورم ناامید شدم نه از حکومت از مردم ، متاسفم واقعا برای مردم هایی که توماشین و اینور اونور هی کلایه می کنند چرا زندگی سخت شده چرا گرون شده و فلان و بهمان بعد همون مردم سر همو می شکنن یه پراید که هیچ کشوری اونو به عنوان ماشین قبول نداره رو ۴۵ میلیون می خرن هیچ امیدی به درست شدن نیست فقط باید از این کشور فرار کرد واقعا الان دم عیده خیلیا نگران خرید عید هستن اینا دیگه جای بحث نداره ......HuhHuhHuhHuhHuh
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: crevice , big cloud
ارسال: #۴۹۹۳۲
۰۲ اسفند ۱۳۹۷, ۰۱:۴۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
از فردا لاکچری ها میخوان با گلکسی فولد پز بدن.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: big cloud
ارسال: #۴۹۹۳۳
۰۲ اسفند ۱۳۹۷, ۰۷:۰۸ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۲ اسفند ۱۳۹۷ ۰۷:۲۱ ق.ظ، توسط elect.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سلام
اومده بودم حرف دیگه ای بزنم ولی چیزایی خوندم اول میخوام درباره اونا بنویسم.

وقتی درباره ازدواج تو ۲۰ سالگی حرف میزنین یه نکته مهمی رو نادیده میگیرین(نمیدونم شاید عمدا شایدم سهوا) اونم تفاوت نیاز به ازدواج و آمادگی ازدواج
به عنوان کسی که تابستون پارسال خیلی جدی درگیر چنین تصمیم گیری بوده و کلی از تجربه های دیگران پرسیده و شنیده و خونده اینا رو میگم:
اولین مساله اینه که بیشتر آدما تو ۲۰ سالگی واقعا هنوز خودشونم درست نشاختن, هنوز شخصیتشون به ثبات کافی نرسیده, هنوز هدف و مسیر زندگیشون برا خودشونم واضح نیست.
مساله بعدی توان مالیه که بازم کمتر آدم ۲۰ ساله ای بهش رسیده. حالت هایی که پیش میاد ایناست حمایت مالی والدین (دختر یا پسر) که نتیجه اش احتمالا دخالتشون تو زندگی و دردسرا و درگیری های خودشو به دنبال داره. یه راه دیگه ساده زیستیه در حد معقوله که حتی با توافق دو نفر راه سختی برای راضی کردن خانواده ها در پیشه (تازه اوضاعی شده که ساده زیستی هم دیگه جوابگو نیست). یه حالت دیگه طولانی کردن دوران عقد تا فراهم شدن شرایط مالیه که اینم به خاطر حالت پا در هوایی خودش گاهی انقدر دردسرساز میشه که کلا هم چیز کنسل میشه. یه راه دیگه بعضی خانواده ها دارن این که دختر یا پسر نقل مکان میکنن( کامل یا چند روز در هفته) به خونه پدری طرف مقابل یعنی باهم زندگی میکنن (درواقع با کل خانواده) تا وقتی که شرایط مراسم عروسی و خونه مستقل براشون فراهم بشه که اونم مشکل به هم خوردن حریم خصوصی خانواده جدید و خانواده پدری هست مخصوصا که فرزندان دیگه ای هم هنوز تو اون خونه باشن.
تو فرهنگ الان جامعه مون کمتر خانواده ای بچه ها رو با استقلال کافی بزرگ میکنن. حتی بعضی والدین افتخار میکنن به این که بچه مون بدون اجازه ما آب نمیخوره. تو سن کم آدم بیشتر تحت تاثیر والدین قرار میگیره. گاهی به خیال خودشون برای خیرخواهی حرفایی میزنن که زندگی ۲ تا آدم کم تجربه رو بدتر بهم میریزه.
یه مساله دیگه این که خانواده ها بچه هاشونو طوری تربیت نمیکنن که بتونه یه زندگی رو بچرخونه. بازم از روی خیرخواهی و محبتشونه ولی کسی که سالها تو خانواده خودش لای پرقو بزرگ شده نه آمادگی و نه تحمل مسولیت زیادی که رو دوشش گذاشته میشه داره.

حالتی هم هست که تمام اینها حل شده و اون زندگی خوب و خوش تشکیل شده ولی بعد چند سال یکی یا هر دو به خودشون میان که ای بابا من جوونی نکردم اصلا. فلان دوستم داره برای دکترا اپلای میکنه من گرفتار خونه داری کردم خودمو. یا هم سن وسالام دارن فکر میکنن تعطیلات کجا برن بیشتر خوش میگذره من باید بمونم اضافه کاری برای خرج زندگی. انقد مقایسه میکنن تا دلسرد میشن حتی تا حد جدایی.

هستن کسایی هم که تو سن کم ازدواج کردن و خیلی راضی بودن ولی اکثرا میگفتن کاش با همین شخص چند سال دیرتر ازدواج میکردم. اول خودم به ثبات میرسیدم اون وقت پخته تر بودم و خیلی از اختلافات که به خاطر کم تجربگی درگیرش شدیم نبود.


مساله دیگه این که میگین بعد ۳۰ سالگی عشق معنا نداره
خیلی از اون ها که تو سن کمتر ازدواج کردن بعدها ممکنه جداشن یا همسرشونو از دست بدن. اینجور باشه که بعد ۳۰ عشق نباشه که اونام باید تنهایی رو برا بقیه زندگیشون انتخاب کنن.
یه زوجی رو میشناسم بعد ۳۰ ازدواج کردن الانم بعد ۱۵ سال زندگیشون پر از عشق و محبته.
یه زوج دیگه میشناسم تو دوران کارشناسی تو یه دانشکده بودن ولی اصلا به چشم هم نیومده بودن. چندین سال بعد حدود ۴۰ سالگی تو گردهمایی فارغ التحصیلان همو میبینن. الان ۳ ساله ازدواج کردن و خیلی خوشحالن باهم.
شاید بگین استثناست ولی اهمین استثناها نشون میده غیرممکن نیست. شاید حتی این دیر و سخت به دست اومدن بشه دلیل که بیشتر قدرشو بدونیم.
ازدواج تو سن مناسبش خوبه. خیلی زود خوب نیست. دیر هم خوب نیست ولی اگر طوری پیش رفت که دیرتر از سنی که میخاستیم شد نباید کلا صورت مساله رو پاک کرد یا ناامید بود. آدما معمولا خوبی های شرایطی که دارنو کمتر میبینن و همش فکر میکنن اگر فلان جور دیگه بود بهتر بود. چه بسا که شمام اگر تو ۲۰ سالگی ازدواج کرده بودی الان داشتی نصیحت میکردی که نکنین این کارو

اگه عشق یه توهم یا افسانه باشه پس این هم شاعر و عارف و ادیب که تو هر زمان و مکان از عشق گفتن و همه اونایی که قبولشون دارن همشون در اشتباه بودن و هستن.
ابتهاج خیلی قشنگ توصیف کرده:
عشق شادیست ...
عشق آزادیست ...
عشق آغاز آدمیزادیست ...
کسانی که اهل ادبیات کلاسیک باشن حتما وصف های زیباتر میتونن پیدا کنن که گویا تر باشه.
اگر ما عشق نداریم معنیش نبودنش نیست. یه وقتایی سراغمون اومده ما قدرشو ندونستیم و چیز دیگه رو بهش ترجیح دادیم یا اومده و بینش درکشو نداشتیم و حتی متوجهش نشدیم یا وقتی فهمیدیم که دیر شده بود. حتی شاید هنوزم لایق درکش نشدیم که به سراغمون نیومده.

این که میگین کسی که تو سختی نبوده نمیخوام تو خوشی باشه هم درست نیست. اولا که آدم میخواد تو زندگیش سیر صعودی داشته باشه و هر روزش بهتر از قبل باشه پس تو هر مرحله که شخصی وارد زندگیتون میشه نسبت به مرحله بعد تو شرایط سخت تری همراهیتون میکنه. مساله دیگه این که تضمین قطعی برا آینده وجود نداره از کجا مطمینین که در آینده تون سختی (مالی یا سلامتی و...) نیست که پیشاپیش متهم میکنین که فقط برای خوشی هستن. دیگه این که اگر شخص مناسب رو پیدا کنین, نه تنها مانعتون نیست سرعت پیشرفتتون هم بیشتر میشه.یه مساله دیگه این که این دید خیلی ناسازگاره با عشق. آدم عاشق به جای گله از این که چرا تو سختیا کنارم نبودی, میگه خوشحالم که تو سختیا نبودی که رنج ببری. خوشحالم که تو روزای خوشی و فراوونی کنارم هستی که بهتر بتونم بهت آرامش و آسایش بدم.

این حسابگری دوستی ها رو هم به هم میزنه. برا همه پیش اومده دچار نارفیق شدن ولی دوست خوب انقدر باارزش هست که آدم ریسک نارفیقی رو بپذیره. حسابگری تو محبت, زندگی رو خیلی سخت میکنه. سنجیدن دوستی با پول هم همینطور. دوست خوبی دارم که تمام مراحل کلاس عملی رو فیلم میگرفت و هر هفته تو فلش برام میاورد. من واقعا کار خاصی نکردم براش که بخواد به عنوان جبران این کارو کنه. لطف و محبتشه. دوستان گاهی تجربه ای به آدم منتقل میکنن یا با فضای جدیدی آشنات میکنن که به مراتب سودش بیشتر از مادیاته.

(۲۸ بهمن ۱۳۹۷ ۰۹:۰۵ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  
نقل قول: هیچکس برای چیزی که هستید دوستون نخواهد داشت

بلکه به خاطر چیزی که دارید دوستون میدارند
یادمه با یه دختری بحث میکردم که کسی منو دوست نداره، تنها کسی که منو دوست داره مامانمه، سخت بود درکش واسش : )
نظر من اینه که اتفاقا خیلی خوب درک میکرده فقط تاییدتون نمیکرده چون نمیخواسته دیدتون به زندگی انقدر منفی باشه .
خیلی مطمئنم حتی حاضرم شرط ببندم. از خودشم بپرسین

دوست خوبب پا به پات بیدارر میمونه .حتی میشه چشم ادم, دست ادم. قدرر دوستاتونو بدونینن


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Milad_Hosseini
ارسال: #۴۹۹۳۴
۰۲ اسفند ۱۳۹۷, ۰۷:۴۲ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۲ اسفند ۱۳۹۷ ۰۷:۰۸ ق.ظ)elect نوشته شده توسط:  سلام
اومده بودم حرف دیگه ای بزنم ولی چیزایی خوندم اول میخوام درباره اونا بنویسم.

وقتی درباره ازدواج تو ۲۰ سالگی حرف میزنین یه نکته مهمی رو نادیده میگیرین(نمیدونم شاید عمدا شایدم سهوا) اونم تفاوت نیاز به ازدواج و آمادگی ازدواج
به عنوان کسی که تابستون پارسال خیلی جدی درگیر چنین تصمیم گیری بوده و کلی از تجربه های دیگران پرسیده و شنیده و خونده اینا رو میگم:
اولین مساله اینه که بیشتر آدما تو ۲۰ سالگی واقعا هنوز خودشونم درست نشاختن, هنوز شخصیتشون به ثبات کافی نرسیده, هنوز هدف و مسیر زندگیشون برا خودشونم واضح نیست.
مساله بعدی توان مالیه که بازم کمتر آدم ۲۰ ساله ای بهش رسیده. حالت هایی که پیش میاد ایناست حمایت مالی والدین (دختر یا پسر) که نتیجه اش احتمالا دخالتشون تو زندگی و دردسرا و درگیری های خودشو به دنبال داره. یه راه دیگه ساده زیستیه در حد معقوله که حتی با توافق دو نفر راه سختی برای راضی کردن خانواده ها در پیشه (تازه اوضاعی شده که ساده زیستی هم دیگه جوابگو نیست). یه حالت دیگه طولانی کردن دوران عقد تا فراهم شدن شرایط مالیه که اینم به خاطر حالت پا در هوایی خودش گاهی انقدر دردسرساز میشه که کلا هم چیز کنسل میشه. یه راه دیگه بعضی خانواده ها دارن این که دختر یا پسر نقل مکان میکنن( کامل یا چند روز در هفته) به خونه پدری طرف مقابل یعنی باهم زندگی میکنن (درواقع با کل خانواده) تا وقتی که شرایط مراسم عروسی و خونه مستقل براشون فراهم بشه که اونم مشکل به هم خوردن حریم خصوصی خانواده جدید و خانواده پدری هست مخصوصا که فرزندان دیگه ای هم هنوز تو اون خونه باشن.
تو فرهنگ الان جامعه مون کمتر خانواده ای بچه ها رو با استقلال کافی بزرگ میکنن. حتی بعضی والدین افتخار میکنن به این که بچه مون بدون اجازه ما آب نمیخوره. تو سن کم آدم بیشتر تحت تاثیر والدین قرار میگیره. گاهی به خیال خودشون برای خیرخواهی حرفایی میزنن که زندگی ۲ تا آدم کم تجربه رو بدتر بهم میریزه.
یه مساله دیگه این که خانواده ها بچه هاشونو طوری تربیت نمیکنن که بتونه یه زندگی رو بچرخونه. بازم از روی خیرخواهی و محبتشونه ولی کسی که سالها تو خانواده خودش لای پرقو بزرگ شده نه آمادگی و نه تحمل مسولیت زیادی که رو دوشش گذاشته میشه داره.

حالتی هم هست که تمام اینها حل شده و اون زندگی خوب و خوش تشکیل شده ولی بعد چند سال یکی یا هر دو به خودشون میان که ای بابا من جوونی نکردم اصلا. فلان دوستم داره برای دکترا اپلای میکنه من گرفتار خونه داری کردم خودمو. یا هم سن وسالام دارن فکر میکنن تعطیلات کجا برن بیشتر خوش میگذره من باید بمونم اضافه کاری برای خرج زندگی. انقد مقایسه میکنن تا دلسرد میشن حتی تا حد جدایی.

هستن کسایی هم که تو سن کم ازدواج کردن و خیلی راضی بودن ولی اکثرا میگفتن کاش با همین شخص چند سال دیرتر ازدواج میکردم. اول خودم به ثبات میرسیدم اون وقت پخته تر بودم و خیلی از اختلافات که به خاطر کم تجربگی درگیرش شدیم نبود.


مساله دیگه این که میگین بعد ۳۰ سالگی عشق معنا نداره
خیلی از اون ها که تو سن کمتر ازدواج کردن بعدها ممکنه جداشن یا همسرشونو از دست بدن. اینجور باشه که بعد ۳۰ عشق نباشه که اونام باید تنهایی رو برا بقیه زندگیشون انتخاب کنن.
یه زوجی رو میشناسم بعد ۳۰ ازدواج کردن الانم بعد ۱۵ سال زندگیشون پر از عشق و محبته.
یه زوج دیگه میشناسم تو دوران کارشناسی تو یه دانشکده بودن ولی اصلا به چشم هم نیومده بودن. چندین سال بعد حدود ۴۰ سالگی تو گردهمایی فارغ التحصیلان همو میبینن. الان ۳ ساله ازدواج کردن و خیلی خوشحالن باهم.
شاید بگین استثناست ولی اهمین استثناها نشون میده غیرممکن نیست. شاید حتی این دیر و سخت به دست اومدن بشه دلیل که بیشتر قدرشو بدونیم.
ازدواج تو سن مناسبش خوبه. خیلی زود خوب نیست. دیر هم خوب نیست ولی اگر طوری پیش رفت که دیرتر از سنی که میخاستیم شد نباید کلا صورت مساله رو پاک کرد یا ناامید بود. آدما معمولا خوبی های شرایطی که دارنو کمتر میبینن و همش فکر میکنن اگر فلان جور دیگه بود بهتر بود. چه بسا که شمام اگر تو ۲۰ سالگی ازدواج کرده بودی الان داشتی نصیحت میکردی که نکنین این کارو

اگه عشق یه توهم یا افسانه باشه پس این هم شاعر و عارف و ادیب که تو هر زمان و مکان از عشق گفتن و همه اونایی که قبولشون دارن همشون در اشتباه بودن و هستن.
ابتهاج خیلی قشنگ توصیف کرده:
عشق شادیست ...
عشق آزادیست ...
عشق آغاز آدمیزادیست ...
کسانی که اهل ادبیات کلاسیک باشن حتما وصف های زیباتر میتونن پیدا کنن که گویا تر باشه.
اگر ما عشق نداریم معنیش نبودنش نیست. یه وقتایی سراغمون اومده ما قدرشو ندونستیم و چیز دیگه رو بهش ترجیح دادیم یا اومده و بینش درکشو نداشتیم و حتی متوجهش نشدیم یا وقتی فهمیدیم که دیر شده بود. حتی شاید هنوزم لایق درکش نشدیم که به سراغمون نیومده.

این که میگین کسی که تو سختی نبوده نمیخوام تو خوشی باشه هم درست نیست. اولا که آدم میخواد تو زندگیش سیر صعودی داشته باشه و هر روزش بهتر از قبل باشه پس تو هر مرحله که شخصی وارد زندگیتون میشه نسبت به مرحله بعد تو شرایط سخت تری همراهیتون میکنه. مساله دیگه این که تضمین قطعی برا آینده وجود نداره از کجا مطمینین که در آینده تون سختی (مالی یا سلامتی و...) نیست که پیشاپیش متهم میکنین که فقط برای خوشی هستن. دیگه این که اگر شخص مناسب رو پیدا کنین, نه تنها مانعتون نیست سرعت پیشرفتتون هم بیشتر میشه.یه مساله دیگه این که این دید خیلی ناسازگاره با عشق. آدم عاشق به جای گله از این که چرا تو سختیا کنارم نبودی, میگه خوشحالم که تو سختیا نبودی که رنج ببری. خوشحالم که تو روزای خوشی و فراوونی کنارم هستی که بهتر بتونم بهت آرامش و آسایش بدم.

این حسابگری دوستی ها رو هم به هم میزنه. برا همه پیش اومده دچار نارفیق شدن ولی دوست خوب انقدر باارزش هست که آدم ریسک نارفیقی رو بپذیره. حسابگری تو محبت, زندگی رو خیلی سخت میکنه. سنجیدن دوستی با پول هم همینطور. دوست خوبی دارم که تمام مراحل کلاس عملی رو فیلم میگرفت و هر هفته تو فلش برام میاورد. من واقعا کار خاصی نکردم براش که بخواد به عنوان جبران این کارو کنه. لطف و محبتشه. دوستان گاهی تجربه ای به آدم منتقل میکنن یا با فضای جدیدی آشنات میکنن که به مراتب سودش بیشتر از مادیاته.

(۲۸ بهمن ۱۳۹۷ ۰۹:۰۵ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  
نقل قول: هیچکس برای چیزی که هستید دوستون نخواهد داشت

بلکه به خاطر چیزی که دارید دوستون میدارند
یادمه با یه دختری بحث میکردم که کسی منو دوست نداره، تنها کسی که منو دوست داره مامانمه، سخت بود درکش واسش : )
نظر من اینه که اتفاقا خیلی خوب درک میکرده فقط تاییدتون نمیکرده چون نمیخواسته دیدتون به زندگی انقدر منفی باشه .
خیلی مطمئنم حتی حاضرم شرط ببندم. از خودشم بپرسین

دوست خوبب پا به پات بیدارر میمونه .حتی میشه چشم ادم, دست ادم. قدرر دوستاتونو بدونینن

من قبلا هم گفتم عشق شبیه خداست. شما هرچقدر هم دلیل و منطق بیاری نمیتونی به کسی اثبات کنی. ایمان هرکس مطابق تجربیات شخصی خودشه.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: khayyam , negarin_
ارسال: #۴۹۹۳۵
۰۲ اسفند ۱۳۹۷, ۰۱:۵۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۲ اسفند ۱۳۹۷ ۰۱:۵۶ ب.ظ، توسط Riemann.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۲ اسفند ۱۳۹۷ ۰۷:۰۸ ق.ظ)elect نوشته شده توسط:  نظر من اینه که اتفاقا خیلی خوب درک میکرده فقط تاییدتون نمیکرده چون نمیخواسته دیدتون به زندگی انقدر منفی باشه .
خیلی مطمئنم حتی حاضرم شرط ببندم. از خودشم بپرسین
آره همه میفهمن ، منتهی به روی خودشون نمیارن : ) یعنی بعد از اینکه فهمیدن که نمیفهمیدن، مفیهمن که اون موقع نمیفهمیدن و چرا عین احمقا رفتار میکردن به خاطر نفهمیدنشون، بعد برای اینکه ضایع نشن، میان میگن که من میفهمیدم که چی میگفتی منتهی طوری رفتار میکردم که نمیفهمم، که تاییدی نشه به حرف تو.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: khayyam , big cloud


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۲۹۴ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۴۴,۹۹۵ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۳۰۶ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۷,۸۶۸ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۳۷ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۲۷ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۴۷ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۵۴۲ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۵۸۹ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۳۹ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close