انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[blackhalo1989]

(۳۰ مهر ۱۳۹۶ ۰۱:۰۸ ق.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  آیا ازدواج یک "تصمیمه" که نیاز به فکر کردن و برنامه‌ریزی قبلی داره یا "سرنوشت" که خودش در زمان مقرر به صورت خودکار به وقوع می‌پیونده؟

حداقل میزان تفکر اینه که فرد خودش و شرایطش رو بشناسه که بدونه اصلا اون فرد مقابل به دردش میخوره و اصلا زمان ازدواجش رسیده یا نه.

[sss]

گر نوازی چه سعادت به از این خواهم یافت
ور کشی زار چه دولت به از آنم باشد
*******************************
گر تو را خاطر ما نیست خیالت بفرست
تا شبی محرم اسرار نهانم باشد

سعدی

[blackhalo1989]

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


بهتر نبود به جای قضاوت زود و واکنش احساسی کمی صبر می کردید تا ببینید چی میشه؟
چرا انقدر یهو همه هیجانی میشن؟

[big cloud]

(۳۰ مهر ۱۳۹۶ ۰۱:۰۸ ق.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  آیا ازدواج یک "تصمیمه" که نیاز به فکر کردن و برنامه‌ریزی قبلی داره یا "سرنوشت" که خودش در زمان مقرر به صورت خودکار به وقوع می‌پیونده؟

به نظر من از دواج یه تصمیمه و لی با توجه به شرایط حاکم بر جامعه ما سرنوشتی که به دست دیگران نوشته میشه هم درش تاثیر گذار هست، به عنوان مثال شما فردی را انتخاب می کنید و قصد دارید با هم ازدواج کنید و شناخت کافی حاصل شده و خود دو نفر با هم مشکل ندارن ، بعد از این موضوع بسط پیدا میکنه به خانواده و خویشاوندان و برداشت ایشان از این موضوع!!!و مخالفت ها و عقاید عجیب و غریب! مشکل تر از پیدا کردن کسی که بتونی باهاش زندگی کنی راضی کردن کسانی هستش که هیچ دلیل منطقی برای مخالفت و صلاحدید خودشون ندارن، این را براساس زندگی برادرم و اطرافیان به وفور مشاهده کردم و واقعا از درک چرایی این موضوع عاجزم!!

[SepidehP]

(۳۰ مهر ۱۳۹۶ ۰۱:۰۸ ق.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  آیا ازدواج یک "تصمیمه" که نیاز به فکر کردن و برنامه‌ریزی قبلی داره یا "سرنوشت" که خودش در زمان مقرر به صورت خودکار به وقوع می‌پیونده؟

به نظر من هیچ کدومشو نمیشه منکر شد؛

ازدواج نیاز به "تصمیم" داره چون یه تعهده و درکنار این تعهد ملزومات زندگی چه مادی و چه روحی باید وجود داشته باشه... هرکسی باید با خودش کنار بیاد و سنگاشو با خودش وابکنه که مثلا من وقتی ازدواج می کنم دیگه نمی تونم نقش همون دختر لوس نازک نارنجی ای رو داشته باشم که مامان و بابا و دیگران هرچی که بود و نبود دراختیارم میذاشتن، حالا دیگه بعد ازدواج من قراره نقش یه همراه و شریک و حتی گاهی حامی رو داشته باشم و مسلما باید برپایه دوست داشتن و محبت برای سختیا و شیرینیای زندگی نسبت به یک نفر دیگه و یه زندگی مستقل متعهد باشم... پذیرفتن و موندن پای این تعهد و مسئولیت ها به نظر من به یه "تصمیم" احتیاج داره.

ازدواج با "سرنوشت"، قسمت یا هر چیز دیگه ای تو همین معنا و مفهوم، ارتباط داره چون هیچ کس نمی دونه باید کجا و کِی دنبال اون کسی بگرده که قراره برای همسری انتخابش بکنه.

ما هر روز تو موقعیت های زیادی قرار میگیریم و با آدمای مختلفی آشنا می شیم، بسته به نوع دیدگاه، سلیقه یا فرهنگ ممکنه بدون برنامه ریزی قبلی حتی، احساس کنیم از یه فرد خاص خوشمون میاد و برای ازدواج بهش فکر می کنیم و تصمیم میگیریم. حالا ممکنه اینجا اختلافی هم بین عقل و دل پیش بیاد که بنا بر سلیقه بهرحال یه تصمیم گرفته میشه. پس تصمیم وجود داره و از طرف دیگه هم بدون اینکه یه موقعیت هایی باشه که با فرد دلخواه آشنا بشیم هم نمیشه صرف "تصمیم به ازدواج"، ازدواج کرد قطعا.
به نظرم تصمیم تو جنبه عقلیِ ماجرا بیشتر نمود پیدا می کنه و سرنوشت تو جنبه دلیِ ماجرا؛ و هردو باید درکنار هم باشن

---

اگه دوست دارید موقع درس خوندن یا کار کردن موسیقی گوش بدید اپ study music چیز خوبیه، حداقل بهتر از پلی کردن لیست موزیک گوشیه!

[RangiRangi]

(۳۰ مهر ۱۳۹۶ ۱۲:۲۱ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  گویا معشوقه های شعرا خیلی اهل شعر و ادب نبودن و قدر این همه ذوق رو نمیدونستن. آخه کلی از بی وفایی یار گلایه داشتن شعرا.

خب واسه همینه که میگن مرد هم مردهای قدیم
حتی بی وفایی هم میدیدن باز با احساس برای یار شعر میگفتن
الان خانوم ها وفادار هم باشند و یه ذره بخوان ناز کنند طرف مقابل یه جوری شاکی میشه انگار جرم و جنایتی اتفاق افتاده و مجبورن به جا ناز کردن ناز آقایون رو هم بکشن

+آدمای گذشته اگه میدونستن یه روز زندگی انقدر سخت میشه که آدم های آینده برای زنده بودن ( و نه الزاما زندگی کردن) همیشه باید در حال دویدن باشن و دیگه فرصت و مجالی برای عاشقی پیدا نمیکنند، قدر اون شعرها و احساسات رو شاید بیشتر میدونستن.

(۳۰ مهر ۱۳۹۶ ۰۱:۰۶ ب.ظ)SepidehP نوشته شده توسط:  study music چیز خوبیه،

همون نیست تمش کهکشان و سحابی و ستاره و .. است؟
پارسال من اینو گوش میدادم. این اپ ها از موسیقی هایی استفاده میکنند که فرکانس های مختلفی دارن و یه جورایی مغز رو گول میزنن و هکش میکنن که سریعا بره اون فازی که میخوان. (نمیدونم فرکانس موسیقی رو چطور حساب میکنند و دقیقا چطوریاست.) این اپ بعضی آهنگ هاش برا تمرکزه بعضی هاش برای یادگیری بهتره بعضیاش برای پردازش خونده هاست و به درد مرور میخوره و ... علاوه بر این به موسیقی هایی هم گوش میدادم که برا خواب بود یا برا مدیتیشن و .... و هر کدوم تو محدوده فرکانسی خاصی بود که بر اساس امواجی بود که مغز خودش میسازه (یکی از چهار موج آلفا، بتا، تتا و دلتا). اما حین گوش دادن به اینا سرم خیلی وحشتناک درد میکرد. با من سازگار نبودن ظاهرا ولی انصافا سریعا با اینا میشد تمرکز کرد. یه طوری بود که گاهی وقتا موقع درس خوندن اصلا متوجه نمیشدم دور و برم چی میگذره درحالیکه پشت سرم هم چشم دارم و با کوچکترین صدا و حرکتی تمرکزم به هم میخوره.

(۳۰ مهر ۱۳۹۶ ۰۱:۰۸ ق.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  آیا ازدواج یک "تصمیمه" که نیاز به فکر کردن و برنامه‌ریزی قبلی داره یا "سرنوشت" که خودش در زمان مقرر به صورت خودکار به وقوع می‌پیونده؟

به نظرم الان ازدواج نکردن بیشتر یه تصمیمه تا ازدواج کردن.
کسی که تصمیم میگیره ازدواج نکنه ، ازدواج نمیکنه
ولی کسایی که تصمیم دارن ازدواج کنند ممکنه ازدواج کنند و ممکنه نتونند به هر دلیلی ازدواج کنند. این سرنوشته به نظرم.

[blackhalo1989]

(۳۰ مهر ۱۳۹۶ ۰۱:۴۹ ب.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط:  خب واسه همینه که میگن مرد هم مردهای قدیم
حتی بی وفایی هم میدیدن باز با احساس برای یار شعر میگفتن
الان خانوم ها وفادار هم باشند و یه ذره بخوان ناز کنند طرف مقابل یه جوری شاکی میشه انگار جرم و جنایتی اتفاق افتاده و مجبورن به جا ناز کردن ناز آقایون رو هم بکشن

دیگه الان آپشن ها زیاد شده اینه که ناز کردن خیلی سخت و استراتژیک شده.

[SepidehP]

(۳۰ مهر ۱۳۹۶ ۰۱:۴۹ ب.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط:  همون نیست تمش کهکشان و سحابی و ستاره و .. است؟
پارسال من اینو گوش میدادم. این اپ ها از موسیقی هایی استفاده میکنند که فرکانس های مختلفی دارن و یه جورایی مغز رو گول میزنن و هکش میکنن که سریعا بره اون فازی که میخوان. (نمیدونم فرکانس موسیقی رو چطور حساب میکنند و دقیقا چطوریاست.) این اپ بعضی آهنگ هاش برا تمرکزه بعضی هاش برای یادگیری بهتره بعضیاش برای پردازش خونده هاست و به درد مرور میخوره و ... علاوه بر این به موسیقی هایی هم گوش میدادم که برا خواب بود یا برا مدیتیشن و .... و هر کدوم تو محدوده فرکانسی خاصی بود که بر اساس امواجی بود که مغز خودش میسازه (یکی از چهار موج آلفا، بتا، تتا و دلتا). اما حین گوش دادن به اینا سرم خیلی وحشتناک درد میکرد. با من سازگار نبودن ظاهرا ولی انصافا سریعا با اینا میشد تمرکز کرد. یه طوری بود که گاهی وقتا موقع درس خوندن اصلا متوجه نمیشدم دور و برم چی میگذره درحالیکه پشت سرم هم چشم دارم و با کوچکترین صدا و حرکتی تمرکزم به هم میخوره.

آره همینه
تمرکز کردن برا من یه جورایی شکنجه س، همیشه اینجوریم ولی این موسیقیا باعث میشه بهتر بتونم کنترل کنم پرشای ذهنی مو!
اول فکر کردم دارم تلقین میکنم به خودم که این موسیقیا همچین تاثیری دارن ولی می بینم حتی وقتی حواسم به این موضوع م نیست بازم بهتره وضعیتم.
البته میدونم که یه مدت دیگه تاثیرشو از دست میده و بهش عادت میکنم و میذارمش کنار

[RangiRangi]

(۳۰ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۰۴ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  دیگه الان آپشن ها زیاد شده اینه که ناز کردن خیلی سخت و استراتژیک شده.

: )))
آپشن+ها؟
دارم به این فکر میکنم الان وقتشه فمنیسـت درونم رو احضار کنم یا نه

(۳۰ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۱۰ ب.ظ)SepidehP نوشته شده توسط:  آره همینه
تمرکز کردن برا من یه جورایی شکنجه س، همیشه اینجوریم ولی این موسیقیا باعث میشه بهتر بتونم کنترل کنم پرشای ذهنی مو!
اول فکر کردم دارم تلقین میکنم به خودم که این موسیقیا همچین تاثیری دارن ولی می بینم حتی وقتی حواسم به این موضوع م نیست بازم بهتره وضعیتم.
البته میدونم که یه مدت دیگه تاثیرشو از دست میده و بهش عادت میکنم و میذارمش کنار

نه اصلا تلقین نیست. واقعیته

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

گفتم که این اپ و اپ های مشابه مغز رو هک میکنه. دیگه لازم نیست برای تمرکز کردن کلی به خودت اذیت بدی
حتی بهشون عادت کنی هم تاثیرشو از دست نمیده. برعکس ذهنت شرطی هم میشه و بیشتر از قبل میتونی تمرکز کنی.
حیف من نمیتونم به این جور موسیقی های خاص گوش بدم. به طرز وحشتنااااکی باعث سردردم میشه و مجبور شدم همه رو حذف کنم. ولی تاثیرشون فوق العاده بود.

[blackhalo1989]

(۳۰ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۵۵ ب.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط:  

(30 مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۰۴ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  دیگه الان آپشن ها زیاد شده اینه که ناز کردن خیلی سخت و استراتژیک شده.

: )))
آپشن+ها؟
دارم به این فکر میکنم الان وقتشه فمنیسـت درونم رو احضار کنم یا نه

چرا یه طرفه فکر می کنید، قضیه دو طرفه است (زن و مرد نداره). تنوع زیاد شده و آدم ها هم حس تنوع طلبیشون عود کرده. حالا ممکنه این قضیه تو یار باشه ممکنه هم در نصب یه اپلیکیشن موبایل باشه. آدم ها بی حوصله و تنوع طلب شدن.

[RangiRangi]

(۳۰ مهر ۱۳۹۶ ۰۳:۰۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  چرا یه طرفه فکر می کنید، قضیه دو طرفه است (زن و مرد نداره). تنوع زیاد شده و آدم ها هم حس تنوع طلبیشون عود کرده. حالا ممکنه این قضیه تو یار باشه ممکنه هم در نصب یه اپلیکیشن موبایل باشه.

جدی از شکلک ها معلوم نبود دارم شوخی میکنم؟ فمنیست درونم کجا بود؟

+الان زندگی سخت شده کلا.. ربطی به مرد یا زن بودن نداره. حس تنوع طلبی هم نمیدونم اینو .. فکر میکنم به خاطر مشکلات این عصر، تحمل آدم ها کم شده و نمیتونن کوچکترین اختلاف نظر یا سلیقه رو تحمل کنند و حوصلشون زود سر میره از همدیگه.

[RangiRangi]

رفتم ایمیلی که زمان دانشجویی ازش استفاده میکردم هیچ خبری نبود! فقط چند تا رسید بانکی!
یه زمان این ایمیل برو بیایی داشت. دلم گرفت
چقدر دور شدم از فضای دانشجویی و دانشگاه..


+
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
آهنگ یکی از آهنگ های دوست داشتنی این روزهای منه. خیلی غمگینه ولی دوستش دارم.

+ هر بار که میام مانشت و بعدش چند ماهی میرم به هیشکی نمیگم اصلا سخت هم نبود ترک مانشت. این بار نمیدونم چرا تا این حد به مانشت وابسته شدم که دلم نمیاد برم..
درسته خلوت تر از همیشه است ولی فضاش صمیمی تر از همیشه بود.
با آرزوی موفقیت برای همه دوستان
خداحافظ

[Saman]

و هر گامی به سفری نــرفته میماند

در کدامین کوچه ی متروک

پژواکِ قدم هایت

آوای هر زمزمه ای نیست . . .؟!

"از سامان" :|

[Milestone]

(۳۰ مهر ۱۳۹۶ ۱۱:۱۷ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


بهتر نبود به جای قضاوت زود و واکنش احساسی کمی صبر می کردید تا ببینید چی میشه؟
چرا انقدر یهو همه هیجانی میشن؟

نمی‌دونم کی قضاوت کرده و چی گفته، اما جدا از این موارد حاشیه‌ای و توهین‌هایی که متاسفانه همیشه بوده و هست، نقدهای زیادی به این رفتار وارده که عنوان کردنش نیازمند صبر برای فهمیدن نظر آقای دوربینی نبود و نیست و اصلا این گفته ایشون (چه عادی گفته شده باشه چه تحت توصیه و فشار) هیچ تغییری در اصل موضوع ایجاد نمی‌کنه، به دو دلیل: اول اینکه این اتفاق در یک جلسه عمومی اتفاق افتاده نه خصوصی، بنابراین مخاطبش جامعه هست و نه صرفا یک فرد که اظهار نظر در موردش رو منوط به اظهار نظر اون فرد کنیم و دوم اینکه از سوی شخصی صورت گرفته که عنوان سنگینی به نام "استاد اخلاق" روشون هست، بنابراین ایشون از نظر جامعه فقط یک شخصیت حقیقی به نام آقای محسن قرائتی نیست، بلکه به نوعی نمادی از دین هم هست.

خطای ایشون (هرچند سهوی و احتمالا به دلیل افزایش سن و کم‌حوصلگی) رو باید فراتر از یک خطای شخصی دونست، خطایی که امثال ایشون در جایگاه عالم دینی مرتکب ‌می‌شن ممکنه دید عمومی جامعه نسبت به دین رو تخریب کنه، چون همه که مثل شما ایشون رو نمی‌شناسن، یه جوون ۱۶ ساله که این فیلم رو می‌بینه می‌گه وقتی استاد اخلاق دین که حدود چهار دهه‌ست مشغول ارائه توصیه‌های اخلاقی و اظهار نظر در مورد همه شئون زندگی فردی هست، اینطوری کسی رو جلوی جمع تحقیر می‌کنه، دیگه چه انتظاری از بقیه هست، بنابراین مسئولیت ایشون صرفا در عذرخواهی از آقای دوربینی خلاصه نمی‌شه، ایشون در این موضوع نسبت به کل جامعه و تصوراتی که ممکنه به وجود بیاد هم مسئول هست.

هرچند که من بیشتر از رفتار حضار تاسف خوردم که با خنده‌هاشون به نوعی اون رفتار رو تائید کردند.

[gogooli]

دلم می خواهد یک سری افراد رو در تلگرام بلاک کنم ولی نمی شه باهاشون رو در رو می شم. در حق آدم نامردی می کنن، موقعی که براشون سوال و ... پیش می آد وقت من رو می گیرن. خب سوالات رو هم برو از دوستات بپرس.
کاش حداقل تلگرام قابلیت hide داشت. پیام هاشون رو نمی دیدم. این طوری وسوسه می شم جواب می دم. چون زود هم جواب می دم خیال کردن من بیکارم ...