انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[blackhalo1989]

بعضی وقت ها در فصول گرم سال به خودم میگم کاش می شد رفت چند دقیقه تو یخچال خوابید.

[RASPINA]

عه داشتیم برا خودمون زندگی می کردیم
تکمیل ظرفیت چی بود
سازمان سنجش همه اش عذابه حتی فرصت هایی که به داوطلبان میده مثل تغییر زمان کنکور ارشد با همین تکمیل ظرفیت کوفتی .چه قدر چالش........... هی آدم وسوسه میشه بیخیال هدفش بشه هرجا آورد بره

خدا را شکر دوران انتخاب رشته آدم خنگ میشه قدرت تشخیص را از دست میده یه حماقتی میکنه یا انتخاب نمیکنه یا میزنه زیر همه چی ....
تازه داشتم مورد دوم پیشنهاد کاربر بلک را اجرا می کردم با چالش جدیدم حال میکردم

[big cloud]

امروز دل تنگم بعد سالها دو باره گرفت و داغون و با اعصاب خورد ۳ ساعت تو خیابون راه رفتم و هندزفری تو گوشم بود اما هنوز که هنوزه حالم خوب نشده،امروز بعد سالها پروژه کاری و دور کاری تصمیم گرفتم یکبار دیگه برم دنبال کار شرکتی و کار کردن تو مجموعه، چندین سال پیش که بارها مصاحبه رفتم و بعد از برخوردهای بد و انتظارات دور از عقل کار فرماها از این محیط فاصله گرفتم و خونه نشین شدم ،من به عنوان برنامه نویس رفتم برای مصاحبه در یک شرکت سرشناس،بعد از پر کردن ۴ صفحه در رابطه با مشخصات فردی تا مشخصات و کار و بار خانواده ، رسیدیم به مصاحبه ی تخصصی ، بنده با فایل پروژه ها و هاردم منتظر بودم که بهم یه سیستم بدن و بگن شروع کناما نتیجه چی بود!!!فردی با یک کاغذ در دست شروع به مصاحبه کرد !نحوه ی ایجاد جداول در sqlرا توضیح دهید، بعد سوالات عجیب این که در باره ی نحوه ی طراحی استور پروسی جر ها و چند بخش از تکنولوژی asp.netتوضیح دهید،سی شارپ را تئوری پرسید و همه را جواب دادم اما مطمئنا تماس که بگیرند برای کار درآن جا نخواهم رفت، چطور ممکنه تخصص را شفاهی تو ضیح داد! آیا این مصاحبه از نظر افراد متخصص عادی است! نظر دوستان در این باره برای بنده محترمه

[moslem73421]

.....

[RASPINA]

آره بیچاره از همه عذر خواهی کرد

[Milestone]

(۲۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۷:۱۶ ب.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط:  میشه اینطور گفت که تصمیم گرفتم این بار دیگه به وضعیت قبلی برنگردم که حتی یه ناهار هم نداشتیم چه برسه به امکانات بیشتر و بهتر

اگه غیر از این بود که دیگه RangiRangi نبودید!

(۲۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۷:۵۸ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  ا اعصاب خورد ۳ ساعت تو خیابون راه رفتم و هندزفری تو گوشم بود

ممکنه خیلی عادی نباشه اما چیز عجیبی هم نیست.
به نظر من در شرایط عادی بهترین شیوه سنجش مهارت، قرار دادن اون فرد در شرایط مکانی و زمانی عادی هست، مثل بقیه کارکنان؛ یعنی بدون اینکه بهش فشار و استرس وارد کنیم، بگیم بیا برو تو اون اتاق و تو یک تایم مشخص (که به بقیه هم می‌دیم) این دو تا مورد رو اجرا کن؛ از هارد و اینترنت و گوگل و هرچی خواستی رو هم استفاده کن، مشکلی نیست. شاید تو سبکی که ایشون برای شما اجرا کرد به نوعی روانشناسی هم دخیل بود، یعنی می‌خواست تو شرایط فشار و استرس یه سری از مهارت‌های دیگه شمارو تست کنه یا قدرت تحلیل لحظه‌ای و تشریح شفاهی رو هم مورد سنجش قرار بده و همه اینا سلیقه‌ای هست (خصوصا با توجه به خصوصی بودن شرکت) و شاید نشه از بیرون مجموعه در مورد اینکه این شیوه خوبه یا بد، اظهار نظر کرد.

واقعا واقعا واقعا هیچ اتفاقی نیفتاده که نیاز به ناراحتی داشته باشه و اگه تماس گرفتن شما دیگه نرید! ذهن خودتون رو درگیر این چیزا نکنید، از این به بعد هم خیلی ریلکس و شیک ذهن خودتون رو واسه مصاحبه‌های تخصصی دیگه آماده کنید! شرکت که قحطی نیومده! تازه سه ساعت هندزفری تو گوش اونم تو پیاده‌‍رو خیلی هم شیک، خوب و باکلاسه! مطمئنا بازم تجربش می‌کنید، ولی این بار بعد از قبولی و با کُلـــی آهنگای خوب و شاد و انرژی‌بخش!

[فاطمه سلیمانی]

(۲۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۷:۵۸ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  امروز دل تنگم بعد سالها دو باره گرفت و داغون و با اعصاب خورد ۳ ساعت تو خیابون راه رفتم و هندزفری تو گوشم بود اما هنوز که هنوزه حالم خوب نشده،امروز بعد سالها پروژه کاری و دور کاری تصمیم گرفتم یکبار دیگه برم دنبال کار شرکتی و کار کردن تو مجموعه، چندین سال پیش که بارها مصاحبه رفتم و بعد از برخوردهای بد و انتظارات دور از عقل کار فرماها از این محیط فاصله گرفتم و خونه نشین شدم ،من به عنوان برنامه نویس رفتم برای مصاحبه در یک شرکت سرشناس،بعد از پر کردن ۴ صفحه در رابطه با مشخصات فردی تا مشخصات و کار و بار خانواده ، رسیدیم به مصاحبه ی تخصصی ، بنده با فایل پروژه ها و هاردم منتظر بودم که بهم یه سیستم بدن و بگن شروع کناما نتیجه چی بود!!!فردی با یک کاغذ در دست شروع به مصاحبه کرد !نحوه ی ایجاد جداول در sqlرا توضیح دهید، بعد سوالات عجیب این که در باره ی نحوه ی طراحی استور پروسی جر ها و چند بخش از تکنولوژی asp.netتوضیح دهید،سی شارپ را تئوری پرسید و همه را جواب دادم اما مطمئنا تماس که بگیرند برای کار درآن جا نخواهم رفت، چطور ممکنه تخصص را شفاهی تو ضیح داد! آیا این مصاحبه از نظر افراد متخصص عادی است! نظر دوستان در این باره برای بنده محترمه

چه شیوه ی خوبی را به کار بردن اگه واقعا به این شیوه نیرو جذب می کنن

[blackhalo1989]

(۲۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۷:۵۸ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  امروز دل تنگم بعد سالها دو باره گرفت و داغون و با اعصاب خورد ۳ ساعت تو خیابون راه رفتم و هندزفری تو گوشم بود اما هنوز که هنوزه حالم خوب نشده،امروز بعد سالها پروژه کاری و دور کاری تصمیم گرفتم یکبار دیگه برم دنبال کار شرکتی و کار کردن تو مجموعه، چندین سال پیش که بارها مصاحبه رفتم و بعد از برخوردهای بد و انتظارات دور از عقل کار فرماها از این محیط فاصله گرفتم و خونه نشین شدم ،من به عنوان برنامه نویس رفتم برای مصاحبه در یک شرکت سرشناس،بعد از پر کردن ۴ صفحه در رابطه با مشخصات فردی تا مشخصات و کار و بار خانواده ، رسیدیم به مصاحبه ی تخصصی ، بنده با فایل پروژه ها و هاردم منتظر بودم که بهم یه سیستم بدن و بگن شروع کناما نتیجه چی بود!!!فردی با یک کاغذ در دست شروع به مصاحبه کرد !نحوه ی ایجاد جداول در sqlرا توضیح دهید، بعد سوالات عجیب این که در باره ی نحوه ی طراحی استور پروسی جر ها و چند بخش از تکنولوژی asp.netتوضیح دهید،سی شارپ را تئوری پرسید و همه را جواب دادم اما مطمئنا تماس که بگیرند برای کار درآن جا نخواهم رفت، چطور ممکنه تخصص را شفاهی تو ضیح داد! آیا این مصاحبه از نظر افراد متخصص عادی است! نظر دوستان در این باره برای بنده محترمه

این دو تا مطلب رو بخونید:

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[NP-Cσмρℓєтє]

(۲۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۶:۳۶ ب.ظ)so@ نوشته شده توسط:  

(26 مهر ۱۳۹۶ ۰۵:۳۳ ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط:  یه مدت پیش یکی از کاربرا اینجا پرسیده بود بصرفه ترین راه خرید شارژ مکالمه ایرانسل چیه؟ من یه مدت بود خرید نکرده بود دیروز مجبور شدم خرید کنم، ۱۰۰۰ تومن رو با *۷۳۳# انتخاب کردم و خرید کردم، جالب بود که فقط ۹۰ تومن مازاد گرفت و از حسابم ۱۰۹۰ تومن کم شد از طرفی خط ایرانسلم ۱۰۰۰ تومن کامل شارژ شد.

# دیشب برای اولین بار ماست زدم! (زدم درسته، نه درست کردم ) بعد امروز که رفتم بهره برداری کنم متوجه شدم شیوه نوینی در صنعت ماست بوجود آوردم که ماستم مثله پنیر پیتزا کش میاد؛ مثله ماست سِوِن کاله انگار هم خورده‎ست و مزه‌ش هم اختیاریه، یعنی بستگی داره از چه ادویه ای برای طعم دار کردنش استفاده کنی؛ خودش مزه نداره

هشتگ میزنی
برو نی نی سایت زده چرا ماست کشدار و شل میشه

به جان تو تا قبل اینکه اینجا برخی کاربران اسم نی نی سایت رو بیارن من فکر میکردم این سایت برای مادران باردار و فارغ و نی نی هاشون هست؛ البته نه اینکه الان بدونم چی هست، ولی اون یقین قبلیم از بین رفته

[big cloud]

(۲۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۲۹ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  ممکنه خیلی عادی نباشه اما چیز عجیبی هم نیست.
به نظر من در شرایط عادی بهترین شیوه سنجش مهارت، قرار دادن اون فرد در شرایط مکانی و زمانی عادی هست، مثل بقیه کارکنان؛ یعنی بدون اینکه بهش فشار و استرس وارد کنیم، بگیم بیا برو تو اون اتاق و تو یک تایم مشخص (که به بقیه هم می‌دیم) این دو تا مورد رو اجرا کن؛ از هارد و اینترنت و گوگل و هرچی خواستی رو هم استفاده کن، مشکلی نیست. شاید تو سبکی که ایشون برای شما اجرا کرد به نوعی روانشناسی هم دخیل بود، یعنی می‌خواست تو شرایط فشار و استرس یه سری از مهارت‌های دیگه شمارو تست کنه یا قدرت تحلیل لحظه‌ای و تشریح شفاهی رو هم مورد سنجش قرار بده و همه اینا سلیقه‌ای هست (خصوصا با توجه به خصوصی بودن شرکت) و شاید نشه از بیرون مجموعه در مورد اینکه این شیوه خوبه یا بد، اظهار نظر کرد.

واقعا واقعا واقعا هیچ اتفاقی نیفتاده که نیاز به ناراحتی داشته باشه و اگه تماس گرفتن شما دیگه نرید! ذهن خودتون رو درگیر این چیزا نکنید، از این به بعد هم خیلی ریلکس و شیک ذهن خودتون رو واسه مصاحبه‌های تخصصی دیگه آماده کنید! شرکت که قحطی نیومده! تازه سه ساعت هندزفری تو گوش اونم تو پیاده‌‍رو خیلی هم شیک، خوب و باکلاسه! مطمئنا بازم تجربش می‌کنید، ولی این بار بعد از قبولی و با کُلـــی آهنگای خوب و شاد و انرژی‌بخش!

با نظر شما موافقم خیلی زیاددوست عزیز، به نظر من بیشتر می خوان از آدم نقطه ضعف بگیرن تا تست روانشناسی باشه چون همونطور که بسیاری از دوستان شرایط مشابه را تجربه کردن افرادی که شاید دانش اندکی هم داشته باشن از موضع بالا و با برخوردی نامناسب با دیگران رفتار میکنند، راه رفتن من فقط به خاطر این بود که خیلی جلوی خودم را گرفت تا کار بالا نگیره و دعوا نشه چون رفتارشون خیلی عجیب بود، با چای سرد بدون قند پذیرایی کردند و این اقا بعد از ۳ ساعت تشریف آوردن و با لحن بسیار بدی شروع کردن و دانش اندکی هم حتی نداشتن خودشون حتی جواب سوالی که بنده پرسیدم را نتونستن بدن!! دوستان خواهش می کنم اگر در موضعی هستید که توانایی مصاحبه با اشخاص را دارید منصف باشید،بابت همه ی انرژی های خوب و مثبتی که منتقل کردید بسیار ممنونم

---

(۲۶ مهر ۱۳۹۶ ۱۰:۴۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(26 مهر ۱۳۹۶ ۰۷:۵۸ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  امروز دل تنگم بعد سالها دو باره گرفت و داغون و با اعصاب خورد ۳ ساعت تو خیابون راه رفتم و هندزفری تو گوشم بود اما هنوز که هنوزه حالم خوب ..

این دو تا مطلب رو بخونید:

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

ممنون دوست عزیز

---

(۲۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۳۱ ب.ظ)فاطمه سلیمانی نوشته شده توسط:  

(26 مهر ۱۳۹۶ ۰۷:۵۸ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  امروز دل تنگم بعد سالها دو باره گرفت و داغون و با اعصاب خورد ۳ ساعت تو خیابون راه رفتم و هندزفری تو گوشم بود اما هنوز...

چه شیوه ی خوبی را به کار بردن اگه واقعا به این شیوه نیرو جذب می کنن

ممنون میشم بفرمائید که از چه لحاظ از نظر شما شیوه ی مناسبی است؟ بنده ۳ سال سابقه ی کار حرفه ای دارم اما نتونستم توجیه بشم متاسفانه

[salam5]

"جانی و دلی
ای دل و جانم همه تو"
:/

عجیبه
یه ضرب المثل قدیمی میگه ظالم همیشه سالمه

[gogooli]

کلوب دات کام پس از ۱۲ سال فعالیت خاموش می شود

یادش بخیر در کلوب های تخصصی اش آدم های خوبی داشت... بهم برنامه نویسی یاد دادند

با یک اسم و فامیل الکی...حرفهایی که به هیچ کس نمی زدم رو اون جا تا حدی می تونستم بزنم...بعضی وقتها فریاد می زدیم

[blackhalo1989]

تعداد ارسال هام تو این تاپیک زیاده. باید برسونمش به کمتر از نصف تعداد ارسال های امروز.

[Saman]

زبان انگلیسی منو اینجوری کرده

---

امیدوارم کم کم اینجوری بشم

[RASPINA]

یه وقتایی همه یه کاری را میگن درسته ولی آدم قبول نمیکنه چرا؟
شاید به خاطر حصارهایی هست که برا خودمون میکشیم و از یه نقطه به بعددیگه آدم چشمم را روی حقیقت میبنده

---

من واقعا دوست دارم تهران درس بخونم الان توی تکمیل ظرفیت یکی از شهرهای دیگه میارم
همه همه میگن بزن برو دانشگاه ولی نمی دونم چرا با اینکه حرفشون را قبول دارم نمی تونم هدفم را یه کم کوچیک تر کنم.
اصلا آیا قبولی تهران یعنی موفقیت؟ هر کی اونجاست خوشحاله