انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[nimaaa]

(۱۵ مرداد ۱۳۹۰ ۱۱:۱۰ ب.ظ)barca_bg نوشته شده توسط:  یه انتقاد:
اونجایی که مدیرا باید تذکر بدن نمی دن اونجایی که بهتره یه خورده محیط باز باشه پست حذف میشه!
آخه این چطور راهنمایی؟! خودکشی؟ شوخی هم حدی داره یه نفر که غم و غصه داره باید دلداریش داد اگه نمی تونیم بهتره سکوت کنیم. پست ایشون و جواب شما رو بقیه هم می خونن تاثیر مثبتی بعید داشته باشه اگه منفی نباشه.
اگه می خوایی با این شیرین کارایی حال و هوای یه نفر رو عوض کنی یه موضوع بهتر پیدا کن..

نظرت ۳ ساعت پیشت تو تایپیک طنز

(۱۵ مرداد ۱۳۹۰ ۱۱:۱۰ ب.ظ)barca_bg نوشته شده توسط:  جالبه نه تنها تو دنیای واقعی تحمل سلیقه های مختلف رو نداریم اینجا هم که یه محیط مجازیه و عنوانش هم طنز هست انقدر دفعی برخورد می کنیم.
بهتره یه خورده تمرین کنیم که تحمل سلایق مختلف رو داشته باشیم، حذف و برخورد با یه کاربر آخرین راه حل هست نه اولین! اونم کاربرایی که سابقه طولانی تری نسبت به بقیه دارن.****

سلام دوست بارسایی عزیز همینطور که گفتی پستمو حذف کردم‌!
اما تو برخلاف گفته هات نتونستی سلایق مختلف رو تحمل کنی !
فقط ۳ ساعت از این حرفات گدشته بود !
یکی از دوستان تو این تایپیک خبر از دست دادن یکی از عزیزانش رو داد ضمن تسلیت به این عزیز، چون من با دیدن این خبرا اذیت میشم هیچ یک از تایپیک های این موردیه نخوندم . پس میشه بعضی از تایپیک‌ها رو که مخالف سلیقه مون هست نخوند تا به هم گیر ندیم .
من که با خودکشی قصد راهنمایی کاربر مورد نظر رو نداشتم‌، من فقط دوست داشتم با دیدنش شاید می خندید و روحیش باز می شد‌، چرا به نیت‌ها توجه نمی کنیم ؟ چرا همش به هم گیر میدم . چرا نمی تونیم همدیگر رو تحمل کنیم‌!
دارم از مانشت زده میشم !!
با کمی صبر و تحمل میشه در کنار هم بودن لذت برد و فقط همین دوستیهاست که باقی می ماند !

[Fardad-A]

هرجای دنیایی دلم اونجاست
من کعبمو دور تو میسازم

من پشت کردم به همه دنیا
تا رو به تو سجاده بندازم

هر روز حسم تازه‌تر میشه
غرق تو میشم بلکه دریاشم

بیزارم از اینکه تمام عمر
از روی عادت عاشقت باشم

گاهی پرستیدن عبادت نیست
با اینکه سر رو مهر میزاری

گاهی برای دیدن عشقت
باید سر از رو مهر برداری

یک عمر هر دردی به من دادی
حس میکنم عین نیازم بود

جایی که افتادم به پای تو
زیباترین جای نمازم بود

روزبه بمانی

[mosaferkuchulu]

دلم تنگه اما نمی دونه چی باید بگه...یا به کی بگه....

[Helmaa]

خدایا ما که صبر کردیم و صبر،کاش فقط حکمت این صبرها رو زودتر بهم نشون بدی،فقط همین یه بار
گاهی میگم خوش به حالت خدایا که خدایی و صابر.
پس صبرمو زیاد کن

[alime]

(۱۸ مرداد ۱۳۹۰ ۱۲:۰۸ ق.ظ)barca_bg نوشته شده توسط:  از گارانتی شیراز نا امید شدم زنگ زدم دفتر اصلیش تهران، یه خانم که مسول فنی شرکت بود اینطور جواب داد:
-سلام من یه کارت گرافیک مدل n210 گرفتم که بعد از ۲ ساعت کار کردن مانیتور رو خاموش میکنه
-این که میگی بهش میگن standby!
-اون رو که میدونم چیه! داشتم باهاش کار می کردم که مانیتور خاموش شد
-گفتی چند ساعت کار میکنه ایتطوری میشه؟
-۲ساعت
-چه خبره؟ ۲ ساعت چه کار می کنی با کامپیوتر؟ ۶۰ تومن دادی کارت گرافیک انتظار چی داری؟ مگه کارت ۴۰۰تومنی خریدی؟
-بله حق باشماست، راستش من می خواستم یه کارت دیگه بخرم فقط می خواستم از خدمات شما هم مطمئن بشم!

خیلی زیبا و تمیز جوابشو دادید

[Parva]

خدایا آرومم کن دلم پر آشوبه

---

سنگه کسی رو به سینه میزنی که در جوابش میشنوی " سخت نگیر "
برام سخته چطور سخت نگیرم ولی خدایا مثل همیشه آرومم کن

[alime]

کسی نمی دونه نتایج ارشد کی میاد دقیقا‌، نیمه‌ی اول شهریور یعنی چی؟ یکم یا پانزدهم؟

[hadi_m]

خدایا در این ماه عزیز به حرمت چشمهای منتظر یاریم فرما تا ان باشم که باید
خدایا دلم دریایی است از محبت بیکرانت
معبوداااا کمکم کن که جز تو راندارم
خدایااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

[HighVoltage]

در بوه بوه‌ی جوانی پیر و فرتوتم ،
پیر و فرتوت‌تر از درخت همسایه و نمیدانم این درد حاکی از پوکی استخوان است یا ناسازگاری سیگار‌، در این سالها یاد گرفته‌ام چگونه احمق باشم‌، دلقک باشم و بخندم بی‌ مجال به اندیشهٔ خنده‌، در مملکتی که نفهم وار نفهمیدم مرگ رهایست یا رهایی مرگ؟

[narges_r]

(۲۰ مرداد ۱۳۹۰ ۰۸:۰۸ ب.ظ)barca_bg نوشته شده توسط:  نمی دونم تا حالا شده به این فکر کنید که کدوم تاپیک مانشت رو از همه بیشتر دوست دارید؟ من که تاپیک "من عهد می بندم! - طرح اهدای کتاب" رو بیشتر از همه دوست دارم اولین بار که خوندمش یه حس خاصی داشتم...
از موضوع دوست داشتن که بگذریم کلا این عهد بستنه خیلی قشنگه ای کاش همه کسایی که میان مانشت و به نحوی محیط اینجا کمکشون کرده یه عهدی با خودشون ببندند که اگه موفق شدن بیان و به سایر دوستان هم کمک کنند.

من مدتیه که این عهدو باخودم بستم

[Fardad-A]

مدتی بود جهت بهبود وضعیت Writingبا یک مهندس چینی که در یک شرکت نرم افزاری کار میکرد مکاتبه داشتم. آشنایی از چند سوال فنی شروع شدکه در ایمیل شرکت گذاشتم. اگرچه مطالب کلا" فنی بود ولی خیلی موثر بود.
امروز صبح وقتی از چین بهم زنگ زد کلا" هنگ کردم. اصلا" فکر نمیکردم باید listening و Speaking را هم همزمان تقویت میکردم.
راستی من فکر میکردم ایشان آقا هستند ولی با کمال تعجب متوجه شدم خانمند.

[Masoud05]

بله تنها چیزی که آقا فرداد نیاز داره یه گوش شنوا برای حرفهایی که تمومی نداره( راستی چینی‌ها هم غیبت می کنن یا نه چیزای دیگه برای تعریف کردن دارن؟)

[Jabar-Asadi]

(۲۱ مرداد ۱۳۹۰ ۰۱:۳۹ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  مدتی بود جهت بهبود وضعیت Writingبا یک مهندس چینی که در یک شرکت نرم افزاری کار میکرد مکاتبه داشتم. آشنایی از چند سوال فنی شروع شدکه در ایمیل شرکت گذاشتم. اگرچه مطالب کلا" فنی بود ولی خیلی موثر بود.
امروز صبح وقتی از چین بهم زنگ زد کلا" هنگ کردم. اصلا" فکر نمیکردم باید listening و Speaking را هم همزمان تقویت میکردم.
راستی من فکر میکردم ایشان آقا هستند ولی با کمال تعجب متوجه شدم خانمند.

===========
این مشکل یه بارم واسه من پیش اومد من هم هنگ کردم ناجور !!!! البته بحث ما زیادم تخصصی نبود

[Fardad-A]

اصلا" نمیدونستم یک مانشت دیگه هم وجود داشته؟؟؟؟
"ژان-پاتریک مانشت‌، در دهه هشتاد رمان سیاه را مانند همتایان آمریکایی خود داشیل همت و ریموند چندلر، در فرانسه بازآفرینی کرد، .... ژان امیلا"، "ژان-پاتریک مانشت" و "فردریک فاژاردی" از بنیان‌گذاران رمان پلیسی در کشور فرانسه به شمار می‌آیند، آخرین از این نسل فرانسیس ریک (پدر رمان پلیسی فرانسه) بود که اخیرا" در پاریس در سن ۸۷ سالگی در گذشت.

[ali_computer69]

من یاد گرفتم زود قضاوت کردن کار درستی نیست.
یه داستانی هست از کلیله و دمنه در مورد زود قضاوت کردن
نتیجه گیرش اینه:
زود قضاوت نکنید. زود به انتهای قضیه نرسید و یکه به قاضی نروید یا در میان صحبت‌ها مدام دنبال درست و غلط نگردید. قبل از نتیجه گیری کردن در مورد حرف‌های دیگران کمی فکر کنید ؛‌ خصوصا اگر می‌دانید این صحبت فقط از یک احساس زود گذر نشات می‌گیرد.

امروز من شرمنده شدم شرمنده یکی از یزرگان سایت مانشت تو چت یک کم بین ما شکر آب شد دوست ندارم اسمش رو بیارم.
ولی ازش خواهش میکنم منو ببخشه ما تو این چند روزی که با هم آشنا شدیدم خیلی رفاقت نزدیکی با هم داشتیم.چقد گفتیم و شنیدم حداقلش دیشب از ساعت ۱۱ تا ۳ باهم چت کردیم.
دوست عزیز ازت خواهش میکنم با دادن دوباره پیام حالا گرفته ما رو بهتر کن.پیام بده و بگو هم چیز فراموش مثل روز اول دوباره با هم صحبت کنیم.
تا افطار نشده منتظرم.

راستی دوستان اگه میشه خواهش کنم شما هم واسه من یه رو بزنید.

---

متن ما اینجا هم نوشته نمیشه.

---

من یاد گرفتم زود قضاوت کردن کار درستی نیست.
یه داستانی هست از کلیله و دمنه در مورد زود قضاوت کردن
نتیجه گیرش اینه:
زود قضاوت نکنید. زود به انتهای قضیه نرسید و یکه به قاضی نروید یا در میان صحبت‌ها مدام دنبال درست و غلط نگردید. قبل از نتیجه گیری کردن در مورد حرف‌های دیگران کمی فکر کنید ؛‌ خصوصا اگر می‌دانید این صحبت فقط از یک احساس زود گذر نشات می‌گیرد.

امروز من شرمنده شدم شرمنده یکی از یزرگان سایت مانشت تو چت یک کم بین ما شکر آب شد دوست ندارم اسمش رو بیارم.
ولی ازش خواهش میکنم منو ببخشه ما تو این چند روزی که با هم آشنا شدیدم خیلی رفاقت نزدیکی با هم داشتیم.چقد گفتیم و شنیدم حداقلش دیشب از ساعت ۱۱ تا ۳ باهم چت کردیم.
دوست عزیز ازت خواهش میکنم با دادن دوباره پیام حالا گرفته ما رو بهتر کن.پیام بده و بگو هم چیز فراموش مثل روز اول دوباره با هم صحبت کنیم.
تا افطار نشده منتظرم.

راستی دوستان اگه میشه خواهش کنم شما هم واسه من یه رو بزنید.