آقا جان چرا بهانه در میارین؟
کسی که بخواد ازدواج کنه، ازدواج میکنه
هر چند مشاورا اول پول میگیرین و بعد مشاوره میدن ولی من پولکی نیستم. بعدش اگه دوست داشتین پولمو بدین
اول از همه بگم که هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد
شما اگه از یه دختر خانم خوشتون اومد بدون اینکه کوچکتری حرفی به خودش بگین، برین و در مورد همه چیش تحقیق کنین. از خانواده و گذشته و ...
شاید تا همین جای کار فهمیدین که به درد هم نمیخورین و تمام. هیچ کس با این کار مشکلی نداره. نه قانون و نه شرع
یعنی شما قبل از اینکه به طاووستون بگین
باید تمام شرایطشو قبول کرده باشین، فقط مونده باشه خودش و اخلاقش
تا اینجا قبول؟
خب اینجا دیگه واقعا سخت شد، من خودمم نمیدونم باید چکار کنم
آهان یادم اومد
اون دختر خانمی که شما انتخاب کردین از هوا نیومده که، به هر حال یا همکلاسیه، یا همکاره و یا ... و تا حدودی شناخت ازش دارین.
بعد میتونین خودتون بهش یه جوری بگین که کتک نخورین یا بزرگتری رو واسطه کنین
اگه خانواده دختر خانم بفهمه که قصد اقا پسر واقعا ازدواجه بعید میدونم مشکلی داشته باشه.
شناخت میتونه با رفت و آمد خانواده ها بوجود بیاد، چون بعضیا فک میکنن شناخت حتما باید تو کافی شاپ و جاهای خلوت بوجود بیاد، که این شناخت شیطانیست و اصلا پیشنهاد نمیشه
مثلا یکی از دوستام از یه خانومی خوشش اومد و اول به من گفت برم بهش بگم
گفتم خدا مرگت بده
اگه من برم از طرف تو بهش بگم و به احتمال یک هزارم درصد جواب مثبت بهت بده، تا اخر عمر میزنه تو سرت که جنم نداشتی
. بماند که اگر قرار بود من برم بگم احتمالا سکته میکردم
بعدش فهمید که دختر خانم قراره بره اعتکاف، خواهرشو فرستاد اعتکاف اجباری همون مسجد و بعدش فهمید به درد هم نمیخورن و تمام
اینکه آدم دچار احساسات نشه و شناخت درست پیدا کنه دیگه برمیگرده به توانایی های فرد
کلا آقا جان دارین بهانه میگیرین
حق مشاورمو بدین تا راهنمایی های بعدی هم بکنم
خب مثل اینکه اینجا چیزی کاسب نیستیم
برم فکر یه شغل دیگه باشم، آخه مشاوره هم شد شغل. آخرشم همه بهت میگن برو بابا مردک دیوانه