(۰۴ شهریور ۱۳۹۵ ۰۲:۰۹ ق.ظ)clint نوشته شده توسط: تفکرات لیبرالی دارید و برداشت من از صحبت های شما این بود که هدف از علوم آکادمیک این است که شخص بداند کجا ایستاده ،یا به عبارتی جای خود را در دنیا پیدا کند ،واین هدف بدون استقلال مالی ،و با تن پروری بدست نمی آید اما متاسفانه مشکل از جای دیگه هست نه از تفکرات من وشما وبقیه دوستان مشکل از سیاست های کلان هست ایران در تربیت متخصصان، توجهی به بازار کار نداشته و به نوعی به بیراهه رفته است، آماری در مجله فوربس منتشر شده که نشان می دهد، ایران در رتبه سوم تربیت مهندس پس از روسیه و آمریکا، رقابت تنگاتنگ ایران با آمریکا، تامل برانگیزه جالب اینکه دانشگاههای اسم و رسمدار صنعتی ایران، شریف و امیرکبیر، در جمع ۱۰۰ دانشگاه برتر دنیا هم قرار ندارند و حدود ردههای ۳۰۰، وارد برترینهای دنیا میشوند. و بدتر هم اینکه هنوز چرخ صنعت ایران نمیچرخد؛ اقتصاد مبتنی بر نفت است و صنعت هم وارداتی است. هرچند که پیشرفتهایی در تولید مقالات علمی حاصل شده است که البته عمده آن در علوم پزشکی بوده و نه صنعت که به مهندسان وابسته است ، بزرگترین جمعیت بیکاران ایران، تحصیلکردهها هستندنیاز سنجی صورت نگرفته
لیبرال!؟ تا جایی که من میدونستم لیبرالیسم یعنی مقدم بودن حقوق اولیهی انسانها به ویژه آزادی بیان و عقیده و برابری و حق رأی و بخشبندی به لیبرال یا غیر لیبرال رو روی موضوعات مدنی و حقوق شهروندی پیشتر دیده بودم نه بحثهای این چنینی. شاید منظورتون تفکر پراگماتیک (در مفهومِ امروزی و غیرفلسفیاش) بوده که در این صورت درست هست چون برخی اعتقادات (آزادی هر کس در کار کردن یا نکردن و درس خواندن یا نخواندن) رو فدای مصلحت و نتیجه (تولیدِ نیروی کار مولد) میکنیم که اتفاقاً در اینجا میشه غیرلیبرال.
در مورد قسمت اصلی حرفهاتون، به نظرم ناقض حرفهای codin نیست چون پستهای ایشون رو دوباره خوندم، حرف از وجود یا عدم وجود فرصت شغلی برای خانمها (که بعداً آقایون هم اضافه شدند) نکردند؛ واضح بخوام بگم، جملهی "نخواهند از این علمشون استفاده کنند" رو میشه به همهی حالتها، من جمله اینکه "کار وجود دارد ولی شخص نمیخواهد کار کند" تعمیم داد.
من فکر میکنم جواب این مشکل، بیشتر فرهنگی هست یعنی با فرهنگ کار کردن تربیت نمیشیم و خانوادهها هم این فرهنگ رو ندارند، مخصوصاً برای خانمها. در خارج از کشور، بچهها از ۱۸ سالگی مستقل میشوند تا هم شخصیتشون شکل بگیره و هم مجبور میشوند کار کنند (هر کاری، شامل تمیز کردن استخر و ظرف شستن تا کد زدن) تا پول دانشگاه و زندگیشون رو در بیارن. کسی که تا آخر لیسانس یا ارشد کار نکرده و اصلاً با محیط کار آشنا نیست طبیعتاً بعداً یا حال نداره کار کنه و یا نمیتونه یک فرد مولد باشه، به جز معدودی تک و توک. به همین دلیل خیلیها هم که فرصت کار کردن دارند یا دلشون میخواد کار کنند، دنبال کار زیر کولر با حقوق و مزایا هستند، یا اینجا و اونجا نمیتونند کار کنند چون همسایه چی میگه خب! در حالی که اگه از اول لیسانس شروع کنند، یکی دو سال بعد از لیسانس adroit (تعمداً انگلیسی نوشتم) میشن.
اینم یه بحث مرتبط به پست شما ولی بیربط به تاپیک: این که چرخ صنعت نمیچرخه رو به نظرم نباید (حداقل در وهلهی اول) انگشت اتهام رو به سمت مهندسان بگیریم. حتی اگه درصد مهندسان خوب کم باشه هم، به هر حال اونقدر فارغالتحصیل داریم که ازشون به حد کافی خوب پیدا بشه. فاکتورهای خیلی زیادی هست، سیستم حکومتی و نحوهی قانونگذاری و اجرای قانون، سیستم اقتصادی و ...، اون اواخرش هم میرسه به نیروی کار. شما نگاه کنید، باکو (آذربایجان) نود درصد ملتش [به خاطر سلطهی روسیه] توو کار entertainment هستند! ولی با اصلاحات اقتصادی تولید ناخالص داخلیش به رتبهی نخست جهان رسید که بیش از ۶۰ درصدش مال صنعت هست (ایران ۲۰ درصد) در حالی که نیروی متخصص کمی داره و هر چی نیروی متخصصاش بیشتر بشه همونقدر فرصتهای شغلیاش هم رشد میکنه. تازه تحت سلطهی روسیه و در حال جنگ و آوارگی هم هست. اگر به نیازسنجی باشه، این اقتصاد مریض ایران سالی ۲۰ تا مهندس مکانیک هم براش زیاد هست و اینکه جلوی تربیت نیرو رو بگیریم عملاً صورت مسأله رو پاک میکنیم. اصلاً شک نکنید که تا سیستم اقتصادی و بعضی چیزهای دیگه درست نشه اگه فارغالتحصیلهای MIT رو هم به ایران گسیل کنید چیزی درست نمیشه (برای این هست که اصلاً به آینده امیدوار نیستم و از الان شروع به اصلاحات کنند هم عمر من و شما قد نمیده). من قبول دارم و خودم هم همیشه گله کردم که دانشگاه زیاد شده و همه مدرکدار شدند ولی کشورهای مشابه حتی این مدرک رو ندارند ولی خروجی خیلی بهتری میگیرند. یکی مثل باکو با اصلاح قوانین و جذب سرمایهگذار خارجی (در ایران به خاطر مشکلات بانکی و پولشوئی و کلاً شیر توو شیر بودن قوانین کسی باید دیوانه باشه سرمایهگذاری کنه)، یا ترکیه با برگشتن نیروی متخصصاش از آلمان و ... لااقل دیگه الان فارغالتحصیلهای خوبش بیکار نمیمونند (کم هم فارغالتحصیل نداره).
ضمن اینکه شریف و تهران و ... در ۱۰۰ دانشگاه برتر قرار ندارند به خیلی دلایل بستگی داره و ارتباط چندانی با اینکه فارغالتحصیلهای این دانشگاه(ها) سواد علمی و عملی لازم رو دارند یا ندارند، نداره. مثلاً دانشکدهی مهندسی کامپیوتر شریف شاید رتبهی ۵۰۰ داشته باشه ولی در عمل ۹۰ درصد کسایی که اپلای میکنند به دانشگاه زیر ۱۰۰ یا ۲۰۰ دنیا میرن. پس از نظر علمی و توانایی مشکلی نیست. استارتآپ زدن هم بخیهی روی زخم هست و کار کلان سرمایهی کلان میخواد. که نیست.