من هم مثل بقیه مجردها نگاهی به پستهای این تاپیک انداختم . اگر چه حرفها همه برایم آموزنده بود و میخوام تشکر کنم ولی من هم یه نظری بدهم . البته نمیتونم نظرم را در همه موارد بگم کلی میگم. با اجازه دوستان:
پستهای مفصل را کمتر خوندم ولی گذرا نگاه کردم. اگرچه بعضی پستها بخصوص اون پستی که از وبلاگ اوج پرواز نقل قول شده بود جالب و آموزنده بود.
بعضی عادتهای مادر دامادها ناشی از فرهنگ و یا شاید خرده فرهنگه. نمیشه ایرادی گرفت. این بندگان خدا با دید خودشون دوست دارند برای پسرشان کاری بکنن. اینه که میشه شنید و گذشت و فقط با یه کلام ببخشید مثلا" دختر ما احتمالا مورد مناسبی واسه پسرتان نیست.... قضیه را تموم کرد. اگرچه بنظرم بهتره آقایان تحصیلکرده در پیدا کردن همسر مناسب برای خودشان بیشتر مشارکت کنن و همه چی را دست مادرشان نسپرند. اگه بسپرند اونوقت ممکنه با ایده هاشون جور نشه. البته نظر خانواده هم در انتخاب همسر مهمه. چون بالاخره آدم که نمیخواد بره تو جزیره زندگی کنه و باید مشورت کرد.چون خانواده یه مجموعه است.
در مورد اینکه یکی از دوستان گفته بود خانمها اهل تحلیل و منطق و اینا نیستند همین اواخر انگار گفته بودن:
من نظرم اینه که بهتره اگه نظری میدیم یا تجربی باشه یا علمی. من باین نظر ایشان بدلایل زیادی موافق نیستم و فکر میکنم همسر یکی از ویژگیهاش در روزگار امروز باید این باشه که طرف مشورت باشه. درسته که شوهر در فرهنگ و آیین ما بنوعی ریاست خانواده را داره ولی خب نمیشه پادگانی زندگی کرد و یکی ژنرال باشه و دستور بدهد. حداقل من یکی که معتقدم خانمها قدرت تحلیل و منطقشان بالاست . حالا در هر جنسی ممکنه همه سطحی باشه ولی این را قبول ندارم که چون مشاغل قاضی و رئیس و اینا دست آقایون هست پس خانمها کلا" قدرت تحلیل ندارندو منطقی نیستند . حالا چون ایشون از خارج از ایران مثال زده اند من هم برای اثبات حرفم مثال خارجی میدم.
سالهاست خانم مرکل صدراعظم یه کشور صنعتی پیشرفته مثل آلمان هست. درسته مشاوران برجسته ای داره ولی حزب ایشان قطعا" به قدرت تحلیل ایشان برای اداره کشوری مثل آلمان معتقد بوده.
یا همین خانم کلینتون که دو سه روز پیش گفت میخواد در انتخابات ۲۰۱۶ رئیس جمهور امریکا بشه و حمایت هم حزبیهاش را هم داره. خب اگه واقعا" خانمها تحلیل ندارند پس این هم حزبیاش اینو نمی فهمن.
اگه به گذشته هم بخوای نگاه کنیم خانم تاچر که بانوی آهنین انگلیسیها بود و مجسمه اش را هم ساختند و معتقدند چقدر در پیشرفت بریتانیا نقش داشته .
اگه علمی هم بخوای بگی در اثر حاضر همین خانم میرزاخانی یا خانم ثابتی یا در گذشته ماری کوری و اینهمه خانم که مشاغل مهم داشتن. الآن غربیها دارند خودشون را میکشند که بگن زن و مرد از نظر کارکردی و تحلیل و عقل و مدیریت و اینا برابرند اینهمه وزیر وکیل مجلس و دانشمند زن تو دنیا داریم . همین خانم بیشاب وزیر خارجه استرالیا که پریروزا اینجا بود. خداییش چقدر هم فهمیده بود که بهش گفته بودند کلاه روسری رفتی ایران سرت نگذار جواب داده بود وقتی قراره برم یه جایی به فرهنگش احترام میذارم.
یا همین خانمی که رئیس جمهور برزیل که اسمش یادم رفته . اداره یه کشوری را برعهده اش هست.
اگه اینا استثنا هم باشه دیگه اینهمه استثنا که نباید داشته باشیم. ولی خب تو فرهنگ ما اینهمه هم خانمها آشکارا پست نمیگیرند و بالا نمیان. چون خیلیهاشون معتقدند باید پشتیبان شوهر و خانواده شون باشن. که البته این هم خیلی خوبه. ولی دیگه خوب نیست بگیم نتونستن و قدرتش را نداشتند
من به مشورت با همسر در اداره زندگی معتقدم. فکر منم دیدگاه خانمها که جزئی نگر تر هستند لازمه تا در خیلی مواقع بشه تصمیمات درستی گرفت . و البته زنان امروزی مثل گذشته نیستند و اگه مشارکت نکنن با دل و جان همراهی نمیکنن و این کار را دو چندان سخت میکنه.
حالا متهم نشم به حمایت !!!!
فقط خواستم بگم بهتره ما آقایون هم منطقی و علمی حرف بزنیم و یه بحث را سرکوب نکنیم که همه فراری بشن و دیگه کسی چیزی نگه.
ببخشید که خیلی حرف زدم.
بد نیست یکی جمعبندی کنه این تاپیک را . البته همینجوری هم این بحثها خوب و مفیده.
وبد نیست که نظرات گفته بشه.
نظر من بود که البته ممکنه مورد قبول بعضیها نباشه. من بنظر این دوستان احترام میذارم. و امیدوارم کسی رنجیده نشه.