(۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۴۲ ق.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط: چرا وقتی بحث به جایی میرسه که ادم خود واقعیش رو میخاد به چالش بگشه یا وقتی مورد چالش قرار میگریه دوس دارید بحث رو تموم کنید
این چالشها قشنگ و موثره وگرنه شما صد بار بیا بگو پول پرستی بده صداقت خوبه دروغگویی بده .اخلاق خوبه و......
این تاپیک ۴۵ صفحه شده صفحات اول همه این چیزا رو گفتن
من بحثی رو نمیخوام کات کنم...اتفاقا منظورم اینه که بحث بهتره هدفمند تر باشه تا اینکه ۳ صفحه در مورد مقایسه ی منطق دختر و پسر باشه...
اجازه بدین بازتر کنم منظورمو.
ببینید این قضیه ی موضوعات بحث برانگیز منطق، برابری، هوش و حق و آزادی همش از تفکرات و شکاف های بین دو جنسیت نشات گرفته..
شکاف بین دو جنسیت حتی بعد از ازدواجم درست نمیشه و اون تفکرات کلیشه ای وجود داره... به شکلی مرد رو به یه موجود کجول و زن رو ب یه موجود منزوی و حاشیه ای تبدیل میکنه.
همین نابرابری ها باعث شده حس فروش دختر بعد از ازدواج خودیا ناخودآگاه وجود داشته باشه به شکلی ک شیربها و مهریه و هزار و یک مسئله رو بوجود آورده... به شکلی که دختری ک ازدواج کرد و شوهرش فوت شد و یا طلاق گرفت دگ بهای گذشته شو نداره... به نظرم این اتفاقا به ضرر هر دو سمت ماجرا(حتی پسر) شده... این حس مالکیت باعث شده که فشارهای سنگین و انتظارهای سنگینی از پسر وجود داشته باشه... این تفکر خانواده ها که میگن دختر ما رو میخواد ببره باس فلان و ال و ول باشه... مگه دختر کجا میخواد بره!!؟
دختر و پسر در یه مسیری واسه خودشون قرار دارن و هر وقت ببینن اشتراکات مسیرشون قابل توجهه تصمیم میگیرن که هم مسیر بشن... اینکه دونفری مسیر رو برن که خیلی بهتره. اما متاسفانه مرد شده نون آور و کرییر خانواده و زن شده پرستار و مستر چف خانواده...
البته این رو باز میگم همه رو نمیشه با یک نسخه کلی پیچید...ولی گفتم تفکر غالب این چیزیه که هست و همه دارن ازش رنج میبرن اما خودشونم نمیدونن!...
این تفکرات اشتباهمونه که ماها رو به بیراهه کشیده...خیلی از این تفکرات و رسم و رسوم رایج آدم رو متعجب به زندگی کردن توی قرن ۲۱ میکنه.
اینا توی ریشه های فرهنگمون بهم تنیده شدن ب شکلی ک تفکیک نشدین البته...