تقلب کار قشنگیه

من سوم راهنمایی بودم
دو تا خواهر بودند ک یکی شون دوسه سالی بود تو سوم راهنمایی داشت درجا میزد و رفیق فابریک من شده بود :دی
جالبیش این بود با اینکه همیشه شاگرد اول بودم اما ته کلاس میشستم و دوستام همه دو ساله بودند
بعد فامیلیه این دو تا دقیقا پشت سر من بود ترم اول ی چندتا درسی و افتادند
ترم دوم داستان ی جور شد ک ما افتادیم تو سالن مدرسه و اون دوتا جلوی من بودند
منم اومدم مرام بذارم
همه ی درسا رو م دوتا پاسخنامه میگرفتم

اول ی پاسخنامه ام رو سریع پر میکردم بعد میدادم جلویی و اون شروع میکرد از روی اون نوشتن
بعد اون ک تموم میکرد میداد ب خواهرش
خوب بود مراقب سالن هرروز عوض میشد

ولی نامردا واسه ی چندتا از درسا پاسخنامه اضافی بهم نمیدادن
منم مجبور میشدم برگه ی خودمو بدم جلویی و از جلسه برم بیرون اونم همه رو مینوشت و بعد اخر جلسه ک شلوغ میشد و همه برگه هاشونو با هم میدادن برگه ی منو هم میداد
هماهنگم کرده بودیم ک اقلا تو درسای حفظی جمله بندی ها رو عوض کنه تو درس ریاضی هم بعضی ها رو غلط بنویسه
خلاصه اون دو تا همه ی درسا رو ۱۷ و ۱۸ شدند و در سپاس از این کارای من ی ادکلن هم واسن خریدند ل وووووول
قول میدم هیچکدومتون این مدلی تقلب نکردید