زمان کنونی: ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۱:۲۵ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

خاطره شیرین از دانشگاه

ارسال:
۰۶ آبان ۱۳۹۱, ۰۹:۲۷ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ آبان ۱۳۹۱ ۰۹:۲۸ ب.ظ، توسط Engineer.)
خاطره شیرین از دانشگاه
سلام
تو دوران کاردانی یه استادی داشتم که ترم اول باهاش سیستم عامل داشتم و یه نمره افتضاح بهم داد که تاثیر بدی روی معدلم گذاشت و هرچی دنبال اعتراض هم رفتم نشدکه نشد.درحالی که رقیبم نمره عالی گرفته بود و از اینجا بود که من متوجه شدم این استاد رقیبمو قبول داره و با من کمی مشکل دارهAngry البته این فقط یه حس بود که در من به وجود اومده بود.خب گذشت و ترم ۳ با همین استاد درس سخت افزار(مدارمنطقی) رو گرفتیم.سر کارگاه سخت افزار ،همیشه یا برد خراب بود یا سیمها و یا LED ها سوخته بود بالاخره با یه مکافاتی هر آزمایش رو انجام می دادیم روز امتحان عملی کارگاه،رقیبم گروه قبل از من بود و استاد یه مدار ساده بهش داد و زود حل کرد. ولی من بیچاره که گروه بعدی بودم سخت ترین مداری که میشد بده رو به من داد تمام جمع کننده!فکرشو بکنSad(خب همینا باعث میشه آدم به استادش شک کنه) البته من کاملا آمادگیش رو داشتمSleepy ولی زمان محدودبود تقریبا۲۰دقیقه به هر حال شروع به کار کردم یه ساعت کارم بود جدولش روبکشم و براساس اون شکلشو رسم کنم و بعدش سیمها رو روبرد نصب کنم و بقیه مراحل، مدارو بستم و اومدم امتحان کنم چشمت روز بد نبینه کار نمی کرد Confused دوباره از اول مداروچک کردم فقط یکی از حالتهاش درست کار میکرد و بقیه اش اشتباه بود مدار درست بود ولی جواب نمیدادداشتم دوباره بررسی می کردم که استاد گفت وقت تمومه مداراتون رو بیارید قلبم وایسادSad مدار رو بردم پیش استاد، اینجا بود که می خواستم بزنم زیر گریه این همه تلاش بی فایده.استاد گفت فلان حالتی رو بزنم تا ببینه درست کارمیکنه یا نه اتفاقا همون حالتی بود که درست کار می کرد خوشحال شدم و زدم و کارکردSmile، بلافاصله استاد یه حالت دیگه رو محاسبه کرد و گفت این حالتم بزن تا بهت نمره بدم خدای منConfused حالا چیکار کنم.....چاره ای نبود اون حالتم با ناراحتی روی مدار ایجاد کردم باورم نمی شد کارکرد!Rolleyes میخواستم از خوشحالی جیغ بکشم اون لحظه بود که استاد گفت کافیه و نمره کامل رو بهم داد اصلا باورم نمیشد. برا امتحان پایان ترم تئوری هم تمام تلاشم رو کردم و امتحانم رو عالی دادم و تونستم نمره ۲۰ رو از این درس بگیرم و خودم رو به استادم ثابت کنم.و این شد یکی ازبهترین و شیرین ترین خاطراتم از دانشگاه.
ببخشید اگه طولانی شد . هروقت این خاطره یادم میاد جوگیرمیشمBig Grin و روحیه میگیرم چون واقعا نتیجه تلاشم رو دیدم.امیدوارم شماهم روحیه گرفته باشید.Cool

سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد...«کوروش کبیر»
۸
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mohammadali1990 , M@A , انرژی مثبت , nahid.moosavi , SaMiRa.e , fatemesoleimani , H3NGAM3H , svk7 , eris229 , good-wishes , Hera , مادر بزرگ , pmoradi , haveking
ارسال:
۰۶ آبان ۱۳۹۱, ۰۹:۵۷ ب.ظ
خاطره شیرین از دانشگاه
جالبه یک استاد هم os درس می ده هم مدار .....
این کجا و ان کجا!!!!
۲
۱
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mohammadali1990
ارسال:
۰۶ آبان ۱۳۹۱, ۱۰:۲۴ ب.ظ
خاطره شیرین از دانشگاه
کجا دیدین بجایه درس برنامه نویسی بیان مدار درس بدن؟
فقط تو دانشگاه ما
Big GrinBig GrinBig Grin
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mohammadali1990
ارسال:
۰۶ آبان ۱۳۹۱, ۱۰:۴۶ ب.ظ
خاطره شیرین از دانشگاه
منم با اجازتون یه خاطره تلخ رو تو همینجا میگم:
راستش ترم ۱(کارشناسی ناپیوسته) معدل من ۱۶/۹۴ شد و من تنها ۰/۴ میخواستم تا الف بشم...خلاصه رفتم به یه استاد رو انداختم و اونم قبول کرد ولی معاون آموزشی دانشگاه نزاشت...در حالی که همین معاون آموزشی استاد خود ما هم بودن...خلاصه این ترم به یکی از بچه ها خود همین معاون آموزشی ۲ نمره اضاف داده بود(که آقا معدلش ۱۷ بشه ولی من....)اینارو عرض کردم بابت اینکه آدم باید تو زندگی شانس بیاره...همین...شرمنده سرتون رو درد آوردم...
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatemesoleimani , mohammadali1990 , H3NGAM3H , Lonely Palm , Hera
ارسال:
۰۶ آبان ۱۳۹۱, ۱۱:۴۵ ب.ظ
خاطره شیرین از دانشگاه
ترم اول به شما سیستم عامل داده بودن؟؟

"هوایت" دستان سنگینی داشت..
وقتی به سرم زد فهمیدم!
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mohammadali1990
ارسال:
۰۶ آبان ۱۳۹۱, ۱۱:۵۸ ب.ظ
RE: خاطره شیرین از دانشگاه
(۰۶ آبان ۱۳۹۱ ۱۰:۴۶ ب.ظ)zarei1991 نوشته شده توسط:  منم با اجازتون یه خاطره تلخ رو تو همینجا میگم:
راستش ترم ۱(کارشناسی ناپیوسته) معدل من ۱۶/۹۴ شد و من تنها ۰/۴ میخواستم تا الف بشم...خلاصه رفتم به یه استاد رو انداختم و اونم قبول کرد ولی معاون آموزشی دانشگاه نزاشت...در حالی که همین معاون آموزشی استاد خود ما هم بودن...خلاصه این ترم به یکی از بچه ها خود همین معاون آموزشی ۲ نمره اضاف داده بود(که آقا معدلش ۱۷ بشه ولی من....)اینارو عرض کردم بابت اینکه آدم باید تو زندگی شانس بیاره...همین...شرمنده سرتون رو درد آوردم...

مختصر و مفید بود ---سردرد ک نیاورد واسمون Smile
ازین اتفاقات تو یونی ماهم زیاد دیده میشه

*الا بذکرالله تطمئن القلوب*
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mohandes-abedi
ارسال:
۰۷ آبان ۱۳۹۱, ۱۲:۱۹ ق.ظ
خاطره شیرین از دانشگاه
خاطره شیرین از دانشگاه اصلا ندارم !
همش نامردی اساتید توی نمره دادن بوده که جز اعصاب خوردی چیزی برام نداشت
در کل توی این ۷ترمی هم که دانشجو بودم ، به اندازه یک ترم هم درست سر کلاسا نرفتم که بخواد برام خاطره ساز باشه !

البته من دو تا دانشگاه رو تجربه کردم ، دانشگاه اول فقط دانشجو بودن رو درک کردم ... چون دولتی بود ، اما دومی پیام نور

لطفا لبخند بزنید !
۳
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Lonely Palm , Hera
ارسال:
۰۷ آبان ۱۳۹۱, ۱۲:۴۷ ق.ظ
خاطره شیرین از دانشگاه
چقدر بچه های مانشت درس خون هستن! معدل الف Big Grin شاگرد اول، رقیب Big Grin
من تو کل دوران دانشجوییم این چیزا اصلا معنی نداش برام.

الهی و خلّاقی و حِرزی و مَوئلــی اِلیکَ لَدَی الاِعسارِو الیُسرِ اَفزَعُ
۷
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: H3NGAM3H , SaMiRa.e , انرژی مثبت , Manix , y_amin , احسان مومنی , phoenix021 , Hera , Engineer , zahra_ce87
ارسال:
۰۷ آبان ۱۳۹۱, ۰۱:۲۳ ق.ظ
RE: خاطره شیرین از دانشگاه
(۰۷ آبان ۱۳۹۱ ۱۲:۴۷ ق.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط:  چقدر بچه های مانشت درس خون هستن! معدل الف Big Grin شاگرد اول، رقیب Big Grin
من تو کل دوران دانشجوییم این چیزا اصلا معنی نداش برام.

شاید همیشه شاگرد اول بودین هیچ وقت هم رقیب ها بهتون نمی رسیدن که حس شون کنین دور و برتون Smile
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: H3NGAM3H , mohammadali1990 , احسان مومنی , Hera , Engineer
ارسال: #۱۰
۰۷ آبان ۱۳۹۱, ۰۵:۱۳ ب.ظ
خاطره شیرین از دانشگاه
(۰۶ آبان ۱۳۹۱ ۱۱:۴۵ ب.ظ)Manix نوشته شده توسط:  ترم اول به شما سیستم عامل داده بودن؟؟
سیستم عامل!!!!خیر...تو کاردانی پاس شد...آخه من کاردانی نرم افزار بودم و کارشناسی ناپیوسته رفتم سخت افزار....حقیقتش تو نرم افزار هر چی نمره کم بود تو برنامه نویسی میاوردم(البته c , c++) (آخه خیلی از برنامه نویسی بدم میاد)و برنامه نویسی مثل اسمبلی رو خوب میگرفتم...خلاصه الان اومدم سخت افزار و خیلیم ازش راضیم...
۲
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mohammadali1990 , H3NGAM3H
ارسال: #۱۱
۱۵ فروردین ۱۳۹۲, ۱۱:۵۵ ب.ظ
RE: خاطره شیرین از دانشگاه
(۱۵ فروردین ۱۳۹۲ ۰۳:۳۷ ب.ظ)good-wishes نوشته شده توسط:  
(06 آبان ۱۳۹۱ ۱۰:۴۶ ب.ظ)zarei1991 نوشته شده توسط:  منم با اجازتون یه خاطره تلخ رو تو همینجا میگم:
راستش ترم ۱(کارشناسی ناپیوسته) معدل من ۱۶/۹۴ شد و من تنها ۰/۴ میخواستم تا الف بشم...خلاصه رفتم به یه استاد رو انداختم و اونم قبول کرد ولی معاون آموزشی دانشگاه نزاشت...در حالی که همین معاون آموزشی استاد خود ما هم بودن...خلاصه این ترم به یکی از بچه ها خود همین معاون آموزشی ۲ نمره اضاف داده بود(که آقا معدلش ۱۷ بشه ولی من....)اینارو عرض کردم بابت اینکه آدم باید تو زندگی شانس بیاره...همین...شرمنده سرتون رو درد آوردم...

دلم گرفت . یاد خاطره مشابه افتادم. البته من از کسی نخواسته بودم بهم نمره بده بلکه دانشگاه خودش یک نفر دیگه رو با نمره سازی به عنوان سهمیه شاگرد اولی معرفی کرد و من وقتی فهمیدم که کار از کار گذشته بود . شنیدن این خبر همزمان شد با قبولی من در کارشناسی و من هم بی خیال پیگیریش شدم . البته بماند که عرضه پیگیری اش رو هم نداشتم. استادی که به دختره نمره داده بود کلی بهم اصرار کرد به تهران نامه بدم و درخواست تجدید نظر کنم و ... اما همین اتفاق مسیر زدگی من رو عوض کرد . نمیدونم اگر می رفتم تهران چی میشد اما انشاا... خیرم در همین راه بوده .
دقیقا مثل هم هستیم

چرا رفتی چرا من بی قرارم به سر سودای آغوش تو دارم
۰
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: good-wishes
ارسال: #۱۲
۰۶ تیر ۱۳۹۲, ۰۲:۱۳ ب.ظ
خاطره شیرین از دانشگاه
من دانشگامو دوست نداشتم.رشتمم همینطور.... .دانشگامو هنوزم تقریبا دوس ندارم بچه ها همه میگفتن وقتی فارغ التحصیل شدی دلت تنگ میشه!!!یه ساله فارغ التحصیل شدم یه بارم دلم تنگ نشد!
البته خاطره زیاد دارم و همینطور یه عده معدود دوست خوب برام موندن که خیلی دوسشون دارم و اینکه مسیر زندگیم با آشنا شدن با اونها عوض شد.
با دلی دردمند از کنکور وارد دانشگاه شدم و این حس بد رو تا ترم۸داشتم وقتی پروژم دادم انگار رها شدم یه بار از شونه هام برداشتن الانم فقط دوس دارم بخونم تهران ارشد قبول شم توشهرستان درس خوندن و تو شهرهای کوچیک زندگی کردن آدم رو به جایی نمی رسونه یه عمر حرفی برا گفتن داشتم اما تو این چهارسال نه...
میخوام عوض شم..............................................................................​.............................به امید موفقیت

You can't reach any skills without hardworking
Maybe you fall
You shouldn't give up
You should stand
and
Try again and again...
۰
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  یک خاطره ی تلخ sirvan.t ۹ ۷,۳۹۳ ۲۰ مهر ۱۴۰۱ ۱۰:۵۱ ق.ظ
آخرین ارسال: sarbaziii
  روش جالب vocabulary coding برای خوندن شیرین انگلیسی ardaaalan ۲۳ ۱۸,۸۸۰ ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۲:۳۷ ب.ظ
آخرین ارسال: solmaz123456
  خاطره امروزم از تهیه آب بنه و توصیف آن در خوابگاه aamitis ۳ ۲,۷۶۲ ۰۵ بهمن ۱۳۹۳ ۱۲:۴۱ ق.ظ
آخرین ارسال: aamitis
Tongue خاطره اتوبوس fimen ۲ ۲,۹۴۰ ۱۷ تیر ۱۳۹۳ ۱۱:۰۲ ق.ظ
آخرین ارسال: fimen
Wink خاطره استادمون yasaman2014 ۰ ۱,۹۹۳ ۱۰ تیر ۱۳۹۳ ۰۳:۴۳ ب.ظ
آخرین ارسال: yasaman2014
  خاطره ای از کنکور ۹۲ و استرس هایی که اولش نبودند اما ... fsi2013 ۴ ۵,۰۰۹ ۲۳ بهمن ۱۳۹۲ ۱۰:۵۱ ق.ظ
آخرین ارسال: fsi2013
  یک اعتراف شیرین (ویژه روز عرفه) tabassomesayna ۴ ۳,۹۳۶ ۲۳ مهر ۱۳۹۲ ۰۲:۱۳ ب.ظ
آخرین ارسال: good-wishes
Lightbulb هیجان و خاطره بار اول ...! Soheil ۲۵ ۱۲,۲۲۶ ۱۳ اسفند ۱۳۹۱ ۰۲:۵۳ ب.ظ
آخرین ارسال: svk7
  راهنمایی برای الگوریتم شیرین فشرده سازی lzw zes zes zes ۵ ۶,۸۸۱ ۰۴ شهریور ۱۳۹۱ ۱۱:۲۳ ق.ظ
آخرین ارسال: zes zes zes

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close