انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[good-wishes]

ذهنم درگیر بود و در همون حال می خواستم لاگین بشم هی می گفت نام کاربری اشتباهه !!!
کلافه شدم با دقت نوشتم google.com بعد دیدم عه! این چیه من نوشتم !!!
به علت تشابه سه حرف اول گودویشز و گوگل باز مثل قضیه تنظیمات دسک تاپ فایل اشتباهی تو مغزم لود میشد

[masume_ml]

اینایی که تا میفهمن رشته آدم کامپیوتر بوده
و هر سوال کامپیوتری ای از مشکلات نرم افزاری تا قیمت پیچ و مهره توی کیس رو از آدم میپرسن ؛
همونان که فرق دکتر و آمپول زن رو نمیدونن

[tabassomesayna]

(۳۱ شهریور ۱۳۹۲ ۰۶:۴۴ ب.ظ)پرین۱۹۳ نوشته شده توسط:  امروز داشتم یه کتاب رو میخوندم، که رسیدم به یه مطلب جالب، بعد از خوندنش خندم گرفت،گفتم اینجا بنویسمش، شاید شما هم بخندین.

جامعه شناسان معتقدند، مردم دو گروه اند:

* یک گروه نمی توانند بفهمند!
* یک گروه هم نمی توانند نفهمند!

خنده دار نیس عیییییییییییین واقعیته خیلی سخته نتونی نفهمی خیلی سختههههههه

---

ماهایی که تا دم صبح بیداریم تا لنگ ظهر خوابیم
مشکل از بیکاری
و بی خوابیمون نیست...
ما ذاتن امریکایی هستیم..بدنمون به وقت امریکاتنظیمه
چکار کنیم طبیعتمونه دیگه

[tabassomesayna]

(۰۳ مهر ۱۳۹۲ ۰۵:۳۲ ب.ظ)پرین۱۹۳ نوشته شده توسط:  

(03 مهر ۱۳۹۲ ۰۲:۱۰ ب.ظ)tabassomesayna نوشته شده توسط:  خنده دار نیس عیییییییییییین واقعیته خیلی سخته نتونی نفهمی خیلی سختههههههه

خدایا!
اندیشه و احساس مرا در سطحی پایین میار، که زرنگی های حقیر و پستی های نکبت بار و پلید "شبه آدم های اندک" را متوجه شوم!
چه، دوست تر می دارم "بزرگواری گول خور" باشم تا هم چون اینان، کوچکواری گول زن!

خیلی جمله قشنگی بود..

[shima_24]

ببخشید اگر قدیمی هست

پلیس دهن یارو رو بو میکنه ، میگه عرق خوردی . . . !؟ میگه ، نه به خدا زیاد حرف زدم دهنم عرق کرده .
---------------------------
تا حالا دقت کردین که همیشه سلیقه اون کسی که کنترل تلویزیون دستشه با تو ۱۸۰ درجه فرق داره ؟
---------------------------
باز کردن ســـــر حرف گاهــــی اوقات از باز کـــردن گاوصنـــدوق بانــک هــم سخــــت تره
---------------------------
یادتونه ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺧﻼﻑ ﻣﺎ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺣﻞ ﺍﻟﻤﺴﺎﺋﻞ ﺑﻮﺩ ! ﺍﺯ ﺍﺧﺘﻼﺱ ﻫﻢ ﺟﺮﻣﺶ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻮﺩ!

[esisonic]

(۰۳ مهر ۱۳۹۲ ۰۶:۲۷ ب.ظ)shima_24 نوشته شده توسط:  یادتونه ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺧﻼﻑ ﻣﺎ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺣﻞ ﺍﻟﻤﺴﺎﺋﻞ ﺑﻮﺩ ! ﺍﺯ ﺍﺧﺘﻼﺱ ﻫﻢ ﺟﺮﻣﺶ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻮﺩ!

هر کی منشور دانش یادشه دستش بالا!!

[good-wishes]

یادمه تازه که رفته بودم پیش دبستانی و مفهوم سواد رو فهمیده بودم و خودم هم با کلی ذوق و شوق اندک سوادی یاد گرفته بودم، همش می گشتم ببینم کی سواد داره کی نداره
یه روز سر میز نهار (چون کوچولو بودم بلندم میکردن میذاشتن رو صندلی لذا دیگه پایین آمدنش موکول میشد به بعد از غذا که باز یکی منو بیاره پایین) به زور خودم رو از رو صندلی آوردم پایین . حالا همه میگن چی می خوای ؟ بگو ما بهت بدیم !
اما من به دنبال کشف حقیقتی بودم که باید خودم حضورا پیگیرش می شدم
خلاصه خودم رو رسوندم به بابام در اونور میز و گفتم بابا گوشت رو بیار
بابام سرش رو خم کرد
تو گوشش گفتم : بابا تو سواد داری ؟
بابام زد زیر خنده و گفت : آره بابا جان . من سواد دارم . تازه به بچه های مردم هم سواد یاد میدم
دیگه هیچی دیگه ! خیالم راحت شد که بابام هم سواد داره
با کلی ذوق از کشف جدیدم رفتم و دوباره یکی زحمت کشید ما رو گذاشت رو صندلی که نهارمون رو در یک جمع با سواد میل کنیم

---

---

(۰۳ مهر ۱۳۹۲ ۱۰:۲۲ ب.ظ)esisonic نوشته شده توسط:  هر کی منشور دانش یادشه دستش بالا!!

من زیر این ارسالتون سپاس زدم اما نمی دونم چرا هرچی فکر میکنم یادم نمیاد منشور دانش چه شکلی بود
حقیقتش اینه که انگار تمام خاطرات دانش آموزیم رو که مرور می کنم و تو ذهنم کتابها رو از تو قفسه در میارم ببینم کدومش منشور دانشه می بینم در کمال تعجب رو همشون نوشته : مدرسان شریف !!!!!!!!!
یعنی مغزم رو کلا این تبلیغات مدرسان شستشو داده و تمام خاطراتم رو رپلیس کرده

[Breeze]

(۰۳ مهر ۱۳۹۲ ۱۰:۲۲ ب.ظ)esisonic نوشته شده توسط:  هر کی منشور دانش یادشه دستش بالا!!

منشور دانش که قرتی بازی بود .. مال جوونا بود ... زمان ما فقط کتابهای گام به گام بود و لا غیر :|
اونم از هر ۲۰-۳۰ نفر جمعیت کلاس ، فقط یکی دو نفر می خریدن که دیگه خیلی نخبه بودن ... مثل من البته بلا تشبیه

[zahra 67]

از وصیتهای لقمان به پسرش :
اگر تو یه جمعی وارد شدی و تشخیص آدم بی ادب از بقیه برات سخت بود کولرو خاموش کن !


کلاسه شمام تو مدرسه بدترین و بی نظم ترین کلاس بود یا فقط ما اینجوری بودیم ؟


انقد وضعیت حساب بانکیم قشنگه که وقتی از طرف بانک واسم SMS میاد آخرش یه LOL هم نوشته !


ﺍﻣﺮﻭﺯ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻻﺯﻡ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ، ﻣﻮﻗﻌﯽ ﻗﯿﻤﺘﺸﻮ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﻻﺯﻣﺶ ﻧﺪﺍﺭﻡ !

[good-wishes]

(۰۴ مهر ۱۳۹۲ ۱۲:۴۴ ق.ظ)saam نوشته شده توسط:  منشور دانش که قرتی بازی بود .. مال جوونا بود ... زمان ما فقط کتابهای گام به گام بود و لا غیر :|
اونم از هر ۲۰-۳۰ نفر جمعیت کلاس ، فقط یکی دو نفر می خریدن که دیگه خیلی نخبه بودن ... مثل من البته بلا تشبیه

بگو پس !!!!!!
میبینم تو خاطراتم نوشته "مدرسان به مدرسان" ! نگو "گام به گام" بوده
آره زمان مام گام به گام بود

[zaynab]

ما بدبختی رو بوسیدیم و گذاشتیم کنار حالا ول کن نیست میره و میاد میگه یه بوس بده !

[good-wishes]

خواب دیدم گلکسی نوت سامسونگ خریدم ۱۷ هزار تومن !!! بیدار شدم هرچی تخت رو زیر و رو کردم پیداش نکردم فکر کنم تو مسیر فروشگاه تا خونه دزدیدنش چشم نداشتن ببینن من یه مورد اکازیون پیدا کنم و بخرم

[esisonic]

(۰۶ مهر ۱۳۹۲ ۰۵:۵۸ ب.ظ)good-wishes نوشته شده توسط:  خواب دیدم گلکسی نوت سامسونگ خریدم ۱۷ هزار تومن !!! بیدار شدم هرچی تخت رو زیر و رو کردم پیداش نکردم فکر کنم تو مسیر فروشگاه تا خونه دزدیدنش چشم نداشتن ببینن من یه مورد اکازیون پیدا کنم و بخرم

منم دیشب خواب دیدم دارم بلیط اتوبوس میخرم...!!...هی...یادش بخیر....با ۵۰ ریال هرجا میخواستیم میرفتیم...الان با ۵۰۰۰ ریال باید بریم

[esisonic]

(۰۷ مهر ۱۳۹۲ ۰۲:۲۳ ق.ظ)m@hboobe نوشته شده توسط:  ولی داداشم میگه جوونی کجایی یه ۲۰ تومنی مدرس میبردم میرفتم ۱۰ تا نون میخریدم

۲۰ تومنی که مدرس نبود...۱۰ تومنی مدرس بود!!

[zaynab]

غم انگیزترین ماجرا همین قصه جدایى آدمیزاد از رختخوابه ، به خصوص اگه مجبور باشى در یک صبح سرد و بى روح پاییزى خونه رو ترک کنى !


چهار فرضیه ی زندگی من :
فرضیه ی اول : هیچ چیز اهمیت نداره
فرضیه ی دوم : حتی فرضیه ی اول
فرضیه ی سوم : هر فرضیه ی یه استثنا داره
فرضیه ی چهارم : به جز فرضیه ی اول !