فکر کنم این پست شما خودش مصداق موارد ،۶،۲،۴و ۸ هست که گفتید!
مانشت برای همه میتونه مفید باشه بشرطیکه:
اولا" درسشون را بخونند و سوالاتشون را بپرسند. مانشت مناسب برای یادگیری یه مبحث نیست و اگه کسی بخواد تمام یه مطلبی را در مانشت از بقیه یاد بگیره کار اشتباهی انجام داده.البته در موارد متعدد نیاز به پرسش هم نیست چون اکثر مسائل و نکات گنگ و مبهم در دو سال قبل پرسیده شده.
ثانیا" اینکه وقت زیادی را صرف خوندن پستهای غیر درسی نکنند.
نباید اشکالات موجود در جاهای دیگه را جزء مضرات مانشت بحساب آورد.
مثلا" اینکه شما میگید نا امیدی ، شاید منظورتون اینه که بعضی خیلی آماده بنظر میرسند و ممکنه فرد احساس عقب بودن بکنه. خب این باید حس تلاش بیشتر را ایجاد کنه. حداقل الآن فرصت جبران هست و فرد میتونه براحتی ببینه کجای کارش اشکال داره جبران کنه. بنابراین خودسانسوری کارخوبی نیست.نمیشه که کسی بدلیل نا امید نشدن از کسانیکه میخواد باهاشون مسابقه بده خودش را بی اطلاع نگه داره.
در مورد اطلاعات و پیشنهادات غلط در مواردی این اتفاق می افته. البته در مورد سوالات درسی مدیران میخونن و مراقبند جواب اشتباه در انتها داده نشه ولی در مواردی هم ملاکها غلط هست و ربطی به مانشت نداره.
یکی از این ملاکهای غلط استفاده نابجا از کنکور آزمایشی است. این را بوضوح میشه دید. مثال میزنم. مثلا" من کنکور آزمایشی داده ام و ۲۵ درصد اولم خراب شده. ۲۵ درصد دوم را نرسیدم بخونم. تا چشم بهم بزنم ۲۵ درصد سومه. خب مثل کسی که روی یه سرسره نشسته باشه شخص مدام عقب افتادگیش تشدید میشه. این اشکال اساسی کنکورهای آزمایشی است. اشکال از ما نیست. اشکالش اینه که اگه کسی در یه مرحله عقب بیافته کلا" ممکنه رشته کار از دستش خارج بشه. این ربطی به مانشت نداره.سیستم کنکور آزمایشی باید در هر مرحله قبلی را هم پوشش بده. کسانیکه از نظر علمی کنکور آزمایشی را توصیه میکنن گفته اند مثلا" کنکور اول از صفر تا ۲۵ درصد، کنکور دوم از صفر تا پنجاه درصد ، کنکور سوم از صفر تا ۷۵ درصد. ..... . روش کنکور آزمایشی موسسات غلط هست .
یا کسیکه از درس خوندن عقب افتاده ولی میخواد هدفهایش ثابت باشند. خب یا باید تلاش خیلی بیشتر از بقیه بکنه یا هدفهایش را تعدیل کنه تا نامید نشه. مثلا"اگه هدفش قبلا" شریف بوده حالا به علم و صنعت هم راضی باشه. یا به ارشد شهرستان هم رضایت بده.
خب راه علمیش اینه که وقتی من در یه مسابقه عقب می افتم دیگه دنبال مدال طلا نباشم. به برنز هم قناعت کنم وگرنه نا امید میشم و به برنز هم نمیرسم.
یا پیشنهاد روشهایی که علمی نیستند برای حل تستها . اینهم اگه ببینن مدیران، حتما" تذکر میدن و موارد متعددی تا حالا حذف شده.
در مورد سردرگمی ، بهتر بود مثال میزنید.
خیلی باعث تاسف هست که با وجود این همه صرف وقت توسط مدیران، همینجوری یه سری موارد را مینویسید و خودتون را مکلف به توضیح هم نمی بینید . آیا شما مصداق ایجاد سردرگمی و توصیه غلط و غیر کارشناسانه نیستید؟