انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[RASPINA]

(۰۱ تیر ۱۳۹۹ ۰۷:۲۲ ب.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  شاید خیری توش بوده ...

شاید قسمت هم نبودن....

[Milestone]

دیشب واسه پرسیدن یه سوال رفتم مطلب یک پزشک پوست، آقا نمی‌دونستم که اینطوریه، تا وارد مطلب شدم دیدیم دور سالن حدود ۲۰ تا خانوم نشستن، خیلی هم ریلکس و راحت و خوشحال؛ یعنی یک مرد هم نبود! به دکتر گفتم اگه می‌دونستم اینطوریه عمرا پام رو می‌زاشتم اینجا!

پی‌نوشت: کلا اعتقاد دارم هر عمل زیبایی (آرایش چهره، مو، جراحی بینی، بوتاکس لب، گونه و ...) اگه باعث افزایش اعتماد به نفس و زیبایی خانوم‌ها بشه، خیلی هم خوبه انجام دادنش؛

[Milad_Hosseini]

دیروز توی مطب دندون پزشکی، خانوم دکتر (خدا وکیلی خیلی خوشگل بود: ) ) از یه بچه ۱۰ ۱۲ ساله (خیلی cute بود بچه) پرسید میخوای چه کاره شی خاله؟ مادرش گفت خیلی دوست داره پزشک یا دندون پزشک بشه. دکتر بهش گفت آفرین، با تلاش حتما میتونی. ولی واسه چی میخوای دندون پزشک شی عزیزم؟ اگه واسه پولش میخوای بیای پزشکی و دندون پزشکی برو آرایشگر شو خاله جون، خیلی بهتره وضعیت اونا : )))))))) بقیه دکترا یه لحظه پوکر فیس شدن و زدن زیر خنده. یعنی میخوام بگم شما ببین این آرایشگرا چقدر درآمد دارن که دندون پزشک جماعت هم یه مقدار حسادت میکنه : )
حالا واقعا هم درآمد دارن آرایشگرا خدایی. من دوتا از دوستام، شوگر مامی‌هاشون آرایشگر هستن، واقعا وضعشون خوبه. یعنی واقعا ارزش داره. کلن چیزایی که حرف زیبایی زده بشه توش، خوب پول داره.

[عزیز دادخواه]

شوگر مامی!!!!!!!!!!!!!! یا امامزاده قلقلی . این چیه دیگه؟!؟!؟!؟!؟!

---

(۰۲ تیر ۱۳۹۹ ۱۱:۰۵ ق.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  پی‌نوشت: کلا اعتقاد دارم هر عمل زیبایی (آرایش چهره، مو، جراحی بینی، بوتاکس لب، گونه و ...) اگه باعث افزایش اعتماد به نفس و زیبایی خانوم‌ها بشه، خیلی هم خوبه انجام دادنش؛

یک خانوم در کل کهکشان وجود نداره که اعتماد به نفسِ بعد عمل زیباییش یک سال دوام بیاره. بعد از یک سال یا فکر میکنن اولش بهتر بود یا اینکه هنوز کار داره . بعد میرن سراغ عملهای دوم و سوم و بعدشم مثل مرحوم مایکل جکسون یهو دیگه دماغ ندارن .
اینو ولش کن شوگر مامی چیه دیگه. عجب دوره زمونی شده بخدا.

---

اینم بگم. جماعت پزشک،هر کی هر جا یه قرون پول دربیاره خیال میکنن جیب اینا رو زدن. کلا فکر میکنند که پول درآوردن از بیخ به اسم خودشون سند خورده و بقیه مفت خورن. یه فامیلی داریم فوق تخصص داره. یه بار میفرمود این جماعت لوله کش ها از ما بیشتر پول درمیارن. آخرش میرم لوله کش میشم

[samane .gh]

(۰۲ تیر ۱۳۹۹ ۰۴:۲۱ ب.ظ)A.D نوشته شده توسط:  شوگر مامی!!!!!!!!!!!!!! یا امامزاده قلقلی . این چیه دیگه؟!؟!؟!؟!؟!

---

[quote='Milestone' pid='475843' dateline='1592807739']


پی‌نوشت: کلا اعتقاد دارم هر عمل زیبایی (آرایش چهره، مو، جراحی بینی، بوتاکس لب، گونه و ...) اگه باعث افزایش اعتماد به نفس و زیبایی خانوم‌ها بشه، خیلی هم خوبه انجام دادنش؛

یک خانوم در کل کهکشان وجود نداره که اعتماد به نفسِ بعد عمل زیباییش یک سال دوام بیاره. بعد از یک سال یا فکر میکنن اولش بهتر بود یا اینکه هنوز کار داره . بعد میرن سراغ عملهای دوم و سوم و بعدشم مثل مرحوم مایکل جکسون یهو دیگه دماغ ندارن .
اینو ولش کن شوگر مامی چیه دیگه. عجب دوره زمونی شده بخدا.

---

یکی از اساتید جامعه شناسی روز اولی که می خواسته کلاس را شروع کنه، بعد از ورود کامل دانشجو ها وارد کلاس میشه و یه سلام معمولی می کنه و روی صندلی می نشینه.

بدون هیچ مقدمه ایی از بچه ها می پرسه، اگر توی خیابان داشتید راه می رفتید و یکی بهتون بگه زیپ شلوارتون بازه، چیکار می کنید؟
(یکی دو نفر خندیند و بقیه گفتند خب نگاه می کنیم اگر باز بود می بندیمش)

استاد ادامه داد: اگر باز یک نفر دیگر هم به شما گفت زیپ شلوارتون بازه چی؟ اگر توی اون مسیر ۶-۷ نفر همین را گفتند و شما مطمئن بودید زیپ شلوارتون بسته است چیکار میکنید؟

(همه ساکت بودند و منتظر که ببیند استاد چی می خواهد بگه!)

اگر از نفر هفتم به بعد دیگه نگفتند زیپ شلورتون بازه فقط نگاهی به زیپ شلوار شما کردند و لبخنی زدند و رفتند چی؟

(پچ پچ ها شروع شد. خب شک می کنیم و دوباره چک می کنیم.)


اگر ۷-۸ نفر همین کار را انجام دادند چی کار می کنید؟ حالا فکر کنید در همان حال در حال رفتن به یک مجلس خاص مثل عروسی، مهمانی یا جای مهمی هستید. باز آن مهمانی می روید؟
(پنج شش نفر گفتند نه؛ بقیه ساکت بودند و یکی دو نفر هم همچنان می لبخند روی لبشان بود)

استاد ادامه داد : بچه ها، افکار ما تحت تاثیر اطرافیان ما قرار می گیرد. در حدی که می تواند تصمیم های ما را تغییر بدهد و از ما یک آدم دیگر بسازد. با این که شما مطمئن هستید باز هم به مهمانی نمی روید از ترس این که مبادا آنجا هم کسانی همین رفتار را باشما کنند.

پس زمانی که در خیابان در حال رانندگی هستید به خانم ها نگویید باید پشت لباسی شویی بنشینند. حتی اگر اشتباه کنند. این گفته های شما باعث کاهش اعتماد به نفس آنها خواهد شد. و در نهایت همسر خود شما هم یکی از همان هاست.

دوست دارید وقتی وارد خانه می شوید یک خانم پر انرژی و اعتماد به نفس به شما خوش آمد بگوید یا نه؟ آنها هر چقدر هم درست رفتار کنند تحت تاثیر صحبت شما قرار خواهند گرفت و در نهایت ضرر این کلام به خود شما باز می گردد

داستان اعتماد به نفس خانماست .‌‌‌...

[khayyam]

این تصمیمات فقط تو کشورهای جهان سوم می افته ( تو سه ماه اخیر دورکار بودیم حالا دیدن نه اینطوری نمیشه اینا هم بیان سرکار اذیت بشن و کرونا بگیرن یه ایمیل زدن همه بیایین سرکار ! )
چه دلیلی داره این کار جز حسادت مدیران ؟
شما اگه دنبال تعهد کار هستی تو کار رو از ما بخواه چیکار به دورکار بودن یا حضور فیزیکی داری !
تو کل مدت که دورکار بودیم هم کیفیت کارم بالا بود و هم هزینه های من کم بود و هم هزینه های شرکت و در کل به نفع جامعه بود اما ظاهرا این حسادت نمی زاره ...
متاسفم برای اینکه تو کشور جهان سوم یا چهارم زندگی می کنم الان یه کشور اروپایی بود و اگه می دید کار با دورکاری قابل انجام هست نه تنها نمی گفت بیایین سرکار بلکه شاید تقدیر و تشکر هم می کرد !

[codin]

(۰۲ تیر ۱۳۹۹ ۰۹:۲۸ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  این تصمیمات فقط تو کشورهای جهان سوم می افته ( تو سه ماه اخیر دورکار بودیم حالا دیدن نه اینطوری نمیشه اینا هم بیان سرکار اذیت بشن و کرونا بگیرن یه ایمیل زدن همه بیایین سرکار ! )
چه دلیلی داره این کار جز حسادت مدیران ؟
شما اگه دنبال تعهد کار هستی تو کار رو از ما بخواه چیکار به دورکار بودن یا حضور فیزیکی داری !
تو کل مدت که دورکار بودیم هم کیفیت کارم بالا بود و هم هزینه های من کم بود و هم هزینه های شرکت و در کل به نفع جامعه بود اما ظاهرا این حسادت نمی زاره ...
متاسفم برای اینکه تو کشور جهان سوم یا چهارم زندگی می کنم الان یه کشور اروپایی بود و اگه می دید کار با دورکاری قابل انجام هست نه تنها نمی گفت بیایین سرکار بلکه شاید تقدیر و تشکر هم می کرد !

کلیت حرفتو قبول دارم ولی این چیزا یکمیشم فردیه. اینجام قانون جلوی این شرکتا را میگیره اوائل که قرنطینه از طرف دولت اجرا نشده بود بعضی از مدیرای این چنینی حتی توی کانادا کارمندا را مجبور میکردن بیان سر کار برای کارایی که کلا همش کامپیوتری و اینترنتی انجام میشد. حتی یک سری کلیپ هم در اومده.
در کل چیزی که کانادا را از ایران متفاوت میکنه ۸۰% قانون و فقط ۲۰% فرهنگ خودجوشه. اینجام قانون نباشه باور کن از ایران بد تر میشه مردم هم دیگه را میخورن. نمونش همون قتل و غارت های اخیر امریکا. من قبل اومدن فکر میکردم مردم اینجا ذاتا فرشته ان و مردم ایران ذاتا بی فرهنگ ( نه همه مردم قاعدتا البته!). ولی خب الان میبینم همش بر میگرده به دولت و قانون. یادمه کلیپ نشون میداد ماشینا توی بزرگراه میزدن کنار راه میدادن توی امبولانس و بعد با ایران مقایسه میکرد که کلا کسی عین خیالش نبود و امبولانس توی ترافیک بوق میزد. بعد اون موقع من فکر میکردم وای آلمانیا چه با فرهنگن و فلان. حقیقت اینه ۹۰ درصد ترس از قانونه که به اسم فرهنگ توی مردم وارد شده... اون طرف میدونه اگر کنار نزنه بایستی جریمه چند صد یورویی و چه بسا بیشتر بده و در نتیجه حتی پلیسم نباشه ریکشنش اینه کنار بزنه. مث اون سگ پاولو که صدای زنگوله را میشنید دهنش اب میفتاد بدون این که غذایی باشه اصن

[Amir V]

(۰۲ تیر ۱۳۹۹ ۱۱:۱۹ ب.ظ)codin نوشته شده توسط:  حقیقت اینه ۹۰ درصد ترس از قانونه که به اسم فرهنگ توی مردم وارد شده...

به نظرم قانون برای آموزش ایجاد شده. اینجا که من زندگی میکنم قوانین رعایت میشن چون رعایت قانون (و انجام کاری که قانون تایید میکنه) شیرین هست، نه اینکه صرفا به خاطر جریمه باشه. در کل قانون، انجام کار درست رو یادآوری میکنه. میگه یادت نره کار درست اینه که پشت چراق قرمز صبر کنی تا چراق سبز شه. چون اگه رد بشی تصادف میکنی و جون خیلیا به خطر میفته. حالا اگر اونقدر احمقی که درک نمیکنی این مسئله رو، باید جریمه بشی. یا همینطور برای مثال آمبولانس. کار درست اینه که راه بدی به آمبولانس، نیازی به جریمه هم نداره و آدما باید اونقدر آموزش دیده باشن که این بدیهی باشه براشون.
یا مثلا همین بستن کمربند موقع رانندگی حتی توی ایران هم خیلی جا افتاده و مردم انجامش میدن چون واقعا درک کردن که میتونه جونشون رو نجات بده. عده ای هم که از زیرش در میرن احمق هستن و باید با زور (جریمه) مجبورشون کرد که آدم باشن.
متاسفانه ایراد ایران عدم وجود آموزش (فرهنگ سازی) هست که اجازه میده در مقایسه با کشورهای جهان اول، افراد بیشتری در نادانی باقی بمونن.

[khayyam]

(۰۲ تیر ۱۳۹۹ ۱۱:۱۹ ب.ظ)codin نوشته شده توسط:  

(02 تیر ۱۳۹۹ ۰۹:۲۸ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  این تصمیمات فقط تو کشورهای جهان سوم می افته ( تو سه ماه اخیر دورکار بودیم حالا دیدن نه اینطوری نمیشه اینا هم بیان سرکار اذیت بشن و کرونا بگیرن یه ایمیل زدن همه بیایین سرکار ! )
چه دلیلی داره این کار جز حسادت مدیران ؟
شما اگه دنبال تعهد کار هستی تو کار رو از ما بخواه چیکار به دورکار بودن یا حضور فیزیکی داری !
تو کل مدت که دورکار بودیم هم کیفیت کارم بالا بود و هم هزینه های من کم بود و هم هزینه های شرکت و در کل به نفع جامعه بود اما ظاهرا این حسادت نمی زاره ...
متاسفم برای اینکه تو کشور جهان سوم یا چهارم زندگی می کنم الان یه کشور اروپایی بود و اگه می دید کار با دورکاری قابل انجام هست نه تنها نمی گفت بیایین سرکار بلکه شاید تقدیر و تشکر هم می کرد !

کلیت حرفتو قبول دارم ولی این چیزا یکمیشم فردیه. اینجام قانون جلوی این شرکتا را میگیره ....

صحبت منم همینه الان آمار کرونا تو ایران هر روز داره بیشتر از قبل میشه تو این اوضاع هم دولت تدبیر و امید هر روز یه بخشی رو آزاد می کنه الان دیگه تقریبا همه جا باز شده از سینماها بگیر تا استخر و ... خب بعضی کارا واقعا اگه حضور فیزیکی نباشه اون صنف ضرر می کنه مثل همین استخر اگه کسی نره عملا درامدی نداره ولی حرف من اینه کار ما که تماما با دورکاری قابل انجام بود و نه تنها شرکت ضرر نمی کرد به سود شرکت هم بود خب اینجا دولت می تونست یه قانون بزاره بگه کارهایی که با دورکاری قابل انجام هست کارفرما حق نداره اینا رو بکشونه به شرکت

[blackhalo1989]

خوبه یه کم واقع بین بود و بر اساس وضعیت مریخ زندگی نکرد که بعدا هم از وضعیت موجود شاکی نشد. خیلی از مشکلات از لجاجت خود فرد در نپذیرفتن واقعیت ها و برنامه ریزی نکردن برای اونها درست میشه.

[kilookiloo]

همه‌چیز عوض شده، به جز من و حس من ..

[khayyam]

داشتم آهنگ از محمد علیزاده گوش میدادم یاد ۲۴ سالگیم افتادم که عاشق شده بودم .

[crevice]

......

[ezra]

نقل قول: President Trump will sign an executive order to suspend the issuance of certain temporary worker visas through the end of 2020, cracking down further on immigration after signing a more narrow measure in April, officials said Monday.

دل شیر میخواد اینروزا مهاجرت [به هرجا]

---

الان چارپنج سالی میشه که از آخرین امتحان تحصیلیم گذشته
اما هنوزم تو خواب میبینم قراره فردا امتحان واحدیو بدم که در طول ترم هیچکدوم از جلساتش رو نرفتم, لای کتابشم باز نکردم و هیچی راجع بهش نمی دونم! تاحالا چندین بار این خوابو دیدم!
این درحالیه که اتفاقاً نسبت به امتحان دادن جز دسته‌ی بیخیالا و ریلکسا بودم و استرسی نداشتم. و ایضاً اینکه حتی مزخرف ترین واحدها رو هم غالباً سر جلسشون میرفتم و اهل پیچوندن نبودم زیاد.

به عقب که نگاه میکنم تازه متوجه میشم که زیر چه اضطراب سنگینی بودیم و چه گردنه هایی رو رد کردیم و حالیمون نبوده.
آخرشم هِچ!

[samane .gh]

میگن جهنم جاییه که هروز کسی که میخواستی بشی و نشدی رو میبینی

و من هرروز میرم جلو آیینه و انگار به کس دیگه ای زل میزنم ...