انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Menrva]

(۳۰ فروردین ۱۳۹۵ ۱۱:۱۳ ب.ظ)sara9009 نوشته شده توسط:  منظورت از همه کیه ؟؟؟
پستم گذاشته بودی هفته ی پیش هااااا هر جور فکر میکنم نباید دلت تنگ میشد

: ))) یکیش پیور جون
عه جدی وای اصن یادم نبوووووود الزایمر گرفتممم

---

ساراااااااااا الااااااان یادم افتااااااااد : ))))

---

اصلاح میکنم =))

[**sara**]

(۳۰ فروردین ۱۳۹۵ ۱۱:۱۹ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  

---

ساراااااااااا الااااااان یادم افتااااااااد : ))))

دقیییقا کدوووم ساراااااا؟؟؟

[Menrva]

(۳۰ فروردین ۱۳۹۵ ۱۱:۲۵ ب.ظ)**sara** نوشته شده توسط:  

(30 فروردین ۱۳۹۵ ۱۱:۱۹ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  

---

ساراااااااااا الااااااان یادم افتااااااااد : ))))

دقیییقا کدوووم ساراااااا؟؟؟

: )))) هردو Sara1 And Sara2 Or SaraA And SaraB
من الان برم محو شم

[fo-eng]

صد متر جلو تر یه خانمى کنار خیابون ایستاده بود
راننده ى تاکسى بوق زد و خانم رو سوار کرد
چند ثانیه گذشت
راننده تاکسى : چقدر رنگِ رژتون قشنگه
خانم مسافر: ممنون
راننده تاکسى : لباتون رو برجسته کرده ?
خانم مسافر سایه بون جلوىِ صندلى راننده رو داد پایینُ لباشو رو به آینه غنچه کرد.
خانم مسافر: واقعاً؟؟!
راننده تاکسى خندید با دستِ راست دستِ چپِ خانم مسافر رو گرفتُ نگاه کرد ?
راننده تاکسى : با رنگِ لاکتون سِت کردین؟!
واقعاً که با سلیقه این تبریک میگم
خانم مسافر:واى ممنونم..چه دقتى معلومه که آدمِ خوش ذوقى هستین ?
تلفنِ همراه من زنگ خورد و اون دو نفر گرمِ
حرف زدن بودن..
موقع پیاده شدن راننده ى تاکسى کارتش رو داد به خانم مسافرُ گفت هرجا خواستى برى،اگه ماشین خواستى زنگ بزن به من...
خانم مسافر کارت رو گرفت یه چشمکِ ریزى هم زد
و رفت.. ?
اینُ تعریف نکردم که بخوام بگم خانم مسافر مشکل اخلاقى داشت یا راننده تاکسى...
فقط میخواستم بگم... ?
تویه این چند دقیقه ممکنه کمتر کسی
از ما به ذهنش رسیده باشه
که راننده ى تاکسى هم یک خانم بود... ?


#ما با تصوراتی که توی ذهنِ خودمونه قضاوت میکنیم.

[Potential]

دلم برای کنکور و انتظار کشیدن برای نتایج و قبول نشدن و دوباره خوندن و ... تنگ شده! ):

[kilookiloo]

من که تهران نیستم و تهران هم زندگی نمیکنم که چک کنم یا استفاده , ولی این حرکت اگه واقعی و بدون چشم داشت باشه عالیه



---------------------------------------

توی سایت مربوطه نوشته با هزینه کمتر , حالا چقدر نمیدونم

[Ms. Saba]

(۳۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۳:۳۰ ق.ظ)fo-eng نوشته شده توسط:  صد متر جلو تر یه خانمى کنار خیابون ایستاده بود
راننده ى تاکسى بوق زد و خانم رو سوار کرد
چند ثانیه گذشت
راننده تاکسى : چقدر رنگِ رژتون قشنگه
خانم مسافر: ممنون
راننده تاکسى : لباتون رو برجسته کرده ?

من که بلافاصله فهمیدم ،از اونجا که گفته بود "راننده تاکسى : لباتون رو برجسته کرده ?"

عمرا مردا همچین سوالی بپرسن :دی

---

(۳۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۵:۲۴ ق.ظ)Potential نوشته شده توسط:  دلم برای کنکور و انتظار کشیدن برای نتایج و قبول نشدن و دوباره خوندن و ... تنگ شده! ):

نههههه اصلا دلم براش تنگ نمیشه و نخوااااهد شد، امیدوارم همه بچه های کنکوری همین امسال نتیجه دلخواه شونو بگیرن من جمله خودم :-)))))

[Aurora]

...

[afrooz-OMD]

شمارش معکوس برای دیدار با اردیبهشت زیبای جان : )))
قشنگ ترین ماه سال به نظرم ?

[Ms. Saba]

(۳۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۳:۱۹ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  حالا پس کنکور ندادید
بعد از کنکور تازه متوجه میشید خود همین انتظار کشیدن و آماده شدن و منتظر بودن برای نتایج بوده که انگیزه ایجاد می کرده و شیرین بود

اگه نتیجه ۳>دلخواهم ۳> رو بدست بیارم..حالا شاید دلم تنگ شد

[A L I]

(۳۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۵:۲۴ ق.ظ)Potential نوشته شده توسط:  دلم برای کنکور و انتظار کشیدن برای نتایج و قبول نشدن و دوباره خوندن و ... تنگ شده! ):

این اشکال برای همه هم نسلی های من و شما هست که دوست داریم فقط تو این زمینه رقابت کنیم.
زندگی کنکورها و رقابتهای زیادی داره ولی من یکی (خودم را میگم) مهارت لازم را برای رقابت درش ندارم.
بعضی رقابتها هم نامردیه. یعنی ظاهرا" رقابته ولی پشت پرده اونی که نور چشمیه بعنوان برنده اعلام میشه و من و خیلی های دیگه چون تحمل یه همچین نامردی را نداریم ترجیح میدیم رقابت کنکوری و درسی باشه شاید این ناجوانمردیش کمتر باشه.
بعضی رقابت ها هم از قبل از شروع من حس میکنم درش باخته ام. مثلا"(فرض محال که محال نیست)من و یه پسر پولدار که ماهی بیست میلیون درآمد داره بریم خواستگاری یه نفر که پول براش خیلی مهمه.

[Densike]

(۳۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۷:۰۲ ب.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط:  شمارش معکوس برای دیدار با اردیبهشت زیبای جان : )))
قشنگ ترین ماه سال به نظرم ?

جدی میگی امیدی ؟

[codin]

(۳۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۷:۵۸ ب.ظ)A L I نوشته شده توسط:  

(31 فروردین ۱۳۹۵ ۰۵:۲۴ ق.ظ)Potential نوشته شده توسط:  دلم برای کنکور و انتظار کشیدن برای نتایج و قبول نشدن و دوباره خوندن و ... تنگ شده! ):

این اشکال برای همه هم نسلی های من و شما هست که دوست داریم فقط تو این زمینه رقابت کنیم.
زندگی کنکورها و رقابتهای زیادی داره ولی من یکی (خودم را میگم) مهارت لازم را برای رقابت درش ندارم.
بعضی رقابتها هم نامردیه. یعنی ظاهرا" رقابته ولی پشت پرده اونی که نور چشمیه بعنوان برنده اعلام میشه و من و خیلی های دیگه چون تحمل یه همچین نامردی را نداریم ترجیح میدیم رقابت کنکوری و درسی باشه شاید این ناجوانمردیش کمتر باشه.
بعضی رقابت ها هم از قبل از شروع من حس میکنم درش باخته ام. مثلا"(فرض محال که محال نیست)من و یه پسر پولدار که ماهی بیست میلیون درآمد داره بریم خواستگاری یه نفر که پول براش خیلی مهمه.

ای بابا الان کدوم دختریه که پول براش مهم نباشه. اگر تعدادی هم باشن خانوادشون نمیزارن . پول نداشته باشی از دیدگاه بیشتر دخترا یه لوزری حالا اصلا دکترا و فوق دکترا داشته باش

[khayyam]

از فردا یه مسیر جدید رو شروع می کنم گرچه سخته یدفعه عوض شدن برای شروع یه مسیر جدید ولی میشه امیدوار بود !

[jazana]

(۳۱ فروردین ۱۳۹۵ ۱۱:۱۷ ب.ظ)codin نوشته شده توسط:  ای بابا الان کدوم دختریه که پول براش مهم نباشه. اگر تعدادی هم باشن خانوادشون نمیزارن . پول نداشته باشی از دیدگاه بیشتر دخترا یه لوزری حالا اصلا دکترا و فوق دکترا داشته باش

هاها

آره والا.

نه که دخترا خودشون همشون پولدارن!

با این نوناشون