انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[shayesteNEY]

(۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۷ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(22 خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۴ ب.ظ)sanaz777 نوشته شده توسط:  فکر کنم منظورشون از غذای نقاط دیگه جهان یک سری غذای اسیایی که شامل حشراته باشه :|

حشرات، خاتواده عنکبوت ها، کرم ها

چی واده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه بار دیگه؟

[RASPINA]

(۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۷ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

نقل قول: فکر کنم منظورشون از غذای نقاط دیگه جهان یک سری غذای اسیایی که شامل حشراته باشه :|

حشرات، خاتواده عنکبوت ها، کرم ها

ممنون از لطفتون. تازه اشتهامون به حالت قبل برگشته
فک کنم سانس خانوماست
میخواید برید یه دوری بزنید بحث غذا که تموم شد بیاید

[Behnam‌]

(۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۳۴ ب.ظ)sanaz777 نوشته شده توسط:  اون مرباس یا کمپوت؟

شما مربا رو می‌ریزید توو لیوان؟ مربا میخوام چیکار توو این گرما

[sanaz777]

(۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۹ ب.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  

(22 خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۷ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(22 خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۴ ب.ظ)sanaz777 نوشته شده توسط:  فکر کنم منظورشون از غذای نقاط دیگه جهان یک سری غذای اسیایی که شامل حشراته باشه :|

حشرات، خاتواده عنکبوت ها، کرم ها

چی واده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه بار دیگه؟

اینا عوارض ۱۲ ساعت درس خوندن روز تعطیله!

[shayesteNEY]

(۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۰۳ ب.ظ)barca نوشته شده توسط:  

(22 خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۶ ب.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  بله دیگه گاهی اوقات مشکلات زیر ساخت مخابرات به هسته البالو مرتبط میشه

مثلن یه درخت البالو سر راه یه کابل سبز شده کافیه هسه یکیشون سنگین باشه تا بیت علامت یه بایت بزنه بیرون خودش رو بده به دست باد!
ضمنن خانم شایسته پارسی رو پاس بدارین هسه نه هسته! مث خسه نه خسته!

یا شاید م واسه بیدار کردن یه ادم خسه که زیر افتو جینگ رفته نزدیک کابل ها خوابیده ما مجبور شیم از هسه استفاده کنیم و در طی این پرتاب هسه به سر و گردن و بدن این ادم خسه ، کابلها اسیب ببینن.
خو میدونی مو چی میگوم
-------------------------------------------
مو شیرازیو نیسوم ولی ییییه سیری از اخلاقای ای مردموی شیرازیو رو دوس داروم

---

(۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۰۷ ب.ظ)sanaz777 نوشته شده توسط:  

(22 خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۹ ب.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  

(22 خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۷ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(22 خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۴ ب.ظ)sanaz777 نوشته شده توسط:  فکر کنم منظورشون از غذای نقاط دیگه جهان یک سری غذای اسیایی که شامل حشراته باشه :|

حشرات، خاتواده عنکبوت ها، کرم ها

چی واده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه بار دیگه؟

اینا عوارض ۱۲ ساعت درس خوندن روز تعطیله!

خب شادی فنی هم حدی داری دیگه
همه زندگی که شادی نیستش خب برادرم من نکن اینکارارو

[hatame]

(۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۷ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(22 خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۴ ب.ظ)sanaz777 نوشته شده توسط:  فکر کنم منظورشون از غذای نقاط دیگه جهان یک سری غذای اسیایی که شامل حشراته باشه :|

حشرات، خاتواده عنکبوت ها، کرم ها

دفعه قبل قرار شد مسابقه اشپزی بذاریم شمام بهتره شرکت کنید اونجا هرچی دوست دارید درست کنید

[shayesteNEY]

(۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۲۲ ب.ظ)barca نوشته شده توسط:  

(22 خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۰۹ ب.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  یا شاید م واسه بیدار کردن یه ادم خسه که زیر افتو جینگ رفته نزدیک کابل ها خوابیده ما مجبور شیم از هسه استفاده کنیم و در طی این پرتاب هسه به سر و گردن و بدن این ادم خسه ، کابلها اسیب ببینن.
خو میدونی مو چی میگوم
-------------------------------------------
مو شیرازیو نیسوم ولی ییییه سیری از اخلاقای ای مردموی شیرازیو رو دوس داروم

ها فهمیدم! عامو ای ادمو چقد خسن! نزنین با هسه گناه داره
من نمی دونم چرا فک می کنم شومو مشهدی هستین! عایا درست حدسیدم؟

نهههههههههههههههههههه
یک چراغ سبز شما گرفته میشه

[shayesteNEY]

(۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۲۶ ب.ظ)barca نوشته شده توسط:  

(22 خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۲۴ ب.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  نهههههههههههههههههههه
یک چراغ سبز شما گرفته میشه

پ چرا من ایقد فک می کردم مشهدی هسین؟
یه چراغ از چندتا؟ الان میگین از یکی!

چرا فکر کردید من مشهدی هستم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه واقعا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[blackhalo1989]

گویا شکموها بی خیال غذا شدن. بازم جای شکرش باقیه.

[shayesteNEY]

(۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۳۸ ب.ظ)barca نوشته شده توسط:  

(22 خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۳۳ ب.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  چرا فکر کردید من مشهدی هستم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه واقعا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خودمم نمی دونم!
نزنین اینترنتو رو قطع کنینا حدسم رو پس میگیرم!

به خاطر حفظ ابروی خودموم هم که شده به اینترنت کار ندارم

[diligent]

(۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۰۶ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  خسته میشم یه نفر بهم میگه چه خبر؟
....

منم چند ماهه جواب تلفن و پیام دوستامو ندادم، بس که همش میپرسن چه خبر؟ چیکار میکنی؟ و...
یکیشون که بعد سه سال پیام داده چه خبرااااا؟

[diligent]

(۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۴۱ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  منم همین طور دیگه با دوستام ارتباط ندارم حتی دوستای صمیمی ام. اصلا سر سوزن ادمو درک نمی کنن.

منم یه دوست دروغگو و خیلی خیلی تودار داشتم که متاسفانه دیر شناختمش اون موقع که با هم بودیم تقریبا همه چیز رو صادقانه بهش میگفتم ولی بعد یه مدت فهمیدم خیلی چیزا رو دروغ میگفته! از قبل عید دیگه باهاش ارتباط ندارم.. به هر حال تجربه شد که بیشتر حواسم باشه و ساده نباشم.
ولی کلا خوشم میومد از بعضیا، با همه خوب بودن و حرف میزدن ولی صمیمی هم نمیشدن، همینا کمتر ضربه میخورن. باید در عین خوب بودن فاصله رو حفظ کنی.

[A.M2015]

(۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۴۱ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  

(22 خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۱۸ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  منم چند ماهه جواب تلفن و پیام دوستامو ندادم، بس که همش میپرسن چه خبر؟ چیکار میکنی؟ و...

یه همکلاسی داشتم
بهم پیام میدم همش می گفت چه خبر؟
منم می گفتم ممنون سلامتی
همش تکرار می کرد منم جواب دیگه بهش میدادم
خوب قشنگ معلوم بود خوشم نمیاد سوال کنه
بعد اخرش بالاخره سوال خودشو می پرسید!

منم همین طور دیگه با دوستام ارتباط ندارم حتی دوستای صمیمی ام. اصلا سر سوزن ادمو درک نمی کنن.
فقط با چند از دوستای ارشد گاهی اوقات حرف میزنم.

چه جالب فک میکردم فقط من اینطوریم

[gogooli]

من هم از دوست شانس نیاوردم...

[shayesteNEY]

(۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۵۴ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  

(22 خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۰۶ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  خسته میشم یه نفر بهم میگه چه خبر؟
خوب چه خبر؟
اصلا به کسی چه مربوطه که چه خبره؟
همش چه خبر؟ چه خبر؟

به این میگن احوال پرسی !!! خب چی بگن؟؟؟ چه ن‌خبر؟ ن‌خوبی؟ چیکار نمیکنی؟

---

(۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۱۸ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  یکیشون که بعد سه سال پیام داده چه خبرااااا؟

عجبااااااااااااا

این متنو خیلی وقت پیش فکر میکنم کاربر ریمن تو همین تاپیک گذاشته بودنش و من تو پیش نویسهای ایمیلم گذاشتمش

---

در روزهای سرد زمستانی ،جوجه تیغی ها به هم چسبیدند تا گرم شوند.
ولی خیلی زود به خاطر سوزشی که از فشار تیغ هایشان در بدن همدیگر حس کردند ، از هم فاصله گرفتند.
هنگامی که سردشان شد ، به طور غریزی باز به
همدیگر نزدیک شدند و دوباره سوزش تیغ هایشان را احساس کردند.
آن ها این چرخه را چندین بار تکرار کردند تا اینکه
فاصله مناسب میانشان را پیدا کردند.

---

فاصله مناسب حتی با نزدیکترن و عزیزترن ادمها