(۱۳ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۵۳ ب.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط: (13 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۵۰ ب.ظ)Densike نوشته شده توسط: (13 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۴۹ ب.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط: نه دیگه با مار شوخی نکنین، حالا مارهایی که زهرشونو گرفتن طوری نیست
یه بار دوستم با یکیشون شوخی کرد نزدیک دو نفرمونو بفرسته اون دنیا، فقط شانس آوردیم رسیدیم به رودخونه و مار نیومد تو آب
تو یک ثانیه میتونه دخلتونو بیاره
دچار اعتماد به نفس کاذب نشین
نه من با مار آبی شوخی کرده بودم .. بی بخار هستن ... ولی بازم زورشون خیلی زیاده
آهان. اونا که عددی نیستن
مار ما، مار صحرا بود که صداشم آدمو میترسوند
بله در زمان کودکی تو اهواز زیاد از این مارها دیدیم ..
ولی یه خاطره جالب تعریف کنم
من بچه که بودم اهواز ۲ تا جوجه داشتم نژادشون عرب بود .. یه روز یه مار سمی ولی کوچیک ( در حد ۵۰ سانتی متر ) اومده بود خونمون مادرم دیده بود داد و بیداد کرد همسایه ها اومدن نتونستن مار رو پیدا کنن
چند روز بعد من از اون تله های احمقانه گنجشک ( یه تشت که که با یه چوب رو هوا نگه داشته شده و به چوب یک نخ وصل هست که دست من بود ) گذاشته بودم و تازه ابتکار هم زده بودم و یه آینه گذاشته بودم و محل تله رو از تو آینه نگاه می کردم که گنجشک ها من رو نبینن :| :|
بعد از حدود ۱ ساعت الافی طبق معمول و گیر نیوفتادن هیچ گنجشکی یهو یه چیز رنگی دیدم در داخل حیاط که جوجه های من دورش بودن .. فکر کردم کش هست گفتم برم ورش دارم باهاش بازی کنم ... رفتم نزدیکش دیدم همون مار بدبخت هست این جوجه های من کشته بودنش و در حال خوردنش بودن ... یکیشون پریده بود رو دم مار یکیشون رو سرش و انقدر نوک زده بودن که مرده بود مار بدبخت .. جوجه نبودن که اژدهای کومودور بودن