زمان کنونی: ۱۴ آذر ۱۴۰۳, ۰۱:۱۳ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۱۹۴۵۶
۰۹ خرداد ۱۳۹۴, ۰۲:۱۴ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ خرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۱۳ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  
(09 خرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۰۹ ق.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  خدانکنه به درجه ای از افسردگی برسم که موهامو کوتاه کنم
چرا اون وقت؟؟؟

چرا افسرده نشم یا چرا موهامو کوتاه کنم اونوقت؟

هرگز، منتظر" فرداى خیالى" نباش.
سهمت را از" شادى زندگى"، همین امروز بگیر

هر کس در زندگی خود یک کوه اورست دارد که سرانجام یک روز باید به آن صعود کند...!!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara**
ارسال: #۱۹۴۵۷
۰۹ خرداد ۱۳۹۴, ۰۲:۱۶ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
ما پسرها وقتی بی حوصله میشیم میایم مانشت!!
یه کم دیگه بی حوصله میشیم یه صفحه را میخونیم!!
باز بی حوصله تر میشیم یه پست جنجالی میزنیم.
اگه بی حوصله تر بشیم ممکنه بن بشیم.
اینه که میریم از مانشت بیرون !!!
خب سیگاری هم نیستیم که سیگار بکشیم و تیپ تفکر و بن بست برداریم !!(من نیستم البته)
اینه که یه چایی میریزم . نصفش را که میخوریم می بینیم هوا گرمه چایی هم نمی چسبه.
بعد میریم سراغ آهنگ ..... ولش کن. ما پسرها تعداد مراحل بی حوصلگیمون خیلی زیاده SmileSmile

امشب تهران بارون اومد هوا خیلی عالی شد.
حیف که صبح زود باید برم دانشگاه وگرنه الآن قدم زدن تو پارک خیلی می چسبید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: پوونه , afrooz-OMD , Bahar_HS , RASPINA , so@ , Avril89 , **sara** , alim93
ارسال: #۱۹۴۵۸
۰۹ خرداد ۱۳۹۴, ۰۲:۱۷ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ خرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۱۴ ق.ظ)پوونه نوشته شده توسط:  
(09 خرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۰۹ ق.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  من موهای بلند و صاف خودمو خیلی دوست دارم HeartHeartHeartHeartHeart
خدانکنه به درجه ای از افسردگی برسم که موهامو کوتاه کنمSadSadSad
اون نهایتش بود که گفتم. معلومه که به اون درجه از افسردگی نمیرسی
نهایت وقتی که یکی میخوره به در بسته
من سه بار فکر کنم موهامو کوتاه کردم ..یعنی کوتاه کوتاه.
سه سال و نیمه ولی دست به موهام نزدم و تا اخر عمرم هم موهامو کوتاه نمیکنم تا همینطوری بلند بمونه.
منم همینطور پونه
رفتم ارایشگاه برای اینکه موهامو مردونه کوتاه کنمBig Grin بعد که نوبتم شد گفتم فقط پایینشو مرتب کنه Big Grin

هرگز، منتظر" فرداى خیالى" نباش.
سهمت را از" شادى زندگى"، همین امروز بگیر

هر کس در زندگی خود یک کوه اورست دارد که سرانجام یک روز باید به آن صعود کند...!!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: پوونه , Bahar_HS , **sara**
ارسال: #۱۹۴۵۹
۰۹ خرداد ۱۳۹۴, ۰۲:۱۸ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
پووونه....
حس میکنم داره اتفاقاتی درونم میوفته ک منجر ب تصمیماتی میشه ک همیشه بدم میومده از اونا

بارو بندیلو ببندیم بکنیم بریم

منتظر فردای خیالی نباش...
سهمت را از شادی های زندگی امروز بگیر...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: پوونه
ارسال: #۱۹۴۶۰
۰۹ خرداد ۱۳۹۴, ۰۲:۲۴ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ خرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۱۶ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  
(09 خرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۱۴ ق.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  چرا افسرده نشم یا چرا موهامو کوتاه کنم اونوقت؟
اول چرا افسرده بشید؟؟؟
بعد چرا به خاطر افسردگی موهاتون رو کوتاه کنید!!!!
افسردگی که یه علت نداره
ولی یکیش این رتبه داغونه ارشدم هست
یکیش هم خصوصیهSmile
اون دوتای دیگشم هر چی فکر میکنم نمیتونم بگم اونا هم خصوصینBig Grin

ج سوال دوم : همونطور که پونه عزیز اشاره کردن وقتی که افسرده میشی و با لاک زدن و خرید رفتن و دور هم جمع شدنهای دوستانه و..... دیگه شادت نمیکنه . دیگه حوصله مو مرتب کردن نداری
دیگه نمیتونی موهاتو تو دستت بگیری شونه کنی و سشوار بزنی و مدل بدی و ذوقت کنه
دیگه حوصله شامپو ویتامینه زدن نداری
دیگه از اینکه خواهر کوچولوت موهاتو بکشه و ناز کنه لذت نمیبری
دیگه از اینکه یکی بهت بگه چه موهای بلند و خوشگلی داره ذوق نمیکنی
اصلا به موهات توجه نمیکنی که خشگل باشن
کم کم فقط سنگینی شو رو شونت احساس میکنی و کم کم از اینکه مدام باید وقت بزاری و موهاتو مرتب کنی اعصابت به هم میریزه . از اینکه یک ساعت باید سشوار دستت بگیری تا بتونی خشک کنی اذیت میشی
و اخرشم هم میگی مو کوتاه بهم بیشتر میاد و دلو میزنی به دریا که کوتاهشون کنی

هرگز، منتظر" فرداى خیالى" نباش.
سهمت را از" شادى زندگى"، همین امروز بگیر

هر کس در زندگی خود یک کوه اورست دارد که سرانجام یک روز باید به آن صعود کند...!!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: پوونه , so@ , **sara**
ارسال: #۱۹۴۶۱
۰۹ خرداد ۱۳۹۴, ۰۲:۲۵ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ خرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۱۸ ق.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط:  پووونه....
حس میکنم داره اتفاقاتی درونم میوفته ک منجر ب تصمیماتی میشه ک همیشه بدم میومده از اونا

بارو بندیلو ببندیم بکنیم بریم
چی شده؟
صبر کن میام اونور
بیا باهام حرف بزن
همه چی رو تو خودت نریز دختر!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: afrooz-OMD , Bahar_HS
ارسال: #۱۹۴۶۲
۰۹ خرداد ۱۳۹۴, ۰۲:۴۹ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۸ خرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۳۸ ب.ظ)hatame نوشته شده توسط:  من تو دانشگاه صنعتی با بچه های گروه الکترونیک رو طراحی آی سی کار می کردیم.مبدل آنالوگ به دیجیتال و به طور خاص مدارهای پردازش تصویر مثلا من مدارهای تشخیص لبه را هم به صورت دستی و هم با ابزارهای سنتز پیاده کردم. البته اونها ساخت هم داشتند اما تو شریف این طوری نیست ظاهرا Sad
یکی از دوستانم هم که با دکتر گرگین کار می کنه رفته سراغ hardware securityبه من هم پیشنهاد کرده.
من شرمندم که انقدر وقتتون می گیرم یه سوال دیگه می تونم بپرسم شما تو سنتز تا کجا پیش رفتید و با چه ابزارهایی کار کردید؟
شما با کی کار می کنید با دکتر گودرزی؟

ببخشید باید از دانشگاه برمی‌گشتم نتونستم جواب بدم. نه من با دکتر گودرزی کار نمیکنم. دکتر گرگین اتفاقاً یه ترم که شریف VLSI پیشرفته ارائه داد دستیارشون بودم. اما تخصصشون Arithmetic هست و تا جایی که میدونم فوقش شهید بهشتی تدریس می‌کنند چون بیشتر IPM دیدم که کار میکنند، به هر حال Hardware Security تخصصشون نبود. توو شریف یه استادی در این زمینه کار می‌کنند. ترجیح میدم بقیه‌ش رو خصوصی بگم، میره میرسه به گوش بعضیا، بساط میشه برام.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: hatame
ارسال: #۱۹۴۶۳
۰۹ خرداد ۱۳۹۴, ۱۰:۰۹ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ خرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۴۹ ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط:  [quote='hatame' pid='364588' dateline='1432926506']
ببخشید باید از دانشگاه برمی‌گشتم نتونستم جواب بدم. نه من با دکتر گودرزی کار نمیکنم. دکتر گرگین اتفاقاً یه ترم که شریف VLSI پیشرفته ارائه داد دستیارشون بودم. اما تخصصشون Arithmetic هست و تا جایی که میدونم فوقش شهید بهشتی تدریس می‌کنند چون بیشتر IPM دیدم که کار میکنند، به هر حال Hardware Security تخصصشون نبود. توو شریف یه استادی در این زمینه کار می‌کنند. ترجیح میدم بقیه‌ش رو خصوصی بگم، میره میرسه به گوش بعضیا، بساط میشه برام.
دوستم هم IPM باهاش کار می کنه Smile
حالا بگید حل تمرین چه درسایی می شید که من نگیرمشBig GrinBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Bahar_HS
ارسال: #۱۹۴۶۴
۰۹ خرداد ۱۳۹۴, ۱۰:۱۳ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
شماها دلتون میگیره یا بی حوصله میشید چقدر اکتیو میشید!!!! من دلم میگیره یا بی حوصله ام کاری نمیکنم، یه گوشه میشینم ساکت و آروم خب حوصله ندارم دیگه!!!! خوبه منم مثل شما دلم بگیره یکم از اینکارا بکنم :|

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Bahar_HS , Aurora , پوونه , so@ , Avril89 , **sara**
ارسال: #۱۹۴۶۵
۰۹ خرداد ۱۳۹۴, ۱۰:۳۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۱۳ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط:  شماها دلتون میگیره یا بی حوصله میشید چقدر اکتیو میشید!!!!
وای پست آئورا رو ببین ماشالا چقدر اکتیوهBig Grin

من خودم دلم بگیره اگه شب باشه آسمون شب رو نگاه میکنم
قبلش هم یه وبلاگ موقت میزنم هرچی تو دلمه رو اونجا مینویسم
خیلی آرامش بخشه برام این کارا
دیشب ولی تا این حد دلم نگرفته بود که به این جنگولک بازی ها رو بیارم و به همون لاک درمانی اکتفا کردم Big Grin

حالا جدی جدی تو از این کارها نمیکنی وقتی دلت میگیره؟
پس چطور حالت بهتر میشه؟ فقط با یه جا نشستن؟ اینطوری که بیشتر دل آدم میگیره Big Grin
(۰۹ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۱۸ ق.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  از اون کارایی که بچه ها گفتن نمی دونم چرا تا حالا انجام ندادم Big Grin
البته یه وقتایی هم این وسط دوست دارم کیک دست کنم یا غذای جدید.
نه خب فقط کارای بارز و خاص رو نوشتم
این پشت بوم رو منم هستم. پشت بوم خونه ما غار منه Big Grin
روزها میرم دراز میکشم رو زمین و به هواپیماهایی که از بالا سرم میگذرن یا به پرنده هایی که تو آسمونن نگاه میکنم
شب ها هم به ستاره ها و شهاب و ماه.

کیک؟ غذای جدید؟آئورا دل گیری های تو چقدر خوشمزه است Big Grin Big Grin Big Grin
آشپزی خیلی خوبه. حال آدم رو جا میاره ولی چقدر بد که من وقتی دلم میگیره اینو امتحان نکردم. دفعه بعدی حتما آشپزی میکنم خیلی موثر بود ما هم مشتری میشیم Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aurora , **sara**
ارسال: #۱۹۴۶۶
۰۹ خرداد ۱۳۹۴, ۱۰:۳۱ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۹ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۳۴ ق.ظ، توسط hatame.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
من دلم بگیره
کتاب می خوانم
ساکت یه گوشه میشینم به بقیه خیره میشم
میرم یه جایی هیچکی نباشه
با یکی دعوا می کنم
ته تهش گریه می کنم اما سر موهام تلافیش در نمیارم Smile
عجیب واسم چطور دلتون میاد ؟؟؟؟؟؟

چقدر شما با حالید !!!!!!!!
من اصلا نه آشپزی دوست دارم نه بلدم Sad
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: پوونه , Avril89 , **sara**
ارسال: #۱۹۴۶۷
۰۹ خرداد ۱۳۹۴, ۱۰:۳۵ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۳۱ ق.ظ)hatame نوشته شده توسط:  عجیب واسم چطور دلتون میاد ؟؟؟؟؟؟

خب بعضی وقت ها واقعا آدم نمیتونه تحمل کنه چیزیو
واسه اینکه دلش خنک بشه دوست داره یه کاری بکنه
این در شرایطیه که واقعا آدم یه مشکل بزرگی داشته باشه نتونه کاری کنه واسش
موی بلند اینجور وقت ها کلافه کننده س واسه همین تلافی همه چی رو سر موهاش در میاره.
مثلا من یه بارش رو بعد از اینکه خونواده لحظه آخر نذاشتن من از دانشگاه انصراف بدم به حدی به هم ریخته بودم تا چند روز که فقط با کوتاه کردن مو حالم بهتر شد چون فکرم رو برد سمت موهام




+باز صبح شد من اینجا چادر زدم Big Grin
پاشم برم درس بخونم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara**
ارسال: #۱۹۴۶۸
۰۹ خرداد ۱۳۹۴, ۱۰:۴۸ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خوب چرا خود زنی تا وقتی میشه یکی دیگه زد Smile یکی پیدا کن دق دلیت سرش خالی کنAngel
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Bahar_HS
ارسال: #۱۹۴۶۹
۰۹ خرداد ۱۳۹۴, ۱۱:۰۶ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
در روزهای سختی که مجبور بود ۳ شیفت یک کار دم دستی که هیچ علاقه ای به آن نداشت انجام دهد، از او پرسیدم: تو که استعداد بیشتری داری. چرا این کار؟ داری خیلی اذیت می شوی!

گفت: راست می گویی. خودم هم پشیمانم اما فعلا اجاره ام مانده. حداقل با حقوق این کار می توانم اجاره را بدهم.

ادامه داد: می دانی. این کار مثل خوردن گوشت خر مرده در بیابان می ماند! در روزهای عادی خوردن این گوشت حرام است اما اگر در بیابان گیر بکنی مجبوری از آن بخوری!

از وقتی درگیر این کار شدم به خودم نهیب زدم چرا گلّه ای ندارم تا درگیر این خر مرده نشوم.

فهمیدم که در روزهای عادی که بی خیال می گذرانم اگر گلّه ای بپرورم و طرحی بریزم و تولیدی داشته باشم دیگر مجبور نیستم در روزهای بیابان ذلیل شوم.

در حقیقت من باید چوپان طرح ها و برنامه های بسیار باشم… .

منبع:http://ketabpardazan.com/new/?p=34190
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: hatame , Bahar_HS , Aurora , shayesteNEY , so@ , vesta , Avril89 , **sara** , alim93
ارسال: #۱۹۴۷۰
۰۹ خرداد ۱۳۹۴, ۱۱:۱۰ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ خرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۰۶ ق.ظ)Somayeh_Y نوشته شده توسط:  در روزهای سختی که مجبور بود ۳ شیفت یک کار دم دستی که هیچ علاقه ای به آن نداشت انجام دهد، از او پرسیدم: تو که استعداد بیشتری داری. چرا این کار؟ داری خیلی اذیت می شوی!

گفت: راست می گویی. خودم هم پشیمانم اما فعلا اجاره ام مانده. حداقل با حقوق این کار می توانم اجاره را بدهم.

ادامه داد: می دانی. این کار مثل خوردن گوشت خر مرده در بیابان می ماند! در روزهای عادی خوردن این گوشت حرام است اما اگر در بیابان گیر بکنی مجبوری از آن بخوری!

از وقتی درگیر این کار شدم به خودم نهیب زدم چرا گلّه ای ندارم تا درگیر این خر مرده نشوم.

فهمیدم که در روزهای عادی که بی خیال می گذرانم اگر گلّه ای بپرورم و طرحی بریزم و تولیدی داشته باشم دیگر مجبور نیستم در روزهای بیابان ذلیل شوم.

در حقیقت من باید چوپان طرح ها و برنامه های بسیار باشم… .

منبع:http://ketabpardazan.com/new/?p=34190
چقدر عالی می شد اگر توانایی و شهامت ترک چیزهایی را که دوست نداشتیم ، داشتیم.

Never give up on something you can't go a day without thinking about

۲) سال ۹۴ : دوباره از نو شروع می کنم.Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Somayeh_Y , **sara** , alim93


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۵۴۹ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۵۰,۷۵۴ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۳۹۹ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۹,۴۳۹ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۵۳ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۴۰ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۶۲ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۶۳۳ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۶۹۳ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۸۲ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close