عزیز من این چه منطق و طرز تفکریه؟
به این نکته توجه کن...
جناب Mohammad13690 شما زیر اسم کاربریت نوشتی "پس گرفتن قدرت علم از مستکبرین"
اونوقت انتظار داری یه انسان آزاد، به خاطر جنسیتش، عقایدش رو به یه زن تحمیل کنه، چون وقتی از کارش بر میگرده می خواد بوش خوش غذا تو خونه به راه باشه. این استکبار نیست؟ خانومی رو از این آزادیش محروم کنی چون دلت میخواد وقتی میرسی خونه چاییت به راه باشه؟
نمی دونم چرا بعضی ها آقایوون به خودشون اینقدر مفتخرن که "مرد" هستن؟ جز شانس و رندوم بودن، چه عاملی تو تعیین جنسییت شما موثر بوده؟ این شد دلیل به خود نازیدن؟
جنسیت چه زن و چه مرد دلیلی برای برتری نیست و اگر کسی چه خانوم و چه اقا خودش رو به صرف مرد یا زن بودن برتر بدونه، نشون دهنده ی یک تفکر تکامل نیافته ی از بیخ و بن غلطه. توصیه می کنم همه ی پیش فرض هاتون (جامعه، خانواده و فرهنگ و مذهب ...) از ذهنتون پاک کنید و دوباره آزاد فکر کنید. پاک فکر کنید.
یه چیز دیگه که البته به بحث مستقیما ربط نداره.
من جمله زیر نام کاریبریت رو دیدم نوشتی "پس گرفتن قدرت علم از مستکبرین"، کسب علم هم با جنگ و دعوا آخه؟
علم ذاتا پاکه، پس اون رو با انگیزه ها خودمون آلوده نکنیم. دنبال علم بریم چون بدست اوردن علم خوبه. چون با علم میشه به دنیا خدمت کرد... نه واسه چشم رو هم چشمی و کم نیاوردن جلوی بقیه، حالا می خواد مستکبر باشه یا هر کس دیگه.
(۲۰ خرداد ۱۳۹۱ ۰۲:۴۸ ق.ظ)arixooo نوشته شده توسط: من فکر میکنم نمیشه رفت و با یک دختر تحصیل کرده ازدواج کرد بعد هم ازش بخوای هر جوری که تو فکر میکنی عمل کنه...اگه اصولی به قضیه نگاه کنیم میبینیم که زن ها هم درست به اندازه مردها توی خانواده های جدید دارن زحمت میکشن و حق دارند...این ایده که زن باید تحت امر شوهرش باشه بر میگرده به روزگاری که شوهر از خوراک و پوشاک و امنیت و....رو برای همسرش تامین میکرد ...الان دختر های ما امکان اینو دارن که خودشون یه خانواده رو بچرخونن...اینجوریه که کم کم مستقل شدند و نیازهای مادیشون به همسر کنونی یا آیندشون کمتر...به نظرم پدیده خوش یمنی است و باید با آغوش باز به استقبالش رفت..به به
موافقم، مصلما پیوندی که با علاقه و برای رسیدن به آرزو ها و علاقه هامون باشه خیلی لذت بخش تر و مستحکم تر از رابطه ایه که از روی نیاز و ترس از گرسنگی و تو خیابون موندن بوجود اومده باشه.
یعنی کسی هست که مورد دوم رو ترجیح بده؟