انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[fatima1537]

(۱۸ اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۳۳ ق.ظ)hkarimi نوشته شده توسط:  یه کتاب به نام "قورباغه ات را قورت بده" هست که بسیااار محرکه.

این کتاب خوبه من خوندم و خیلی خوب بود .ولی به نظرم بیشتر برای تنظیم وقت و نظم و انجام کارهاست و باعث میشه کارهای بیشتری رو انجام بدیم و به اونچه که میخوایم برسیم. ولی ولی زیاد بحثهای روحیه و امید توش مطرح نشده

[kashir]

(۱۸ اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۳۳ ق.ظ)hkarimi نوشته شده توسط:  سلام به تمام بزرگوارانی که بدون چشم داشت به هم کمک میکنن.

ببینید دوستان، کلا همه یه همچین اوقاتی رو توی زندگیشون تجربه میکنن. منظورم نا امید بودنه. دوستان راهکارهای خوبی دادن و من فک میکنم که اگه بتونیم به یکی از راهکارها "کامل" عمل کنیم مشکلمون حل میشه.
به نظر من کتاب بخونید. یه کتاب به نام "قورباغه ات را قورت بده" هست که بسیااار محرکه. وقتی میخونید به شدت اعتماد به نفستون بالا میره. به طوری که میگید جابجا کردن کوه هم براتون سخت نیست. نویسندش هم آقای برایان تریسی، یکی از بزرگترین روانشناس های دنیاس. کتاب قطور و خسته کننده ای نیست. بخونید و اگه لذت بردید همینجا بگید تا بقیه هم تنبلی نکنن و اون کتابو بخونن.
شما فقط کافیه که استارت کار رو بزنید. همه کار که کردید، این یه کتاب هم روش. حتما بخونید. توی اینترنت هم هستش.
شرایط من فک کنم داغونه، مادرم کمرشو عمل کرده ، پدرم قلبشو عمل کرده, کنکور که قبول نمیشم، اول اردیبهشت اعزام خدمتم و ... ولی خوشحالم و از زندگیم لذذذت میبرم. روزگار سعی در شکستن ما داره ولی خودشم میدونه که داره مشت خودشو خسته میکنه.
کلا ۲ تا راه که بیشتر جلو پامون نیس... یا تسلیم شیم و بشکنیم و روز به روز افسرده تر شیم. یا اینکه بجنگیم و تسلیم نشیم و سعی کنیم خودمونو با شرایط وفق بدیم. حالا دیگه انتخاب با خودمونه. من که راه دوم رو انتخاب کردم.

موفففق باشید رفقا.

بسیار زیبا بود، با سعی و تلاش حتما میشه
بعضی وقتها خیلی خیلی دپرس میشم ولی سعی میکنم زود برگردم
کتابی که معرفی کردین هم کتاب بسیار خوبیه قبلا خوندم

[hkarimi]

(۱۸ اسفند ۱۳۹۰ ۰۳:۲۹ ب.ظ)fatima1537 نوشته شده توسط:  

(18 اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۳۳ ق.ظ)hkarimi نوشته شده توسط:  یه کتاب به نام "قورباغه ات را قورت بده" هست که بسیااار محرکه.

این کتاب خوبه من خوندم و خیلی خوب بود .ولی به نظرم بیشتر برای تنظیم وقت و نظم و انجام کارهاست و باعث میشه کارهای بیشتری رو انجام بدیم و به اونچه که میخوایم برسیم. ولی ولی زیاد بحثهای روحیه و امید توش مطرح نشده

سلام.
بله دقیقا حق با شماست. این کتاب در واقع ۲۱ روش عالی غلبه بر تنبلی هست و معمولا به کنکوری ها پیشنهاد میشه که بخوننش. ولی تاثیری که روی روحیه میذاره واقعا چشم گیره، و اعتماد به نفس رو چنان بالا میبره که آدم میگه هر کار سختی رو میتونه انجام بده.
به هر حال پیشنهاد اکید من اینه که این کتاب رو بخونن، ضرری نداره.
یه کتاب دیگه هم در زمینه افسردگی هست به نام "رهایی از برزخ" نوشته ایانلا ونزانت و ترجمه خانم هاله گنجوی، ولی پیشنهاد نمیکنم که بخونید. اگه بخونید هم بد نیستا، ولی اول همون "قورباغه... " رو بخونید. راستی کتاب "چه کسی پنیر مرا جابجا کرد" هم کتاب بسیااار خوبیه. نویسندش اسپنسر جانسونه. این کتاب چندین بار پرفروش ترین کتاب سال آمریکا شده. خیلی موثر و محرکه.
بگذریم... میگن عاقل کسیه که از تجربش استفاده کنه، عاقل تر از اون کسیه که از تجربه دیگرن استفاده کنه
پس استفاده کنید از اندک تجربه من تو این زمینه و نتیجش رو ببینید.

[fatima1537]

(۱۸ اسفند ۱۳۹۰ ۰۵:۴۴ ب.ظ)hkarimi نوشته شده توسط:  کتاب "چه کسی پنیر مرا جابجا کرد" هم کتاب بسیااار خوبیه. نویسندش اسپنسر جانسونه.

این کتاب رو هم خوندم درباره نا امید نشدن و تلاش تا آخرین لحظه است.واینکه میتونی به خواسته است برسی فقط باید صبر داشته بشی و تلاش کنی(والبته توکل به ذات بی انتهای خدا)

[aatwo]

خواستم اول داستان زندگیم ازبچگی رو تا حالا بگم
اما مناسب ندونستم
خواستم از شرایطه خوبی(درس خوندنم تو یکی از بهترین دانشگاهای خارجی و کاره خوبی که داشتم و الان که زندگیم هیچ شده ) بگم
اما پشیمون شدم
و.............................

می خوام بگم گذشته گذشته
یه بار تو این دنیا هستم می خوام اونجور که می خوام باشم
عکس اون آواتارم رو عوض میکنم
دیگه نمی گم نه نمیشه میگه میشه
میگم من می تونم
ناامیدی رو تو یه سطل آشغال میندازم
میگم خوشبختی رو می خوام
میگم زندگیم هیچ نیست

[zzsnowdrop]

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند *** وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعه ی پرتوی ذاتم کردند *** باده از جام تجلی به صفاتم دادند

سعی کنیم مثل حافظ ما هم وقت سحر همه ی غصه ها رو به باد فنا بدیم و شهد و شکر رو اجر صبر و طاقت بگیریم.

[arshad91]

پیشنهاد میدم با یک دوست که بهش اعتماد دارید دردل کنید ..هرچیزی که باعث ازارتون میشه را بگید ..حتما دوستتون میتونه بهتون کمک کنه..

[پشتکار]

این سایت به نظرم سایت خوبی میاد
من بعضی مطالبشو می خونم واقعا انرژی می گیرم

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[baziramzi.ir]

بزارید تجربه شخصی رو بگم :

خوردن بستنی ، هندونه و زعفران بشدت حالمو رو جا میاره . توصیه میکنم از اینا زیاد بخورید .
استخر هم خیلی شادی آفرینه . اگه تونستید حتما زیرآبی برید که واقعا حالتون جا میاد.

[پشتکار]

یک روانشناس با بیش از ۲۵ سال تجربه کار با اشخاص ناخشنود به این نتیجه رسید که دوکلمه ای که بیش از هر کلام دیگری در زندگی اش از بیماران شنیده «تنها اگر» بوده است.به نظر می رسید که اغلب اشخاص ناخشنود تحت تاثیر حادثه ای که در گذشته اتفاق است ناخشنودند ونمی توانند این حادثه را فراموش کنند.هنوز تکدر خاطر دارند،عصبانی هستند وبه خاطر کاری که کسی کرده یا نکرده وحرفی که زده یا نزده رنجش به دل دارند.یا از یکی از والدین،خواهران یا برادران،از یک رابطه که رد گذشته داشته اند،از ازدواجشان،یا از رابطه تجاری یارابطه با رئیسشان ،ازیک سرمایه گذاری ناموفق که داشته اند ناراحت هستند ورنجش به دل دارند.

واقعیت این است که زندگی پر از مسائل ومشکلات وشکستها ی موقتی است.اما اینها،این حوادث ناخواسته ونومیدشدنها،امری طبیعی ونرمال ودر ضمن اجتناب ناپذیر هستند.برای اینکه فکرتان را عوض کنید تا زندگی تان تغییر کند،باید تصمیم بگیرید این حوادث ناخشایند رااز ذهن خود بیرون بریزید،به استقبال زندگی بروید.مهم نیست که درگذشته چه اتفاقی افتاده است.تازمانی که این کار رانکنید برده گذشته باقی می مانید که به هیچ وجه قابل تغییر نیست.از همین امروز تصمیم بگیرید که همه «تنها اگر» راازذهن خود خارج کنید.

به نقل از سایت بیاتو خودتو بساز!!!

[banou]

(۰۹ اسفند ۱۳۹۰ ۰۱:۵۷ ب.ظ)maryami نوشته شده توسط:  کسی تا حالا تو موقعیت مشابه من بوده؟ به نظرتون چی کار کنم؟

اووووووووووووووووووووووووووووووووو فراون.تا دلت بخواد.ولی زندگی جریان داره.باید ادامه داد تا آخـرش.این مشکلات ناشی از احساس تنهایی و بی همنفسی است.به قول شاعر:
تا که بودیم ، نبودیم کسی / کشت ما را غم بی هم نفسی ...
دوستان راهکارهای زیادی برای حل این مشکل دادند،من هم استفاده کردم.ولی کلا این راه حل بی خیالی رو بیشتر از هر راه حل دیگری می پسندم.

(۰۹ اسفند ۱۳۹۰ ۰۷:۰۴ ب.ظ)marzieh نوشته شده توسط:  دارم تصمیم می گیرم سال دگه آزاد شهر خودمو بدم و امسال باز هم بیفتم عقب... آزاد آزاده دگه ... وقتی قراره آزاد باشه .. بزار هر جایی باشه فرق نمی کنه ...

نه اینکارو نکن.آزاد هم اگه می خوای بخونی تهران بخون.خیلی بهتره تا شهرستانها.خواهش می کنم از روی ناراحتی اینکار اشتباه رو نکن.همون تهران ثبت نام کن.

[maryami]

۱ - گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.
۲ - سعی کنیم بیشتر بخندیم.
۳ - تلاش کنیم کمتر گله کنیم.
۴ - با تلفن کردن به یک دوست قدیمی، او را غافلگیر کنیم.
۵ - گاهی هدیه‌هایی که گرفته‌ایم را بیرون بیاوریم و تماشا کنیم.
۶ - بیشتر دعا کنیم.
۷ - در داخل آسانسور و راه پله و... با آدمها صحبت کنیم.
۸ - هر از گاهی نفس عمیق بکشیم.
۹ - لذت عطسه کردن را حس کنیم.
۱۰ - قدر این که پایمان نشکسته است را بدانیم.
۱۱ - زیر دوش آواز بخوانیم.
۱۲ - سعی کنیم با حداقل یک ویژگی منحصر به فرد با بقیه فرق داشته باشیم .
۱۳ - گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم.
۱۴ - با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم.
۱۵ - برای انجام کارهایی که ماهها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامه‌ریزی کنیم!
۱۶ - از تفکر درباره تناقضات لذت ببریم.
۱۷ - برای کارهایمان برنامه‌ریزی کنیم و آن را طبق برنامه انجام دهیم. البته کار مشکلی است!
۱۸ - مجموعه‌ای از یک چیز ( تمبر، برگ، سنگ، کتاب و... ) برای خودمان جمع‌ آوری کنیم.
۱۹ - در یک روز برفی با خانواده آدم برفی بسازیم.
۲۰ - گاهی در حوض یا استخر شنا کنیم، البته اگر کنار ماهی‌ها باشد چه بهتر.
۲۱ - گاهی از درخت بالا برویم.
۲۲ - احساس خود را در باره زیبایی ها به دیگران بگوئیم.
۲۳ - گاهی کمی پا برهنه راه برویم!
۲۴ - بدون آن که مقصد خاصی داشته باشیم پیاده روی کنیم.
۲۵ - وقتی کارمان را خوب انجام دادیم مثلا امتحانات مان تمام شد، برای خودمان یک بستنی بخریم و با لذت بخوریم.
۲۶ - در جلوی آینه بایستیم و خودمان را تماشا کنیم.
۲۷ - سعی کنیم فقط نشنویم، بلکه به طور فعال گوش کنیم.
۲۸ - رنگها را بشناسیم و از آنها لذت ببریم.
۲۹ - وقتی از خواب بیدار می‌شویم، زنده بودن را حس کنیم.
۳۰ - زیر باران راه برویم.
۳۱ - کمتر حرف بزنیم و بیشتر گوش کنیم.
۳۲ - قبل از آن که مجبور به رژیم گرفتن بشویم، ورزش کنیم و مراقب تغذیه خود باشیم .
۳۳ - چند بازی و سرگرمی مانند شطرنج و ... را یاد بگیریم.
۳۴ - اگر توانستیم گاهی کنار رودخانه بنشینیم و در سکوت به صدای آب گوش کنیم.
۳۵ - هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهیم.
۳۶ - احترام به اطرافیان را هرگز فراموش نکنیم.
۳۷ - به دنیای شعر و ادبیات نزدیک تر شویم.
۳۸ - گاهی از دیدن یک فیلم در کنار همه اعضای خانواده لذت ببریم.
۳۹ - تماشای گل و گیاه را به چشمان خود هدیه کنیم.
۴۰ - از هر آنچه که داریم خود و دیگران استفاده کنیم ممکن است فردا دیر باشد.