انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[عزیز دادخواه]

(۲۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۲:۲۵ ق.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  آیا هرگز عاشق شده‌اید؟ آیا وحشتناک نیست؟ عشق شما را بسیار آسیب‌پذیر می‌سازد. سینه‌تان را می‌شکافد و قلبتان را باز می‌کند و این یعنی کسی می‌تواند وارد وجودتان شود و شما را به هم بریزد. شما همواره در پی ساخت دیوارهای دفاعی و زرهی تمام قد بوده‌اید تا هیچ چیز توانایی آسیب‌رسانی به شما را نداشته باشد. سپس فردی که هیچ فرقی با دیگران ندارد، سرزده وارد زندگی‌تان می‌شود و در آن پرسه می‌زند. شما بخشی از وجودتان را به او می‌دهید، او این را از شما نخواسته است، بلکه یک روز، کاری احمقانه را نسبت به شما انجام داده است، مانند یک لبخند و سپس دیگر زندگی‌تان برای خودتان نیست.

عشق گروگان می‌گیرد، وارد وجودتان می‌شود و شما را می‌بلعد و در تاریکی رهایتان می‌کند. عبارت بسیار ساده‌ای شبیه اینکه «شاید بهتر باشد فقط با هم دوست باشیم» تبدیل به ترکی در شیشه قلب‌تان می‌شود. عشق صدمه‌رسان است، نه فقط به تخیل‌تان، نه فقط به ذهنتان، بلکه به روحتان صدمه می‌زند. عشق دردی است که وارد وجودتان می‌شود و پاره‌پاره‌تان می‌کند. خشونت / اسلاوی ژیژک؛

من فکر میکنم این متن رو جناب ژیژک در شرایط بحرانی پس از یک شکست عشقی بزرگ نوشته باشه. اگرچه بنا به روش و منش مارکسیستها که همه چیزشون فرمایشیه و به طور معمول کمترین استفاده رو از عقل و شعور خودشون دارند در مواردی هم مثل عشق و حتی عادات موسیقایی و حتی غذایی قائل به یک الگوی جمعی هستند و کمتر به عقل و شعور شخصی خودشون مراجعه میکنند، این نوع اظهار نظرها چیز چندان عجیبی نیست "ولی" باز من فکر میکنم اگر کمی این آقای ژیژک از دوران بحرانی شکست عشقی خارج بشه و کمی بتونه کنترل احساس و فکر خودش رو در دست بگیره و بی طرفانه به موضوع نگاه کنه میفهمه که فارغ از اینکه ما از عشق چه چیزی برداشت کردیم، به طور قطع عشق روح جاری در تمام آثار ادبی و فکری و هنری انسان بوده از روز اول تا ابد. بدون عشق نه هنری بوده نه معرفتی و نه تفکری. حالا دیگه تفسیر عشق چیه و آیا حقیقی و مجازی داره و این صحبت ها قضیه ای جداست اما عشقی که در معابد بودیست های تبتی هست و عشقی که در فا...شه خانه های فلان جاهای دنیا هست همه یک روح مشترک و متشابهی دارند با اجزای متفاوت. عاشقی گر زین سر و گر زان سر است، عاقبت ما را به یک سو رهبر است.
در نهایت خوشحالم که این صحبتها رو از ژیژک شنیدم و در مورد قضاوتی که از قبل نسبت بهش داشتم عذاب شرمم آسوده تر شد.

---

(۲۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۹:۰۴ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  ای بابا من دوست دارم عشق رو تجربه کنم نه اینکه تا اخر عمرم مثل الان با همه مسائل مثل ریاضی و منطق برخورد کنم و بیارم تو حساب و کتاب .

اصلا عاشقی پدیده ایه در ارتباط مطلق با دل. هر چند و چون و اگر و امایی مثل زهر کام عاشق رو تلخ میکنه. این حسابگری هایی هم که فیلسوف نماهایی مثل ژیژک میکنند تلاش ابلهانه ایست در ارتباط با فرمولیزه کردن هر چیزی که قادر به درکش نیستند و فکر میکنند با ارائه تعریف محدود و سطحی و چهارچوبمند اون رو به دایره کم شعاع آگاهی خودشون بردند.
البته که عاشقی اتفاقیست که پیش می آید. با تصمیم و تلقین نمیشه عاشق شده. تا یار که را خواهد و میلش به که افتد. اما اگر عاشق شدی برو حالش رو ببر. بگذر از اگر و اما و فرمول و توضیحهای نابجای فیلسوفان: که درس عشق در مکتب نباشد.

[Amir V]

(۲۶ بهمن ۱۳۹۹ ۰۵:۰۳ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  

(26 بهمن ۱۳۹۹ ۰۲:۳۷ ق.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  هیچی از اپل نگیرم اما حتما یه روز اپل واچ رو می گیرم

آدم همه چی باید از اپل بگیره، البته اگر شرایطش موجود باشه! من یکی از جاهایی که دلم میخواد کار کنم اپل هست، واقعا نوآوری ویژگی این کمپانی هست.

اتفاقا من اصلا از اپل راضی نیستم. من بعد از داشتن چند سال گوشی پیکسل، امسال آیفون ۱۲ خریدم و خیلی پشیمونم... در بیشتر مواقع پول زیاد میدی بابت هیچی!

[MarkLand]

یه اماری از درامد اینفلوئنسرهای اینستاگرام دیدم واقعا چه راحت پول در میارن حدود ۳ میلیون فالوئر ماهی ۳۰۰ میلیون! چه راحت! زندگی سخت نیست واسه ما سخته

[Riemann]

(۲۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۴:۰۰ ب.ظ)Amir V نوشته شده توسط:  اتفاقا من اصلا از اپل راضی نیستم. من بعد از داشتن چند سال گوشی پیکسل، امسال آیفون ۱۲ خریدم و خیلی پشیمونم... در بیشتر مواقع پول زیاد میدی بابت هیچی!

بزار آیفون ۱۲ و مک بوک پرو و کیبورد اپل بگیرم، بعد حرفتو fact check میکنم : ))

[RASPINA]

سلام به همه دوستاااااااااان
بعد مدت ها برگشتم
دفاع کردم و خدا را شکر تموووم شد با نمره خیلی خوب

[mana.m.it]

(۲۹ بهمن ۱۳۹۹ ۰۱:۰۹ ق.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  سلام به همه دوستاااااااااان
بعد مدت ها برگشتم
دفاع کردم و خدا را شکر تموووم شد با نمره خیلی خوب

سلام.تبریک میگیم.خدا قوت مارو هم از تجربیات خودتون بی نصیب نزارین.من که پیر شدم ترم اولی با این همه تمرین و پروژه البته شاغلم هستم.حالا همه میگن مگه مجازی نیست!!!!!ا

[Mina_J]

لیلی و مجنون راست بود؟ آخرش چی شد ازدواج کردن؟

[Milad_Hosseini]

حالا ما مجردیم میگیم موز نمیخوریم اشکال نداره. بخدا بعضیا نیاز دارن به خوردن موز. چه خبرشووووووونه، چه خبرششووووووونه این قیمتا.
حالا درسته اینا گفتن قیمتا دست خداست، ولی خب حداقل یکی رو بفرستن با خدا صحبت کنه این افسارگسیختگی توی قیمتا رو کنترلی بکنه خدا. خیلی بی انصافیه.

[.:tarannom:.]

(۲۹ بهمن ۱۳۹۹ ۰۱:۰۹ ق.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  سلام به همه دوستاااااااااان
بعد مدت ها برگشتم
دفاع کردم و خدا را شکر تموووم شد با نمره خیلی خوب

به به چقدر خوب، مبارک باشه. خداروشکر

الان دفاع چجوریه، مجازی بود؟

[MarkLand]

(۲۹ بهمن ۱۳۹۹ ۰۱:۰۹ ق.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  سلام به همه دوستاااااااااان
بعد مدت ها برگشتم
دفاع کردم و خدا را شکر تموووم شد با نمره خیلی خوب

مبارکه!

[فاطمه سلیمانی]

کیک زعفرانی و کاکائویی درست کردم خیلی خوشمزه شد
از سر کار که اومدم سریع رفتم اشپزخونه کیک درست کردم البته بدون فر و همزن
اصلا انگار تبدیل به عادت شده برام هر دو روز درمیون باید درست کنم
البته بعد اینکه درست می کنم می بینم انگار کلی وقت ازم گرفته شده و خستگی بهم وارد شده

[عزیز دادخواه]

(۲۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۱۸ ق.ظ)Mina_J نوشته شده توسط:  لیلی و مجنون راست بود؟ آخرش چی شد ازدواج کردن؟

لیلی و مجنون از اون داستانهای مظلوم در ادبیاته نه فقط فارسی بلکه قبل از اون عربی و نه عربی حتی از زبانهای دیگه وارد ادبیات عرب شده و بعدشم فارسی و میدونید که نظامی اولین کسیه که خیلی منظم و دقیق اومده و روایت خودش رو داشت از داستان. البته قبل از نظامی هم بودند شاعرانی که اشاره هایی کردند به این دو شخصیت مثل عطار مثلا که قبل از نظامی از اینا یاد کرده اما خب به هر حال ما لیلی و مجنون رو بیشتر با نظامی میشناسم.
حالا چرا گفتم مظلوم .مظلومیت از اون جهت که هر جا به این دو شخص اشاره ای شده و منظومه ای سروده شده به سرنوشتی کاملا متفاوت گرفتار شدند. جای وصالی هست جایی نیست جایی لیلی میمیره جای مجنون قبلش میمیره و ما در کل روایت واحدی از این دو عاشق نگون بخت نداریم. یه جا مجنون میره زن میگیره اصلا. اما لااقل در یک روایت هست که یه شب بلاخره به وصال هم رسیدند. که من شخصا همون رو قبول دارم و فکر میکنم واقعی تره اما نه کلا ازدواجی در کار نبوده. در بیشتر داستانهای عاشقانه ازدواجی در کار نیست. البته اقلیتی هم هست

[Mina_J]

مدرسه که میرفتیم وقتی درس ادیبات رسیده بود به اشعار لیلی و مجنون
بنظرم خیلی پر از شور و هیجان بود
مخصوصا این قسمتش که میگفت
از عمر من آنچه هست بر جای
بستان و به عمر لیلی افزای
با خودم فک کردم یعنی میشه این ماجرا واقعی باشه؟

از معلم ادبیات مون پرسیدم خانم این ماجرا واقعیه؟
یعنی الان هم توی زمان ما میشه همچین عشق هایی وجود داشته باشن؟
خانوم مون گفت معلومه که نه، اینقدر ساده لوح نباش، هنوز این مردا رو نشناختی

اون موقع ها فکر میکردم شاید خانوم مون خیلی با همسرش مشکل داره و هرگز عشقی تجربه نکرده که این حرفا رو میزنه
اما انگار هر چی بزرگ تر شدیم واقعی بودن این ماجرا مشکوک تر شده

راستش نظر خودم اینه که ماجرای لیلی و مجنون واقعی بوده و حتی زمان ما هم ممکنه همچین چیزی وجود داشته باشه
دلیل خاصی هم ندارم
شاید بقول خانم ادبیات مون هنوز مردا رو نشناختم یا زیادی ساده لوح هستم

[MarkLand]

نوشته نوشابه های انرژی زا افسردگی میارن!
یادش بخیر سر جلسه یه دونه هایپ بعد از دفترچه زبان خوردم هیچ اتفاقی نیافتاد تا ساعت ۱۲ که دیگه اخرای جلسه بود تازه احساس می کردم انرژیم بیشتر شده خلاصه واسه کنکور که تاثیری نداشت اما باعث شد بعد جلسه یه چند کیلومتری پیاده بیام

[Amir V]

خوشحالم هوا از منفی ۱۸ میشه مثبت ۱۸.