(۰۷ تیر ۱۳۹۸ ۰۶:۳۹ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط: (07 تیر ۱۳۹۸ ۰۲:۱۵ ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط:
یعنی دوسش نداشتین از اول؟ یا داشتتین درس داشتین؟ الان چی همون حسه داشتن یا نداشتنه یا عوض شده؟
اوههه چقد داشتن نداشتن تو یه خط
حسی نسبت بهش نداشتم. هنوزم ندارم. چون مسیر زندگی و اهدافمون متفاوته. من فکر میکنم بخاطر اینکه از کودکی پدرشونو از دست داده بودن و بابام براشون یجورایی پدری کرده بود همیشه توی خونه ما یه حس امنیت داشت. حتی اول میخواست از طرف من مطمئن بشه بعد به بابام بگه که با جواب منفی روبرو شد. من البته براش دلیل آوردم که چرا نظرم منفی هست ولی اون عاشق شده بود و این حرفها حالیش نمیشد.
واقعا الان که یاد اون روزها میفتم ناراحت میشم. یه شب بابام اومد خونه و گفت پسرعمم قرص خورده و خونریزی معده کرده و بیمارستانه و همه هاج و واج مونده بودن. من فقط دعا میکردم زنده بمونه خونش گردن من نیفته
بعدش هم که بخاطر چندروز زندان کردن و برگردوندنش بابام حسابی تنبیهش کرد . ولی با اینحال هیچی نگفت و هنوز همیشه مطیع دربست بابام هست
ولی چه فایده چشم دیدن دختر داییشو نداره