(۲۷ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۲۳ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: یه وقتایی همه یه کاری را میگن درسته ولی آدم قبول نمیکنه چرا؟
شاید به خاطر حصارهایی هست که برا خودمون میکشیم و از یه نقطه به بعددیگه آدم چشمم را روی حقیقت میبنده
بین اینکه شما دارید درست میگید یا دیگران، مرز خیلی باریک و حساسی وجود داره و واقعا گاهی تشخیصش هم آسون نیست.
طبیعت آدما اینه که وقتی موفق به رسیدن به چیزی که علاقه دارن نمیشن، دوست ندارن به کمتر از اون هدف اولیه قانع بشن و میخوان واسه رسیدن بهش دوباره تلاش کنند. میدونین میخوام چی بگم؟ بعضی موقعها این تصمیم درسته، اینکه انقدر به خودمون باور داشته باشیم که با یک بار موفق نشدن و درست اون زمانیکه خیلی به موفقیت نزدیک بودیم، اعتماد به نفسمون رو از دست ندیم و دوباره تلاش کنیم و این در صورتیه که هم توان و هم انگیزه کافی رو داشته باشیم، اون هم به شدت؛
اما بعد بعدی ماجرا چیزی هست به نام "اصرار بر تعهد" که میخواد این مفهوم رو برسونه که بعضی اوقات آدما یه هدفی رو انتخاب میکنن و توش موفق نمیشن و بدون اینکه آنالیز مناسبی از اون عدم موفقیت داشته باشن که دلیلش چی بوده، مجددا روی تکرار همون مسیر اصرار میکنن، چون میگن من به خاطر اون هدف سرمایهگذاری زیادی کردم، وقت گذاشتم، شبها دیر خوابیدم، صبحها زود بیدار شدم، کلاس رفتم، جزوه خریدم، از خانواده مدت زیادی دور بودم و حیفه که اون همه هزینه و تلاش از دست بره، واسه همین بازم باید تلاش کنم، یک بار، دو بار، سه بار... و هر بار هم که عدم موفقیت حاصل میشه، اون هزینهها سنگینتر میشه و اصرار بر تعهد و پافشاری روی مسیری که شاید درست نیست هم بیشتر... چیزی که شما از اون با عنوان "بستن چشم روی حقیقت" یاد کردید و بهش احتمالی رو نسبت دادید.
احساس میکنم الان ذهنتون از این تضاد بین خواستههای خودتون و نظرات دیگران کمی آشفتهست، به نظرم خوب بشینید و فکر کنید، تا تکمیل ظرفیت که وقت هست، قشنگ یک روز یا چند ساعت با خودتون تنها باشید، چند تا کاغذ A4 بردارید و خیلی ریلکس هرچی که تو ذهنتون هست رو روی کاغذ بیارید. ببینید به دسته اول نزدیکترید یا دسته دوم، ببینید از کارشناسی ارشد چی میخواید؟ به بعدش هم فکر کنید، به ادامه تحصیل، به آینده کاری و... ببینید با انتخاب تهران یا شهرستان چه چیزهایی رو به دست میارید و چه چیزهایی رو از دست میدید و بر همون اساس تصمیم بگیرید، یه تصمیم منطقی که نباید توش رضایت قلبی و "خوشحالی" رو فراموش کرد!