(۱۴ مهر ۱۳۹۶ ۰۴:۲۰ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: از سیستم زندگی کردن تو تهران بدم میاد. خیلی زیاد.
به نظرم تو تهران آدم ها زنده هستن اما زندگی نمی کنن.
معنی نمیده که طرف ۷ ساعت کار کنه و برای این ۷ ساعت کار، ۴ ساعت تو راه باشه. تازه اونم تو اون شرایط سخت (فشار جمعیت، بو و صدای ناهنجار، جای نشستن، بارون ...)
تهران نه تنها شرایط تردد درش فاجعست
بلکه هزینه های سنگین زندگی
فشار روانی شدید
آلودگی های مختلف از آب و هوا گرفته تا صوتی و شهری و حتی اجتماعی
و هزاران هزار عیب دیگه ...
من سال های ۸۰-۸۱ و ۸۲ در تهران زندگی کردم !
به نظر من تو تهران آدم ها زندگی می کنن اما زنده نیستن.
به شدت معتقدم بیکاری بهتر از کاری هست که از
یه حد بهینه درآمدش کمتر و زمانگیرتر باشه
و این حد بهینه در تهران بسیار بالاتر از بقیه شهرهاست
طوری که کارکردن افرادی با درآمد مثلاً کمتر از ۴ میلیون تومن در تهران رو اصلاً درک نمی کنم !!!
از یه جایی به بعد اصلاً فلسفه ی زندگی کردن زیر سوال میره !
یکی از چالش های بزرگم و شاید یکی از اصلی ترین دلایل سردرگمیم راجع به آینده ی خودم اتفاقاً همین
تهران هست
کار و زندگی در تهران واسم غیرمنطقیه ! اصلاً نمیتونم خودمو توجیه کنم !!
احساس میکنم تو تهران ملت کار میکنن که فقط کار کرده باشن !!!
بعضی وقتا بعضی بچه هایی که اونجا کار میکنن رو میبینم
حس میکنم چنان غرق در کار کردن شدن که اصلاً یادشون رفته
چرا کار میکنن!! فرو رفتن تو چرخدنده های زندگی و دارن له میشن و متوجه نیستن !
ناخودآگاه یاد عصر جدید چاپلین میوفتم
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.