زمان کنونی: ۰۷ آذر ۱۴۰۳, ۰۳:۲۴ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۸۸۶
۰۸ خرداد ۱۳۹۰, ۰۱:۳۳ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۸ خرداد ۱۳۹۰ ۰۱:۴۴ ق.ظ، توسط aminamini.)
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
(۰۷ خرداد ۱۳۹۰ ۰۷:۳۵ ب.ظ)na.farzane نوشته شده توسط:  
(07 خرداد ۱۳۹۰ ۰۷:۲۵ ب.ظ)aminamini نوشته شده توسط:  
(07 خرداد ۱۳۹۰ ۰۴:۰۲ ب.ظ)na.farzane نوشته شده توسط:  خدایا به خدا خسته ام.


ولی خدایی یه زمانی آدم نمیدونه چیکار کنه!!!Huh

البته عامل این خستگی هم خیلی مهمه

اما میشه چیکار کرد؟؟؟
تنها راهش اینه که
......................
اینا همش درست،اما من از دنیایی که آدم بزرگا ساختن و توش زندگی میکنن خسته ام.فکر نکنم این خستگی راهی داشته باشهSad



راستش خواستم چیزی نگم
اما نتونسم


نمیگم بزرگترا خوبن
نمیگم بزرگترا بدن

اما میگم

به خدا قسم

«آدم » تو کشور ما کمیاب شده
البته ببخشید
شاید به خیلیا بر بخوره
اما
این هست


همیشه دم از ایرانی بودن میزنیم
همیشه میگیم تکیم
همیشه میگم خوبیم
و خلاصه این که هر چه خوبان همه دارن ما ایرانیها جون خودمون یکجا داریم

دم از اسلام میزنیم
دم از خدا میزنیم
اما
کو
من نمیبینم

به کسی بر نخوره اول خودمو میگم


بد نیست یه نگاهی بندازیم اطرافمون
ببینیم چی کارا کردیم
چی بودیم
چی شدیم


همیشه میگن زمانی که اون اوروپایی تو غار زندگی میکرد ما‌ها خونه داشتیم
همیشه میگن ابو علی سینا و امثالهم مال ما بوده و هستن

قبول
بر منکرش لعنت

اما چرا اون اروپایی خوب و خوش اما ما‌ها همیشه ...

به قول دکتر شریعتی میگفتن:
«اون اروپاییا عرق میخورن و ما عرق میریزیم
اما اونا کجا ماها کجا
نفهمیدم فرق بین ما و اونا تو عرق خوردن بود یا تو عرق ریختن»


اما
آلان
آره آلان کجاییم

خداوکیلی از نظر آدم بودن نمره چند به خودمون میدیم
عرق ریختن پیشکش
نخواستیم

اما
لا اقل آدم باشیم


چرا میخوایم بخنیدیم
غافل از این که اشک دیگری رو در بیاریم

چرا میخوایم خوش باشیم
هر چند که ناخوشی دیگرانو باعث بشیم

و بزرگترامونم همینن


ای کاش مثل یه ایراینیه - اصیل - خدا دوست زندگی میکردیم
هدف از زندگی رضایت خدا بود
اون وقت این مشکلاتو نداشتیم
باور کنید آرامش داشتیم
باور کنید واسه کنکور درس نمیخوندیم
واسه خودمون درس میخوندیم
واسه عشقمون زندگی میکردیم
و
زندگیمون خوش بود


باور کنید اگه در هزارتا خونه رو بزنیم شاید یه دل خوشم توی اون خونها پیدا نشه


خواستم از این شکلکا بزارم واسه این نوشته ها
اما دیدم نه
این احساسا به وسیله این شکلکای زیبا قابل بیان نیست





اینا یه بخش کوچیکی از حرفای دلم بود
خواستم بگم



ببخشید اگه فقطتونو گرفتم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: - rasool - , Helmaa , fatima1537 , Aurora
ارسال: #۸۸۷
۰۸ خرداد ۱۳۹۰, ۰۷:۳۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۸ خرداد ۱۳۹۰ ۰۷:۳۲ ب.ظ، توسط Parva.)
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
بچه که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم [تصویر:  27563_1_1379098321.gif]

اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم

کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود

کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش

را از نگاهش می توان خواند

دنیا را ببین... [تصویر:  27563_2_1379098321.gif]

بچه بودیم از آسمان باران می آمد

بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید[تصویر:  27563_3_1379098321.gif]

ای نسخه ی نامه الهی که تویی

ای آینه ی جمال شاهی که تویی

بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست

از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی


(حضرت مولانا)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Helmaa , **sara**
ارسال: #۸۸۸
۰۸ خرداد ۱۳۹۰, ۰۹:۴۲ ب.ظ
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
گلوی آدم را
باید گاهی بتراشند
تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود.
دلتنگی هایی که جایشان نه در دل
که در گلوی آدم است
دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند...
---
کاش این دو روز زودتر بگذره Sad
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatima1537
ارسال: #۸۸۹
۰۹ خرداد ۱۳۹۰, ۰۲:۰۳ ب.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
من هرگز نخواستم از عشق برجی بیافرینم مه آلود و غمناک با پنجره های مسدود و تاریک

من می خواستم که با دوست داشتن زندگی کنم ساده و کودکانه

من از دوست داشتن فقط لحظه‌ها را می خواستم ،آن لحظه ای که تو را به نام می نامیدم

تو زیستن در لحظه‌ها را بیاموز، که من دیگر برای تو از بی نهایت سخن نخواهم گفت

و چه سوگوارانه است تمام پایان‌ها برای تو........

سپیده که سربزند در این بیشه زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم
پس به نام زندگی هرگز مگو هرگز.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۸۹۰
۰۹ خرداد ۱۳۹۰, ۰۲:۱۳ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۹ خرداد ۱۳۹۰ ۰۲:۳۵ ب.ظ، توسط - rasool -.)
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
خدایا به تو خیره‌ام
در تو می نگرم
به من نگاه کن
نگاه تو خوب است
نگاه تو بهترین است
...نگاه تو عبور از پیچ و خم دنیاست
نگاه تو وصل است
نگاه تو عبور از من است
قصدهای تو در نگاه توست
ما در دو جهان غیر خدا یار نداریم
جـز یاد خدا هیـچ دگـر کار نداریم
درویش فقیریم و در این گوشه دنیا
با نیک و بد خلق جهـان کار نداریم
گر یار وفادار نداریم عجب نیست
ما یار بجز حضرت جبار نداریم
با جامه صد پاره و با خرقه پشمین
برخاک نشینیم و از آن عار نداریم
ما شاخ درختیم و پر از میوه توحید
هر رهگذری سنگ زند باک نداریم
ما صافدلانیم و ز کس کینه نداریم
گر شهر پر از فتنه و ما با همه یاریم

هاتف اصفهانی
خدا: بنده‌ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.
بنده: خدایا !خسته ام!نمی توانم.
خدا: بنده‌ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا !خسته‌ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.
خدا: بنده‌ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است
خدا: بنده‌ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان
بنده: خدایا !امروز خیلی خسته ام!آیا راه دیگری ندارد؟
خدا: بنده‌ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله
بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!
خدا: بنده‌ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله
بنده: خدایا هوا سرد است!نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم
خدا: بنده‌ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم

بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد

خدا:ملائکه‌ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته‌ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده، او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده
ملائکه: خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید
خدا: ملائکه‌ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست
ملائکه: پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود!
خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده‌ی من بیدار شو نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد
ملائکه:خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟
خدا: او جز من کسی را ندارد...شاید توبه کرد...
بنده‌ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد‌ها خدا داری.


Live in such a way that those who know you but
don't know God will come to know God because they know you

یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SarahArshad , parimehraban
ارسال: #۸۹۱
۰۹ خرداد ۱۳۹۰, ۱۰:۰۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۰ خرداد ۱۳۹۰ ۰۶:۲۴ ب.ظ، توسط marjan2001.)
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
لحظه دیدار نزدیک است
باز من دیوانه‌ام مستم
باز می لرزد دلم دستم
باز گویی در جهان دیگری هستم
های نخراشی به غفلت گونه‌ام را تیغ
های نپریشی صفای زلکفم را دست
آبرویم را نریزی دل
ای نخورده مست
لحظه دیدار نزدیک است

پازل دل یکی رو بهم ریختن هنر نیست ..... هر وقت با تیکه های شکسته ی دل یک نفر یک پازل دل جدید براش ساختی هنر کردی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara** , parimehraban
ارسال: #۸۹۲
۰۹ خرداد ۱۳۹۰, ۱۰:۱۲ ب.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
دیروز همسایه‌ام از گرسنگی مرد،در عزایش گوسفندها سر بریدند.
((دکتر علی شریعتی))


Live in such a way that those who know you but
don't know God will come to know God because they know you

یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Mile Stone
ارسال: #۸۹۳
۱۰ خرداد ۱۳۹۰, ۰۴:۰۲ ب.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
امشب تمام عاشقان را دست به سر کن
یک امشبی با من بمان، با من سحر کن

بشکن سر من، کاسه‌ها و کوزه‌ها را
کج کن کلاه، دستی بزن، مطرب خبر کن

گل های شمعدانی همه شکل تو هستند
رنگین کمان را، به سر زلف توبستند ...

تو میرِ عشقی، عاشق بسیار داری
پیغمبری، با جان عاشق کار داری

امشب تمام عاشقان را دست به سر کن
یک امشبی با من بمان، با من سحر کن ...


از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر ............ یادگاری که در این گنبد دوار بماند..
.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: - rasool - , Arena , fatima1537
ارسال: #۸۹۴
۱۱ خرداد ۱۳۹۰, ۱۱:۵۸ ب.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
و سر انجام قطار کنکور امسال هم تا ۴ دقیقه‌ی دیگه توفقش در این ایستگاه تموم میشه و دوباره راه خودش رو از سر می گیره
تاپیک های کنکوری کم کم دارند کمرنگ می شوند.
دقیقا یازده روز پیش اومدند و حالا دارند می رند.
هرچند ادامه مسیر تا شهریور ممکنه کمی ناخوشایند و طولانی باشه امیدوارم مقصد و توقف نهایی که تمام هم قطارانم به اونجا هدایت می شند مقصد مناسب و زیبایی باشه.

زندگی ، همیشه فریاد زدن نیست ...، بلکه صدای آرامی است که در انتهای روز می گوید: فردا دوباره تلاش خواهم کرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: polarisia , mehrdel2002 , ali reza
ارسال: #۸۹۵
۱۲ خرداد ۱۳۹۰, ۱۲:۳۵ ق.ظ
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
خداجون
خیلی صدات کردم
خیلی خیلی خیلی
نشنیدی صدامو!!
این رسمش نبودSad
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۸۹۶
۱۴ خرداد ۱۳۹۰, ۱۱:۵۸ ب.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
من مهربان ندارم
نامهربان من کو؟؟؟؟

سپیده که سربزند در این بیشه زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم
پس به نام زندگی هرگز مگو هرگز.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sal_dovomi
ارسال: #۸۹۷
۱۵ خرداد ۱۳۹۰, ۱۲:۴۲ ق.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
خوش بحال شما

شما که نا مهربانو دارید

ما همونم نداریم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: hsh88
ارسال: #۸۹۸
۱۵ خرداد ۱۳۹۰, ۰۱:۰۷ ق.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
فرا رسیدن ماه رجب،ماه بخشش و گشایش بر همه‌ی مسلمانان مبارک باد...
نماز (دو رکعتی)و دعای(۵ خطی) هر شب این ماه رو فراموش نکنید!

زندگی ، همیشه فریاد زدن نیست ...، بلکه صدای آرامی است که در انتهای روز می گوید: فردا دوباره تلاش خواهم کرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Muhamad , fatima1537 , marjan2001 , mosaferkuchulu , Fardad-A , mengan , fantasia
ارسال: #۸۹۹
۱۵ خرداد ۱۳۹۰, ۰۶:۰۷ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ خرداد ۱۳۹۰ ۰۶:۱۴ ب.ظ، توسط mosaferkuchulu.)
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
(۱۵ خرداد ۱۳۹۰ ۱۲:۴۲ ق.ظ)aminamini نوشته شده توسط:  خوش بحال شما

شما که نا مهربانو دارید

ما همونم نداریم

نامهربان من کو یعنی همونم ول کرده رفته!!Big GrinBig GrinBig GrinBig Grin
آقا بچه‌ها رمز گشایی نکنین !اگرم کردین تو دلتون بخونین نیاین اینجا داد بزنین چی نوشتم!Big Grin

ld o,hsjl fij gf'l hlh kan.;ha fil k'tji f,nd j,hgnji!;ha k'tji f,nd ;i lk hlshg dhnl vtji!iv]kn ,rjd funh ld tildnl dhnl vtji odgd khvhpj ld anl hlh ld j,ksjl h,k pvt, fij f'l!ld j,ksjl hc hdk hpshs fnd ;i nhvl vhpj al!ahdnl il hwgh v,l kld an fi j, f'l !hlh jrwdv lk kdsj!hjrwdv jo,nji ;i hdk[,vd an!;jha hlv,c j,gnj kf,n!;ha kf,n...;ha lk dhnl kvtji f,n!;ha kld 'tjd soj k'dvl , ha;hgd knhvi ;i tvhl,a ;vnd!!
Sad

سپیده که سربزند در این بیشه زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم
پس به نام زندگی هرگز مگو هرگز.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۹۰۰
۱۶ خرداد ۱۳۹۰, ۰۸:۴۷ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۷ فروردین ۱۳۹۱ ۰۲:۱۶ ب.ظ، توسط - rasool -.)
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
ای غم نکند که تو خود خدا باشی ... !


Live in such a way that those who know you but
don't know God will come to know God because they know you

یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatima1537


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۴۴۶ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۴۷,۲۹۳ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۳۶۱ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۸,۴۸۰ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۴۸ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۳۷ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۵۵ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۵۸۱ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۶۶۳ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۶۸ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close