انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[aamitis]

من نگاهم به خداست!
تو نگاهت به کجاست؟
تو نگاهت به خود است!
و برای این است -که هنوز
من و تو - ما نشدیم
تو بدان! راه رسیدن -به سر منزل عشق..
.گذر از کوچه ی پر مهر خداست

[osprey]

طرف با پول باباش رفته دندونپزشکی خونده تو فیلیپین الان داره اینجا پول پارو میکنه بدون ٢ زار سواد درست حسابی
آدم از این همه تبعیض خسته میشه

[aamitis]

(۳۰ خرداد ۱۳۹۳ ۰۴:۴۹ ب.ظ)osprey نوشته شده توسط:  طرف با پول باباش رفته دندونپزشکی خونده تو فیلیپین الان داره اینجا پول پارو میکنه بدون ٢ زار سواد درست حسابی
آدم از این همه تبعیض خسته میشه

خسته نشو
طرف با سهمیه وارد دانشگاه شده
با سهمیه پاس کرده درساشو
با سهمیه شده متخصص بی هوشی
توی اولین اتاق عملش ۲ نفرو زده کشته

من که به این نمیگم تبعیض
میگم خیانت به هم نوع با هر قیمتی
یکی با سهمیه یکی با پول یکی با پارتی یکی با پر رویی

خدا رو شکر ما با کامپیوتر سر و کار داریم نه جان آدمی
وگر نه این حرفو نمیزدید وقتی میدیدید چقدر از آدم ها به خاطر رسیدن به پول به هر بهایی که شده، میرسن به جایی که جاشون نیست
این مایه تاسف هست من غبطه نمیخورم به این افراد
دوست دارم یاد بگیرم سختی بکشم تا بتونم درست خدمت کنم نه اینکه بکشم، خیانت کنم، زور بگم و پول در بیارم

[osprey]

(۳۰ خرداد ۱۳۹۳ ۰۵:۰۳ ب.ظ)مهنیا نوشته شده توسط:  

(30 خرداد ۱۳۹۳ ۰۴:۴۹ ب.ظ)osprey نوشته شده توسط:  طرف با پول باباش رفته دندونپزشکی خونده تو فیلیپین الان داره اینجا پول پارو میکنه بدون ٢ زار سواد درست حسابی
آدم از این همه تبعیض خسته میشه

خسته نشو
طرف با سهمیه وارد دانشگاه شده
با سهمیه پاس کرده درساشو
با سهمیه شده متخصص بی هوشی
توی اولین اتاق عملش ۲ نفرو زده کشته

من که به این نمیگم تبعیض
میگم خیانت به هم نوع با هر قیمتی
یکی با سهمیه یکی با پول یکی با پارتی یکی با پر رویی

خدا رو شکر ما با کامپیوتر سر و کار داریم نه جان آدمی
وگر نه این حرفو نمیزدید وقتی میدیدید چقدر از آدم ها به خاطر رسیدن به پول به هر بهایی که شده، میرسن به جایی که جاشون نیست
این مایه تاسف هست من غبطه نمیخورم به این افراد
دوست دارم یاد بگیرم سختی بکشم تا بتونم درست خدمت کنم نه اینکه بکشم، خیانت کنم، زور بگم و پول در بیارم

ممنون از همدردی
منم غبطه نمیخورم ولی ناراحت و عصبانی میشم
افرادی رو دیدم که از هیچ به خیلی چیزا رسیدن ولی فقط با تلاش خودشون و بدون کوچکترین تقلب و یا حق خوری ، از دیدن این آدما انرژی زیادی میگیرم اما موارد برعکس هم کم نیستن تو جامعه ی ما
خدا به همه مون انرژی بده

[md.capitanblack]

سلام دوستای گلم
یه سوال خیلی ذهنم و مشغول کرده
برامم مهمه.یعنی برای حوزه کاریم
اگر شما سیم کارت همراه اول داشتید و تعرفه ها و هزینه هاش و پیش شمارتون تغییر نمیکرد حاضر بودید زیر مجموعه ایرانسل بشین؟
شمارتون هیچ تغییری نمیکنه
درود به تو که جواب میدی
اجرت با امام حسین

[aamitis]

(۳۰ خرداد ۱۳۹۳ ۰۵:۵۱ ب.ظ)md.capitanblack نوشته شده توسط:  سلام دوستای گلم
یه سوال خیلی ذهنم و مشغول کرده
برامم مهمه.یعنی برای حوزه کاریم
اگر شما سیم کارت همراه اول داشتید و تعرفه ها و هزینه هاش و پیش شمارتون تغییر نمیکرد حاضر بودید زیر مجموعه ایرانسل بشین؟
شمارتون هیچ تغییری نمیکنه
درود به تو که جواب میدی
اجرت با امام حسین

اگه هیچ تفاوتی نداشته باشه چرا عوضش کنم؟؟

[diligent]

(۳۰ خرداد ۱۳۹۳ ۰۵:۵۱ ب.ظ)md.capitanblack نوشته شده توسط:  اگر شما سیم کارت همراه اول داشتید و تعرفه ها و هزینه هاش و پیش شمارتون تغییر نمیکرد حاضر بودید زیر مجموعه ایرانسل بشین؟

نه حوصله ندارم عوض کنم

[elham_sh219]

(۳۰ خرداد ۱۳۹۳ ۰۵:۵۱ ب.ظ)md.capitanblack نوشته شده توسط:  سلام دوستای گلم
یه سوال خیلی ذهنم و مشغول کرده
برامم مهمه.یعنی برای حوزه کاریم
اگر شما سیم کارت همراه اول داشتید و تعرفه ها و هزینه هاش و پیش شمارتون تغییر نمیکرد حاضر بودید زیر مجموعه ایرانسل بشین؟
شمارتون هیچ تغییری نمیکنه
درود به تو که جواب میدی
اجرت با امام حسین

نه! آخه چه دلیلی برای عوض کردنش میتونم داشته باشم! همراه اول به این خوبی ....

[nazanin2020]

امروز بعد از مدتها درس خوندم
حدودا یه ساعت
ولی خیلی خوب بود. احساس خوبی نسبت ب درس خوندن دارم

[newsoftware11]

هیچ چیز در طبیعت برای خود زندگی نمیکند

رودخانه ها آب خود را مصرف نمیکنند

درختان میوه خود را نمی خورند

خورشید گرمای خود را استفاده نمیکند

ماه ، در ماه عسل شرکت نمیکند

گل ، عطرش را برای خود گسترش نمیدهد

نتیجه :

زندگی برای دیگران ، قانون طبیعت است . . .

[vesta]

(۳۰ خرداد ۱۳۹۳ ۰۵:۵۱ ب.ظ)md.capitanblack نوشته شده توسط:  سلام دوستای گلم
یه سوال خیلی ذهنم و مشغول کرده
برامم مهمه.یعنی برای حوزه کاریم
اگر شما سیم کارت همراه اول داشتید و تعرفه ها و هزینه هاش و پیش شمارتون تغییر نمیکرد حاضر بودید زیر مجموعه ایرانسل بشین؟
شمارتون هیچ تغییری نمیکنه
درود به تو که جواب میدی
اجرت با امام حسین

منم عوض نمیکردم بیشتر از یه خط لازم ندارم، همینم زنگ میخوره صدای زنگشو نمیشناسم

---

(۲۹ خرداد ۱۳۹۳ ۰۲:۴۷ ب.ظ)mehrdad_tclh نوشته شده توسط:  

(29 خرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۴۱ ق.ظ)sahar_rostami2 نوشته شده توسط:  

(29 خرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۳۱ ق.ظ)mehrdad_tclh نوشته شده توسط:  دوست دارم یه راه تو افق باز شه...من کم کم برم بالا سمتش...اونقد برم که محو بشم...
توی راه هم شربت استوخودوس بخورم...دوسش دارم بخصصوص اسمش
در کل راضیم ازت

شربته چی؟!

اسطوخودوس! یه گیاه جالب و خواب آور...

حالا من خسته میشدم به جای چای، دمنوشی مخلوط از گل گاو زبان+بهار نارنج+سنبل الطیب+اسطخودوس+لیمو عمانی، میخوردم... یه چند روزه تموم شده خوابم نمیگرفت اما استرس نداشتم و آروم بودم دوتا از گیاهای داخل این ترکیب هم انرژی بخشن

[aamitis]

چقدر خوبه یکیو داشته باشی به عشق کار کردن برای اون دستات تاول بزنه و از تاول زدنه شاد بشی

چقدر لذت بخشه کسی واست دعا کنه و به فکرت باشه که اصلا ازش طلب نکرده باشی و انتظاری ازش نداشته باشی و این خبرو از دیگری بشنوی که فلانی همش اسم تو رو میاره و برات دعا میکنه

[mehrdad_tclh]

بزن باران که دین را دام کردند
شکار خلق و صید خام کردند
بزن باران خدا بازیچه ای شد
که با آن کسب ننگ و نام کردند

[aamitis]

" از حکمت مولانا "
گفت پیلی را آوردند بر سر چشمه ای که آب خورد
خود در آب می دید و می رمید
او می پنداشت که از دیگری می رمد
نمی دانست که از خود می رمد
همه اخلاق بد، از ظلم و کین و حسد و حرص و بیرحمی و کبر
چون در توست، نمیرنجی؛ چون آن را در دیگری می بینی، می رمی و می رنجی.
" گزیده فیه ما فیه "
مولانا در مثنوی نیز بارها این لطیفه را با تعبیرات و تمثیلات شیرین آورده است.
این حکایت تمثیل دیگری است در بیان انعکاس خلق و خوی انسان در آیینۀ وجود دیگران:
ای بسا ظلمی که بینی در کسان
خوی تو باشد در ایشان ای فلان
انـدر ایشان تـافته هستی تـــــو
از نفاق و ظلم و بـد مستی تــو
چون به قعر خوی خود اندر رسی
پس بدانی کز تو بود آن ناکسی
مثنوی
*
پیش چشمت داشتی شیشۀ کبود
زان سبب عالم کبودت می نمود
گرنه کوری، این کبودی دان ز خویش
خویش را بد گو، مگو کس را تو بیش
در خود این بد را نمی بینی عیان
ورنه، دشمن بودیی خود را به جان
مثنوی

[shamim_s]

باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد...
آن قدر که اشک ها خشک شوند ،
باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی
را ورق زد ،
به چیز دیگری فکر کرد ،
باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد...