(۳۰ مهر ۱۳۹۲ ۰۷:۰۲ ب.ظ)sun-shine نوشته شده توسط: (30 مهر ۱۳۹۲ ۰۳:۲۶ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:
(۳۰ مهر ۱۳۹۲ ۱۲:۴۳ ق.ظ)saam نوشته شده توسط: برو خوشحال باش تنها نیستی .. لااقل یکی هست حرفت رو بهش بگی ! نه اینکه مثل من رو بیاری به دنیای مجازی به آدمهایی که نمیدونی کین نمی دونی آیا میشه بهشون اعتماد کرد یا نه ...
بازم جای شکرش باقیه که حرف دلتونو تو دنیای مجازی میزنید. من که همین کارم نمی کنم!
kati و saam عزیز امیدوارم مشکلالتون حل بشه و ناراحتیاتونو خیلی زود فراموش کنید.
تا وقتی که کمتر از اینترنت استفاده می کردم فک می کردم که فقط منم که خیلی دلم می گیره ولی متاسفانه حالا می بینم نه، تقریبا بیشترمون به این درد مبتلا هستیم پس تنها نیستید.
بنظر من که آدم هرچی هم که مشکل داشته باشه نباید به آدمهای دنیای مجازی اعتماد کنه چون دنیای مجازی هم از همین آدمای اطرافمون تشکیل شدند با این تفاوت که بعضی از این افراد(البته نه همه) فکر می کنند حالا که طرفو نمی بینند یا نمی شناسند می تونند هر حرفی بزنند و اصلن براشون مهم نیس طرفو ناراحت کنند یا دروغ بگند و تا زمانی هستند که خودشون مشکلی دارند. درصورتیکه اگه یه کم فک کنند متوجه میشند که فردی که به دنیای مجازی پناه میاره شاید نیاز به کسی داشته که حرفاشو بشنوه و باهاش همدردی کنه و مطمئنا حساستره.
نمی دونم شایدم من خیلی بدبینم.
چقدر خوب میشد که میتونستیم راحت به آدمای دنیای مجازی اعتماد کنیم و باهاشون درد دل کنیم اونوقت چقدر تحمل ناراحتی راحت تر میشد.
این روزها با غریبه ها بیشتر حرف میزنم .. هر وقت آشنایانم را می بینم نشانی ام را میپرسند .. دیروز مرگ عاطفه را در کلام کودکی دیدم که برای رسیدن به بازی فردایش دعا میکرد حال پدر بیمارش همان شب خوب شود .. بچه ها این زمانه هوای فردایشان را بیشتر دارند .. آدمها دور از هم باشند بیشتر امنیت دارند .. وقتی به هم نزدیک میشوند همدیگر را لو میدهند .. هیچکس شبیه حرفهایش زندگی نمیکند .. نگذار آدمها به حریم خصوصیت وارد شوند .. برایت شایعه میسازند ..
اینقدر سرگرم آرزوهایم شدم مرگ را فراموش کردم .. میدانم نمیخواهم بدانم .. خیلی زود نوبت من هم میشود .. آن روز تمام حرفها و نوشته ها ناتمام خواهد ماند و تازه شروع قصه ای دیگر است .. گر مردی به قبرستان سفر کن و ببین مرگ با خویشان ودوستانت چه کرده ..