انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Riemann]

از ارزش های ما هم چیزی کم نشد! البته امشب هنوز تموم نشده

[hope_]

(۲۷ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۵۲ ب.ظ)ezra نوشته شده توسط:  امشب هم گذشت و چیزی از ارزش های ما کم نشد !

زیادتر هم شد چون دیروز اخبار گفت ۱۰ نفر از داعشی ها را که کمربند انفجاری و اسلحه داشتند و قصد انفجار در قم را داشتند دستگیر کردند. سر دسته شون هم در عملیات دستگیری کشته شد.
________________________________________
یعنی واقعا این داعشی ها نمی فهمند کارشون اشتباهه یا می فهمند و از روی غرورشون انجام میدن؟!!!
کشتن انسان وحشتناکه.

[fo-eng]

سلام.
ببخشید هدوپ یا اسپارک الگوریتم های بهینه سازی مثل ژنتیک یا pso یا کلونی زنبور عسل و ... داره؟

[Pure Liveliness]

(۲۷ مرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۵۹ ب.ظ)kimya_r نوشته شده توسط:  

(27 مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۵۶ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط:  خب طبیعیه!!!!!! ممتحنهای رانندگی از قصد استرس میدن بهتون . یه راننده باید توانایی اینو داشته باشه تحت هر استرس و ناراحتی که داره بتونه خوب رانندگی کنه

از این ناراحتـم که رانندگیم خوب بود و خودش میدونست خیلی استرس دارم ولی به جای اینکه هوامو داشته باشه بدتر کرد
فقط پول میشناسن اینا

دفعه ی اولی که محکم از حقم دفاع کردم برای امتحان آیین نامه بود. شک نداشتم ۲۹/۳۰ میشم. اما چون تیک زده بودم و گزینه ها رو پر نکرده بودم سرهنگه صحیح نکرد و بهم گفت فلان شدی و رد شدی. گفتم که من دیدم شما صحیح نکردید. گفت خودم میدونم و دخالت نکن و اینا. بی ادبانه صحبت کرد انگار من سرباز زیردستشم. منم محکم گفتم که واستون متاسفم و این صوبتا :| و درو محکم کوبیدم پشت سرم. سر سرهنگ مملکت داد زدم ولی پشیمون نیستم. قبولم نکرد ولی دفعه ی بعدش قبول شدم.

[hope_]

(۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۰۰ ق.ظ)Pure Liveliness نوشته شده توسط:  

(27 مرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۵۹ ب.ظ)kimya_r نوشته شده توسط:  

(27 مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۵۶ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط:  خب طبیعیه!!!!!! ممتحنهای رانندگی از قصد استرس میدن بهتون . یه راننده باید توانایی اینو داشته باشه تحت هر استرس و ناراحتی که داره بتونه خوب رانندگی کنه

از این ناراحتـم که رانندگیم خوب بود و خودش میدونست خیلی استرس دارم ولی به جای اینکه هوامو داشته باشه بدتر کرد
فقط پول میشناسن اینا

دفعه ی اولی که محکم از حقم دفاع کردم برای امتحان آیین نامه بود. شک نداشتم ۲۹/۳۰ میشم. اما چون تیک زده بودم و گزینه ها رو پر نکرده بودم سرهنگه صحیح نکرد و بهم گفت فلان شدی و رد شدی. گفتم که من دیدم شما صحیح نکردید. گفت خودم میدونم و دخالت نکن و اینا. بی ادبانه صحبت کرد انگار من سرباز زیردستشم. منم محکم گفتم که واستون متاسفم و این صوبتا :| و درو محکم کوبیدم پشت سرم. سر سرهنگ مملکت داد زدم ولی پشیمون نیستم. قبولم نکرد ولی دفعه ی بعدش قبول شدم.

من امتحان عملی را دوبار رد شدم. بار سوم هم می خواست ردم کنه. وقتی گفت ردی نا خودآگاه از ناراحتی گریه ام گرفت(بیشتر به خاطر اینکه جواب مامانمو چی بدم.آخه همش می گفت دختر همسایه همون اول قبول شد ولی تو دو بار رد شدی تو این فکر بودم که چجوری به مامانم بگم بار سومم رد شدم که از ناراحتی گریه ام گرفت) .ممتحن هم وقتی دید گریه ام گرفت قبولم کرد.
________________________________________
قبل از اینکه امتحان عملی بدم چند بار بابام ماشینشو داد تا رانندگی کنم تا روون بشم و خودشم کنارم می نشست تا مواظب باشه.
آخرین بار می خواستم دنده عقب برم ولی دنده را خوب جا نزده بودم، به جای عقب رفتم جلو خوردیم به جدول.ماشین تتتتتق صدا داد.
من دیگه روم نشد به بابام بگم بریم رانندگی و مطمئن بودم اگه میگفتم هم قبول نمی کرد.

[blackhalo1989]

(۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۰۶ ق.ظ)m.h.124 نوشته شده توسط:  من امتحان عملی را دوبار رد شدم. بار سوم هم می خواست ردم کنه. وقتی گفت ردی نا خودآگاه از ناراحتی گریه ام گرفت(بیشتر به خاطر اینکه جواب مامانمو چی بدم.آخه همش می گفت دختر همسایه همون اول قبول شد ولی تو دو بار رد شدی تو این فکر بودم که چجوری به مامانم بگم بار سومم رد شدم که از ناراحتی گریه ام گرفت) .ممتحن هم وقتی دید گریه ام گرفت قبولم کرد.

خوب شما هم ارزش هایی دارید که دختر همسایه نداره. قرار نیست که همه مثل هم باشن.

[hope_]

(۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۱۰ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(28 مرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۰۶ ق.ظ)m.h.124 نوشته شده توسط:  من امتحان عملی را دوبار رد شدم. بار سوم هم می خواست ردم کنه. وقتی گفت ردی نا خودآگاه از ناراحتی گریه ام گرفت(بیشتر به خاطر اینکه جواب مامانمو چی بدم.آخه همش می گفت دختر همسایه همون اول قبول شد ولی تو دو بار رد شدی تو این فکر بودم که چجوری به مامانم بگم بار سومم رد شدم که از ناراحتی گریه ام گرفت) .ممتحن هم وقتی دید گریه ام گرفت قبولم کرد.

خوب شما هم ارزش هایی دارید که دختر همسایه نداره. قرار نیست که همه مثل هم باشن.

به نظر من هم خدا چیز بی ارزش خلق نمی کنه.
همه چیز را همگان دانند.
امیدوارم پیش خدا خیلی ارزش داشته باشم(یعنی نه حق الناس به گردنم باشه نه حق اللله)

[khayyam]

(۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۰۶ ق.ظ)m.h.124 نوشته شده توسط:  

(28 مرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۰۰ ق.ظ)Pure Liveliness نوشته شده توسط:  

(27 مرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۵۹ ب.ظ)kimya_r نوشته شده توسط:  

(27 مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۵۶ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط:  خب طبیعیه!!!!!! ممتحنهای رانندگی از قصد استرس میدن بهتون . یه راننده باید توانایی اینو داشته باشه تحت هر استرس و ناراحتی که داره بتونه خوب رانندگی کنه

از این ناراحتـم که رانندگیم خوب بود و خودش میدونست خیلی استرس دارم ولی به جای اینکه هوامو داشته باشه بدتر کرد
فقط پول میشناسن اینا

دفعه ی اولی که محکم از حقم دفاع کردم برای امتحان آیین نامه بود. شک نداشتم ۲۹/۳۰ میشم. اما چون تیک زده بودم و گزینه ها رو پر نکرده بودم سرهنگه صحیح نکرد و بهم گفت فلان شدی و رد شدی. گفتم که من دیدم شما صحیح نکردید. گفت خودم میدونم و دخالت نکن و اینا. بی ادبانه صحبت کرد انگار من سرباز زیردستشم. منم محکم گفتم که واستون متاسفم و این صوبتا :| و درو محکم کوبیدم پشت سرم. سر سرهنگ مملکت داد زدم ولی پشیمون نیستم. قبولم نکرد ولی دفعه ی بعدش قبول شدم.

من امتحان عملی را دوبار رد شدم. بار سوم هم می خواست ردم کنه. وقتی گفت ردی نا خودآگاه از ناراحتی گریه ام گرفت(بیشتر به خاطر اینکه جواب مامانمو چی بدم.آخه همش می گفت دختر همسایه همون اول قبول شد ولی تو دو بار رد شدی تو این فکر بودم که چجوری به مامانم بگم بار سومم رد شدم که از ناراحتی گریه ام گرفت) .ممتحن هم وقتی دید گریه ام گرفت قبولم کرد.
________________________________________
قبل از اینکه امتحان عملی بدم چند بار بابام ماشینشو داد تا رانندگی کنم تا روون بشم و خودشم کنارم می نشست تا مواظب باشه.
آخرین بار می خواستم دنده عقب برم ولی دنده را خوب جا نزده بودم، به جای عقب رفتم جلو خوردیم به جدول.ماشین تتتتتق صدا داد.
من دیگه روم نشد به بابام بگم بریم رانندگی و مطمئن بودم اگه میگفتم هم قبول نمی کرد.

منم ۵ سال پیش در امتحان عملی سه بار رد شدم عین خیالم هم نبود !!!

[Avril89]

(۲۷ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۴ ب.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  نمونه‌ای کلمه‌های جدیدی که فرهنگستان زبان و ادب شوونیسم دستور فرموده در متون علمی جایگزین کلمات اصلی بشه:
باکتری: ترکیزه
سیتوپلاسم: دشتینه
آنزیم: زیمایه
سیستم: راژمان (به سامانه هم بسنده نشده)
اپیگلوت: برچاکنای
...
همه‌ی کتاب‌های پزشکی، مرجع و به زبان انگلیسی هستند. کسی که در دانشگاه میخواد اینا رو انگلیسی بخونه، بعد از هر جمله باید یک دقیقه هم فکر کنه که این سیتوپلاسم که اینجا نوشته، همون دشتینه بود که خوندیم یا زیمایه!
من یه بار به یه ترجمه از کتاب معماری هنسی-پترسون نگا کردم هیچی متوجه نشدم. کلماتی مثل هازارد و پایپلاین و ... رو فارسی‌سازی کرده بود. کجای دنیا اصطلاحات و در واقع jargonهای یک تخصص و حرفه رو معادل‌سازی می‌کنند!
به شخصه خوشم نمیاد خودم یا شخص دیگه‌ای موقع گفتار و نوشتار از کلماتی استفاده کنه که معادل خوب دارند یا براشون ساخته شده (مثل پیامک به جای اس ام اس) اما دیگه هر جا سوراخی بود که آدم نباید کله‌ش رو بکنه توو. اخیراً اسم هر شهر و روستای ترکی رو هم فارسی‌سازی می‌کنند، اونم نه به کلمه‌ی هم معنی، به کلمه‌ای که فقط آهنگ کلمه‌ی اصلی رو داره ولی هیچ ربط معنایی نداره و باعث میشه کل وجه تسمیه و تاریخ اون مکان تحریف بشه.

نمیدونن با اینکارشون دارن بخشی از علم بچه هارو نابود میکنن!!! اصلا معادلای فارسیش برای ذهن هیچ آدم عاقلی قابل هضم نیست!!! یعنی آدمای که این معادلهای مثلا فارسی رو تدوین کردن عاقل بودن!! مطمئنم نه!! همه چی که معنی فارسی نداره! حالا کاش باشن آدمای پیگیر!!! و این قضیه عوض بشه!! بچه های مردم گناه دارن که چی آخه!!!

[samaneh@90]

(۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۲۱ ب.ظ)Avril89 نوشته شده توسط:  

(27 مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۴ ب.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  نمونه‌ای کلمه‌های جدیدی که فرهنگستان زبان و ادب شوونیسم دستور فرموده در متون علمی جایگزین کلمات اصلی بشه:
باکتری: ترکیزه
سیتوپلاسم: دشتینه
آنزیم: زیمایه
سیستم: راژمان (به سامانه هم بسنده نشده)
اپیگلوت: برچاکنای
...
همه‌ی کتاب‌های پزشکی، مرجع و به زبان انگلیسی هستند. کسی که در دانشگاه میخواد اینا رو انگلیسی بخونه، بعد از هر جمله باید یک دقیقه هم فکر کنه که این سیتوپلاسم که اینجا نوشته، همون دشتینه بود که خوندیم یا زیمایه!
من یه بار به یه ترجمه از کتاب معماری هنسی-پترسون نگا کردم هیچی متوجه نشدم. کلماتی مثل هازارد و پایپلاین و ... رو فارسی‌سازی کرده بود. کجای دنیا اصطلاحات و در واقع jargonهای یک تخصص و حرفه رو معادل‌سازی می‌کنند!
به شخصه خوشم نمیاد خودم یا شخص دیگه‌ای موقع گفتار و نوشتار از کلماتی استفاده کنه که معادل خوب دارند یا براشون ساخته شده (مثل پیامک به جای اس ام اس) اما دیگه هر جا سوراخی بود که آدم نباید کله‌ش رو بکنه توو. اخیراً اسم هر شهر و روستای ترکی رو هم فارسی‌سازی می‌کنند، اونم نه به کلمه‌ی هم معنی، به کلمه‌ای که فقط آهنگ کلمه‌ی اصلی رو داره ولی هیچ ربط معنایی نداره و باعث میشه کل وجه تسمیه و تاریخ اون مکان تحریف بشه.

نمیدونن با اینکارشون دارن بخشی از علم بچه هارو نابود میکنن!!! اصلا معادلای فارسیش برای ذهن هیچ آدم عاقلی قابل هضم نیست!!! یعنی آدمای که این معادلهای مثلا فارسی رو تدوین کردن عاقل بودن!! مطمئنم نه!! همه چی که معنی فارسی نداره! حالا کاش باشن آدمای پیگیر!!! و این قضیه عوض بشه!! بچه های مردم گناه دارن که چی آخه!!!

دقیقا منم همین مشکل رو سر پایان نامه ام داشتم. پایان نامه من واترمارکینگ بود استاد راهنما گیر داده بود بگو آّبنشان!!!!!!!! تا لحظه آخر سر این کلمه من مشکل داشتم استاد مشاورمم میگفت بگو ته نقش!! آخرش سر دفاع خودم گفتم واترمارک
یا کتاب امنیت شبکه فارسی خریده بودم اینقدر کلمه ها نا آشنا بود مجبور بودم کتاب مرجع بخونم بهتر میفهمیدم. واقعا این همه کلمه عربی رو استفاده میکنیم احوال پرسیامون عربی اسم بچه هامون عربیه این موقعها فرهنگستان زبان و ادب کجاست؟ حالا کافیه یه نوتلا فروش اسم مغازه اشو بزنه نوتلابار میان مجبورش میکنن عوضش کن بزن خانه شکلات!!!!!!!

[αɾια]

(۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۰۶ ق.ظ)m.h.124 نوشته شده توسط:  

(28 مرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۰۰ ق.ظ)Pure Liveliness نوشته شده توسط:  

(27 مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۵۶ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط:  خب طبیعیه!!!!!! ممتحنهای رانندگی از قصد استرس میدن بهتون . یه راننده باید توانایی اینو داشته باشه تحت هر استرس و ناراحتی که داره بتونه خوب رانندگی کنه

دفعه ی اولی که محکم از حقم دفاع کردم برای امتحان آیین نامه بود. شک نداشتم ۲۹/۳۰ میشم. اما چون تیک زده بودم و گزینه ها رو پر نکرده بودم سرهنگه صحیح نکرد و بهم گفت فلان شدی و رد شدی. گفتم که من دیدم شما صحیح نکردید. گفت خودم میدونم و دخالت نکن و اینا. بی ادبانه صحبت کرد انگار من سرباز زیردستشم. منم محکم گفتم که واستون متاسفم و این صوبتا :| و درو محکم کوبیدم پشت سرم. سر سرهنگ مملکت داد زدم ولی پشیمون نیستم. قبولم نکرد ولی دفعه ی بعدش قبول شدم.

من امتحان عملی را دوبار رد شدم. بار سوم هم می خواست ردم کنه. وقتی گفت ردی نا خودآگاه از ناراحتی گریه ام گرفت(بیشتر به خاطر اینکه جواب مامانمو چی بدم.آخه همش می گفت دختر همسایه همون اول قبول شد ولی تو دو بار رد شدی تو این فکر بودم که چجوری به مامانم بگم بار سومم رد شدم که از ناراحتی گریه ام گرفت) .ممتحن هم وقتی دید گریه ام گرفت قبولم کرد.

سپــاس از دلداری و هم دردیتــون

[SepidehP]

(۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۰۹ ب.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط:  ز ره هوس به تو کی رسم نفسی ز خود نرمیده من
همه حیرتم به کجا روم به رهت سری نکشیده من (!)
چه بلا ستمکش غیرتم چه قدر نشانهٔ حسرتم
که شهید خنجرناز تو شده عالمی و تپیده من
من بیدل و غم غفلتی که زچشم پر ز فسون تو
همه جا زجلوهٔ من پر است و به هیچ جا نرسیده من . . .

«بیدل دهلوی»

عاااالی بود

---

(۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۳۲ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط:  دقیقا منم همین مشکل رو سر پایان نامه ام داشتم. پایان نامه من واترمارکینگ بود استاد راهنما گیر داده بود بگو آّبنشان!!!!!!!! تا لحظه آخر سر این کلمه من مشکل داشتم استاد مشاورمم میگفت بگو ته نقش!! آخرش سر دفاع خودم گفتم واترمارک
یا کتاب امنیت شبکه فارسی خریده بودم اینقدر کلمه ها نا آشنا بود مجبور بودم کتاب مرجع بخونم بهتر میفهمیدم. واقعا این همه کلمه عربی رو استفاده میکنیم احوال پرسیامون عربی اسم بچه هامون عربیه این موقعها فرهنگستان زبان و ادب کجاست؟ حالا کافیه یه نوتلا فروش اسم مغازه اشو بزنه نوتلابار میان مجبورش میکنن عوضش کن بزن خانه شکلات!!!!!!!

خیلی خندیدم..خیلی باحال بود..آبنشان!!!!!!

اتفاقا یه نوتلابار هست تو خیابون ستارخان.. دقیقا همه جاش نوشته نوتلابار بدون هیچ کلمه اضافی یا پس و پیش!

[barca]

حیف کیمیا علی زاده باخت!

[ezra]

(۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۸ ب.ظ)barca نوشته شده توسط:  حیف کیمیا علی زاده باخت!

من خودم از پارسال که جیدی جونز رو برده بود فکر می کردم طلا بگیره !
اما در کل خوب بازی کرد , برخلاف تمامی بانوان ایرانی تا آخرین لحظه جسورانه جنگید . و همین کافیه
حریفشم خوش تکنیک بود خدایی

من که ۴ صبح بیدار میشم
چون تقریباً مطمئنم که اولین مدال بانوان ایران در تاریخ المپیک فردا مقارن با طلوع آفتاب به دست میاد

---

فینال فردای حسن یزدانی با جردن بارووز دیدن داره
تقاضمندم از کسانی که به ورزش علاقه ندارن این یکی مسابقه رو لااقل از دست ندن !
هرچند که فکر کنم فینال رو ببازه , اما بازم می ارزه
فوق العاده خوش تکنیکه این پسر

[samaneh@90]

(۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۵۷ ب.ظ)SepidehP نوشته شده توسط:  

(28 مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۰۹ ب.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط:  ز ره هوس به تو کی رسم نفسی ز خود نرمیده من
همه حیرتم به کجا روم به رهت سری نکشیده من (!)
چه بلا ستمکش غیرتم چه قدر نشانهٔ حسرتم
که شهید خنجرناز تو شده عالمی و تپیده من
من بیدل و غم غفلتی که زچشم پر ز فسون تو
همه جا زجلوهٔ من پر است و به هیچ جا نرسیده من . . .

«بیدل دهلوی»

عاااالی بود

---

(۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۳۲ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط:  دقیقا منم همین مشکل رو سر پایان نامه ام داشتم. پایان نامه من واترمارکینگ بود استاد راهنما گیر داده بود بگو آّبنشان!!!!!!!! تا لحظه آخر سر این کلمه من مشکل داشتم استاد مشاورمم میگفت بگو ته نقش!! آخرش سر دفاع خودم گفتم واترمارک
یا کتاب امنیت شبکه فارسی خریده بودم اینقدر کلمه ها نا آشنا بود مجبور بودم کتاب مرجع بخونم بهتر میفهمیدم. واقعا این همه کلمه عربی رو استفاده میکنیم احوال پرسیامون عربی اسم بچه هامون عربیه این موقعها فرهنگستان زبان و ادب کجاست؟ حالا کافیه یه نوتلا فروش اسم مغازه اشو بزنه نوتلابار میان مجبورش میکنن عوضش کن بزن خانه شکلات!!!!!!!

خیلی خندیدم..خیلی باحال بود..آبنشان!!!!!!

اتفاقا یه نوتلابار هست تو خیابون ستارخان.. دقیقا همه جاش نوشته نوتلابار بدون هیچ کلمه اضافی یا پس و پیش!

هفت حوضم اول نوشته بود نوتلابار بعد مجبورشون کردن بنویسن خانه شکلات!!!!
حالا فکرشو کنین تو کل دانشگله من رو برد زده بودم که دفاع با موضوع آبنشانی دارم