(۱۴ مهر ۱۳۸۹ ۰۱:۳۵ ق.ظ)luna نوشته شده توسط: برای من به شخصه اگه کنکو نداشته باش رای آزمایشی نبود هنوز(از سال پیش تا حالا) خیلی از درسا رو نخونده بودم. چون نا خود آگاه به زمان کنکورها که می رسیدم بیشتر درس می خوندم! و بر اساس برنامه ریزی اونا پیش میرفتم و چون رتبم تو کنکورا خیلی تو روحیم تاثیر می ذاشت سعی می کردم هر طور که شده برنامشو بخونم!
اگه این موضوع روزا اتفاق می افته سعی کن خودتو به درس خوندن شب عادت بدی! سکوت شبا برای درس خوندن محشره! به جاش موقع هایی که خونتون شلوعه بخواب یا استراحت کن!
من هم دقیقا همین نظر رو دارم من بعضی اوقات ای جوری درس می خوندم اما هر چند آدم در روز خیلی بازدهی بیشتری داره اما شاید در شرایط شما بهترین روش مطالعه در بازه رمانی ۱۲ شب تا ۱۲ ظهر روز بعد باشه .یه روش دیگه هم اینه که ننوستی شما میزبان اصلی هستی یا مادرت یعنی باید حتما حضور داشته باشی ؟
اگه می تونی یه محدوده برای خودت درست کن یعنی اگه خونه مادرت هستی برو توی اتاقی که مخصوص خودت هست ودر رو فقل کن کاری هم به رفت وآمدها نداشته باش با خانواده خودت هم صحبت کن البته امید وارم درکت کنن . اولش همه مخصوصا مهمانها چون در فاز تو نیستن ناراحت میشن ومی گن یعنی ۵ دقیقه هم نمی تونه بیاد بشینه اما کم کمک عادت می کنن به ندیدنت .
اگه هم میزبان اصلی خودت هستی یعنی شما خانوم خونه هستی که باید برای این چند وقت سیاست داشته باشی و رفتت رو کم کنی که آمدها هم کم شه من خودم این کار رو کردم و نتیجه داده
و گفتم که اگه نمی یام برا درسمه دیگه کمتر مهمان دارم .می دونید همیشه برام سواله که بعضیها چقد رفت و آمد دارن کمش خوبه یه هفته ای ۱۰ روزی .وقتی میرم تو جمعهای اینطوری میبینم به جز
وقت گذرونی هیچی نیس به جزخرج الکی به جز خاله زنکی یه مشت غیبت نه بحث به روزی نه بحث
علمی آخرش هم یا سر چشم وهم چشمی زنا یا دعوای بچهها یه دلخوری میشه . تازه یه ساعت می ری مهمونی باید ۵ روز به حرفها فکر کنی که این حرفو فلانی به چه منظوری زده خوب تو این وقت من جقد مطالعه می کنم یا چقد تست می زنم ؟
به نظر من بهترین راه فرار از این مهمونی های الکی اینه که خودت محدودش کنی خودت کم بری که کم بیان .همین البته من به نظرم برای تفریح کمش خوبه چون کم کم آدم مردم گریز میشه اما زیادش مخصوصا تو غشر ما زنها یعنی عمر به بطالت گذروندن حداقلش مردها غیبت و یا چشم وهم چشمی کمتر دارن .
یه روش دیگه هم اینه که بری کتابخونه اما ببین توی خونه فاز درس خوندنت چطوریه تو کتابخونه همین کارو بکن مثلا من یه موقعی میرفتم کتابخونه یه دوستی داشتم شرایط منزلشون مث شما بود اما
این بنده خدا عادت نداشت رو میز درس بخونه یه زیر انداز کوچک اورده بود پهن میکرد یه گوشه از سالن و درسش رو می خوند.
امروز یه مطلبی خوندم در مورد نفر اول کنکور تجربی ۸۸ می گفتش که از یکی از شهر های کوچیک
کرمانشاه بوده ۱۰ تا بچه بودن چدرش هم کارگره توی یه انباری ۲ در ۳ درس می خونده نفر اول تجربی وزبان شده نفر ۴۴ هنر .وقتی نتایج اومده ختی سازمان سنجش قبل از اعلام نتایج بهش زنگ زدن گفتن دوباره امتحان بده چون بهش شک کرده بودن که یه چشره چطوری از یه شهری به ای نک.چیکی
می تونه نفر اول تجربی وزبان بشه شک کرده بودن که تقلب کرده اما طرف باز هم امتحانشرو خوب داده
پس همه چی شدنیه سخته اما خیر ممکن نیس دوست من نا امید نباش هر وقت به خاطر شرایطط نا امید شدی یاد این پسره بیافت راحت می شی وانرژی می گیری.