انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[saeidkhan]

سلام به همه

ایشالا که با انرژی درس بخونید

اما من میخام چندتا نکنه رو خدمت دوستای خوبم بگم . اول اینکه واقعا ارشد رو واسه چی میخاید ! که بیاید تهران؟؟؟ که برید یه دانشگاه خوب ؟؟؟ چون حوصلتون سر رفته ؟؟؟ چون برنامه دیگه ای ندارید ؟؟؟ ....
یا جی!!!
بعضی وقتا در مورد یه موضوع فکر میکنیم که اکه اون اتفاق واسمون بیافته چی میشه ! مثلا خیلی خوب میشه یا که فوق العاده میشه یا فکر میکنیم این همون ارمان شهری هس که فکر میکنیم . اما واقعا اگر کسی ندونه واسه چی یه کارو داره انجام میده بعدش حتی اگه بهشم برسه زیادخوشحال نمیشه . پس حواستون باشه اگر برنامه ندارید واسه ارشد حتی اگه قبول هم بشید ممکنه دپرس بشد !!!!

دوم اینکه ارشد اون پلی نیست که شاید فکرشو میکنیم . بیل گیتس دانشگاه هاروارد بوده اما ولش میکنه که بچسبه به کسب و کار و خب همه میدونن که چی شده ... الا ن کسب و کار خیلی مهم شده . همه استادا روش تاکید دارن . واقعا ارشد انقدر مهمه از همه زندگیمون بگذریم و بشینیم ارشد بخونیم و بعدشم هم سن ادم بالا میره هم از دغدغه های ادم کاسته میشه ..... به قول استیو جابز عزیزم ادم تا جوونه باید کارهای مهمی انجام بده ...
راههای زیادی هس واسه پولدار شدن هست که میشه رفت سراغ اونا . اگر میخوای در یه حوزه ای منخصص بشی حتما ارشد نیاز نداره بخدا . ارشد خوبه اما باید یه دلیل خوب واسش باشه ..
همزمان بامن که رفتم امیر کبیر چهارتا از دوستام شاغل شدن . که یکیشون الان داره ماهی دوو نیم میگیره .

به راهی که میخاین برید فکر کنید . البته روی صحبتم با دوستای عزیزی هست که میخان به هدفاشون برسن و هدفی واسه خودشون تعیین کردن . چون کسانی هستن که فقط میخان باشن

[itplus]

منم واقعاً یه زمانی ارشد در اومدن آرزوم بود و خوابش رو می دیدم. ولی الان که قبول شدم کاملاً دپرس شدم و فکر می کنم وقتم داره به بطالت میگذره و الان اگه بیرون بودم خیلی میتونستم تا کارم پیشرفت کنم. ولی الان دیگه راه برگشتی نیست و اومدم هم باید تا ته هر جوره بخونم و تازه سربازی ام بش اضافه کن و حالا و این تعهد آموزش رایگان که ۴ سال باید کار کنی دیگه من تا به خودم بیام میشه ۳۰ سالم و رسماً هیچ کاری نکردم. منم پیشنهادم اینه که اونایی که می خوان بیان ارشد واقعاً فکر کنن ببین ارزشش رو داره. مخصوصاً اون کسایی که الان جایی مشغولن یا یه تخصصی دارن و آیا می ارزه که اونو ول کنن و بیان یه مشت درس تئوری و ... پاس کنن یا نه.
به نظر من ارشد بیشتر مناسب اون آدمایی که به درس خوندن علاقه دارن و هدفشون اعتلای علم و مقاله و اختراع و اینجور چیزاست. وگرنه کسی که واسه پول در آوردن یا بهبود کارش می خواد این کار رو کنه واقعاً راهو اشتباه اومده.

[RASPINA]

دقیقا من مهر پارسال که میخواستم برای ارشد بخونم نشستم با خودم فکر کردم که چرا ارشد بخونم؟؟؟؟؟
که اول کار ،من باید کارم را تضمین کنم و ......

الان بعدیه سال به شدت پشیمونم چرا حداقل نشستم درست حسابی درس بخونم
هر روز که میگذزه بیشتر دلم میخواد درس بخونم و مخصوصا یکی از دانشگاههای تهران را بیارم

میدونم تضمینی نیست بین رفتن به ارشد و یافتن شغل بهتر ولی همین که ارشد بخونیم شاید بتونیم به طور تخصصی وارد یه فیلد بشیم
یا همین کاری که الان دارم بتونم موفق تر بشم

یه بحث دیگه هم هست که قبلا برای من بی ارزش بود ولی الان هر روز مهمتر میشه اینه که میبینم دوستام همه ارشد گرفتن یا دارن ارشدمیخونن
خب بعد چند سال که همدیگه را میبینیم احساس میکنم یه جا زندگی ام را گم کردم و یه جورایی عقب افتادم
در موردحرف دوستمون هم موافقم که آدم باید بشینه ببینه چرا میخوای ارشد بخونی؟
ولی اگه کسی نخواست ارشد بخونه باید به جاش یه کار درست حسابی داشته باشه نه اینکه صرف فرار از درس خوندن ،دوسه سالی که برای ارشد می تونست وقت بذاره را به بطالت بگذرونه یا کارهای پایین انجام بده

[kilookiloo]

شرایط زندگی مجبورم میکنه ارشد بخونم! الان توی شهرستانی که درس میخونم شاید بشه گفت حتی ی شرکت هم به زور میشه پیدا کرد که کار تخصصی رشته کامپیوتر انجام بدن! برای کسایی که توی شهرستان هایی که پیشرفت آنچنانی نکردن زندگی میکنن این که دانشگاه های تهران رو بیارن ی پله! پلی که میتونن از روش برن سمت درس خوندن و کارهای آکادمیک و ... و یا پلی که بتونن وارد تهران بشن و کسب و کار خودشونو ادامه بدن! من خودم علاقه ی شدیدی به رشتم دارم, اگه شرایطش برام فراهم بود حتما حتی اگه شده بدون حقوق ساعت های بیکاریمو توی ی شرکت میگزروندم!
من خودم به شخصه توی دوره لیسانس هیچ اهمیتی برای درس خوندن قایل نبودم! کار عملی رو ترجیخ دادم ولی همونطور که گفتم برای ارشد میخونم چون فکر میکنم این راه خوبیه برای اینکه بتونم کار مورد علاقه ام رو به طور حرفه ای ادامه بدم

[Tirdad]

دانش آکادمیک

برعکس دید عمومی مردم و خیلی از کسانی که درسو ول کردن به کار چسبیدن، نمیشه دانش رو در سطح آکادمیک از محیط بدست آورد.
دانش آکادمیک طراحی سایت نیست
دانش آکادمیک طراحی سیستم عامل نیست

دانش آکادمیک، سامانه ی ردیابی موشک های بالستیکه
دانش آکادمیک، سامانه مدل سازی پرتو ایکسه از ساختار یه بلور

برای اولی و دومی، مث نقل و نبات کتاب و آموزش ویدئویی ریخته تو نت. ولی برای دومی و سومی نه.

ساختن یه شبکه اجتماعی مث فیسبوک هنر نیست. قبلش بوده (گوگل اورکات) که حتی امکاناتشون هم در همین حد بود. اما فیسبوک یهویی معروف شد. مث کلش آو کلنز، مث خیلی چیزای دیگه که یهویی معروف میشن.

بیل گیتس، بسیار هوشمنده و شاید بین شرکتای این شکل، آکادمیک ترینشون باشه. مایکروسافت نماد برنامه نویسیه، اما گوگل و اپل نیستن. با اینکه هر کدوم پلتفرمی دارن برای خودشون. اما باز هم فرد تجاری با فرد آکادمیک فرق میکنه.

من رشتم فیزیکه. و دارم ارشد مهندسی کامپ میخونم که برم پترن ریکاگنیشن یاد بگیرم. با اینکه کتاباشم دارم، ولی همه چیز کتاب نیست. محیط هم هست. فرق دانشگاه خارجی و دانشگاه شهرک شمبل خان، بخاطر کتاباشون نیست. بخاطر محیطشونه. محیط، منظورم حوض و باغچه و اینا نیست. یعنی هم تیمی. یعنی چند هم تیمی داشته باشی که گیک باشن، محقق باشن و از این دست. و پیدا کردن این هم تیمی ها برای آدمای غیر آکادمیک سخته (هرچند ممکنه).

[neghab01]

من فقط و فقط از سر علاقه میخونم.

تنها کاری که بهم لذت میده همینه.یه کارایی هست که باید دوره لیسانس میکردم و نکرد.الان دارم اونا رو جبران میکنم.به شکل یه محک،یه جور حساب کتاب با خودم

صادقانه بگم.جور خرج ما رو پدرمون میکشه.
دوس دارن برم سر کار ، دوس دارن زندگی کنم و غیره.(اما با این که درس بخونم و ادامه تحصیل هم بدم مشکلی ندارن)
=====
از همه ی اینها مهمتر اینه که من از کارم"لذت" میبرم.
پارسال یادمه وقتی از خواب بیدار میشدم برای درس خوندن،با یه حس خیلی بد بود.شبیه کسی که مجبورش کرده باشن و به خاطر اینکه از قافله عقب نمونه و وجدان خودش رو آسوده کنه و مثلا با خودش بگه: بله منم تلاشم رو کردم.شد یا نشد.
یه جای کار مدت ها(خیلی خیلی باور نکردنیه،۷ سال تمام) توی زندگی من میلنگید.
به هر دری زدم تا اینکه حدود ۵۵ روز پیش یا کمی بیشتر از اون توی صحبت یکی و توی هزار ها کتابی که خونده بودم اونو پیدا کردم.
وقتی لذت حقیقی کاری رو که میکنم میچشم، راستش پول برام معنی نداره،همین الان به همه بگم.نه به عنوان ملزم دونستن کسی به این کار،اما اگر از درس خوندن هدفتون پول هست ولش کنید درس رو.
چند تا رفیق دکتر دارم،خداشاهده هیچی کم ندارن،دکتر هستن دیگه،پزشک دارو ساز و دندان پزشک و غیره.همه چیز دارن اما به پوچی رسیدن.
این موقع هست که باید با خودمون فکر کنیم زندگی ای که داریم باید باهاش چیکار کنیم که از یه سنی به بعد اگر حس پشیمونی کردیم، کوچکترین روزنه ای رو برای بازگشت ، باز گذاشته باشیم.
زندگی ماهیتش بر رنج استواره، مذهبی ها توی قرآن و نهج البلاغه اینو بخونن، شاعر ها توی آثار گوته، فیلسوف ها توی آثار شوپنهاور و کانت و ریاضیدان ها و علاقه مندان به کامپیوتر توی زندگی نامه تورینگ!!!! و و و .

پول بخشی از زندگی هست و قطعا لازمه.اما نه وقتی که ما تمام هدف رو روی اون استوار کرده باشیم.انسان باید از بودنش لذت ببره.این تنها راه سعادت هست،بهتون قول میدم.(یه رمان حدود یک سال پیش خوندم به اسم سینوحه،بیشتر زندگی نامه هست تا رمان،طرف دکتره میره از زندگیش لذت میبره به واسطه چیزی که در خودش داره،یعنی هر جا و هر لحظه بخواد میتونه پول هم داشته باشه،چون چند نفر رو درمان میکنه و بهش پول میدن).
ارزش بودن فراتر از اینه که بخوایم زندگی خودمون رو در عرصه ی رقابتی برای عقب نموندن از قافله،کم نیاوردن،بستن دهن دیگران ،بدست آوردن پول و هزاران مورد از این دست، تلفش کنیم.
زندگی فقط و فقط اگر عرصه ی رقابت با خودمون باشه ارزش اینو داره که روش سرمایه گذاری کنیم در این مورد هم به دانشمند علم فیزیک: "تسلا" فکر کنید و اگه وقت کردید زندگی نامه ش رو بخونید.راستی توی فقر کامل هم مرد!!!اما قول میدم لذت هایی که چشید حتی در تصور ما نمیاد!
====
ببخشید پر حرفی کردم.دلم پر بود.از هر صد نفر یک نفر رو دیدم که به چیزایی که من فکر میکنم،فکر میکنه و ازشون لذت میبره.
خواهش میکنمم اگر نظر دادید اول خوب بخونید چی نوشتم بعد نظر بدید.

[Itstudent87]

(۰۹ مهر ۱۳۹۴ ۱۲:۲۵ ب.ظ)neghab01 نوشته شده توسط:  من فقط و فقط از سر علاقه میخونم....

عالی بود
راه زندگیم رو مشخص کردی

[asgh]

(۰۹ مهر ۱۳۹۴ ۱۲:۲۴ ب.ظ)Tirdad نوشته شده توسط:  دانش آکادمیک

برعکس دید عمومی مردم و خیلی از کسانی که درسو ول کردن به کار چسبیدن، نمیشه دانش رو در سطح آکادمیک از محیط بدست آورد.
دانش آکادمیک طراحی سایت نیست
دانش آکادمیک طراحی سیستم عامل نیست

دانش آکادمیک، سامانه ی ردیابی موشک های بالستیکه
دانش آکادمیک، سامانه مدل سازی پرتو ایکسه از ساختار یه بلور

برای اولی و دومی، مث نقل و نبات کتاب و آموزش ویدئویی ریخته تو نت. ولی برای دومی و سومی نه.

ساختن یه شبکه اجتماعی مث فیسبوک هنر نیست. قبلش بوده (گوگل اورکات) که حتی امکاناتشون هم در همین حد بود. اما فیسبوک یهویی معروف شد. مث کلش آو کلنز، مث خیلی چیزای دیگه که یهویی معروف میشن.

بیل گیتس، بسیار هوشمنده و شاید بین شرکتای این شکل، آکادمیک ترینشون باشه. مایکروسافت نماد برنامه نویسیه، اما گوگل و اپل نیستن. با اینکه هر کدوم پلتفرمی دارن برای خودشون. اما باز هم فرد تجاری با فرد آکادمیک فرق میکنه.

من رشتم فیزیکه. و دارم ارشد مهندسی کامپ میخونم که برم پترن ریکاگنیشن یاد بگیرم. با اینکه کتاباشم دارم، ولی همه چیز کتاب نیست. محیط هم هست. فرق دانشگاه خارجی و دانشگاه شهرک شمبل خان، بخاطر کتاباشون نیست. بخاطر محیطشونه. محیط، منظورم حوض و باغچه و اینا نیست. یعنی هم تیمی. یعنی چند هم تیمی داشته باشی که گیک باشن، محقق باشن و از این دست. و پیدا کردن این هم تیمی ها برای آدمای غیر آکادمیک سخته (هرچند ممکنه).

همه اونچیزایی که تو نت هستند یا کلی کتاب براشون نوشته شده تا همین چند وقت پیش دانش آکادمیک بوده اند که عادی شده اند.
اونهایی هم که شما میگی دانش آکادمیک بعضیشون نظامی هست که مراکز نظامی دنبالشون هستند و ممکنه تو دانشگاه انجام بشه ولی محرمانه است و تو نت نمیاد.
بقیه شون هم ظرف چند سال دیگه عادی میشن و طالبین شون میتونن تو نت مطالب کاربردی شون را یاد بگیرند.
دانش آکادمیک معمولا" جدا از زندگی بشر نیست. بخصوص در مهندسی.
ممکنه یه فیلسوف بشی و فلسفه را کامل بدونی و در موضووعات فلسفی تحقیق کنی و کاری به زندگی عادی نداشته باشی.
ولی دانش آکادمیک مهندسی اگه جنبه کاربردی نداشته باشه کم کم حمایت مالی شرکتهای بزرگ را از دست میده.
پروژه های بزرگ دانشگاهی خیلیاشون تو دنیا از بیرون به دانشگاه سفارش داده میشه.

حتی علوم محض مثل ریاضی هم زمینه های کاربردی فراوان در مهندسی پیدا کرده اند.
محیط هم آنقدر که شما فکر میکنی مهم نیست. اگه چند ماه تو یک دانشگاه معتبر خارجی باشی می بینی صدها نفر اونجا دانشجو ی یه رشته ای هستند شاید هزاران نفر هم از اونجا در اون رشتنه فارغ التحصیل شده اند ولی اتفاق مهم و عجیبی براشون رخ نداده.
بعضی مسائل درونی است.
اونی که شما میگی عمومی نیست . خاصه .
یعنی طرف اینکاره است. یعنی انگیزه اش ته یه موضوعی را درآوردنه. کتاب پیدا میکنه راجع به موضوع تا ته اش را درنیاره ول نمیکنه.
یه همچین آدمی +یه محیط رشد خوب +یه کم استعداد ---------> نتیجه میده و علم آکادمیک را پیش می بره و کاربردهاش را پیدا میکنه.

نمیخوام نا امیدت کنم ولی اول یه نگاه بنداز ببین واسه چی رفتی فیزیک . حالا واسه چی میخوای بیای کامپیوتر . نکنه فردا بخوای بری یه رشته دیگه.
عمر کوتاهه.
فرصت تجربه های متعدد درش نیست.

ادامه تحصیل برای همه خوب نیست. تو مملکت ما نود درصد کسایی که درس میخونن واسه اینه که گزینه دیگیر یا بهتری ندارند.
الآن کم کم دانشگاهها دارند تو بعضی رشته ها ارشد بدون کنکور میگیرن.
این تا چند سال دیگه به کامپیوتر هم راه پیدا میکنه.
باور داشته باشیم که درس خوندن از خیلی کارهای دیگه تو مملکت ما و حتی تو دنیا ساده تره. اینکه از چیزایی که خوندی بتونی پول خوب در بیاری در همه جای دنیا سخت ترین کاره و استعداد خیلی بیشتری میخواد.

نظرات داده شده شخصی است و بر اثر تجربه سالهای تحصیل و اقامت در خارج کشور بدست آمده است.

پ.ن: پول در آوردن از یه دانش منظور تجاری کردنش هست . یعنی شما یه دانش خیلی سطح بالای را کاربردی کنی . که این جنبه مهمه کارهای آکادمیک هستش.
منظورم از پول در آوردن خوب این نیس که کسی وزیر علوم بشه یا رئیس فلان اداره دولتی . چون این مدرکش فقط برای توجیه پستش هست.
یا میلیونها تومان از بودجه بگیره واسه یه پروژه ای ته اش چیز بدرد بخوری ازش در نیاد. همه پول را با همدیگه بخورند. یا یه کمی اش را میدن به ۴ تا دانشجوی ارشد و دکترا اونها هم در حد دفاعیه یه چیزی بسازند و برن.
متاسفانه الآن خیلیا کار آکادمیک میکنن.
یعنی بیست ساله دارند چهار تا درس را هر ترم میدن. تو صدها مقاله هم که دانشجوهاشون انجام داده اند اسمشون هست . حقوق دانشگاه را هم میگیرن. اینم کار آکادمیکه.

[قاصدک۲۳]

به قول یه ضرب المثل چینی
اگر یک ساعت لذت می خواهی برو بخواب
اگر یکروز لذت میخواهی برو پیکنیک
اگه یک هفته لذت می خواهی برو تعطیلات
اگر یک ماه لذت میخواهی ازدواج کن
اگر یک سال لذت میخواهی ارث پدریت را خرج کن
اما اگر یک عمر لذت میخواهی کاری را انجام بده که به آن علاقه داری

[LEA3C]

(۰۹ مهر ۱۳۹۴ ۰۱:۵۵ ق.ظ)saeidkhan نوشته شده توسط:  سلام به همه

ایشالا که با انرژی درس بخونید

اما من میخام چندتا نکنه رو خدمت دوستای خوبم بگم . اول اینکه واقعا ارشد رو واسه چی میخاید ! که بیاید تهران؟؟؟ که برید یه دانشگاه خوب ؟؟؟ چون حوصلتون سر رفته ؟؟؟ چون برنامه دیگه ای ندارید ؟؟؟ ....
یا جی!!!
بعضی وقتا در مورد یه موضوع فکر میکنیم که اکه اون اتفاق واسمون بیافته چی میشه ! مثلا خیلی خوب میشه یا که فوق العاده میشه یا فکر میکنیم این همون ارمان شهری هس که فکر میکنیم . اما واقعا اگر کسی ندونه واسه چی یه کارو داره انجام میده بعدش حتی اگه بهشم برسه زیادخوشحال نمیشه . پس حواستون باشه اگر برنامه ندارید واسه ارشد حتی اگه قبول هم بشید ممکنه دپرس بشد !!!!

دوم اینکه ارشد اون پلی نیست که شاید فکرشو میکنیم . بیل گیتس دانشگاه هاروارد بوده اما ولش میکنه که بچسبه به کسب و کار و خب همه میدونن که چی شده ... الا ن کسب و کار خیلی مهم شده . همه استادا روش تاکید دارن . واقعا ارشد انقدر مهمه از همه زندگیمون بگذریم و بشینیم ارشد بخونیم و بعدشم هم سن ادم بالا میره هم از دغدغه های ادم کاسته میشه ..... به قول استیو جابز عزیزم ادم تا جوونه باید کارهای مهمی انجام بده ...
راههای زیادی هس واسه پولدار شدن هست که میشه رفت سراغ اونا . اگر میخوای در یه حوزه ای منخصص بشی حتما ارشد نیاز نداره بخدا . ارشد خوبه اما باید یه دلیل خوب واسش باشه ..
همزمان بامن که رفتم امیر کبیر چهارتا از دوستام شاغل شدن . که یکیشون الان داره ماهی دوو نیم میگیره .

به راهی که میخاین برید فکر کنید . البته روی صحبتم با دوستای عزیزی هست که میخان به هدفاشون برسن و هدفی واسه خودشون تعیین کردن . چون کسانی هستن که فقط میخان باشن

شما الان از اینکه خوندید و دانشگاه امیرکبیر قبول شدین پشیمون هستید؟

[saeidkhan]

بله لذت از انجام کاری که دوس داره ادم مهمه
و امیدوارم همه دنبال اون برن

یه بحثه دیگ که ب ذهنم رسید اینه که بعضی وقتا خوبه ک ادم از دیگران الگو بگیره . اما متاسفانه خیلی مواقع اشتباس و ما فقط دوس داریم که به جای اون باشیم . نه اینگه ازش الگو بگیریم و این خودش یه پوچی و سر درگمی میاره . پس باید مراقب بود که خودمون چی میخایم خودمون دوس داریم چطوری باشیم ...

میخایم ادم بزرگی باشیم یا نه . میخایم واسه بقیه مفید باشیم یا نه . میخایم ما هم مثه خیلی از بزرگان بزرگ باشیم یا نه .
ارشدم خوبه خیلی هم خوبه به قول دوستمون چندسال دیگ همه ارشد دارن . و ما ممگنه بگیم که چرا ما نداریم اما
ایا ارشد همه چیزه ایا استیو جابز ارشد داشت !!!

یه جا رفته بودم واسه مصاحبه یه کار شبکه ای بود طرف رشته اش فیزیک بود اما خدای سرور بود ...

پس مطمیننا کسی که یخواد بزرگ باشه در هر زمینه ای میتونه . به شرطی که بدونه چی میخاد

دوستان رو بخدا میسپارم

[Riemann]

(۰۹ مهر ۱۳۹۴ ۱۲:۲۵ ب.ظ)neghab01 نوشته شده توسط:  ====

خوشمان آمد ...

[irpersian20]

فعلا کارمند ها چسیبدن به جمع اوری مدرک
تا بزنن تنگ حقوق

[mohammad.ardeshiri]

(۰۹ مهر ۱۳۹۴ ۰۲:۰۹ ق.ظ)itplus نوشته شده توسط:  منم واقعاً یه زمانی ارشد در اومدن آرزوم بود و خوابش رو می دیدم. ولی الان که قبول شدم کاملاً دپرس شدم و فکر می کنم وقتم داره به بطالت میگذره و الان اگه بیرون بودم خیلی میتونستم تا کارم پیشرفت کنم. ولی الان دیگه راه برگشتی نیست و اومدم هم باید تا ته هر جوره بخونم و تازه سربازی ام بش اضافه کن و حالا و این تعهد آموزش رایگان که ۴ سال باید کار کنی دیگه من تا به خودم بیام میشه ۳۰ سالم و رسماً هیچ کاری نکردم. منم پیشنهادم اینه که اونایی که می خوان بیان ارشد واقعاً فکر کنن ببین ارزشش رو داره. مخصوصاً اون کسایی که الان جایی مشغولن یا یه تخصصی دارن و آیا می ارزه که اونو ول کنن و بیان یه مشت درس تئوری و ... پاس کنن یا نه.
به نظر من ارشد بیشتر مناسب اون آدمایی که به درس خوندن علاقه دارن و هدفشون اعتلای علم و مقاله و اختراع و اینجور چیزاست. وگرنه کسی که واسه پول در آوردن یا بهبود کارش می خواد این کار رو کنه واقعاً راهو اشتباه اومده.

حرفای ایشون کاملا تایید میشه منم چنین حسی رو تجربه کردم

[neghab01]

(۱۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۷:۳۸ ب.ظ)mohammad.ardeshiri نوشته شده توسط:  

(09 مهر ۱۳۹۴ ۰۲:۰۹ ق.ظ)itplus نوشته شده توسط:  منم واقعاً یه زمانی ارشد در اومدن آرزوم بود و خوابش رو می دیدم. ولی الان که قبول شدم کاملاً دپرس شدم و فکر می کنم وقتم داره به بطالت میگذره و الان اگه بیرون بودم خیلی میتونستم تا کارم پیشرفت کنم. ولی الان دیگه راه برگشتی نیست و اومدم هم باید تا ته هر جوره بخونم و تازه سربازی ام بش اضافه کن و حالا و این تعهد آموزش رایگان که ۴ سال باید کار کنی دیگه من تا به خودم بیام میشه ۳۰ سالم و رسماً هیچ کاری نکردم. منم پیشنهادم اینه که اونایی که می خوان بیان ارشد واقعاً فکر کنن ببین ارزشش رو داره. مخصوصاً اون کسایی که الان جایی مشغولن یا یه تخصصی دارن و آیا می ارزه که اونو ول کنن و بیان یه مشت درس تئوری و ... پاس کنن یا نه.
به نظر من ارشد بیشتر مناسب اون آدمایی که به درس خوندن علاقه دارن و هدفشون اعتلای علم و مقاله و اختراع و اینجور چیزاست. وگرنه کسی که واسه پول در آوردن یا بهبود کارش می خواد این کار رو کنه واقعاً راهو اشتباه اومده.

حرفای ایشون کاملا تایید میشه منم چنین حسی رو تجربه کردم

========
آنچه در زندگی واقعی رنجه مان میکند
تصویرش برای ما خوشایند است.
*گوته*
اگر وقت شد شریح میدم کامل