زمان کنونی: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۳:۲۹ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۴۴۶۲۶
۲۷ فروردین ۱۳۹۷, ۱۱:۵۸ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
به نظر من بیشتر از این که کار کم باشه متخصص کمه!!!! چرا دانشگاهیا نمیخوان بفهمن دوره کارای اداری و پشت میز نشینی مثل آقا زاده ها سر اومده!
بالای ۲۰ تا از شرکت هایی که ۲ سال پیش رزومه دادم بارها تماس گرفتن و با حقوق نسبتا خوب درخواست همکاری داشتن! چرا تو این ۲ سال نتونستن کسی را پیدا کنن خیلی تعجب بر انگیزه! چون نه من علاءدین هستم و نه چراغ جادو دارم. بلکه تحصیل کرده های ما از عهده یک کار ساده مثل نصب یه نرم افزا یا آپدیتش حتی بر نمیان!! خیلی ناراحت کننده است Sad
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۴۶۲۷
۲۷ فروردین ۱۳۹۷, ۱۲:۳۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ فروردین ۱۳۹۷ ۱۱:۵۸ ق.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  به نظر من بیشتر از این که کار کم باشه متخصص کمه!!!! چرا دانشگاهیا نمیخوان بفهمن دوره کارای اداری و پشت میز نشینی مثل آقا زاده ها سر اومده!
بالای ۲۰ تا از شرکت هایی که ۲ سال پیش رزومه دادم بارها تماس گرفتن و با حقوق نسبتا خوب درخواست همکاری داشتن! چرا تو این ۲ سال نتونستن کسی را پیدا کنن خیلی تعجب بر انگیزه! چون نه من علاءدین هستم و نه چراغ جادو دارم. بلکه تحصیل کرده های ما از عهده یک کار ساده مثل نصب یه نرم افزا یا آپدیتش حتی بر نمیان!! خیلی ناراحت کننده است Sad
یکی از دلایل اصلی که برنامه نویسی رو گذاشتم کنار همین بود. شرکت های خصوصی تو منطقه ما حاضر نیستن پول تخصص آدم رو بدن. کار کثیف میخوان از آدم و پول کم هم میدن.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: big cloud
ارسال: #۴۴۶۲۸
۲۷ فروردین ۱۳۹۷, ۰۲:۰۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هر چی بیشتر میگذره، بیشتر عاشق منش و ادب و خوش اخلاقی شون میشم و بیشتر به این پی میبرم که چقدر استرسهام بی خود و الکیه.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: pioneer01 , Amir V , big cloud
ارسال: #۴۴۶۲۹
۲۷ فروردین ۱۳۹۷, ۰۲:۴۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ فروردین ۱۳۹۷ ۱۲:۳۱ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  یکی از دلایل اصلی که برنامه نویسی رو گذاشتم کنار همین بود. شرکت های خصوصی تو منطقه ما حاضر نیستن پول تخصص آدم رو بدن. کار کثیف میخوان از آدم و پول کم هم میدن.
از ماست که بر ماست. اگر همه یاد بگیریم که کار درست تحویل بدیم و فقط سرهم بندی نکنیم این وضعیت به وجود نمیاد. طراحی سایت و برنامه نویسی که کلا دیگه شده کپی پیست!!!یارو یه قالب خریده بعد تو رزومش نوشته طراحی سایت مشابه دیجی کالا! همونا یکم جمع میکنه میده به بقیه!!! نمی دونم این تقلید تا کی ادامه دارهHuh از محتوا تا کد و لوگو داره فقط کپی میشه این را هر روز سرکارم در قسمتی که مدیر فنی هستم میبینم و هر روز منجر به تذکر و نهایتا اخراج میشه!
شما از دور کاری و کارهای پروژه ای خوشتون میاد؟ این روش بهتر جواب میده Blush
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: kilookiloo
ارسال: #۴۴۶۳۰
۲۷ فروردین ۱۳۹۷, ۰۲:۵۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ فروردین ۱۳۹۷ ۰۲:۴۷ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  از ماست که بر ماست. اگر همه یاد بگیریم که کار درست تحویل بدیم و فقط سرهم بندی نکنیم این وضعیت به وجود نمیاد. طراحی سایت و برنامه نویسی که کلا دیگه شده کپی پیست!!!یارو یه قالب خریده بعد تو رزومش نوشته طراحی سایت مشابه دیجی کالا! همونا یکم جمع میکنه میده به بقیه!!! نمی دونم این تقلید تا کی ادامه دارهHuh از محتوا تا کد و لوگو داره فقط کپی میشه این را هر روز سرکارم در قسمتی که مدیر فنی هستم میبینم و هر روز منجر به تذکر و نهایتا اخراج میشه!
شما از دور کاری و کارهای پروژه ای خوشتون میاد؟ این روش بهتر جواب میده Blush
دیگه برنامه نویسی نمی کنم. پول کار برام مهمه که راه های ساده تر از برنامه نویسی هم هست.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA
ارسال: #۴۴۶۳۱
۲۷ فروردین ۱۳۹۷, ۰۵:۰۶ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ فروردین ۱۳۹۷ ۰۲:۵۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  دیگه برنامه نویسی نمی کنم. پول کار برام مهمه که راه های ساده تر از برنامه نویسی هم هست.
حرفتون بسیار منطقی و درستهBlushموفق باشین
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: blackhalo1989 , khayyam , RASPINA
ارسال: #۴۴۶۳۲
۲۷ فروردین ۱۳۹۷, ۰۵:۴۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
گوگل رو باز کنید
بنویسید
Do a barrel roll
کل صفحه گوگل براتون پشتک بارو میزنه Big Grin

آدم های کوچک و حقیر با عقده های بزرگ ترسناکند،
زیرا از صدمه زدن به دیگران...
هراسی ندارند!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: khayyam
ارسال: #۴۴۶۳۳
۲۷ فروردین ۱۳۹۷, ۰۷:۵۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
مثل ماست گزارش می کنه پیمان یوسفی.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: big cloud , diligent
ارسال: #۴۴۶۳۴
۲۷ فروردین ۱۳۹۷, ۰۸:۱۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ فروردین ۱۳۹۷ ۰۸:۱۷ ب.ظ، توسط RangiRangi.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
عقد داییم چنان سوتی خفنی دادم که تا ابد تو فیلم ها ثبت شد ... یعنی اگه دوربین خودمونو آتیش بزنم دو تا دوربین فامیل عروس رو که نمیتونم : ))
حواسم یه جا دیگه بود موقع قند ساییدن و عاقد که گفت آیا وکیلم؟ یهو همه جا سکوت شد و دخترخالم که گوشه تور رو گرفته بود یه نگاهی بهم انداخت فکر کردم از عروس اینو میپرسن و عروس هم منتظره یکی یه چیزی بگه
با صدای خیلی بلند و ذوق و شوق خاصی گفتم عروس رفته گل بچینه! یهو مجلس رفت رو هوا.. فامیل عروس گفتند اول نوبت دوماده بره گل بچینه : ))
خیلی خجالت کشیدم از داییم .. درسته خودم هم خندم گرفته بود و به زور خندمو نگه داشتم ولی همش میگم نکنه داییم حرص میخوره الان میگه عقدمو خراب کرد این دختر؟ نکنه از فامیل عروس خجالت کشید و ..؟
خدااااااا ... اعصابم از دست خودم خورده... اون همه وقتِ به جا بود واسه سوتی دادن.. دقیقا تو لحظه عقد چرا سوتی دادم؟ :/
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA
ارسال: #۴۴۶۳۵
۲۷ فروردین ۱۳۹۷, ۰۸:۱۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ فروردین ۱۳۹۷ ۰۸:۱۴ ب.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط:  عقد داییم چنان سوتی خفنی دادم که تا ابد تو فیلم ها ثبت شد ... یعنی اگه دوربین خودمونو آتیش بزنم دو تا دوربین فامیل عروس رو که نمیتونم : ))
حواسم یه جا دیگه بود موقع قند ساییدن و عاقد که گفت آیا وکیلم؟ یهو همه جا سکوت شد و دخترخالم که گوشه تور رو گرفته بود یه نگاهی بهم انداخت فکر کردم از عروس اینو میپرسن و عروس هم منتظره یکی یه چیزی بگه
با صدای خیلی بلند و ذوق و شوق خاصی گفتم عروس رفته گل بچینه! یهو مجلس رفت رو هوا.. فامیل عروس گفتند اول نوبت دوماده بره گل بچینه : ))
خیلی خجالت کشیدم از داییم .. درسته خودم هم خندم گرفته بود و به زور خندمو نگه داشتم ولی همش میگم نکنه داییم حرص میخوره الان میگه عقدمو خراب کرد این دختر؟ نکنه از فامیل عروس خجالت کشید و ..؟
خدااااااا ... اعصابم از دست خودم خورده... اون همه وقتِ به جا بود واسه سوتی دادن.. دقیقا تو لحظه عقد چرا سوتی دادم؟ :/
چه حساس! من اگه بودم خودم سوژه اش می کردم برای خنده خودم و بقیه.Big Grin


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: big cloud , RangiRangi , ele
ارسال: #۴۴۶۳۶
۲۷ فروردین ۱۳۹۷, ۰۸:۲۷ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ فروردین ۱۳۹۷ ۰۸:۲۸ ب.ظ، توسط RangiRangi.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ فروردین ۱۳۹۷ ۰۸:۱۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  چه حساس! من اگه بودم خودم سوژه اش می کردم برای خنده خودم و بقیه.[تصویر:  biggrin.gif]
خدا رو شکر اینو گفتید و یکم خیالم راحت شد... چون شما پسرها همدیگر رو خوب میشناسید : )))
داییم چیزی نگفت.. ما مثل خواهر برادریم بیشتر و اگه اشتباهی هم بکنم هیچ وقت به روم نمیاره .. من خودمو اذیت میکردم چند ساعت که شاید تو دلش از من دلخوره.

گفتنش ساده است .. من داییم رو تو عمرم به این اندازه مظلوم و کم حرف ندیده بودم و فشارش هم افتاده بود بنده خدا ... مطمئنم شما هم تو همچین روزی انقدر کم حرف میشید که همون بله رو به زور میگین چه برسه به سوژه کردن : )))
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۴۶۳۷
۲۷ فروردین ۱۳۹۷, ۰۸:۳۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ فروردین ۱۳۹۷ ۰۸:۲۷ ب.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط:  خدا رو شکر اینو گفتید و یکم خیالم راحت شد... چون شما پسرها همدیگر رو خوب میشناسید : )))
داییم چیزی نگفت.. ما مثل خواهر برادریم بیشتر و اگه اشتباهی هم بکنم هیچ وقت به روم نمیاره .. من خودمو اذیت میکردم چند ساعت که شاید تو دلش از من دلخوره.

گفتنش ساده است .. من داییم رو تو عمرم به این اندازه مظلوم و کم حرف ندیده بودم و فشارش هم افتاده بود بنده خدا ... مطمئنم شما هم تو همچین روزی انقدر کم حرف میشید که همون بله رو به زور میگین چه برسه به سوژه کردن : )))
من با خواهرم هم مثل خواهر و برادر نیستم چه برسه به کس دیگه!
من که در حالت عادی فشارم پایین هست. به علاوه شاید فکرش مشغول بوده که کم حرف میزده.

پ.ن: عصری داشتم فکر می کردم خدا یادش رفته برای من احساس خلق کنه. Big Grin


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۴۶۳۸
۲۷ فروردین ۱۳۹۷, ۰۸:۴۷ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ فروردین ۱۳۹۷ ۰۸:۱۴ ب.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط:  با صدای خیلی بلند و ذوق و شوق خاصی گفتم عروس رفته گل بچینه! یهو مجلس رفت رو هوا.. فامیل عروس گفتند اول نوبت دوماده بره گل بچینه : ))

سلام
همیشه که اول عروس میره گل بچینه؟!!!
توی شهر شما اول داماد میره گل بچینه؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RangiRangi
ارسال: #۴۴۶۳۹
۲۷ فروردین ۱۳۹۷, ۰۸:۴۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ فروردین ۱۳۹۷ ۰۸:۵۲ ب.ظ، توسط RangiRangi.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ فروردین ۱۳۹۷ ۰۸:۳۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  من با خواهرم هم مثل خواهر و برادر نیستم چه برسه به کس دیگه!
من که در حالت عادی فشارم پایین هست. به علاوه شاید فکرش مشغول بوده که کم حرف میزده.

پ.ن: عصری داشتم فکر می کردم خدا یادش رفته برای من احساس خلق کنه. [تصویر:  biggrin.gif]
ای بابا : ))
چرا؟
خیلی ها تو حسرت خواهر هستند

من و دایی هام آخه اختلاف سنیمون خیلی خیلی کمه.. برعکس بقیه نوه های فامیل...با هم بزرگ شدیم، با هم دعوا کردیم، با هم بازی کردیم، با هم دوچرخه سواری کردیم و...خاطرات مشترکمون از بچگی و نوجوونی و جوونی انقدر زیاده که خواه ناخواه خیلی نزدیکیم به هم و شبیه خواهرزاده و دایی نیستیم اصلا.

شاید
ولی واقعا لحظه سختیه.. سرنوشت دختر و پسر اون لحظه با یه بله عوض میشه و اگه کسی استرس نداشته باشه عجیبه.

جسارتا در مورد پ.ن هم موافقم Big GrinBig GrinBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mahyamk
ارسال: #۴۴۶۴۰
۲۷ فروردین ۱۳۹۷, ۰۸:۵۶ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ فروردین ۱۳۹۷ ۰۸:۴۹ ب.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط:  ای بابا : ))
چرا؟
خیلی ها تو حسرت خواهر هستند

من و دایی هام آخه اختلاف سنیمون خیلی خیلی کمه.. برعکس بقیه نوه های فامیل...با هم بزرگ شدیم، با هم دعوا کردیم، با هم بازی کردیم، با هم دوچرخه سواری کردیم و...خاطرات مشترکمون از بچگی و نوجوونی و جوونی انقدر زیاده که خواه ناخواه خیلی نزدیکیم به هم و شبیه خواهرزاده و دایی نیستیم اصلا.

شاید
ولی واقعا لحظه سختیه.. سرنوشت دختر و پسر اون لحظه با یه بله عوض میشه و اگه کسی استرس نداشته باشه عجیبه.

جسارتا در مورد پ.ن هم موافقم Big GrinBig GrinBig Grin
حقیقتا برادر خیلی بهتره. آپشن های بیشتری به آدم میره. مخصوصا برادری که چند سال بزرگتر باشه. آپشن هایی مثل:
- زودتر میره سر کار در نتیجه برای آدم چیزای باحال میگیره.
- موقع دعوا میتونه کمک کنه. مخصوصا اگه تو یه مدرسه باشه با آدم، خیلی حال میده.
- فعالیت های مشترک میشه انجام داد. مثل ورزش.

اون بله ای که میگن که حاصل اون لحظه نیست. کلی قبلش فکر و تحقیق و ... شده. اون فقط تیر خلاصه. Smile


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RangiRangi , RASPINA , ele


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۴۶۱ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۰,۱۷۱ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۶۹ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۸۵۴ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۲ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۳ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۲ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۳۳ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۴۷ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۶۱ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close