انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[ezra]

(۲۲ مهر ۱۳۹۶ ۱۱:۴۱ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  

(22 مهر ۱۳۹۶ ۱۱:۲۹ ب.ظ)ezra نوشته شده توسط:  حالا کی گفته اول باید دوست داشته باشی بعد ازدواج کنی ؟
نمیشه اول ازدواج کنی بعد دوست داشته باشی ؟

اون موقع بحث احتمالات میاد وسط! ممکنه به تدریج به دوست داشتن ختم بشه یا از اون طرف به تحمل کردن!
که من احتمال دوم رو بیشتر می‌دونم، بنابراین به این نتیجه می‌رسیم که در این مورد محافظه‌کاری جایز نیست و باید عاشق شد! حالا یکی ممکنه بگه ممکنه مشکلات داشته باشه، شکست عشقی داشته باشه و این حرفا که اتفاقا جناب سعدی در این مورد بیتی سروده که لازمه بهش اشاره کرد:

عشق صیدیست که تیرَت به خطا هم برود
لذتش کُنـــجِ دلت تا به ابد خواهد مانـد!

اون یکی مدلشم همچین deterministic نیست
چجوری میخوای ثابت کنی احتمال خطا رفتن تیر اولی از دومی بیشتره ؟

[The BesT]

(۲۲ مهر ۱۳۹۶ ۱۱:۵۱ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(22 مهر ۱۳۹۶ ۱۱:۴۱ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  اون موقع بحث احتمالات میاد وسط! ممکنه به تدریج به دوست داشتن ختم بشه یا از اون طرف به تحمل کردن!
که من احتمال دوم رو بیشتر می‌دونم، بنابراین به این نتیجه می‌رسیم که در این مورد محافظه‌کاری جایز نیست و باید عاشق شد! حالا یکی ممکنه بگه ممکنه مشکلات داشته باشه، شکست عشقی داشته باشه و این حرفا که اتفاقا جناب سعدی در این مورد بیتی سروده که لازمه بهش اشاره کرد:

عشق صیدیست که تیرَت به خطا هم برود
لذتش کُنـــجِ دلت تا به ابد خواهد مانـد!

اتفاقا تا جایی که خاطرمه مشاور ها میگن در یه ازدواج منطقی بعد از ازدواج علاقه هم به وجود میاد اما اگه منطقی نباشه همون عشق هم وقتی خورد به سختی ها نابود میشه.

حرفهای مشاورها زیاد گوش ندید. البته خوبه مفید هستن و لازمه ولی یکجور انگار فکر میکنن عشق و زندگی مثل کتاب هست و براساس قاعده و اصول باید پیش رفت. مثل رشته خودمون که با فرمول و پیاده سازی به نتایجی در مقاله میرسیم ولی اگر بخواهیم اون داده ها را سنتز کنیم یک چیز دیگه از آب در میاد..!

یاد این جمله افتادم یه مشاور دینی میگن : اگر که مساله ها عاشقانه حل شود.... اساس علم ریاضی به باد خواهد رفت

فقط کافیه در حد یک دقیقه در این جمله تامل کرد. خیلی زیبا هست.

[blackhalo1989]

(۲۳ مهر ۱۳۹۶ ۱۲:۰۱ ق.ظ)The BesT نوشته شده توسط:  حرفهای مشاورها زیاد گوش ندید. البته خوبه مفید هستن و لازمه ولی یکجور انگار فکر میکنن عشق و زندگی مثل کتاب هست و براساس قاعده و اصول باید پیش رفت. مثل رشته خودمون که با فرمول و پیاده سازی به نتایجی در مقاله میرسیم ولی اگر بخواهیم اون داده ها را سنتز کنیم یک چیز دیگه از آب در میاد..!

یاد این جمله افتادم یه مشاور دینی میگن : اگر که مساله ها عاشقانه حل شود.... اساس علم ریاضی به باد خواهد رفت

فقط کافیه در حد یک دقیقه در این جمله تامل کرد. خیلی زیبا هست.

قاعدتا مشاور خیلی بیشتر از من و شما مورد دیده و مرحله ای که شما دارید طی می کنید رو اون بعدش رو دیده اونم برای حالت های مختلف. اینجور نادیده گرفتن مشاورا به نظرم توجیه هست برای اینکه کاری آدم که دلش میخواد رو انجام بده.
اون چیزی که مشاور دینی گفته در مورد بعد از ازدواجه یا قبلش؟! معلومه که بعد از ازدواج قرار نیست مسائل با منطق حل بشه (الزاما)، بعدش قراره با گذشت حل بشه، اما قبلش اوضاع فرق داره. لحاظ کردن احساسات قبل از ازدواج یعنی نادیده گرفتن منطق، یعنی بسته شدن چشم و گوش، سن هم نمیشناسه.
شما که از مشاور دینی مثال میزنید، چه تضمینی هست که همون عشق قبل از ازدواج به گناه کشیده نشه؟

[Milestone]

(۲۲ مهر ۱۳۹۶ ۱۱:۵۱ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  اتفاقا تا جایی که خاطرمه مشاور ها میگن در یه ازدواج منطقی بعد از ازدواج علاقه هم به وجود میاد اما اگه منطقی نباشه همون عشق هم وقتی خورد به سختی ها نابود میشه.

منطق خیلی خوبه ولی قرار نیست همیشه درست‌تر از احساس و شهود باشه؛ خصوصا تو این حوزه؛
منطق با خودش محاسبات رو میاره و محاسبات لزوما میانه خوبی با مباحث علوم انسانی نداره، اگه علوم تجربی بود، صحبت از منطق، اثبات، مشاور، کتاب و... قابل توجیه بود.

(۲۲ مهر ۱۳۹۶ ۱۱:۵۴ ب.ظ)ezra نوشته شده توسط:  اون یکی مدلشم همچین deterministic نیست
چجوری میخوای ثابت کنی احتمال خطا رفتن تیر اولی از دومی بیشتره ؟

معلومه که نمی‌تونم اثباتش کنم!
فقط حس شخصی بود. به نظر من تو زندگی‌هایی که به امید عشق‌های بعد از ازدواج شروع می‌شه (عموما ازدواج‌های سنتی)، هرچند احتمال به وجود اومدن دوست داشتن در طول زمان هست، ولی به همون نسبت هم نیست و این موضوع مهم و خطرناکی هست که باید بهش توجه کرد. البته این به درجه احساس آدما بستگی داره و اینکه اهدافش از ازدواج چیه، آدمای احساسی که اولویت اولشون دوست داشتن هست نمی‌تونن چنین ریسک‌هایی رو انجام بدن؛ چون ممکنه هم خودشون رو بدبخت کنن و هم طرف مقابل رو!

[blackhalo1989]

(۲۳ مهر ۱۳۹۶ ۱۲:۱۶ ق.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  منطق خیلی خوبه ولی قرار نیست همیشه درست‌تر از احساس و شهود باشه؛ خصوصا تو این حوزه؛
منطق با خودش محاسبات رو میاره و محاسبات لزوما میانه خوبی با مباحث علوم انسانی نداره، اگه علوم تجربی بود، صحبت از منطق، اثبات، مشاور، کتاب و... قابل توجیه بود.

کی چنین چیزی رو گفته؟! مگه تو علوم انسانی از آمار استفاده نمیشه؟! اونجا بین داده ها همبستگی میگیرن که یه کار کاملا ریاضیاتی و محاسباتیه.
محاسبات بد نیست. محاسبات وقتی بده که توش افراط بشه.

[ezra]

اصلاً خود دوست داشتن چیه ؟
بیاید رو این بحث کنید

تعریف همیشگی من از دوست داشتن همیشه خیلی ساده بوده : باید چیزی برای دوست داشتن وجود داشته باشد که بتوان دوست داشت !

چیزهایی برای دوست داشتن طبیعتاً همشون معنوی هستن و لاغیر.
مثل : مهربونی, صداقت, شجاعت, وفاداری, تربیت غنی, معاشرت قوی و . ...

معتقدم برای بدست آوردن غیرمعنویات (بخوانید مادیات) نیازی به ازدواج نیست , از راه های دیگه هم میشه همشونو بدست آورد!!!

رسیدن به خصوصیات معنوی طرف هم به نظرم در بلندمدت بدست میاد و کشف کمیت و کیفیتشون قبل ازدواج تقریباً غیر ممکنه

این عشقای قبل از ازدواج بیشتر دوست داشتنِ گُل و گیسه !
چارتا عکس تو اینترنت میبینن یه شعر حافظم تنگش, جو میگیرشون میرن عاشق میشن !
اما عاشق چی میشن ؟
همون گل و گیس و چش و ابرو , دماغ و دهن یه گردو!

[blackhalo1989]

آدمی که احساسیه و اولویت اولش دوست داشتن، ممکنه به خاطر همین احساستی بودنش یه آدم اشتباهی رو انتخاب کنه (وقتی با عقل نسنجه) و یه ازدواج اشتباهی انجام بده. که بعدش همون احساساتش هم سرد میشه و اون فرد میمونه و یه ازدواج اشتباهی.
اتفاقا چنین آدمی بیشتر از بقیه نیاز داره که به عقل بها بده.

[MarkLand]

فرض کنید رفتین تو یه بازار ماشین فروشی بعد یه ماشین خاص چشمتون رو میگیره حالا نه بنز اس۶۰۰ یه چیزی که می بینی یه جورایی در حد توانایت هست بعد یه سری اتفاق می افته و نمی تونی بخریش به جاش میری یه مثلا پراید میگیری خوب دیگه باید دوستش داشته باشی چون محکوم به دوست داشتنش شدی و اش کشک خالت شده دیگه اینجاست که معجزه توجیه سازی مغز انسان به کار می افته و میگه شبدر چه کم از لاله قرمز دارد؟ شاید از زندگی هم لذت ببری ولی جرات فکر کردن به اون ماشینو نداری چون می ترسی غصه بخوری اما همیشه ته دلت میگی اگه اون بود چی میشد؟ این فرق دوست داشتن قبل و بعد ازدواجه! امیدوارم توجیه شده باشین

[diligent]

دوستان آخر شبه نمیخواین یه جمع بندی از صحبتاتون داشته باشین؟؟

[blackhalo1989]

(۲۳ مهر ۱۳۹۶ ۱۲:۲۸ ق.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  فرض کنید رفتین تو یه بازار ماشین فروشی بعد یه ماشین خاص چشمتون رو میگیره حالا نه بنز اس۶۰۰ یه چیزی که می بینی یه جورایی در حد توانایت هست بعد یه سری اتفاق می افته و نمی تونی بخریش به جاش میری یه مثلا پراید میگیری خوب دیگه باید دوستش داشته باشی چون محکوم به دوست داشتنش شدی و اش کشک خالت شده دیگه اینجاست که معجزه توجیه سازی مغز انسان به کار می افته و میگه شبدر چه کم از لاله قرمز دارد؟ شاید از زندگی هم لذت ببری ولی جرات فکر کردن به اون ماشینو نداری چون می ترسی غصه بخوری اما همیشه ته دلت میگی اگه اون بود چی میشد؟ این فرق دوست داشتن قبل و بعد ازدواجه! امیدوارم توجیه شده باشین

این مثال شما خیلی مشکل داره. آدم ها خیلی پیچیده تر از ماشین ها هستن. فرضا شما یکی رو دیدی و عاشقش شدی بعد کم کم که بیشتر شناختیش میفهمی اصلا به هم نمیخورید. اهدافتون، فرهنگتون، خطوط قرمزتون و ... . خوب حالا میخواید چیکار کنید؟! اینجاست که بعضی وقت ها که معجزه (!) عشق وارد عمل میشه و یه ازدواج داغون رقم میخوره و بعد از یه مدت همون عشق (که سابقا معجزه بوده!) از بین میره و شما میمونی و یه نفری که اشتباهی انتخابش کردی.

---

میون بحث، این رو نگاه بندازید. تو تست هایی که من داشتم بهتر گوگل ترنسلیت هست:

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[MarkLand]

(۲۳ مهر ۱۳۹۶ ۱۲:۴۳ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  این مثال شما خیلی مشکل داره. آدم ها خیلی پیچیده تر از ماشین ها هستن. فرضا شما یکی رو دیدی و عاشقش شدی بعد کم کم که بیشتر شناختیش میفهمی اصلا به هم نمیخورید. اهدافتون، فرهنگتون، خطوط قرمزتون و ... . خوب حالا میخواید چیکار کنید؟! اینجاست که بعضی وقت ها که معجزه (!) عشق وارد عمل میشه و یه ازدواج داغون رقم میخوره و بعد از یه مدت همون عشق (که سابقا معجزه بوده!) از بین میره و شما میمونی و یه نفری که اشتباهی انتخابش کردی.

اره هر چیزی ممکنه مثلا ممکنه خیلی به درد نخور باشه و ظاهرش فقط خوب بوده یا نه ممکنه خیلی هم خوب باشه و باعث خوشحالیت بشه ما نمی تونیم چون یه احتمال بد وجود داره کل اون قضیه رو رد کنیم احتمال خوب بودن رو چرا کمتر از بد بودن در نظر بگیریم؟
اره البته شناخت بیشتر لازمه حتی همون ماشینم در نظر بگیری نمی ری یه راست بخریش گوشیتو در میاری یه سرچی در مورد اون مدل میکنی ببینی چقد خوبه چقد بده و...
ولی اصل مهم اینه که تو با علاقه انتخاب کنی و ادامه بدی حالا ممکنه ادامه کوتاه باشه و در حد همون شناخت بمونه یا ممکنه همیشه در کنار هم باشین

[Milestone]

(۲۳ مهر ۱۳۹۶ ۱۲:۲۰ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  کی چنین چیزی رو گفته؟! مگه تو علوم انسانی از آمار استفاده نمیشه؟! اونجا بین داده ها همبستگی میگیرن که یه کار کاملا ریاضیاتی و محاسباتیه.
محاسبات بد نیست. محاسبات وقتی بده که توش افراط بشه.

گفتم "لزوما" میانه خوبی با محاسبات نداره، نگفتم کلا نداره، آمار چیه؟ صحبت مشخصا روی عشق و دوست داشتن هست!
منطق‌گرایی افراطی هم خوب نیست و ممکنه باعث یک حسرت بی‌پایان بشه؛ تو هر زمینه‌ای باید اعتدال رو رعایت کرد. من موافقم که منطق می‌تونه دوام یک زندگی رو تا حد خوبی تضمین کنه، اما زندگی انسانی فقط نیاز به دوام نداره؛

(۲۳ مهر ۱۳۹۶ ۱۲:۲۵ ق.ظ)ezra نوشته شده توسط:  این عشقای قبل از ازدواج بیشتر دوست داشتنِ گُل و گیسه !
چارتا عکس تو اینترنت میبینن یه شعر حافظم تنگش, جو میگیرشون میرن عاشق میشن !

همه اینطوری نیستند، ممکنه دو نفر تو عرض چند سال هم‌دیگه رو شناخته باشن، تو یک چارچوب مرزبندی شده و مشخص، به نظرم این شیوه ایده‌آلی هست! راه بهتری هم هست؟

[blackhalo1989]

(۲۳ مهر ۱۳۹۶ ۱۲:۵۳ ق.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  اره هر چیزی ممکنه مثلا ممکنه خیلی به درد نخور باشه و ظاهرش فقط خوب بوده یا نه ممکنه خیلی هم خوب باشه و باعث خوشحالیت بشه ما نمی تونیم چون یه احتمال بد وجود داره کل اون قضیه رو رد کنیم احتمال خوب بودن رو چرا کمتر از بد بودن در نظر بگیریم؟
اره البته شناخت بیشتر لازمه حتی همون ماشینم در نظر بگیری نمی ری یه راست بخریش گوشیتو در میاری یه سرچی در مورد اون مدل میکنی ببینی چقد خوبه چقد بده و...
ولی اصل مهم اینه که تو با علاقه انتخاب کنی و ادامه بدی حالا ممکنه ادامه کوتاه باشه و در حد همون شناخت بمونه یا ممکنه همیشه در کنار هم باشین

نکته اینه که شناخت نیاز به زمان داره و اما احساسات خیلی زودتر به نتیجه میرسه. در نتیجه یه موقعی میرسه که با اینکه هنوز عقل نظرشو نداده، احساسات تصمیمشو گرفته.

[so@]

احساس تا یه مدت فوران داره بعدش این جوش و خروش ازبین میره و عقل ادم میاد وسط تازه اونوقته که میفهمی که طرف مقابل چه اخلاقیات غیرقابل تحملی داره که با گذشت هم نمیشه از کنارش رد شد .جوونای الان اصلا تحمل قدیمیارو ندارن،قدیما روز خواستگاری یکی دیگه رو نشون میدادن ولی سر سفره عقد یکی دیگرو به عقد طرف درمیاوردن و اون طرف از ترس آبروش هم بود به زندگی مشترکش ادامه میداد ولی الان تا دو تا اشتباه تو زندگی رخ میده و با یه دعوا و مقداری چاشنی دخالت ،بعد چندسال زندگی مشترک میرن به سمت دادگاه طلاق.

حس خوب داشتن به طرف مقابلی که داری میشناسیش خوبه و من منکرش نیستم قطعا اگر از متانت یا شیطنت و یا ... خوشت نیاد دوست نداری گفتگو رو ادامه بدی و میری سراغ کیس بعدی

دختر همسایه امون متولد ۷۶ هست و تو مدت ۲ سال ،۳ بار با ادمهای مختلف عقد کرد و از دوتاشون در دوران عقد طلاق گرفت و عقد سوم منجربه ازدواج شد، به یکسال نکشیده طلاق گرفت.تمام عقدنامه هارو با عشق امضا کرده بود.

[blackhalo1989]

(۲۳ مهر ۱۳۹۶ ۱۲:۵۴ ق.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  گفتم "لزوما" میانه خوبی با محاسبات نداره، نگفتم کلا نداره، آمار چیه؟ صحبت مشخصا روی عشق و دوست داشتن هست!
منطق‌گرایی افراطی هم خوب نیست و ممکنه باعث یک حسرت بی‌پایان بشه؛ تو هر زمینه‌ای باید اعتدال رو رعایت کرد. من موافقم که منطق می‌تونه دوام یک زندگی رو تا حد خوبی تضمین کنه، اما زندگی انسانی فقط نیاز به دوام نداره؛

شما گفتید علوم انسانی. علوم انسانی شامل تاریخ، مدیریت و ... میشه.
من هیچ جا منطق گرایی کامل در بحث ازدواج رو تایید نکردم. اما مثلا قیافه هم میاد در چارچوب عقل قراره میگیره. اون هم میشه یه معیار (که البته کاملا تابع سلیقه فرد هست). نکته ای که هست تصمیم گیری بر اساس احساسات خیلی ساده تر میفته تو دام عشق هیجانی در حالی که در تصمیم گیری منطقی میشه ظاهر رو به عنوان یه پارامتر در نظر گرفت (حالا جمع وزن دار یا اصلا پارامتری که حق وتو داره).