انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[shahraz]

(۰۸ دى ۱۳۹۵ ۰۸:۰۸ ب.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط:  والا تا اونجا که ما میدونیم بیشترین مچ هایی که گرفته شده توسط کاربرای اینجا :

مچ سوالات و دروس و مچ های درسی بوده!!!

این که شما یه نفر ببینی مچ بگیره نباید بگی اینجا علاقه به مچ گیری زیاده!

اون "همه" که گفتی کمی یه جوریه!!
------
خیلی بستگی داره نگاه آدم چجوری باشه

یه نفر نبوده و ۳ نفر بوده
یکی اون آقایی که آبروی دکتر یوسفی رو خواست ببره
یکی آقای مسلم
یکی هم آقای بهنام
بخشید اصلاح می کنم جمله امو:
نمی دونم چرا اینجا ۳ نفر علاقه دارن به مچ گیری؟

[Behnam‌]

(۰۸ دى ۱۳۹۵ ۰۷:۲۹ ب.ظ)chokolat نوشته شده توسط:  این آقای مسلم که عیب از من گرفته و میگه حرکتم نامتعارفه، حرکت خودشون متعارفه که اومدن تو خصوصی می گن بیشتر شبیه آهنگه خاله شادونه بود تا یه پیام؟

آره خدائیش راس گفته

---

(۰۸ دى ۱۳۹۵ ۰۸:۱۳ ب.ظ)chokolat نوشته شده توسط:  نمی دونم چرا اینجا ۳ نفر علاقه دارن به مچ گیری؟

بابا حرکت خودتون چیپ بوده به من چه

[Skyrim]

(۰۸ دى ۱۳۹۵ ۰۸:۱۳ ب.ظ)chokolat نوشته شده توسط:  یه نفر نبوده و ۳ نفر بوده
یکی اون آقایی که آبروی دکتر یوسفی رو خواست ببره
یکی آقای مسلم
یکی هم آقای بهنام
بخشید اصلاح می کنم جمله امو:
نمی دونم چرا اینجا ۳ نفر علاقه دارن به مچ گیری؟

والا سه نفر که بیشتر ... اگر اینجوری فکر کنیم کل اون ۱۰۰ نفری که بهشون پیام داید علاقه دارن مچ شما رو بگیرن.
من که همون لحظه که اولین پستتون رو تو این تاپیک دیدم، با خودم گفتم: yet another spammer ...
بعد که دیدم توو چت پیام دادین هم بدون درنگ ریپورتتون کردم به مدیریت

[shahraz]

(۰۸ دى ۱۳۹۵ ۰۶:۵۸ ب.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  

(08 دى ۱۳۹۵ ۱۱:۳۶ ق.ظ)moslem73421 نوشته شده توسط:  هپی هپی هپیییییییی گررللللللل

هپی گرل نداشتیم که
Virtual Girl بود، Khordad Girl و یدونه هم IT Girl که اینجا میومدن

بیان این مسئله تو عمومی اصلن چیپ نیست اصلن!!!

---

(۰۸ دى ۱۳۹۵ ۰۸:۱۹ ب.ظ)Skyrim نوشته شده توسط:  

(08 دى ۱۳۹۵ ۰۸:۱۳ ب.ظ)chokolat نوشته شده توسط:  یه نفر نبوده و ۳ نفر بوده
یکی اون آقایی که آبروی دکتر یوسفی رو خواست ببره
یکی آقای مسلم
یکی هم آقای بهنام
بخشید اصلاح می کنم جمله امو:
نمی دونم چرا اینجا ۳ نفر علاقه دارن به مچ گیری؟

والا سه نفر که بیشتر ... اگر اینجوری فکر کنیم کل اون ۱۰۰ نفری که بهشون پیام داید علاقه دارن مچ شما رو بگیرن.
من که همون لحظه که اولین پستتون رو تو این تاپیک دیدم، با خودم گفتم: yet another spammer ...
بعد که دیدم توو چت پیام دادین هم بدون درنگ ریپورتتون کردم به مدیریت

پس دوباره اصلاح می کنم
نمی دونم چرا اینجا بیش از ۳ نفر علاقه دارن به مچ گیری؟

---

شما نیتتون مشخصه با یه هدف مثبت ریپورت کردی منم حق میدم به شما
ولی بقیه نمیدونم چشونه

---

(۰۸ دى ۱۳۹۵ ۰۸:۰۳ ب.ظ)codin نوشته شده توسط:  نشونی اون کاربرو بگید شاید بشناسیمش خب.

نیستش
اگه اینجا بود با این شهرتی که اینجا پیدا کردم سریع بهم پیام میداد
ممنون از اینکه میخواید کمک کنید

[stateless]

(۰۸ دى ۱۳۹۵ ۰۸:۱۹ ب.ظ)Skyrim نوشته شده توسط:  

(08 دى ۱۳۹۵ ۰۸:۱۳ ب.ظ)chokolat نوشته شده توسط:  نمی دونم چرا اینجا ۳ نفر علاقه دارن به مچ گیری؟

والا سه نفر که بیشتر ... اگر اینجوری فکر کنیم کل اون ۱۰۰ نفری که بهشون پیام داید علاقه دارن مچ شما رو بگیرن.
من که همون لحظه که اولین پستتون رو تو این تاپیک دیدم، با خودم گفتم: yet another spammer ...
بعد که دیدم توو چت پیام دادین هم بدون درنگ ریپورتتون کردم به مدیریت

اولین پستشون که بد نبود. راجع به اعتماد به نفس حرفهای خوبی زده بودن.

[shahraz]

(۰۸ دى ۱۳۹۵ ۰۸:۴۲ ب.ظ)stateless نوشته شده توسط:  اولین پستشون که بد نبود. راجع به اعتماد به نفس حرفهای خوبی زده بودن.

مرسی

[stateless]

(۰۸ دى ۱۳۹۵ ۰۸:۴۴ ب.ظ)chokolat نوشته شده توسط:  

(08 دى ۱۳۹۵ ۰۸:۴۲ ب.ظ)stateless نوشته شده توسط:  اولین پستشون که بد نبود. راجع به اعتماد به نفس حرفهای خوبی زده بودن.

مرسی

خواهش میکنم. باید انصاف داشت دیگه.

ایشالا زودتر گمشده تون رو پیدا کنید.

[status]

کیا به یه ثباتی توی شخصیت، رفتار، و اخلاقشون رسیدن؟ ینی هر روز که از خواب بیدار میشن، سر درست یا غلط بودن خیلی چیزها جنگ روانی ندارن. تصمیم گیری براشون آسونه، چون خط مشی‌شون مشخصه. کنترلشون دست خودشون و خیلی راحت نمیلغزند. خوب و بد بودن شخصیت برام مهم نیست. مثلا یکی سیگار میکشه، و دیگه نگرانش نیست، ینی هر بار که میخواد سیگار بکشه به این فکر نمیکنه که از هفته بعد روزی یه سیگار کمتر میکشم، یا اینکه تا شیش ماه دیگه باید سیگارو ترک کنم. میکشه و اصلا خیالشم نیست. از نشان های عدم ثبات شخصیت هم اینه که هر روز داستان جدیدی داریم. اغلب کارهامون نمیه کاره میمونه. کتابها رو تموم نکرده میذاریم کنار، Nتا کار مختلف رو همزمان انجام میدیم و تو هیچ کدومشون خبره نیستیم. معمولا تکلیف این آدما با خودشون روشن نیست و هدف مشخصی ندارن و کمال‌گرا هستن.

اگه دوستان تجربه یا راهنمایی در مورد به ثبات رسیدن شخصیت، رفتار، اخلاق، عادت و هر چیز دیگه دارن ممنون میشیم که بشنویم.

*** امروز چهار بار تو بازه های یکی دو دقیقه ای خواستم اسنپ بگیرم و هر چهاربارش نا موفق شد. مجبور شدم دربست بگیرم. سوار شدم و چون پول نداشتم شماره کارت طرف رو گرفتم و ۱۵ ریختم به حسابش. طرف گفت پیامش نیومد، بهش نشون دادم که از حساب من کم شده. هزار تومن دیگه ریختم و رسیدشو نشون دادم که ریخته شد. بازم پیامش نیومد. آخرشم موقع پیاده شدن گفت اون ۷تومنی که تو جیبته رو بده من بررسی میکنم اگه ریخته بودی ۸ تومن بهت بر میگردونم. شمارمو گرفتو یاعلی. چند درصد احتمال میدید که طرف دوباره زنگ بزنه؟ با این فرض که من ساعت ۲ تاکسی گرفتم و الان ساعت دهه.

*** ساعت پنج رفتم فلافل سلف سرویس. فلافل رو پر کردم و گفتم میبرم. پیچید و گذاشت تو پلاستیک. هفت تومنو که دادم به تاکسیه و پولی نداشتم. کارت کشیدم. نا موفق شد. دوباره و سه باره بازم ناموفق شد. گفتم برم از عابر بانک بردارم. رفتم اونجا هم جوابی از شتاب دریافت نشد. برگشتم گفتم آقا ببخشید بانک هم بهم پول نداد. منتظر بودم بگه ببر بعدا پولشو میاری. ولی نگفت!

*** رفتم بیرون غذا بگیرم. گفتم ماکارونی بدید. تهش بود تقریبا نصف پرس میشد. گفت بقیشو لوبیا پلو میریزم. گفتم بریز!

[ph0en1x]

(۰۸ دى ۱۳۹۵ ۱۰:۵۶ ب.ظ)status نوشته شده توسط:  از نشان های عدم ثبات شخصیت هم اینه که هر روز داستان جدیدی داریم. اغلب کارهامون نمیه کاره میمونه. کتابها رو تموم نکرده میذاریم کنار، Nتا کار مختلف رو همزمان انجام میدیم و تو هیچ کدومشون خبره نیستیم. معمولا تکلیف این آدما با خودشون روشن نیست و هدف مشخصی ندارن و کمال‌گرا هستن.

اگه دوستان تجربه یا راهنمایی در مورد به ثبات رسیدن شخصیت، رفتار، اخلاق، عادت و هر چیز دیگه دارن ممنون میشیم که بشنویم.

دوست عزیز این چیزایی که فرمودین به ثبات شخصیت ربطی نداره! بسیاری از مشکلاتی که گفتید من تو خودم دارم و منم مثل شما با این موضوع مشکل داشتم و برا همین پارسال یه سرچی کردم و به یه کتابی برخورد کردم که این مشکلو بررسی میکرد. اسم کتاب Refuse to Choose هست و به نظرم بهتره حداقل چند صفحه اولشو بخونید تا بفهمید که این مشکلات ربطی به ثبات شخصیت نداره!

بقیه مواردی رو هم که گفتید نمیدونم از چی ناشی میشن! ولی مطمئنا تو اون لحظه هرکسی ممکنه به دلایلی تصمیمات نادرستی بگیره که بعدا بهشون فک کنه و به این نتیجه برسه که چه کار اشتباهی کرده!

[crevice]

(۳۰ آذر ۱۳۹۵ ۰۴:۲۵ ب.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  

(30 آذر ۱۳۹۵ ۱۰:۰۷ ق.ظ)crevice نوشته شده توسط:  حرکت خرکی رو میریم که انجام بدیم ((:

یعنی چه حرکت خرکی میتونسته باشه که ۳ تا لایک گرفته؟

بالاخره درخواست انصراف از تحصیل دکتری رو دادیم

[khayyam]

(۰۸ دى ۱۳۹۵ ۱۲:۳۳ ب.ظ)Kubo نوشته شده توسط:  قدر تنهایی هامون رو بدونیم و با هر بی ... سپری اش نکنیم
بخدا ارزش و شخصیت ما خیلی بالاست
قدر خودمون رو بدونیم
ارزون نفروشیم احساس پاک مون رو

بله واقعا حرف حق گفتید درود ...

قدر خودمون رو بدونیم

منم می گم ارزش خودمون رو به هر کسی نفروشیم

دیشب فهمیدم که نباید ساده بود که از اخلاقت سو استفاده کنن

[codin]

(۰۸ دى ۱۳۹۵ ۱۱:۰۹ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  

(30 آذر ۱۳۹۵ ۰۴:۲۵ ب.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  

(30 آذر ۱۳۹۵ ۱۰:۰۷ ق.ظ)crevice نوشته شده توسط:  حرکت خرکی رو میریم که انجام بدیم ((:

یعنی چه حرکت خرکی میتونسته باشه که ۳ تا لایک گرفته؟

بالاخره درخواست انصراف از تحصیل دکتری رو دادیم

عه شما کی قبول شدی کی انصراف دادی چقدر سریع..

[status]

(۰۸ دى ۱۳۹۵ ۱۱:۰۲ ب.ظ)ph0en1x نوشته شده توسط:  دوست عزیز این چیزایی که فرمودین به ثبات شخصیت ربطی نداره! بسیاری از مشکلاتی که گفتید من تو خودم دارم و منم مثل شما با این موضوع مشکل داشتم و برا همین پارسال یه سرچی کردم و به یه کتابی برخورد کردم که این مشکلو بررسی میکرد. اسم کتاب Refuse to Choose هست و به نظرم بهتره حداقل چند صفحه اولشو بخونید تا بفهمید که این مشکلات ربطی به ثبات شخصیت نداره!

بقیه مواردی رو هم که گفتید نمیدونم از چی ناشی میشن! ولی مطمئنا تو اون لحظه هرکسی ممکنه به دلایلی تصمیمات نادرستی بگیره که بعدا بهشون فک کنه و به این نتیجه برسه که چه کار اشتباهی کرده!

بنده از صحبت شما اینطور برداشت میکنم که خب من الان شخصیتم به ثباتِ بی‌ثباتی رسیده! بالاخره بی‌نظمی هم یک نوع نظمه. حالا یکی دیگه از مصداق‌های کسانی که از نظر بنده به ثبات (یا هر چیز دیگه‌ای که الان اسمشو نمی‌دونم) رسیدن اینه که طمانینه‌ی خیلی بالایی دارن. آروم راه میرن. راحت می‌خوابن و راحت بیدار می‌شن. حالا دقیقا نمیدونم چه شخصیتی رو دارم توصیف میکنم، ولی از نظر خودم شخصیتی هست که به ثبات رسیده.

[ph0en1x]

(۰۹ دى ۱۳۹۵ ۱۲:۲۸ ق.ظ)status نوشته شده توسط:  بنده از صحبت شما اینطور برداشت میکنم که خب من الان شخصیتم به ثباتِ بی‌ثباتی رسیده! بالاخره بی‌نظمی هم یک نوع نظمه.

من کی همچین حرفی زدم؟ منظور من این بود که تصمیماتی که انسانها در لحظه میگیرن نشون دهنده شخصیت اونا نیست. خیلی از آدمایی که شما به عنوان اشخاص باثبات تعریفشون می‌کنید ممکنه تصمیمات اشتباهی در لحظه بگیرن.
درکل هدفم از معرفی اون کتاب هم این بود که شاید بتونه کمکتون کنه بهتر خودتونو بشناسید همونطور که به من کمک کرد.

[Menrva]

(۰۸ دى ۱۳۹۵ ۰۳:۰۰ ب.ظ)SepidehP نوشته شده توسط:  در ادامه نظر شما و نظر مینروا، تو حاشیه یاد این افتادم که وقتی یه کم به صحبتا و عکس العملای آدمای اطرافم دقت می کنم و مقایسه شون می کنم مثلا با ۱۰ سال پیش، می بینم که واقعا اون موقعااا گفتن "عزیزم"،"عشقم" و "فدای تو" و اینجور چیزا اصلا رو بورس نبود ولی وقتی کسی بهت می گفت "عزیزم" یعنی واقعا عزیزززززش بودی...یعنی از ته تهای دلش عزیزش بودی! اما الان اینقد عادی شده که می شنوی و می گذری ازش چون واقعا حسش نمی کنی این محبت و...این احساس و... یعنی هیچ حسی بهت منتقل نمیشه!

چ جاااااااااآاآاااااللببب
دقیقااااا حرف دل منو گفتی...