زمان کنونی: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۲:۵۷ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۳۲۵۲۱
۲۲ شهریور ۱۳۹۵, ۰۶:۴۱ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ شهریور ۱۳۹۵ ۱۰:۵۱ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  به نظر شما یه برنامه نویس مخصوصا از نوع سرور ساید (که خیلی کم با واسط کاربری و گرافیک سر و کار داره) چه میزانی باید از گرافیک و UI‌ و مخصوصا UX بدونه؟ چطوری باید یاد بگیره یعنی مسیر یادگیریش چیه؟ به طور کلی توصیه تون به یه برنامه نویس در مورد گرافیک و این چیزا چیه؟

به نظر من اگه شما تو همون Server Side راحتید، همونجا بمونید و بازار این طراحانِ مظلوم رو خراب نکنید! Big GrinSmile
این سوال از چند جنبه قابل بررسیه، اول اینکه جایگاه ما در پروسه تولید نرم‌افزار کجاست؟ آیا ما فقط بخشی از یک پروسه هستیم یا روی جریان کلیه فازها نقش داریم؟ آیا ما صرفا و صرفا Server Side هستیم یا به علاوه اون تو تحلیل نیازمندی‌ها یا سیاست‌های توسعه سیستم هم نقش داریم؟ بر خلاف تصور و اشتباهات عمومی، گرافیک، UI و UX تو حوزه نرم‌افزار دارای مفاهیم لزوما مترادفی نیستند، با اینکه به شکل ظریفی ممکنه هم‌پوشانی‌هایی داشته باشند اما وظایف کاملا تفکیک‌شده‌ای دارند که چون بحث عمومیه و امکانش هست که تعریف ذهنی من خصوصا از UX با شما کمی متفاوت باشه (چون من نگاهم به UX منحصر به Client Side نیست)، پس ابتدا سعی می‌کنم به یک تعریف کوتاه و لازم از این سه مفهوم اشاره کنم و بعد به بحث اصلی برگردم. فرضا ما قصد طراحی یک محصول (تحت وب یا دسکتاپ یا موبایل) رو داریم:

>> طراحی گرافیک: ما هنر گرافیک رو صرفا برای مراحل مربوط به جنبه‌های هنری محصول و در حالت فوق‌برنامه جنبه‌های تبلیغاتی محصول نیاز داریم. تو جنبه‌های هنری مواردی مثل اتود زدن دستی (طراحی لوگو محصول و شاید کاراکتر در زمینه برنامه‌های تعاملی)، کار با نرم‌افزارهای گرافیک پیسکلی (فتوشاپ) و برداری - ریاضیاتی (ایلیستریتور یا کورل) برای طراحی ظاهر اولیه رابط کاربری و تو جنبه‌های تبلیغاتی مواردی مثل طراحی فولدر و کاتالوگ محصول (چیزی شبیه به بسته‌بندی نرم‌افزار هلو یا گردو) یا در بحث‌های پیشرفته‌تر تبلیغاتی که با مباحث مدیریتی هم گره خورده می‌شه به مواردی مثل طراحی پیام، شعار، بازاریابی و برندینگ محصول هم اشاره داشت. نهایتا می‌خوام بگم ما از گرافیست یا تیم گرافیک چیزی جز "هنر" نمی‌خوایم، در صورتی‌که ما در UI و UX با علم سر و کار داریم نه هنر!

>> طراح رابط کاربری (User Interface Design - UID): طراح UI ما مثلا توی وب میاد و با استفاده از مهارت‌هایی مثل HTML و CSS و Javascript و مشتقاتش و یا با استفاده از تسلطش به بسترهای اختصاصی مربوط طراحی UI تو چارچوب ‌هایی مثل Net. و... طرح اولیه که خودش یا گرافیست زده رو از حالت ایستا به حالت حقیقی کدنویسی (تبدیل) می‌کنه. اینجا یک نکته ظریف وجود داره: ما اومدیم گفتیم وظیفه گرافیست با طراح UI متفاوته اما این دو حتما با هم مرتبط هستند. طبیعتا طراح گرافیک هیچ لزومی نداره که در مورد شیوه کدنویسی آگاهی داشته باشه، اون فقط قلم و موس رو می‌شناسه نه کیبرد! اما کسی که UI کار می‌کنه حتما نیاز به دونستن مفاهیم پایه گرافیک به همراه یادگیری نرم‌افزاری پیکسلی مثل فتوشاپ در حد کار با خط‎کش، گریدبندی، لایه‌بندی، محاسبه فواصل، کادر و... حتی با استفاده از ماشین حساب داره و مشکلی هم نیست.

مثلا باید قبلش حداقل جلد کتاب فوق معروف هنر رنگ Johannes Itten رو دیده باشه!
باید با هارمونی رنگ‌ها، تضادها، مکمل‌ها، اصلی‌ها، خنثی‌ها و... آشنا باشه، بدونه دایره کجا، مربع کجا، مثلث کجا باید استفاده شه، باید بدونه دلیل گرد کردن زوایای یک Text Box جدا از جنبه‌های زیبا بودن چه دلیل دیگه‌ای می‌تونه داشته باشه (روان‌شناسی گرافیک)، باید با چینش عناصر و مفاهیم پایه مثل تقارن، تناسب، تباین و... آشنا باشه و از همه مهم‌تر باید سبک‌شناس باشه! باید بتونه بین نسل‌ها و متدهای مختلف طراحی رابط (Flat Design, Material Design, Skeuomorphism Design, Minimal Design, Clean Design, Shadow Design, Creative Design ,...) تمایز ایجاد کنه و البته پیاده‌سازی! اینا البته کلیدواژه‌هایی مربوط به یک حرفه‌ای UI هست.

>> طراح تجربه کاربری (User Exprience Design - UXD):
ما می‌گیم که UX در یک جمله یعنی احساس کاربر از محصول (از قصد می‌گم محصول نه نرم‌افزار!)، این احساس چطوری شکل می‌گیره؟ از طریق رفتار و ویژگی‌های محصول، مثلا سیم‌کارت همراه‌اول خیلی آنتن‌دهیش خوبه، سرویس‌های متنوعی داره، تعرفه‌هاش مناسبه ولی اینترنتش ۴G اون ضعیفه! حالا یه حسی ازش می‌گیرم و تو ذهنم ثبت می‌شه! یکی ازم می‌پرسه نظرت در مورد همراه اول چیه؟ منم بهش حسم رو (بد یا خوب) بازگو می‌کنم. وقتی انتقاد می‌کنم یعنی انتظاراتی دارم و وقتی این انتظار از طرف بقال محله و نونوای سر کوچه و بچه همسایه هم مطرح بشه، خب طبیعتا ما هم باید محصولی تولید کنیم که اونا دوست داشته باشن! وگرنه سریع می‌رن سراغ رایتل! Big Grin

اولین نتیجه از این صحبتم اینه که برخلاف تصور عمومی UX منحصرا مربوط به حوزه IT نیست، ما متخصص UX رو در صنعت خودروسازی هم داریم، تو لوازم خانگی هم داریم و به طور کلی تو همه صنایع نرم‌افزاری و سخت‌افزاری که محصول در تعامل با انسان تولید می‌کنه داریم! دومین نتیجه اینه که UX برادر UI نیست، UX والد UI هست! هرچند که اصلاحش و حتی مفهومش نوظهورتر از UI هست! در واقع می‌خوام بگم طراح گرافیک و UI مجری پیاده‌سازی مواردی هستند که تصمیمات اون در لایه بالاتری به نام طراحی UX گرفته شده، بنابراین UX ناظر بر اون‌هاست نه هم‌سطح با اون‌ها!

نتیجه سوم و مهم‌ترین بحثم اینه که UX یک پروسه مقطعی نیست، UX یک نگاه حاکم روی کلیه مراحل پروسه تولید نرم‌افزار هست. اونایی که UX رو مترادف با UI می‌دونن، پایان فاز طراحی محصول رو پایان عمر UX می‌دونن، در صورتی‌که UX از مرحله اول تجزیه و تحلیل و بررسی نیازمندی‌ها تا مرحله پشتیبانی و به عنوان یکی از تنهاترین فازهای مانا توی فرآیندهای عمومی ادامه داره و وقتی برای مثال ما می‌گیم همراه اول اینترنت ۴G نداره، وظیفه رسیدگی به این نیاز جدید وظیفه تیم توسعه هست. بعد از دریافت این نیاز ،طراح UX سه تا سوال مطرح می‌کنه: ۱/ نیازهای کاربر برآورده می‌شه؟ ۲/ بازده مالی برای سازمان داره؟ ۳/ از نظر پیاده‌سازی امکان‌پذیری داره؟ و نهایتا بهینه‌ترین تصمیم ممکن اتخاذ می‌شه، چون قرار نیست برای پاسخ به نیاز کاربر ضرر مالی کنیم یا نیازی رو پیاده‌سازی کنیم که امکان‌پذیر نیست. بنابراین UX بیشتر با با حل مسئله گره خورده تا پیاده‌سازی مستقیم.

کوه یخ (ICEBerg) یک مدل مطرح از UX هست و به این معناست که صرفا ۲۰ درصد از سیاست‌های طراحی UX برای کاربر نهایی قابل رویت مستقیم هست و اون هم چیزی جز یکی از زیرمجموعه‌هاش یعنی رابط کاربری (UI) نیست، به صورت شفاف و واضح اگه بخوایم عنوان کنیم، اتخاذ سیاست‌های طراحی تجربه کاربری، مشخصا نه بر عهده طراح و نه برنامه‌نویس که بیشتر بر عهده تحلیگران نرم‌افزار هست.



راستش من در مقام راهنمایی و مشاوره نیستم!
ولی حس می‌کنم که شما به عنوان برنامه‌نویس در مجموعه‌هایی فعالیت دارید که از یک ساختار و نظمی برخوردار هستند و شما فقط همون وظیفه Server Side خودتون رو انجام می‌دید و مشارکتی تو بقیه حوزه‌ها ندارید، اگه اینطوره به نظر من خیلی نیاز به مهارت‌های مربوط به طراحی گرافیک، استایل‌نویسی و یا جنبه‌های جدید گرافیک تو HTML5 نیست، مگر اینکه شما یه حس استعداد و به قول معروف هوای این کار توی سرتون باشه و ذوق انجامش رو داشته باشید که ببینید نتیجه چی می‌شه؟ اصلا شاید اومدید این طرف! Smile در غیر این‌صورت به نظر من جدا از بحث UX که به نظرم ورود بهش واسه همه لازمه، نزدیک‌ترین نقطه تلاقی وظایف Clinet Side ها و Server Side ها Javascript و مشتقاتش هست. به نظر من Javascript مهم‌ترین مهارت Client Side ای هست که یک Server Side باید بهش توجه کنه، چه از نظر بصری و خصوصا از نظر پیاده‌سازی عملکردی که طراح ازش می‌خواد، چون طراح‌های UI معمولا اونقدر به اعماق جاوااسکریپت مسلط نیستند.

من می‌گم یک بار ارزشش رو داره که صفر تا صد یک پروژه رو تنهایی برید! در حد یک مدل One Page که جدیدا مد شده!
برای RoadMap هم به نظرم همون طبقه‌بندی سطور بالاتر بهترین راه قرار گرفتن تو مسیر هست، ابتدا تعریف یک پروژه صفر تا صد با زمان‌بندی کامل >> بعد یادگیری مفاهیم تئوریک پایه گرافیک از کتاب‌های خلاصه و مفیدی مثل "طراحی امور گرافیکی با رایانه" آموزش و پرورش و همچنین یک کتاب خلاصه رنگ‌شناسی >> بعد حتما باید واحدهای اندازه‌گیری و از همه مهم‌تر نحوه محاسبه اون برای ترازبندی گریدبندی صفحات و بخش‌ها مطالعه و تمرین بشه >> و بعدش سریع شروع به یادگیری عملی گرافیک با نرم‌افزاری مثل فتوشاپ با جزئیات مورد اشاره.

من فکر می‌کنم این مرحله سخت‌ترین فاز ممکنه، یک نکته مهمی که این وسط هست اینه که خیلی‌ها که میان تا این مرحله و ظاهر استاتیک رو طراحی می‌کنند اما نمی‌تونن رابط رو کدنویسی کنن (تو هر نوع بستری خصوصا وب)، چون فقط به صورت منفرد یاد گرفتن این تگ چیه و اون سلکتور چیکار می‌کنه و قابلیت تجمیعش رو ندارند، این رو باید از طریق تمرین زیاد و اجرای پروژه‌های متعدد یاد گرفت یا وقتی کسی حوصلش سر می‌ره تو این بخش من پیشنهاد می‌کنم اشکالی نداره موقتا واسه پروژه اول از فریم‌ورکی مثل Bootstrap استفاده کرد. تو بحث UX هم جز شرکت‌های معتبر نمی‌بینم این بحث اونقدر فراگیر شده باشه، حتی کتابی فارسی یا کارگاهی ازش وجود نداره به اون شکل، البته جز کتاب‌های اختصاصی خودش من ردش رو داخل کتاب‌های تحلیل نیازمندی‌ها و چارچوب / متدولوژی‌هایی مثل Scrum به شکل غیرمستقیم پیدا کردم، کلا یه چیز تجربی و نامرئی‌ای هستش!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sara9009 , fatemesoleimani , blackhalo1989 , SepidehP , jazana , Ametrine , gogooli , stateless , Skyrim
ارسال: #۳۲۵۲۲
۲۲ شهریور ۱۳۹۵, ۰۹:۱۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
بندگی کن تاکه سلطانت کنند
تن رها کن تا همه جانت کنند
سر بنه در کف، برو در کوى دوست
تا چو اسماعیل، قربانت کنند
بگذر از فرزند و مال و جان خویش
تا خلیل الله دورانت کنند
_____________
عیدتون مبارک Smile Heart
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sara9009 , fatemesoleimani , SepidehP , diligent , stateless
ارسال: #۳۲۵۲۳
۲۲ شهریور ۱۳۹۵, ۱۰:۳۷ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
?

و بی گمان فلسفه قربان، سر بریدن نیست.
 دل بریدن است. دل بریدن از هر چیزی که به آن تعلق داری.
دل بریدن از هر چه تو را از او می‌گیرد، می‌خواهد شادی باشد یا غم. وصال باشد یا فقدان. نور باشد یا سیاهی....!

عیدتون مبارک

خداوندا ... کدام نقطه ی زمین، از تو خالیست که خلق تو را در آسمان می جویند؟! منصور حلاج
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatemesoleimani , SepidehP , diligent , stateless
ارسال: #۳۲۵۲۴
۲۲ شهریور ۱۳۹۵, ۱۰:۵۴ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
عیدتون مبارک

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatemesoleimani , SepidehP , blackhalo1989 , diligent , ezra , ستاره ی صبح
ارسال: #۳۲۵۲۵
۲۲ شهریور ۱۳۹۵, ۱۱:۲۷ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ شهریور ۱۳۹۵ ۱۲:۴۸ ب.ظ، توسط blackhalo1989.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ شهریور ۱۳۹۵ ۰۶:۴۱ ق.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  راستش من در مقام راهنمایی و مشاوره نیستم!
ولی حس می‌کنم که شما به عنوان برنامه‌نویس در مجموعه‌هایی فعالیت دارید که از یک ساختار و نظمی برخوردار هستند و شما فقط همون وظیفه Server Side خودتون رو انجام می‌دید و مشارکتی تو بقیه حوزه‌ها ندارید، اگه اینطوره به نظر من خیلی نیاز به مهارت‌های مربوط به طراحی گرافیک، استایل‌نویسی و یا جنبه‌های جدید گرافیک تو HTML5 نیست، مگر اینکه شما یه حس استعداد و به قول معروف هوای این کار توی سرتون باشه و ذوق انجامش رو داشته باشید که ببینید نتیجه چی می‌شه؟ اصلا شاید اومدید این طرف! Smile در غیر این‌صورت به نظر من جدا از بحث UX که به نظرم ورود بهش واسه همه لازمه، نزدیک‌ترین نقطه تلاقی وظایف Clinet Side ها و Server Side ها Javascript و مشتقاتش هست. به نظر من Javascript مهم‌ترین مهارت Client Side ای هست که یک Server Side باید بهش توجه کنه، چه از نظر بصری و خصوصا از نظر پیاده‌سازی عملکردی که طراح ازش می‌خواد، چون طراح‌های UI معمولا اونقدر به اعماق جاوااسکریپت مسلط نیستند.

من می‌گم یک بار ارزشش رو داره که صفر تا صد یک پروژه رو تنهایی برید! در حد یک مدل One Page که جدیدا مد شده!
برای RoadMap هم به نظرم همون طبقه‌بندی سطور بالاتر بهترین راه قرار گرفتن تو مسیر هست، ابتدا تعریف یک پروژه صفر تا صد با زمان‌بندی کامل >> بعد یادگیری مفاهیم تئوریک پایه گرافیک از کتاب‌های خلاصه و مفیدی مثل "طراحی امور گرافیکی با رایانه" آموزش و پرورش و همچنین یک کتاب خلاصه رنگ‌شناسی >> بعد حتما باید واحدهای اندازه‌گیری و از همه مهم‌تر نحوه محاسبه اون برای ترازبندی گریدبندی صفحات و بخش‌ها مطالعه و تمرین بشه >> و بعدش سریع شروع به یادگیری عملی گرافیک با نرم‌افزاری مثل فتوشاپ با جزئیات مورد اشاره.

من فکر می‌کنم این مرحله سخت‌ترین فاز ممکنه، یک نکته مهمی که این وسط هست اینه که خیلی‌ها که میان تا این مرحله و ظاهر استاتیک رو طراحی می‌کنند اما نمی‌تونن رابط رو کدنویسی کنن (تو هر نوع بستری خصوصا وب)، چون فقط به صورت منفرد یاد گرفتن این تگ چیه و اون سلکتور چیکار می‌کنه و قابلیت تجمیعش رو ندارند، این رو باید از طریق تمرین زیاد و اجرای پروژه‌های متعدد یاد گرفت یا وقتی کسی حوصلش سر می‌ره تو این بخش من پیشنهاد می‌کنم اشکالی نداره موقتا واسه پروژه اول از فریم‌ورکی مثل Bootstrap استفاده کرد. تو بحث UX هم جز شرکت‌های معتبر نمی‌بینم این بحث اونقدر فراگیر شده باشه، حتی کتابی فارسی یا کارگاهی ازش وجود نداره به اون شکل، البته جز کتاب‌های اختصاصی خودش من ردش رو داخل کتاب‌های تحلیل نیازمندی‌ها و چارچوب / متدولوژی‌هایی مثل Scrum به شکل غیرمستقیم پیدا کردم، کلا یه چیز تجربی و نامرئی‌ای هستش!
‌در واقع من میخوام از یه برنامه نویس سرور ساید به یه برنامه نویس فول استک تبدیل بشم منتها تمرکزم روی سرور ساید باشه. میخوام بعد از قسمت طراحی UI، بقیه کار ها (از layout زدن به بعد) رو بتونم انجام بدم اما نمیخوام روی یادگیری چیزهایی مثل layout زدن خیلی وقت بذارم و تو نرم افزارهای گرافیکی (مثل فوتوشاپ) هم که اصلا نمیخوام وارد بشم. به طور خلاصه میخوام غیر از بخش طراحی و فوتوشاپ، بقیه رو بتونم انجام بدم. با این تفاسیر نیازی به شناخت رنگ ها و اصول گرافیک و فوتوشاپ و ... هست؟


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatemesoleimani , stateless , Skyrim
ارسال: #۳۲۵۲۶
۲۲ شهریور ۱۳۹۵, ۱۱:۳۸ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ شهریور ۱۳۹۵ ۱۱:۳۸ ق.ظ، توسط fo-eng.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
Programmers_Day
روز_برنامه_نویس

امروز ۲۲ شهریور (۱۲ سپتامبر) مطابق با ۲۵۶ امین روز سال (بزرگترین توان ۲ کمتر از ۳۶۵) روز جهانی برنامه نویس نام دارد.

برنامه نویس های محترم روزتون مبارک .. Heart


[تصویر:  421631_omt4z66fp980xkpa9ec0.jpg]

خداوندا ... کدام نقطه ی زمین، از تو خالیست که خلق تو را در آسمان می جویند؟! منصور حلاج
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: blackhalo1989 , diligent , RASPINA , fatemesoleimani , barca , gogooli , SepidehP , stateless , Skyrim
ارسال: #۳۲۵۲۷
۲۲ شهریور ۱۳۹۵, ۰۳:۳۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ شهریور ۱۳۹۵ ۱۱:۲۷ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  ‌در واقع من میخوام از یه برنامه نویس سرور ساید به یه برنامه نویس فول استک تبدیل بشم منتها تمرکزم روی سرور ساید باشه. میخوام بعد از قسمت طراحی UI، بقیه کار ها (از layout زدن به بعد) رو بتونم انجام بدم اما نمیخوام روی یادگیری چیزهایی مثل layout زدن خیلی وقت بذارم و تو نرم افزارهای گرافیکی (مثل فوتوشاپ) هم که اصلا نمیخوام وارد بشم. به طور خلاصه میخوام غیر از بخش طراحی و فوتوشاپ، بقیه رو بتونم انجام بدم. با این تفاسیر نیازی به شناخت رنگ ها و اصول گرافیک و فوتوشاپ و ... هست؟

پس مثلا شما از Client Side صرفا بخش کدنویسی‌ش رو می‌خواید. اینجا دو حالت متفاوت پیش میاد:

اولین حالت اینه که همون گفته شما رو فرض می‌کنیم که Layout از قبل طراحی و آماده ارائه به شماست، خب طبیعتا شما اینجا در بدترین حالت ممکن اصلا کاری با مسائلی مثل رنگ‌شناسی و مفاهیم پایه ندارید، چون فقط مجری فنی طرح هستید و براتون مهم نیست یا اصلا نمی‌دونید چرا سبز آره و قرمز نه؟ یا چرا Tahoma آره و Sans نه؟ تمام دغدغه شما تو بحث مثل وب اجرای دقیق دستورات HTML / CSS / Java Script و یک معادل‌سازی عالی هست. اینجا اگه شما گرافیک بلد نباشید دستتون از نظر اعمال نظر بسته‌ست و این مورد وقتی به چشم میاد که Layout ارائه شده به شما دارای اشکال باشه ولی چون شما نمی‌دونید چی به چیه همون رو اجرا می‌کنید. اینطوری بگم که شما در این نقش در واقع یک کدنویس Front-End و نه یک طراح UI هستید و بازه اختیاراتتون کم‌تر هست و در واقع طرح به نام شما نیست و شما جز مواردی مثل رویدادها (ارسال فرم، پاسخ به کاربر، افکت‌های حرکتی و...)، همچنان مثل Server Side پشت پرده کار هستید.

دومین حالت که داریم اینه که ما خصوصا هرچی جلوتر می‌ریم و با وجود سبک‌هایی مثل Metro یا Flat یا Material و همچنین وجود Framework ها به نوعی می‌شه گفت نیازمون به "شخص" گرافیست (و نه مفاهیم گرافیک) کمتر شده یا تو خیلی از موارد به صفر رسیده (جز مواردی که به گرافیک خاص‌تر احتیاج هست مثل وب‌سایت شهرداری ناحیه یک تهران یا وب‌سایت گردشگری برج میلاد)، بیشتر همون Box Model و یا مدل شبکه‌ای مطرح هست، واسه همین این روزها سایت‌ها خیلی شبیه به هم شدند! من می‌خوام این رو بگم که ما تو خیلی از این موارد دیگه اصلا نیازی به چیزی به اسم فتوشاپ نداریم، حتی خود المان‌ها هم تو سبکی مثل Flat نه به صورت گرافیک با پسوندی مثل PNG که به صورت Font ICON یا SVG اجرا می‌شن. خب این یعنی چی؟

این یعنی شمایی که می‌خوای تو خود وب فول استک باشید، باید UI رو هم خودتون از صفر کد بزنید (حالا مثلا با یک طرح از روی کاغذ یا تو ذهن)، ما فریم‌ورکی مثل Bootstrap رو داریم با این همه امکانات، یکی صفحه می‌سازه فوق‌العاده یکی می‌سازه غیرقابل تحمل! اون دو نفر هیچ‌کدومشون طرحش رو یک گرافیست نزده، خودشون زدند. ولی چرا اینطوری شده؟ دو تا عامل داره، یکی خلاقیت و یکی هم آشنایی به همون اصول گرافیک؛ پس از نظر من کسی که قراره فول استک باشه و واقعا "کاردرست" هم باشه دیگه حداقل باید با مبانی گرافیک آشنا باشه، حالا اینکه در ابتدا ندونه برای دیزاین وب‌سایت یک کافی‌شاپ طیف رنگ سرد بهتر از طیف گرمه چندان مهم نیست، از همه مهم‌تر توانایی ترکیب‌بندی و فضاسازی برای عناصر رو داشته باشه که این مورد از طرح اولیه تا تو حالت‌های مختلف کدنویسی CSS / Responsive هم کاملا لازم و واجب هست.

نهایتا اینکه هرچقدر تو حوزه‌های خلاقیت و گرافیک: سبک‌شناسی، رنگ‌شناسی و ترکیب‌بندی مهارت بیشتری داشته باشیم طبیعتا طراح UI بهتر و کامل‌تر و دارای بازه اختیارات و اعمال نظر بیشتری تو جنبه‌های بصری کار خواهیم بود و هرچقدر مهارت گرافیکی کمتری داشته باشیم به سمت یک کدنویس صرف UI با قدرت اعمال نظر کمتر در حوزه بصری گرایش پیدا می‌کنیم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: gogooli , stateless , Ametrine , Skyrim , SepidehP , blackhalo1989
ارسال: #۳۲۵۲۸
۲۲ شهریور ۱۳۹۵, ۰۴:۰۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ شهریور ۱۳۹۵ ۰۴:۰۶ ب.ظ، توسط blackhalo1989.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ شهریور ۱۳۹۵ ۰۳:۳۳ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  پس مثلا شما از Client Side صرفا بخش کدنویسی‌ش رو می‌خواید. اینجا دو حالت متفاوت پیش میاد:

اولین حالت اینه که همون گفته شما رو فرض می‌کنیم که Layout از قبل طراحی و آماده ارائه به شماست، خب طبیعتا شما اینجا در بدترین حالت ممکن اصلا کاری با مسائلی مثل رنگ‌شناسی و مفاهیم پایه ندارید، چون فقط مجری فنی طرح هستید و براتون مهم نیست یا اصلا نمی‌دونید چرا سبز آره و قرمز نه؟ یا چرا Tahoma آره و Sans نه؟ تمام دغدغه شما تو بحث مثل وب اجرای دقیق دستورات HTML / CSS / Java Script و یک معادل‌سازی عالی هست. اینجا اگه شما گرافیک بلد نباشید دستتون از نظر اعمال نظر بسته‌ست و این مورد وقتی به چشم میاد که Layout ارائه شده به شما دارای اشکال باشه ولی چون شما نمی‌دونید چی به چیه همون رو اجرا می‌کنید. اینطوری بگم که شما در این نقش در واقع یک کدنویس Front-End و نه یک طراح UI هستید و بازه اختیاراتتون کم‌تر هست و در واقع طرح به نام شما نیست و شما جز مواردی مثل رویدادها (ارسال فرم، پاسخ به کاربر، افکت‌های حرکتی و...)، همچنان مثل Server Side پشت پرده کار هستید.

دومین حالت که داریم اینه که ما خصوصا هرچی جلوتر می‌ریم و با وجود سبک‌هایی مثل Metro یا Flat یا Material و همچنین وجود Framework ها به نوعی می‌شه گفت نیازمون به "شخص" گرافیست (و نه مفاهیم گرافیک) کمتر شده یا تو خیلی از موارد به صفر رسیده (جز مواردی که به گرافیک خاص‌تر احتیاج هست مثل وب‌سایت شهرداری ناحیه یک تهران یا وب‌سایت گردشگری برج میلاد)، بیشتر همون Box Model و یا مدل شبکه‌ای مطرح هست، واسه همین این روزها سایت‌ها خیلی شبیه به هم شدند! من می‌خوام این رو بگم که ما تو خیلی از این موارد دیگه اصلا نیازی به چیزی به اسم فتوشاپ نداریم، حتی خود المان‌ها هم تو سبکی مثل Flat نه به صورت گرافیک با پسوندی مثل PNG که به صورت Font ICON یا SVG اجرا می‌شن. خب این یعنی چی؟

این یعنی شمایی که می‌خوای تو خود وب فول استک باشید، باید UI رو هم خودتون از صفر کد بزنید (حالا مثلا با یک طرح از روی کاغذ یا تو ذهن)، ما فریم‌ورکی مثل Bootstrap رو داریم با این همه امکانات، یکی صفحه می‌سازه فوق‌العاده یکی می‌سازه غیرقابل تحمل! اون دو نفر هیچ‌کدومشون طرحش رو یک گرافیست نزده، خودشون زدند. ولی چرا اینطوری شده؟ دو تا عامل داره، یکی خلاقیت و یکی هم آشنایی به همون اصول گرافیک؛ پس از نظر من کسی که قراره فول استک باشه و واقعا "کاردرست" هم باشه دیگه حداقل باید با مبانی گرافیک آشنا باشه، حالا اینکه در ابتدا ندونه برای دیزاین وب‌سایت یک کافی‌شاپ طیف رنگ سرد بهتر از طیف گرمه چندان مهم نیست، از همه مهم‌تر توانایی ترکیب‌بندی و فضاسازی برای عناصر رو داشته باشه که این مورد از طرح اولیه تا تو حالت‌های مختلف کدنویسی CSS / Responsive هم کاملا لازم و واجب هست.

نهایتا اینکه هرچقدر تو حوزه‌های خلاقیت و گرافیک: سبک‌شناسی، رنگ‌شناسی و ترکیب‌بندی مهارت بیشتری داشته باشیم طبیعتا طراح UI بهتر و کامل‌تر و دارای بازه اختیارات و اعمال نظر بیشتری تو جنبه‌های بصری کار خواهیم بود و هرچقدر مهارت گرافیکی کمتری داشته باشیم به سمت یک کدنویس صرف UI با قدرت اعمال نظر کمتر در حوزه بصری گرایش پیدا می‌کنیم.
چند تا مساله وجود داره:
۱- دنیای سرور ساید به اندازه زیادی مطلب داره. مثل تست که تو ایران مهجور مونده اما میتونه برنامه نویس رو از باگ های بعد از لانچ شدن نجات بده. از اون طرف قضیه گرافیک هم دنیای خودش رو داره. اما در نهایت زمان ما محدوده. من نمیتونم تو هر دو حرفی برای گفتن داشته باشم بنابراین باید اولویت دهی کنم.
۲- از دوران مدرسه فکر می کنم که من ذوق هنری کمی دارم و نهایتا میتونم با دونستن تیوری ها یه طرح خوب (و نه عالی و خلاقانه) ارایه بدم.

اگه درست فهمیده باشم منظورتون از حالت دوم طراحی بر اساس guideline های یه سبک خاص (مثل:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
) و استفاده از فریمورک های css مثل bootstrap‌ و فونت آیکن ها مثل font awesome هست. لطفا برای حالت دومی که گفتید یه learning path دقیق (با منابع) بدید. و برای حالت دوم چقدر نیاز به نرم افزارهای گرافیکی مثل فوتوشاپ هست (من لینوکس کارم Big Grin و گیمپ ...)


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: stateless , SepidehP
ارسال: #۳۲۵۲۹
۲۲ شهریور ۱۳۹۵, ۰۴:۳۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ شهریور ۱۳۹۵ ۰۳:۳۳ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  در ابتدا ندونه برای دیزاین وب‌سایت یک کافی‌شاپ طیف رنگ سرد بهتر از طیف گرمه چندان مهم نیست، از همه مهم‌تر توانایی ترکیب‌بندی و فضاسازی برای عناصر رو داشته باشه که این مورد از طرح اولیه تا تو حالت‌های مختلف کدنویسی CSS / Responsive هم کاملا لازم و واجب هست.
من فکر می کردم باید رنگ گرم استفاده شه!Smile
راه سریع تری برای یادگیری این ها نیست؟ مثلا فوقش با خوندن یه دونه کتابSmile
من مشکل سلیقه دارم. یعنی مثلا اشاره کردین در یک فرم نمی دونم دکمه اش چه رنگی باشه بهتره (یه راهش شنیدم اینه که به طرح سایت نگاه کنیم یکی از رنگ های اون رو برداریم) یا نمی دونم یک جدول می کشیم چه رنگی باشه، gradient باشه یا نباشه، یکی در میون رنگ سطرها تغییر کنه یا نه،... یا برای منو همین طور. این که چه طرحی باشه به ذهن نمی رسه. این ها در یه کتاب جمع نشدن؟ مثلا یکی که اومده باشه در حوزه وب این ها رو گفته باشه.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: blackhalo1989 , SepidehP , stateless
ارسال: #۳۲۵۳۰
۲۲ شهریور ۱۳۹۵, ۰۶:۲۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
The game is on
مدل شرلوک هولمز Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SepidehP
ارسال: #۳۲۵۳۱
۲۲ شهریور ۱۳۹۵, ۰۷:۵۹ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
در آن لحظه ، زمانی که کارد دیگر به اراده ی ابراهیم نبود و می گفت :
الخلیل یامرنی و الجلیل یمنعنی
ابراهیم نگران شد ، خدایا نکند قربانی مرا قبول نکردی !
و اسماعیل در کشاکش ، نکند از چشمت افتاده ام
و آن گاه سخنانی نهانی میان خدا و ابراهیمش رد و بدل می شود :
- ابراهیم محبوب ترینم را می شناسی ؟
- آری ! خدایا محمد (ص) خاتم پیامبران .
- فرزند تو عزیزتر است یا فرزند آن عزیزترین ؟
- فرزند او بی هیچ شک .
- اگر اسماعیل تو قربانی می شد ، فقط نشان صدق و خلوص تو و پسرت بود و این
نشان را به تو بارها و بارها عطا کردیم اما ما مقصودی دیگر داشتیم .
اسماعیلت باید بماند تا از نسل او محبوب ترین بندگانم بیاید و آن گاه او
عزیزترینش را قربانی خواهد کرد .
و با آن قربانی است که جهان به عشق زنده خواهد شد ...
هرچند مردانه به میدان آمدید ولی قربانی شدن قوچ به جای اسماعیل ات هنوز
معنای ذبح نیست .
منتظر باش تا حقیقت آن را دریابی ...
منتظر باش ...


***

و اینک پس از سالها خطابی در ملکوت می پیچد
بنگرید !
این جا کرب و بلا است ، منای حسین ما و این حسین است ، ذبیح عشق ما !
ای ابراهیم ! ای اسماعیل ! ای بندگان ناب من !
شما در عشق تمام بودید ولی تمام عشق شما نبودید .

برگرفته از کتاب شب شکن - نوشته ی موسسه ی فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SepidehP , stateless
ارسال: #۳۲۵۳۲
۲۲ شهریور ۱۳۹۵, ۰۸:۱۰ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دارم وویس گوش میدم.
بعضی قسمتهاش هم صدا ضعیفه هم سریع صحبت میکنن و نمی فهمم چی می گن Confused
کلافه شدم. Confused
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SepidehP , stateless
ارسال: #۳۲۵۳۳
۲۲ شهریور ۱۳۹۵, ۰۸:۱۵ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
این مدعیان در طلبش بی خبرانند
کانرا که خبر شد خبری باز نیامد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SepidehP
ارسال: #۳۲۵۳۴
۲۲ شهریور ۱۳۹۵, ۰۹:۰۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
How others see you ,is not important

How you see yourself means everything
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: blackhalo1989 , RASPINA , salam5 , SepidehP , mahyamk
ارسال: #۳۲۵۳۵
۲۲ شهریور ۱۳۹۵, ۱۰:۲۹ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یه وقتایی برای ناامید شدن زود هست یه وقتایی هم باید هر چه ساخت را رها کرد و رفت تا یه روزی شاید برگردیم سراغ داشته هامون یه وقتایی هم باید برای همیشه گذاشت و رفت وپشت سر را هم نگاه نکرد

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: khayyam , salam5 , SepidehP


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۶۶۰ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۲,۴۰۸ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۸۵ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۷,۰۹۹ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۲۰۵ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۹ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۵ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۵۷ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۹۴ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۸۰ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close