زمان کنونی: ۰۸ آذر ۱۴۰۳, ۰۹:۳۰ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۵۲۶
۲۰ فروردین ۱۳۹۰, ۱۲:۳۶ ب.ظ
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
(۲۰ فروردین ۱۳۹۰ ۱۲:۴۷ ق.ظ)arshad90 نوشته شده توسط:  
(19 فروردین ۱۳۹۰ ۰۹:۴۱ ب.ظ)polarisia نوشته شده توسط:  
(19 فروردین ۱۳۹۰ ۰۹:۲۷ ب.ظ)arshad90 نوشته شده توسط:  دلم یه تیکه جا می خواد، یه تیکه کاغذ، شایدم یه جایی که هیچ کی ندونه و کسی بهش دسترسی نداشته باشه... اونوقت تو این یه تیکه جا هر چی دلم می خواد بنویسم هر چی هرچی و خیالم راحت باشه از اینکه هیچ کس نمیتونه بخونش و فقط و فقط خودم اگه خواستم گاهی برم بخونمش..... یه همچین جایی هست اصلا؟؟


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
دوست عزیز این لینک کار نمی کنه. اشتباه ننوشتین آدرسشو؟

چرا درسته. اینجا کار میکنه! Huh

To live is to suffer, to survive is to find some meaning in the suffering.
Friedrich Nietzsche
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۲۷
۲۰ فروردین ۱۳۹۰, ۰۱:۵۸ ب.ظ
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
(۲۰ فروردین ۱۳۹۰ ۱۲:۳۶ ب.ظ)polarisia نوشته شده توسط:  
(20 فروردین ۱۳۹۰ ۱۲:۴۷ ق.ظ)arshad90 نوشته شده توسط:  
(19 فروردین ۱۳۹۰ ۰۹:۴۱ ب.ظ)polarisia نوشته شده توسط:  
(19 فروردین ۱۳۹۰ ۰۹:۲۷ ب.ظ)arshad90 نوشته شده توسط:  دلم یه تیکه جا می خواد، یه تیکه کاغذ، شایدم یه جایی که هیچ کی ندونه و کسی بهش دسترسی نداشته باشه... اونوقت تو این یه تیکه جا هر چی دلم می خواد بنویسم هر چی هرچی و خیالم راحت باشه از اینکه هیچ کس نمیتونه بخونش و فقط و فقط خودم اگه خواستم گاهی برم بخونمش..... یه همچین جایی هست اصلا؟؟


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
دوست عزیز این لینک کار نمی کنه. اشتباه ننوشتین آدرسشو؟

چرا درسته. اینجا کار میکنه! Huh

دوست عزیزم ممنون. کیفور شدم سایت رو دیدم. جای جالبیه... یه سایت رازدارUndecided
راستش یه محدودیتی هست اونم اینه که شاید یه هویی ادم دلش بگیره و دلش بخواد به یادداشتاش سر بزنه بعد حوصله روشن کردن سیستمم نداشته باشه... بعد چی؟؟؟ Blush

همینطوری به ذهنم رسید که یه محدودیته اما واقعا ممنونم از همه رفقا بابت پپیشنهاداتشون... حتما ب یکیشون عمل می کنم.Shy
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: polarisia
ارسال: #۵۲۸
۲۰ فروردین ۱۳۹۰, ۰۳:۳۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۰ فروردین ۱۳۹۰ ۰۳:۳۶ ب.ظ، توسط fatima1537.)
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

سایت جالبیه و یک نو آوری محسوب میشه فقط حیف که ۳۱شبه!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۲۹
۲۰ فروردین ۱۳۹۰, ۱۱:۴۷ ب.ظ
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
(۲۰ فروردین ۱۳۹۰ ۰۷:۴۴ ق.ظ)۵۴m4n3h نوشته شده توسط:  
(20 فروردین ۱۳۹۰ ۰۲:۲۵ ق.ظ)arshad91 نوشته شده توسط:  شما حماقت با سادگی اشتباه گرفتی

و برای من حتی همین ادمهای خیلی خیلی ساده هم دوست داشتنی هستند دلیلی برای دوست نداشتن ادمها ست سادگی؟

شما اصلاً جملات من رو خوندید؟!!!
من برای تک تک توصیفاتی که برای یه آدم ساده نوشته بودید دلیل آوردم که چرا دوستشون ندارم!
من کسی که بدی هیچ کس رو باور نداره، در حالی که همه میدونیم که چه قدر آدم بد وجود داره رو دوست ندارم!
و ...
صرفاً یه نظر شخصیه!
ممکنه نظر شما با مال من فرق داشته باشه و قابل احترام هست ...
منم فقط نظرم رو بیان کردم، نگفتم حرف من درسته!
(۲۰ فروردین ۱۳۹۰ ۰۲:۲۵ ق.ظ)arshad91 نوشته شده توسط:  میتونی تو قسمت بلاگفا پیش نویس کنی

wow! پیش نویس های بلاگفا اصلاً جای secureی نیست! چون یه سایت هایی هستند که اجازه میدن آرشیو کامل رو دانلود کنی به همراه پیش نویس ها!

اره خوندم اما شما منظور من اشتباه متوجه شدید..منظور من از ادم ساده احمق نبود من این نوشته را ننوشتم اما این طور برداشت کردم..اینکه اولش ادم بدی ادمها را باور نداره ..نه اینکه هیچ وقت باور نمی کنه ادمهای بد نیستند و نبودند...ا
مثلا این بده که شما اول صبح به بچه‌ها لبخنذ بزند؟بده؟بده تا دوستاتون میبینید لبخند بزنید؟دست یبدید باهاشون؟...شاید من اشتباه برداشت کردم...نظر منم شخصیه شاید اشتباه باشه...و کلا این قهرمان به این معنا واسم نیست..
و من که نگفتم شما این ادمهای ساده را انخاب منید من منظورم این بود همین کنارا کسایی هستند که اینجور زندگی می کنند و برای من دوست داشتنی هستند..من تو این کشور میگم ۹۹%فقط ذوروغ دودره بازی نامردی دیدم..واسه همین همچین ادمهای نایابی خیلی هم واسم دوست داشتنی هستند..بیشتر منظورم از جمله‌ها مینویسم..
عصبانی شدن نداره که..داریم اروم احرف می زنیمRolleyes

یاد خدا ارامش بخش دلهاست
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۳۰
۲۱ فروردین ۱۳۹۰, ۱۲:۱۵ ق.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
امروز گرین کارتم اومد!
بالاخره ما هم رفتنی شدیم...
۱ تیر اعزامم به خدمت مقدسسسسس سربازی!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۳۱
۲۱ فروردین ۱۳۹۰, ۰۲:۲۷ ق.ظ
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
(۱۹ فروردین ۱۳۹۰ ۰۷:۴۴ ب.ظ)polarisia نوشته شده توسط:  دلم تنگه، ناراحتم، خستم، بی حوصله، بی امید، بی انگیزه، بی رمق، بی اشتیاق و هزار تا بی ... دیگه!
.
.
.
خسته شدم از بس نوشتم خسته شدم!
حقیقت تلخه افسوس.

۵Qf9RaOtxNB2OpEY1sDMlaAYf5v6b/3vaUrm+gEmp5w5uv2OxkMnUrVzPtTbLX008Qov0woyeCY=
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۳۲
۲۱ فروردین ۱۳۹۰, ۱۲:۱۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۱ فروردین ۱۳۹۰ ۱۲:۲۱ ب.ظ، توسط samanium.)
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
همه تلاشمون اینه که به هر قیمتی که شده ‌، با اصرار و قسم که نه منظور من این نبود‌، خواهش میکنم ....، اجازه بده حرفامو بزنم‌، میتونیم صحبت کنیم ....‌، من خوبم ...‌، من قصدم ریاکاری نبوده ...
.
.
.
بسه کمتر اذیتش کن
تو اگه خوب بودی هستی اگه نیستی خوب نیستی دیگه
اصلا خوب بودن تو به چه دردی می خوره ؟
ها
؟
چراغ خاموش راه بیفت نذار کسی از رفتنت باخبر بشه


هر که او از هم‌زبانی شد جدا
بی‌زبان شد گرچه دارد صد نوا
چونکه گل رفت و گلستان درگذشت
نشنوی ز آن پس ز بلبل سرگذشت
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۳۳
۲۱ فروردین ۱۳۹۰, ۰۱:۳۹ ب.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
بدین وسیله من رسما از بزرگسالی استعفا میدهم و مسئولیت های یک کودک ۸ ساله را قبول میکنم.
میخواهم فکر کنم شکلات از پول بهتراست,چون می توانم انرا بخورم .
میخواهم به یک ساندویچ فروشی بروم و فکر کنم که انجا یک رستوران ۵ ستاره است .
میخواهم زیر یک درخت بلوط بنشینم و با دوستانم بستنی بخورم .
میخواهم درون یک چاله اب بازی کنم و بادبادک خودرا در هوا پرواز دهم .
میخواهم به گذشته برگردم , وقتی همه چیز ساده بود ,وقتی داشتم رنگها را , جدول ضرب را و شعر های کودکانه را یاد می گرفتم , وقتی نمی دانستم که چیزهایی نمیدانم و هیچ اهمیتی نمی دادم .
میخواهم فکر کنم که دنیا چقدر زیباست و همه راستگو و خوب هستند .
میخواهم ایمان داشته باشم که هر چیزی ممکن است ,و میخواهم که از پیچیدگی های دنیا بی خبر باشم .میخواهم دوباره به همان زندگی ساده‌ی خودم برگردم، نمیخواهم زندگی من پر شود از کوهی از جزوه و کتاب , خبرهای ناراحت کننده , صورتحساب , جریمه و .....
میخواهم به نیروی لبخند ایمان داشته باشم , به بک کلمه‌ی محبت امیز , به عدالت , به صلح , به فرشتگان , به باران , به ....
این دسته چک من , کلید ماشین , کارت اعتباری و بقیه‌ی مدارک ,مال شماااااااااااااااااااااااااااااااااا .
من رسما از بزرگسالی استعفا میدهم .
اگر میخواهید بیشتر از این با من بحث کنید , باید بتوانید مرا بگیرید ,چون ........ !!!!!!!!!!!!!!!!!

هان مشو نومید چون واقف نه ای از سر غیب
باشد اندر پرده بازی های پنهان غم مخور
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: polarisia , **sara** , mosaferkuchulu , Aurora
ارسال: #۵۳۴
۲۱ فروردین ۱۳۹۰, ۰۱:۵۷ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۱ فروردین ۱۳۹۰ ۰۲:۲۵ ب.ظ، توسط aminamini.)
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
ببخشیدا


گفتن
هر چه میخواهد دل تنگت بگو

منم میگم

یه متن
درباره شک و عشق و هوس(اینو واسه آدمایی میگم که چوب صداقتشون رو میخورن)





تردید

عجب واژه‌ی ناملموسی

اما چرا

چرا آدم شک پیدا کند

که دیگران را بشکند

جرا آدم همه را به یک چوب بزند

چرا آدم آدمی نکند

و

آنچه را که دوست ندارد

به ظاهر دوست بداند

و چون عروسکی بازیش دهد

و

با تمام مثلا احساسات عاشقانه اش
چون از بازی خسته شد
معشوق بیچاره را هوس باز بشمارد

و



بگوید زود باش
بگو
هوسبازی


و آن عروسک پوزخند میزند و میگوید


بله
بله
بله

...

اما ای کاش یک لحظه

به اندازه یک پلک زدن

فکر میکردی

تو
بله
تو

فکر میکردی

و

میدانستی



عاشق

اگر چوب هم بخورد

اگر رمق ماندن هم نداشته باشد

اگر بازیچه دست عروسک گردان هم شود

هنوز هم عاشقست

و عاشقانه
عاشقانه ها
را دوست میدارد





ببخشید
ممنون که وقتتون رو واسه خوندنش صرف کردید

باتشکرBlush
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mosaferkuchulu , Maryam-X , Helmaa
ارسال: #۵۳۵
۲۱ فروردین ۱۳۹۰, ۱۰:۰۸ ب.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

حسرت نبرم به خواب آن مرداب / کآرام درون دشت شب خفته است / دریایم و نیست باکم ازطوفان / دریا همه عمر خوابش آشفته است “شفیعی کدکنی”
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: aminamini , arshad90
ارسال: #۵۳۶
۲۲ فروردین ۱۳۹۰, ۰۲:۲۴ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ فروردین ۱۳۹۰ ۰۲:۲۹ ق.ظ، توسط aminamini.)
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
جریان از این قراره

که عاشقه به معشوقش میگه:

طنابی که ما رو بهم بسته رو محکم بچسب و ولش نکن
من محکم گرفتمش و تو هم مواظب باش
که اگه ولش کردی میرم پیش خدا

اما

اون بیمعرفت ولش میکنه و

القصه:

این زبان عاشق سرگردونه

گوش بدید(لطفا)







وای بر من

چه شده؟

نخ من سر ببرید

و شدم سرگردان

در پی این حادث

رفتم و ناغافل

منزلی را یافتم


این کجایست دگر؟
این سرا مال که است؟

و ندایی آمد


خانه عشاقان



وای بر من
چه شده؟

خانه حضرت دوست!
خانه فر و شکوه!
خانه موی و سبوی!


من شدم یک سره شور
شور و مدهوش و جود

چون که
بوی نفس حق به مشامم میخورد

رفتم و
بنشستم
و صدایی آمد
که به من گفت بگو؟

چه بگویم به خدا؟
از که گویم به خدا؟
راز را فاش کنم؟
یا که این پرده عمر را‌، نمایم پیدا؟

گفتم این صاحب ماست
رازدار همه‌ی آدم هاست

پس

گفتم؟
آن چه را میباید

...


و

دگر آرامم

ودگر بیدارم

و به تو میگویم


که نخت پاره بکن
و
بیا تا همه عمر

راحتی پیشه کنی

چون


خدا این جا هست
با تمامه همه احساسی
که همه عمر
به دنبال
کمش می بودی.





بازم ممنون
فدای وقت با ارزشتون


با تشکر
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara** , 54m4n3h , samanium , Parva , SHOKRANE_ENG
ارسال: #۵۳۷
۲۲ فروردین ۱۳۹۰, ۰۸:۰۷ ق.ظ
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
(۲۱ فروردین ۱۳۹۰ ۱۰:۰۸ ب.ظ)۵۴m4n3h نوشته شده توسط:  ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

رختمان را آب برد
تن بی جانمان نیز هم .....


هر که او از هم‌زبانی شد جدا
بی‌زبان شد گرچه دارد صد نوا
چونکه گل رفت و گلستان درگذشت
نشنوی ز آن پس ز بلبل سرگذشت
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۳۸
۲۲ فروردین ۱۳۹۰, ۰۶:۵۵ ب.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
من خدا را دارم...کوله بارم بر دوش...سفری می باید.سفری بی همراه...گم شدن تا ته تنهایی محض...سازکم با من گفت: هرکجا ترسیدی!از سفر لرزیدی!تو بگو از ته دل من خدا را دارم...من خدا را دارم...من و سازم چندیست...که فقط با اوییم... ...

ای نسخه ی نامه الهی که تویی

ای آینه ی جمال شاهی که تویی

بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست

از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی


(حضرت مولانا)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara** , aminamini , arshad91
ارسال: #۵۳۹
۲۳ فروردین ۱۳۹۰, ۰۹:۴۴ ق.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
خط می کشم رو دیوار همیشه روزی یک بار
تو هم شبیه من باش حسابتو نگه دار

تا چشم رو هم میذاری می بینی عمر تموم شد
بین چهارتا دیوار وجود تو حروم شد

عاشق زندگی باش زندگی شغل و پول نیست!!!!
تو امتحانِ بودن برده بودن قبول نیست


از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر ............ یادگاری که در این گنبد دوار بماند..
.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: aminamini , Arena , Parva
ارسال: #۵۴۰
۲۳ فروردین ۱۳۹۰, ۱۲:۱۸ ب.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
من هی میگم منو توی این موقعیت های سخت قرار ندید، هیچ کس گوش نمیده!
هر وقت مامانم میگه ناهار رو خودت گرم کن، میسوزه Sad
بابا! من از کارایی که busy waiting داره خوشم نمیاد! هی برم سر بزنم که ببینم کی داغ شده؟ خب دارم از cpuم استفاده میکنم، بهره وریش میاد پایین اگه هی برم! آخرشم که یادم میره، میسوزه Sad Big Grin Tongue
خب غذاهه خودش شعور داشته باشه هر وقت داغ شد interupt بزنه، من قول میدم سعیم رو بکنم که برم زیرش رو خاموش کنم Big Grin

حسرت نبرم به خواب آن مرداب / کآرام درون دشت شب خفته است / دریایم و نیست باکم ازطوفان / دریا همه عمر خوابش آشفته است “شفیعی کدکنی”
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Parva , ایرسا


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۴۷۱ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۴۸,۶۵۱ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۳۷۷ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۸,۷۵۵ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۵۰ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۳۹ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۵۹ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۵۸۶ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۶۸۱ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۷۵ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close