در قسمتهای قبلی به ترتیب در مورد ماهیت فصل تابستان و الزاماتی که باید در این فصل برای برنامه ریزی در نظر بگیریم، و نیز ساختار کلی برنامه ای که مناسب این فصل می باشد صحبت هایی کردیم.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
خواندن ان دو تاپیک قبل از این که بخواهید به مطالعه این تاپیک بپردازید را توصیه میکنم.
تا الان فرض من بر این است که در حال تلاش برای این هستید که عادات مطالعه خود را کشف کرده باشید، همچنین یه برنامه ابتدایی از یک سری دروس ریختید و شروع به مطالعه کردید، اما سوالی که خیلی از شما ها با آن مواجه هستید، در این می باشد که اصولا چه درسهایی باید در این مرحله انتخاب کنیم؟تعداد درسهایی که انتخاب میکنید و تنوع این درسها بسیار حایز اهمیت میباشد. قبل از این که بخواهم بحث کنم که الگوریتم پیشنهادی من برای انتخاب این درسها چه چیزی می باشند میخواهم یه کم در مورد اهمیت این انتخاب صحبت کنم.
قصه جهاز برای دختران:
احتمالا همه شما دوستان عزیز با مادرانی آشنا هستید که اصرار فراوانی دارند تا بین دخترانشان فرقی نگذارند و جهازی که بین آنها می دهند هیچ تفاوتی نداشته باشد. این مادرها معمولا تلاش میکنند تا هیچ گونه تفاوتی بین این دو نگذارند و نهایت تلاششان را میکنند اما در نهایت معمولا تلاششان به شکست می انجامد و تفاوتهایی در این جهازها مشاهده میشود. خیلی از داوطلبان نیز با درسهای کنکوری مثل دختران نداشته شان برخورد میکنند. تلاش میکنند تا بین آنها فرقی نگذارند. مثلا اگر برای گسسته دو ساعت زمان گذاشتند تلاش میکنند برای ساختمان داده هم دو ساعت در روز زمان بگذارند. این ایده را احتمالا همه شما هم شنیدید که میگن کسی در کنکور موفق هست که همه درسها رو به یه اندازه بلد باشه و در حد متوسط باشد
اما در بین کسانی که امسال رتبه های خوب در کنکور اوردند، بروید و بگردید و ببینید چند نفر هستند که این شرایط را داشته باشند. عمرا حتی اگر یک نفر را پیدا کنید. به مرور زمان به سمتی می رویم که توجه ما به یه سری دروس بیشتر می شود و به یه سری دروس کمتر. پس در نتیجه همه این حرفها باید بگم که این خیلی مهمه که ما برخورد یکسان با همه درسها نداشته باشیم و بین آنها فرق بگذاریم. برای برخی از درسها شاید بهتر باشه جهاز تمام و کمال بدهیم(هر کاری میشه کرد برایشان انجام دهیم) و برای برخی از دروس یه جهاز معقول دهیم( در حد متوسط و معقول برایشان زمان و انرژِی بگذاریم) و برای بعضی ها اصلا جهاز ندیم(کلا حذفشون کنیم)
قصه کوله پشتی و ظرفیت محدودش
احتمالا اکثر شما درس طراحی الگوریتم را در دانشگاه پاس کرده باشید. تو این درس در بخش مسائل حریصانه مسئله معروفی هست به نام مسئله کوله پشتی. این مسئله بیان گر این هست که یک کوله پشتی داریم که ظرفیتش محدود است. و ما کلی وسایل داریم که مجموع وزن های اینها یبشتر از ظرفیت کوله پشتی هست. مسئله اصلی اینه که طوری این وسایل را انتخاب کنیم که بیشترین وزن را در کوله پشتی داشته باشیم و بیشترین سود را به ما برساند. مسئله اصلی همین جاست دقیقا. این خیلی خوبه که برای همه درسها از روی دو یا سه مرجع اصلی که احتمالا دارند بخونیم، خیلی خوبه که مسائل این کتابها را حل کنیم و بعد بریم سراغ کتاب تست و تستهای کنکورشم بزنیم و با تسلط کافی بریم سر جلسه کنکور. ولی مشکل اینجاست که ما توان و وقت برای اینکه برای همه درسها همچین کاری را بکنیم نداریم و نخواهیم داشت.(در تئوری شاید ولی در عمل به ندرت این اتفاق می افتد) اگر هم داشته باشیم، حجم اطلاعات مغزمان را خیلی زیاد کردیم و جمع کردن این همه اطلاعات در بازه زمانی یک ماه مانده به کنکور و در فصل جمع بندی اگر نگوییم غیر ممکن، میشه گفت خیلی دشوار هست. بجه هایی که یک بار کنکور دادند خوب میفهمند که چطور دم کنکور خیلی از چیزهایی که قبلا بلد بودند حالا دیگه یادشون نیست و فرصت کافی هم برای جمع کردن اون مطالب ندارند. پس باید یاد بگیریم که تنها در یک سری درس خاص میتونیم این قدر سرمایه بگذاریم و برای باقی درسها باید سرمایه گذاری کمتری کنیم و چه بسا تو بعضی ها اصلا سرمایه گذاری نکنیم (حذفشان کنیم)
قصه خربزه و عسل
احتمالا همه شما شنیدید که خربزه و عسل با اینکه هر دو خیلی شیرین هستند اما نباید با هم بخوریشون چون مشکل ایجاد میکنه برای ادم. مسئله بعضی از این دروس دقیقا همین طوره. یه سری درسها هستند که به لحاظ ماهیتی خیلی شبیه همدیگر هستند و مطالعه آنها با هم در طول روز ممکنه تداخل برای ما ایجاد کنه و فهمش برای ما دشوار باشه. در واقع یکی از علل فراموشی اطلاعات بروز تداخل در اطلاعات میباشد. پس بعضی از درسها بهتره که پشت سر هم خوانده نشوند. (مثلا معماری و سیستم عامل و یا ساختمان داده و طراحی الگوریتم، و یا مهندسی نرم و تئوزی های مدیریت که هر دو حفظی هستند ) همچنین یه سری درسها هستند که انرژِی زیادی از ما میگیرند و خوندشان در طول روز باعث میشه انرژی برای ما باقی نماند. مثل ریاضی مهندسی و امار یا ریاضی مهندیسی و گسسته .البته ممکنه فردی باشه که بگه من ریاضی دوست دارم و مشکلی با این کار ندارم. اون دسته خیلی مشکلی شاید نداشته باشند
در کل اگر بخواهیم خلاصه کنیم این مهمه که در طول یک روز اگر چیدمان مناسبی از درسها نداشته باشی، هم میتونی دچار پدیده اختلال اطلاعات بشی و هم دچار کمبود انرژِی
دلایل زیاد دیگری میتوان یافت تا به اهمیت چیدمان درسها در طول یک روز پی برد که فعلا در اینجا از خیر آنها میگذریم. هدف ما این هست تا با کمک همدیگر به چیدمانی برسیم که بهترین انتخاب برای ما باشد
پس سوالی که میخواهیم از این پس به آن پاسخ دهیم این می باشد که
۲- چه درسهایی را انتخاب کنم برای مطالعه؟چیدمان این درسها به چه صورت باشد؟
برای پاسخ دادن به این درسها باید مراحل زیر را طی کنیم.
مرحله اول دسته بندی اولیه درسها
همانطور که پیش تر گفتم برای این که بتوانیم رفتار متفاوتی با درسها داشته باشیم نیازمند این هستیم تا آنها را گروه بندی کنیم. و با هر گروه متناسب حال خودش رفتار کنیم. این گروه بندی و نوع برخورد شما با هر گروه به خودتان بستگی دارد. من یه گروه بندی پیشنهاد میدهم بهتون اما الزامی نداره که این نوع گروه بندی بهترین باشه. شاید شما گروه بندی بهتری انجام دهید
گروه اول: عزیز دردانه ها:
عزیز دردانه ها همان درسهایی هستند که بیشتر از همه نیاز به توجه دارند. آن دسته درسهایی هستند که باید مثالهای کتاب مرجعشان را حل کنی، حتی اگر لازم شد از روی کتاب مرجع چندین دور انها را بخوانی، خوب خلاصه برداری کنی، و خلاصه هر کاری که لازم هست برای آنها انجام دهی تا سطح توانایی شما در آنها به جایی برسد که اگر سر جلسه کنکور تستی امد و شما نتونسی بزنی مطمئن باشی افراد خیلی کمی هستند که میتونند اون رو بزنند و باقی نمی تونند بزنند. شاید از خودتان بپرسید چطور بفهمیم به اون سطح رسیدیم. سوال خوبیه.(بعدها پاسخ این سوال را یا خودتان میفهمید یا اگر نفهمیدید ازمونهای ازمایشی و تستهای مختلف زدن میتونه به فهمتون کمک کنه) اصولا تمام افراد موفق کنکور را که نگاه کنی یه سری درس دارند که به اصطلاح قورتش دادند و خیلی خوب بلدش هستند. قطعا در شروع کار قرار نیست به اون سطح برسید. اما به مرور زمان و با توجه بیشتر شما به این دروس میتوانید به این سطح برسید. البته رسیدن به این سطح خیلی سخته و از عهده هر کسی بر نمیاد و باید پتانسیلهای لازم را برای این کار داشته باشید.
مثلا یه نفر که اصولا با درسهای حفظی مشکل دارد، نمیتواند تو درس نرم افزار به این سطح برسد. و یا اگر در دوران تحصیل پایه سخت افزاری قوی نداشتید قطعا تو درس معماری سخته که به اون سطح برسید. من چند نکته میگم که موقع انتخاب این سبد از درسهایتان باید بهش توجه کنید:
۱- اول از همه پیش زمینه های شما هستند. مثلا اگر پیش زمینه ریاضی خوبی دارید، میشه یکی از سبد ریاضی را به عنوان عزیز دردانه انتخاب کرد. یا اگر حفظیات شما خوب هستند میشه یکی از درسهای مفهومی و حفظی را انتخاب کرد (مثل زبان های برنامه سازی، مهندسی نرم یا تئوری های مدیریت)
۲- همه تخم مرغ هاتون رو نباید تو یه سبد بگذارید. یعنی دروسی که به عنوان عزیز دردانه انتخاب میکنید ترجیحا باید از سبدهای مختلف باشد. مثلا تو رشته ایتی یا کامپیوتر اگه میخواهید دو درس عزیز دردانه انتخاب کنید ترجیحا یکی از آنها دروس مشترک باشد و دیگری دروس تخصصی. و اگرسه تا میخواهید انتخاب کنید یکیش تو ریاضیات باشه (برای رشته کامپیوتر) یا یکیش معماری یا مدیریت باشه (برای ایتی)
۳-
در نظر گرفتن عنصر علاقه در هنگام انتخاب این درسها: ترجیحا درسی که به عنوان عزیز نظردردانه انتخاب میکنید باید درس مورد علاقه تان باشد. زیرا که زمان زیادی قرار است برای این درس صرف کنید و اگر بهش علاقه نداشته باشید اصولا به مشکل میخورید. و نمیتوانید به آن سطح که میخواهید برسید. البته اگر درسی بود که نمیدانستید بهش علاقه دارید یا نه ولی سایر پارامترها را داشت مشکلی در انتخاب آن درس وجود ندارد
۴-
در نظر گرفتن عنصر نتیجه و میزان ریسک در انتخاب: ترجیحا درسی باشد که در اثر سرمایه گذاری نتیجه بخشی در آنها با ریسک کمتری مواجه باشد. برخی درسها هستند که شما هر چی سرمایه روشون بگذاری بازم ممکنه نتیجه نگیرید. مثلا شما تو رشته ایتی اگر گسسته را عزیز دردانه انتخاب کنی ممکنه بری سر جلسه کنکور و تهش باز یه تستم نتونی جواب بدی. یا شبکه انتخاب کنی و به دلیل عدم قطعیت که تستهایش از چه منبعی میاد باز سر کنکور اچمز بشی. بنابراین بهتره درسی را انتخاب کنی که درصد ریسکش کمتر باشه. مثلا تو کامپیوتر پایگاه داده، مدار منطقی، نظریه، میتونند جز گزینه های احتمالی و مناسب باشند و تو ایتی مهندسی نرم، مدیریت، پایگاه داده یا حتی هوش مصنوعی میتونند جز گزینه ها باشند. درسهای ساختمان داده، طراحی الگوریتم، معماری، سیستم عامل جز درسهایی می باشند که خبره شدن در آنها زمان خیلی بیشتری نیاز دارد. برای کسانی که تنها میخواهند از هر سبد(تخصصی، تخصصی مشترک، ریاضی) یک عزیز دردانه انتخاب کنند من این درسها را توصیه نمیکنم. اما اگر کسی هست که میخواهد چهار یا پنج درس را به عنوان عزیز دردانه انتخاب کند (کسانی که یک بار کنکور دادند و یا پایه قوی دارند و یا وقت زیادی دارند و توان درس خواندن بالایی دارند میتونند این کار را بکنند) میتونند این درسها را انتخاب نمایند.
۵
- نکته بعدی هر کس باید بر حسب توانش این درسهای عزیز دردانه را انتخاب کند. یعنی اگه شما توان مطالعاتی کمی دارید (مثلا روزی چهار ساعت) قطعا نمیتونید بیشتر از دو یا سه درس را در این سبد داشته باشید. ولی اگر یک بار کنکور دادید و تقریبا تسلط خوبی رو درسها دارید و به دلیل یک سری اشتباهات رتبه تون خوب نشده و امسال نیز وقت کافی برای مطالعه دارید قطعا میتونید تعداد درسهای بیشتری را در این سبد بگذارید (حتی تا شش درس)
۶
- مهمترین نکته در مورد درسهای این سبد اینه که باید راجع بهشون دانش زیاد کسب کنید. یعنی بدونید سیر سوالات این درسها تو سالهای اخیر چطور بوده، چه منابعی مورد استفاده بوده،تغییرات به چه وصرت بوده، چه منابعی بهتر است خونده بشه و چه سوالاتی میتواند کمک کند. این گونه اطلاعات را میتونید تو تالارهای هر درس از متخصصین این درسها بپرسید و اطلاعاتش رو کسب کنید.
۷- توجه داشتن به ظرفیت خودتان بدیهیه که همه ما میخواهیم همه درسها تو این دسته قرار بگیرند و بهشون توجه ویژه کنیم. ولی در عمل امکان این امر برای ما نیست. باید با توجه به داشته هایمان این سبد را انتخاب کنیم. کسی که پایه درسی قویتری داره و یا زمان بیشتری داره و یا یه بار کنکور داره قطعا دست بازتری داره تا کسیکه شاغل هست و این دفعه اولشه که میخواد کنکور بده و اتفاقا چند سالم از درسها دور بوده. بناربراین رو انتخابهایتان توجه ویژه داشته باشید.
پس در کل با توجه به شرایط بالا یک سری درس به عنوان عزیز دردانه انتخاب می شوند که این درسها دارای بالاترین اولویت برای مطالعه در فصل تابستان هستند. در مورد کیفیت مطالعه و این که چطور این درسها را مطالعه کنیم در تاپیک بعدی صحبت خواهیم کرد
گروه دوم: دوست داشتنی ها:
دوست داشتنی ها آن دسته از درسها هستند که نیاز به توجه دارند اما نه در اندازه عزیز دردانه ها
یعنی نیازی نیست برای این درسها کتابهای مرجع را بخوانیم، مثالهای تمام این کتابها را حل نماییم و الزامی هم نداریم که سر جلسه بتوانیم تمامی تستهای این درسها را پاسخ دهیم. سطح توقع ما از این درسها این میباشد که اگر سر جلسه کنکور تست متوسط یا ساده دیدیم بتوانیم پاسخ بدهیم و تمرکز ما بر روی این درسها بیشتر بر روی تستهای سالهای گذشته می باشد.
این دسته از درسها ، آندرسهایی میباشند که ما باید سوالات متوسط و ساده آنها را شکار کنیم تا سر جلسه کنکور بتوانیم به آنها پاسخ دهیم. سطح توقع ما از این درسها مشخصه. و میدانیم که قرار نیست بریم سر جلسه کنکور و هر چی تست دیدیم به چشمان اشنا باشد و یا مشابهشو در گذشته دیده باشیم.
تو این درسها بر خلاف عزیز دردانه ها که نگاه حداکثری داشتیم، نگاه بهینه داریم. یعنی دنبال منابعی میگردیم که تو کمترین زمان ممکن بیشترین اطلاعات ممکن را نصیب ما بکنند. مثلا تو درس نرم افزار اگر میبینیم پرسمن ۷۰۰ صفحه هست ولی کتاب مدرسان ۳۰۰ صفحه و کتاب مدرسان مثلا اطلاعات خلاصه ای در اختیار ما قرار میدهد سراغ پرسمن نمیرویم و به سراغ مدرسان میرویم. یا تو درس ساختمان داده دیگر سراغ CLRS نمیرویم و مثلا به کتاب پارسه یا مقسمی اکتفا میکنیم. و یا تو سیستم عامل به جای خوندن کتاب حجیم پارسه رو به یه کتاب با حجم کمتر میکنیم (مثل کتاب پوران) .
من چند نکته میگم که موقع انتخاب این سبد از درسهایتان باید بهش توجه کنید:
۱-کنترل احساسات: حقیقتی که باید بپذیرید این است که شما در اصل چیزی دارید برای این درس کم میگذارید و دارید یه راه میانبر میزنید. و لزوما راه های میانبر همیشه به پاسخ نمیرسند. راه درست خوندن، همان راهی است که برای درسهای عزیز دردانه طی میکنیم. اما به دلیل کمبود زمان و انرژی ما مجبوریم تو بعضی درسها راه میانبر برویم. بنابراین ممکنه این راه میانبر به جواب نرسه و در صورتی که به جواب نرسیدیم نباید کنترل خودمان را سر جلسه کنکور از دست بدهیم.
۲- داشتن پلن پشتیبان:
کمبود موجود در این درسها را باید با یک سری درس عزیز دردانه جبران کنیم. یعنی مثلا اگر برای گسسته همچین پلنی پیاده میکنیم (در رشته ایتی) باید مثلا با مهندسی نرم، یا ساختمان داده ان را جبران کنیم. یا اگر برای سیستم عامل این کار را در مهندسی کامپیوتر میکنیم، باید با مدار منطقی ان را جبران کنیم.
۳- نداشتن منبع مناسب: برخی درسها هستند که منبع مناسبی برای قوی شدن ندارند. مثلا درس هوش مصنوعی تنها کتاب خوبش در بازار کتاب راهیان ارشد میباشد و منبع مناسب دیگری ندارد و همین کتاب نیز به مانند سایر کتابهای موجود در بازار منابع تستی مناسبی ندارد و فقط به تستهای کنکور بسنده کرده است. بنابراین ما نیز مجبوریم به مانند خیلی های دیگر به این منبع بسنده کنیم و بیشتر از این برایش وقت نگذاریم. و یا درس شبکه اصلا معلوم نیست چه بلایی قراره سرش بیاد و از کدام منبع قراره سوال بیاید. بنابراین نمیتوانیم زیاد راجع بهش ریسک کنیم ومجبوریم در حد گذرا به یک سری مطالب اضافه تر از کتب کنکوری نگاهی بندازیم.
۴- نداشتن پایه مناسب: برخی دروس هستند که ما از پایه با آنها مشکل داریم. مثلا یکی ممکنه ریاضی ۱ و ۲ اصلا خوب نباشه بعد اگه بخواد ریاضی مهندسی رو در دروس عزیز دردانه قرار بدهد کلا بیجاره میشود. بنابراین مجبوره به یه حدی از تسلط بسنده کنه و با خریدن یه کتاب کنکور نسبتا خوب و خلاصه ، در حدی که بتواند سوالات متوسط و ساده را پاسخ دهد خودش را اماده کند.
۵- نداشتن خاصیت کمال طلبی: اصولا ادمهایی در کنکور موفق میشوند که دید صفر و یکی نداشته باشند و به اصطلاح کمال طلب نباشند. ممکنه یه درسی مثل سیستم عامل تو یه سری فصلها خیلی خوب باشید و خوب بفهمید و یه سری فصلها کلا تعطیل باشید. و یا اینکه مفهومها را خوب درک کنید و سوالات حل کردنی رو ضعف داشته باشید. برای این جور درسها میتونید اونجاهایی که خوب بلدید در حد عزیز دردانه باهاشون برخورد کنید و اونجاهایی که مشکل زیادی باهاش دارید رو در حد دوست داشتنی و در این جد که سوال متوسط یا ساده دادند بتونید بزنید.
در کل این دسته از درسها در اولویت بعدی قرار دارند و نسبت به درسهای عزیز دردانه، از اولویت کمتری برای انتخاب در سبد تابستان قرار دارند.
گروه سوم : آنتی تابستان ها
یه سری درسها هستند که بنا به دلایلی بهتره که ما آنها را در فصل تابستان نخوانیم و آنها را به فصل پاییز موکول کنیم. این درسها عبارتند از:
۱- درسهایی که خیلی خوب آنها را بلدیم. یه سری از درسها هستند که ما تو آنها واقعا قوی هستیم و نیازی نیست که زمان زیادی برای آنها صرف کنیم (مثلا کسی که زبانش خوب هست، و یا درسهایی که سال گذشته برای کنکور خوندیم و خیلی خوب بودیم توشون و اکثر مباحث رو بلدیم و نیاز به یک مرور داریم ) این دسته از درسها را بهتره تو تابستان وقتمان را برایشان نگذاریم و به پاییز موکول کنیم. مثلا اگر زبان های برنامه سازی را خوندیم و بلد هستیم نیازی نیست دوباره الان برایش زمان بگذاریم و همون پاییز دوباره همراه با ازمونهای ازمایشی برایشان زمان میگذاریم.
۲- درسهایی که داریم برایشان کلاس می رویم یه سری درسها هستند که به دلیل این که توشون احساس ضعف زیاد میکردیم تصمیم گرفتیم کلاس کنکور بریم و مشکلمان را از این طریق حل کنیم. این درسها را بهتر است با برنامه کلاس پیش بریم و نیازی به تلاش بیشتر نیست. با جزوه استاد و برنامه کلاس و چه بسا یه کمی جلوتر باشیم میتونه خیلی کمکمون کنه .
۳- درسهایی که قراره بخش اعظمی از آنها و یا تمام آنها را حذف نماییمبدیهتا حذفیات و درسهایی که قرار است بخش اعظمی از آنها را حذف نماییم نیز باید در این دسته قرار بگیرند. باید صبر کنیم ببینیم تا اخر تابستان اوضاع ما چطور میشود و بعد تصمیم بگیریم چقدر زمان داریم و چقدر از این درسها را میتوانیم پوشش بدهیم و چقدرشان را باید حذف کنیم
[
b]درسهایی که مطالعه آنها زمان کمی میگیرند و حجم کمی دارند:
[
یه سری درسها هستند که اصولا مطالعه آنها زمان زیادی از ما نمیگیرند (مثل زبان های برنامه سازی ) و یا خوندن آنها در این فصل سودی برای ما ندارد و باعث میشود که حجم زیادی از اطلاعات آنها از یاد برود (مثل تئوری های مدیریت که حفظی هست) البته یه تبصره وجود دراه و اونم این که اگه یکی تئوری مدیریت را در عزیز دردانه قرار داده، مشکلی نداره و باید تلاش بسیاری در این فصل تابستان برای آن بکند و خلاصه برداری، نکته برداری، و مطالعه چندین منبع را به طور کامل برای آن انجام دهد.
مرحله دوم انتخاب درسها:
در مرحله اول باید درسهایمان را دسته بندی میکردیم. باید دقت داشته باشیم که این دسته بندی وحی مطلق نیست و به مرور زمان میتواند عوض شود و درسی از گروه عزیز دردانه به گروه دوست داشتنی ها انتقال پیدا کند و یا حتی گروه انتی تابستان.
حال در این مرحله باید درسها را انتخاب کنیم.همان طور که گفتم دسته اول به دلیل این که زمان بیشتری نیاز دارند، در اولویت کار قرار دارند و باید اولویت اصلی ما این درسها باشند. اگر تعداد این درسها به حد کفاف نرسید از سبد درسهای دسته دوم یک یا چند درس را انتخاب کنیم (تا به حد نصابمان برسد (مثلا شش یا هشت) و به این درسها اضافه نماییم. ترجیحا درسی را انتخاب کنیم از این سبد که زمان بیشتری از ما میگیرد. در کل باید در نظر داشته باشیم که تمرکز کلی ما برای مطالعه در تابستان باید روی درسهایی باشد که میدانیم قرار است زمان بیشتری روی انها بگذاریم.
مرحله سوم چیدمان این درسها در طول روز و برنامه هفتگی:
حال که درسهایمان را انتخاب کردیم باید این درسها را بر مبنای انرژی که از ما میگیرند مرتب سازی کنیم. مثلا فرض کنید شش درس ساختمان داده، ساختمان گسسته، طراحی الگوریتم، سیستم عامل، مهندسی نرم افزار و پایگاه داده را انتخاب کردیم.
میزان انرژی که برای خوندن هر کدوم از این درسها استفاده میشود به پارامترهای مختلفی بستگی دارد . چهار پارامتر زیر بیشترین تاثیر را در انرژی دارد.
۱-میزان علاقه: میزان علاقه ای که به درس داریم . طبیعتا هر چی یه درس رو بیشتر دوست داشته باشیم انرژی کمتری از ما میگیرد.
۲- سطح دشواری: طبیعتا هرچی درس دشوارتر باشد انرژی بیشتری ازما میگیرد. البته دشواری درسها فصل به فصل ممکن است تفاوت کند و یه فرآیند نسبی است.
۳- پس زمینه ما: مثلا اگر ادمی باشیم که حفظیات و مفهومی ما خوب باشد خوندن ساختمان داده و مهندسی نرم برایمان راحت تره تا گسسته یا سیستم عامل که پر از مسائل مختلف و راه حل های مختلف میباشد.
۴- نوع کتاب و منبع: نوع کتابی که داریم میخونیم هم تو انرژی ما تاثیر گذاره. کتابهایی با فونت بد، کوچک و یا متن ناروان میتونه خیلی از ما انرژی بگیره. به خصوص کتابهای زبان اصلی. اما کتاب چاپ رنگی، و یا کتابی که قبلا خوندیم و حاشیه نویسی کردیم و یا برجسته سازی کردیم میتونه خیلی به ما مکم کنه
حتی نوع کاغذ هم میتونه کمک کنه به میزان انرژی که خوندن یه کتاب میگیره.
بعد از این که با توجه به ویژگیهای بالا درسها را از بیشترین انرژی به کمترین انرژی مرتب کردیم نوبت به چیدمان آنها میرسد. بهتر است درسهایی که بیشترین انرژی را از ما میگیرد تو تایمهایی بگذاریم که بیشترین انرژی را داریم و درسهایی که کمترین انرژی را میگیرد تو تایمهای از روز بگذاریم که کمترین انرژی را داریم.
همچنین وقتی درسها را بر مبنای انرژی که از ما میگیرند تقسیم کردیم بهتره درسهای ۱، ۴ و ۵ را در یک روز قرار دهیم و درسهای ۲ و ۳ و ۶ را در یک روز. یعنی درسی که بیشترین انرژی را از ما میگیرد با درسی که دومین بیشترین انرژی را میگیرد ترجیحا در یک روز قرار نگیرند. وبه همین ترتیب...
اخرین نکته ای که بهش باید توجه کنید اینه که ترجیخا درسهایی که با یکدیگر اطلاعاتشان تداخل دارند در یک روز نخوانید. چون فرایند تداخل اطلاعات میتونه بعدا به ضرر شما تمام بشود.
در ارتباط با کیفیت مطالعه و اهداف مطالعه ما برای هر کدام از گروه های درسی که الان اینجا معرفی کردم سعی میکنم در پست بعدی صحبت کنم. همچنین سعی میکنم در یه پست انتهایی نیز جاهایی که کج فهمی وجود داره و یا نیاز به توضیحات اضافه تر داره (در مورد تمام پستهای مربوط به برنامه ریزی تابستان) توضیحاتی اضافه کنم