انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[هاتف]

چقدر تبلم من!

[narges_r]

(((((

[firouzi.s]

(۲۵ مهر ۱۳۹۰ ۱۰:۳۶ ب.ظ)mamat نوشته شده توسط:  خدا آخر عاقبتم رو بخیر کنه
واسم دعا کنین که ماه بعد حداقل بتونم جبران کنم.
واستون دعا میکنم اگه دعام مستجاب بشه که واسه خودم مستجاب نمیشه انشاءالله واسه شما اینطور نباشه.
خدایا شکرت

نگران نباش انشا... که از این ماه به بعد بتونی بهتر بخونی .توکلت به خدا باشه.
چشم ماهم براتون دعا می کنیم

[fatima1537]

(۲۵ مهر ۱۳۹۰ ۱۰:۳۶ ب.ظ)mamat نوشته شده توسط:  چی بگم که اگه بخوام از دل تنگم بگم باید کل این تاپیک رو تا نهایتش فقط خودم پرکنم.
از آسمون واسه من جز سختی چیز دیگه ای نمی باره حالا نمیدونم حکمتش چیه خلاصه این ماهم رو فقط با مشکلاتم گذروندم.
خدا ماه بعد رو ازم دریغ نکنه.
آه آه آه!!! وقتی به کل این ماهی که گذشت یه نگاه میندازم به جز غصه و غم چیز دیگه ای نسیبم نمیشه.
من از اول این ماه فقط دنبال یه راه در رو واسه درس خوندن بودم اما انگار تمام این راهها واسم از قبل به حالت مسدود و معلق در اومده بود.
باور کنین دارم از غصه میترکم همه دارن درس میخونن اما من فقط شبهارو واسه درس خوندن دارم که یا باید بخوابم یا درس بخونم که هیچکدومو نمیتونم انجام بدم.
خدا آخر عاقبتم رو بخیر کنه
واسم دعا کنین که ماه بعد حداقل بتونم جبران کنم.
واستون دعا میکنم اگه دعام مستجاب بشه که واسه خودم مستجاب نمیشه انشاءالله واسه شما اینطور نباشه.
خدایا شکرت

مهم اینه که امیدمون رو از دست ندیم.بایدتلاش کرد بقیه اش با خدا.
من هم یه جورایی مثل شمام و همش دنبال فرصت برای درس خوندن هستم، که نیست!
فرصتها زیادن امسال نشد سال دیگه.مهم اینه که تن ادم سالم باشه

[mosaferkuchulu]

(۲۶ مهر ۱۳۹۰ ۰۵:۵۹ ب.ظ)هاتف نوشته شده توسط:  چقدر تبلم من!

اگه شما یکی تنبلی من ۴ تا تنبلم!چرا؟

---

(۲۵ مهر ۱۳۹۰ ۱۰:۳۶ ب.ظ)mamat نوشته شده توسط:  چی بگم که اگه بخوام از دل تنگم بگم باید کل این تاپیک رو تا نهایتش فقط خودم پرکنم.
از آسمون واسه من جز سختی چیز دیگه ای نمی باره حالا نمیدونم حکمتش چیه خلاصه این ماهم رو فقط با مشکلاتم گذروندم.
خدا ماه بعد رو ازم دریغ نکنه.
آه آه آه!!! وقتی به کل این ماهی که گذشت یه نگاه میندازم به جز غصه و غم چیز دیگه ای نسیبم نمیشه.
من از اول این ماه فقط دنبال یه راه در رو واسه درس خوندن بودم اما انگار تمام این راهها واسم از قبل به حالت مسدود و معلق در اومده بود.
باور کنین دارم از غصه میترکم همه دارن درس میخونن اما من فقط شبهارو واسه درس خوندن دارم که یا باید بخوابم یا درس بخونم که هیچکدومو نمیتونم انجام بدم.
خدا آخر عاقبتم رو بخیر کنه
واسم دعا کنین که ماه بعد حداقل بتونم جبران کنم.
واستون دعا میکنم اگه دعام مستجاب بشه که واسه خودم مستجاب نمیشه انشاءالله واسه شما اینطور نباشه.
خدایا شکرت

منم تو این یکی دو ماه یه مشکلی برام پیش اومد!نمی گم مشکلم به بزرگی مال شما بود چون من وقت واسه درس خوندن داشتم اما روحیه مو حسابی داغون کرد!اما امیدم و از دست ندادم!دوباره سعی می کنم و جبران می کنم!شما هم امیدتون و از دست ندین!به خدا توکل کنین اون خودش همه چیزو درست می کنه!موفق باشین!

[mosaferkuchulu]

دوست عزیز نگران نباشین!منم اوایل همچین حسی داشتم اما حالا که بعضی درسا رو واسه دور دوم می خونم می بینم که اشتباه کردم!برای اینکه روحیه تون عوض شه برین بیرون و تفریح کنین یا کارایی که دوست دارین انجام بدسن و بعد با روحیه‌ی خوب و توکل به خدا دوباره شروع کنین!
درسته که درس خوندن مهمه اما اعتماد به نفس هم خیلی مهمه!مطمئن باشین که اگر بخواین می تونین!هیچ کاری نیست که ادم نتونه انجامش بده مگر اینکه خودش جلوی خودشو بگیره!
موفق باشین!

[Parva]

یاد سهراب بخیر
آن سپهری که تا لحظه خاموشی گفت:
تو مرا یاد کنی
یا نکنی
من به یادت هستم
آرزویم همه سرسبزی توست.

تقدیم به همه دوستای ماه مانشتی

[- rasool -]

دلگیر از این زمانه ام

دلتنگ ، من‌، جا مانده ام

افتان و خیزان می روم

کجاست من کاشانه ام

...................................
تو بی نهایتی
من، صفرٍ صفر
پوچ و هیچ
تو بدون من چقدر راحتی!
من،ولی
کنار نام تو هست می شوم
به ذکر نام تو مست می شوم...
.......................................

صدا کن مرا
صدای تو خوب است ...

---

ای غم نکند که تو خود خدا باشی ...

[هاتف]

نسبت به عکس استیو جابز حساسیت پیدا کردم
خدایا معذرت میخوام، بدون اینکه بشناسم اش حالم ازش داره بهم میخوره
کافیه بابا

[- rasool -]

مجنون

یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او
پُر ز لیلا شد دل پر آه او
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای
نیشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی
خسته‌ام زین عشق،دل خونم نکن
من که مجنونم تو مجنونم نکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو... من نیستم
گفت ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پنهان و پیدایت منم
سالها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یکجا باختم
کردمت آواره صحرا نشد
گفتم عا قل می شوی اما نشد
سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا بر نیامد از لبت
روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سر می زنی
در حریم خانه‌ام در می زنی
حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بی قرارت کرده بود
مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم
.....

---

شب اول قبر مجنون

شنیدستم که مجنون جگر خون

چو زد زین دار فانی خیمه بیرون

دم آخر کشید از سینه فریاد

زمین بوسید و لیلی گفت و جان داد

هواداران زمژگان خون فشاندند

کفن کردند و در خاکش نهادند

شب قبر از برای پرسش دین

ملائک آمدند او را به بالین

بکف هر یک عمود آتشینی

که ربت کیست دینت چه دینی است

دلی جویای لیلی از چپ و راست

چو بانگ قم به اذن الله برخاست:



چو پرسیدند مَن رَبُک ز آغاز

بجز لیلی نیامد از وی آواز

بگفتا کیست ربت گفت لیلی

که جانم در ره جانش طفیلی

بگفتندش به دینت بود میلی

بگفتا آری آری عشق لیلی

بگفتندش بگو از قبله خویش

بگفت ابروی آن یار وفا کیش

بگفتند از کتاب خود بگو باز

بگفتا نامه آن یار طناز

بگفتندش رسولت کیست ناچار

بگفت آن کس که پیغام آرد از یار

بگفتند از امام خویش می گوی

بگفت آن کس که روی آرد بدان کوی

بگفتند از طریق اعتقادات

بگو از عدل و توحید و معادات

بگفتا هست در توحید این راز

که لیلی را به خوبی نیست انباز

بود عدل آنکه دارم جرم بسیار

از آن هستم به هجرانش گرفتار

بخنده آمدند آن دو فرشته

عمود آتشین در کف گرفته

ندا آمد که دست از وی بدارید

به لیلی در بهشتش وا گذارید

که او را نشئه ای از جانب ماست

که من خود لیلی و او عاشق ماست

شنیدم گفت مجنون دل افکار

ملائک را سپس فرمود آن یار

تو پنداری که من لیلی پرستم

من آن لیلای لیلی می پرستم

کسی را کو به جان عشق آتش افروخت

وفاداری ز مجنون باید آموخت

[baran.r]

(۲۵ مهر ۱۳۹۰ ۱۰:۳۶ ب.ظ)mamat نوشته شده توسط:  چی بگم که اگه بخوام از دل تنگم بگم باید کل این تاپیک رو تا نهایتش فقط خودم پرکنم.
از آسمون واسه من جز سختی چیز دیگه ای نمی باره حالا نمیدونم حکمتش چیه خلاصه این ماهم رو فقط با مشکلاتم گذروندم.
خدا ماه بعد رو ازم دریغ نکنه.
آه آه آه!!! وقتی به کل این ماهی که گذشت یه نگاه میندازم به جز غصه و غم چیز دیگه ای نسیبم نمیشه.
من از اول این ماه فقط دنبال یه راه در رو واسه درس خوندن بودم اما انگار تمام این راهها واسم از قبل به حالت مسدود و معلق در اومده بود.
باور کنین دارم از غصه میترکم همه دارن درس میخونن اما من فقط شبهارو واسه درس خوندن دارم که یا باید بخوابم یا درس بخونم که هیچکدومو نمیتونم انجام بدم.
خدا آخر عاقبتم رو بخیر کنه
واسم دعا کنین که ماه بعد حداقل بتونم جبران کنم.
واستون دعا میکنم اگه دعام مستجاب بشه که واسه خودم مستجاب نمیشه انشاءالله واسه شما اینطور نباشه.
خدایا شکرت

من واقعا میتونم درکتون کنم این وضع هم سال قبل و هم امسال برای من پیش اومده و واقعا از این بابت خیلی ناراحتم به خاطر اینکه مسئله ارشد برام خیلی مهم هست امیدوارم مشکلتون حل بشه و بتونید با همه‌ی انرزیتون شروع کنید

[mosaferkuchulu]

درد دل رمزنگاری!از اونایی که بقیه نباید بخونن!
ذشزاث ئشلث فخ یشقس دشیشقه ئهشغ یشقیث یثمث ئشقیخئخ ئهناخخده؟

[انرژی مثبت]

(۰۳ آبان ۱۳۹۰ ۱۲:۱۹ ق.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:  درد دل رمزنگاری!از اونایی که بقیه نباید بخونن!
ذشزاث ئشلث فخ یشقس دشیشقه ئهشغ یشقیث یثمث ئشقیخئخ ئهناخخده؟

اجازه خانم!! ما درد و دل شما رو خوندیم بگیم بقیه چه جوری بخونن؟!!!(فکر کنم همه خوندن )
این که حرف کاملا عادی بود درمورد منم صادقه

[mosaferkuchulu]

(۰۳ آبان ۱۳۹۰ ۰۱:۱۰ ق.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط:  

(03 آبان ۱۳۹۰ ۱۲:۱۹ ق.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:  درد دل رمزنگاری!از اونایی که بقیه نباید بخونن!
ذشزاث ئشلث فخ یشقس دشیشقه ئهشغ یشقیث یثمث ئشقیخئخ ئهناخخده؟

اجازه خانم!! ما درد و دل شما رو خوندیم بگیم بقیه چه جوری بخونن؟!!!(فکر کنم همه خوندن )
این که حرف کاملا عادی بود درمورد منم صادقه

می دونستم همه می خونن!خواستم یه خورده شوخی کنم!

[پری]

سلام بچه ها
شده بعضی وقتا احساس بلا تکلیفی کنید اون موقعه چکار میکنید؟