(۲۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۳۰ ق.ظ)Milad_Hosseini نوشته شده توسط: چطوری میشه که توی دهه عاشورا بچه شش ماهه رو کشتن، اونوقت به امام سجاد صرف اینکه مریض بوده و در بستر بیماری کاری نداشتن؟ عجیبه...
دههی عاشورا یا روز عاشورا؟ : /
[علیاصغر طفل شیرخواره بوده و ۶ماهه بودنش هیچ سندی نداره]
طبیعتاً در جنگ کسی رو میکُشن که در میدان نبرده, نه در خیمهها؛ علیاصغر هم امام حسین برای طلب آب به میدان برده بود, اما امام سجاد بنا به نقل تاریخ سخت بیمار بود و در خیمهها. بعد از کشته شدن همهی مبارزین هم قاعدتاً جنگ تمام شده بحساب میاد و وارد فاز غنیمت و گرفتن اسیر میشه. بنا به برخی از روایات تاریخی حال علیبنالحسین هنگام اسارت طوری نزار بوده که وقتی سوار شترش کردن پاهاشو به شکم شتر بستن که از شتر نیوفته.
اگر منظور شما معطوف به ولیعهدی و جانشینی و این حرفاست _که من اینطور برداشت میکنم_ این نکته رو فراموش نکنید که به قول معروف پسر ارشد امام حسین حضرت علی اکبر بوده و امام سجاد به علی أوسط و حتی علی اصغر شناخته میشده! سنش هم در واقعهی کربلا ظاهراً حوالی بلوغ بوده.
در مورد اینکه به وقت اسارت چرا نکشتنش هم استاد شهیدی مفصل تحلیلش کرده که اگه خیلی کنجکاوی تا عکس بگیرم از صفحات کتابش بزارم اینجا و گرنه تایپش از حوصله خارجه!
اتفاقاً از روایات برمیاد که عبیدالله بن زیاد قصد کشتنش هم داشته که گویا حضرت زینب مانع شده و عبیدالله ایمیل زده به یزید و راجع به سرهای بریده و اسرا کسب تکلیف کرده و یزید هم گفته بفرسید بیاد شام
مهمترین نکته اینه که مردم عراق و حتی شامات از اونچه در کربلا بر سر امام و یارانش آوردن بهت زده شده بودن [چون ظاهراً فکر نمیکردن که کار به اینجاها کشیده بشه, سر ماجرای حر هم همین قصه بود, حر هم فکر نمیکرد کار به جنگ بکشه ولی وقتی مطمئن شد سپاهشو چنج کرد سمت امام] الخلاصه؛ مردم بهت زده و عصبانی شده بودن و گند کار داشت بالا میومد تا جایی که یزید احساس کرده بود باید ژست انسان دوستی هم به خودش بگیره و گفته بود فلان فلان عبیدالله بشه با این جنایتی که کرده و ...
اینجوریا بود که امام سجاد جان سالم به در برد هیچ, بلکه زنده موندنش برای یزید هم یه جورایی حیاتی شده بود