(۱۲ اسفند ۱۳۹۷ ۰۲:۳۷ ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط: (12 اسفند ۱۳۹۷ ۰۲:۱۴ ق.ظ)ezra نوشته شده توسط: اما یه چیز واقعاً برام قابل هضم نیست!
واقعاً چرا نسل امروز که روابط پسر و دختر براشون عادی شده باید به صیغه انتقاد کنن و در حالت بدتر صیغه رو مسخره کنن؟
فرقش چیه ؟
تازه اونایی که اهل صیغه هستن رو میشه حتی مسئولیت پذیر تر و مسئولیت شناس تر نسبت به اجتماع دونست
صیغه اقل کم یه قرداد اجتماعیه!
نظری که من خودم در مورد صیغه دارم و بهش اکراه دارم اینه که چه فرقی میکنه کسی صیغه مدت معین میشه با کسی که بدون صیغه به نیازهاش میرسه؟ با گفتن چندجمله چه معنی داره که فرد یک رابطه حلال براش شکل میگیره؟ یعنی یکساعت دیگه همون رابطه حرام میشه؟ واقعا مسخره نیست این عملکرد؟
اینکه توی ازدواج یه تعهدی میدن خیلی فرق داره. تعهد توی همه جوانب به همدیگه میدن. تعهد اخلاقی به همدیگه میدن که در کنار همدیگه یک عمر زندگی کنن و حقوق همدیگه را رعایت کنند. با همدیگه مسالمت آمیز زندگی کنن. به خواسته و نیازهای همدیگه رسیدگی کنن و این خواسته و نیاز از بعد اجتماعی و حقوق همدیگه هم هست. ولی صیغه چه تعهدی نسبت به همدیگه توی این مساله دارن؟ اصلا تعهدی به همدیگه در مورد اینکه به عنوان یک انسان به همدیگه نگاه کنن و حقوق همدیگه را رعایت کنن هست؟!؟ فقط به یک بعد قضیه نگاه میکنن.
مثلا یک نمونه که خیلی توی این اساتید بارز هست و خودم علنا دیدم این هست که بین روحانیون صیغه خیلی باب هست. دانشجوی دختر میخواد جزوه از همکلاسیهاش بگیره یا چندجلسه کلاس خصوصی بره با استادش برای اینکه به گناه نیفته رفته صیغه کرده! مگه قراره به چه گناهی بیفتن؟
ما که سالهای تحصیل زیاد همکلاسی پسر داشتیم یا ترمی چندین دانشجو پسر زیر دستمون هست الان دیگه فساد و فحشا ازمون میباره لابد؟
این چیزها که میبینیم خیلی منزجر کننده هست. به همدیگه ( چه مرد و چه زن ) به دید یک ابزار برای رفع یک نیاز نگاه میکنن و این خیلی چندش آور هست. همونطور که ممکنه یک دوست فقط به ما به دید یک پله برای پرش به مقاطع بالاتر تحصیلیش نگاه کنه این هم منزجر کننده هست. فرقی ندارن.
خب من فکر کنم جامعه ی ما یه ذره زیادی قبح بسته به ناف واژه ی "
صیغه"
بنظرم بیش از حد بار منفی پیدا کرده این واژه
شاید دلیلش سواستفاده یه عده عیاش خوشگذرون بظاهر پرهیزگار از این قانون باشه
شایدم مقایسه ناخودگاه افراد صیغه باز (
) با افراد خویشتنداره, که اصلاً شکی در این مسئله نیست که آدمای خویشتن دار یه وجهه و کرامت انسانیِ دیگه ای دارن.
صیغه در لغت یعنی بیان! به عبارت دقیق تر:
عبارتی که هنگام معامله و خریدوفروش و عقد نکاح بر زبان جاری میکنند و دلیل بر رضای طرفین است.
عهد بستن یه چیزه
کیفیت عهد بستن یه چیز دیگست
به نظر من کیفیت تعهد میتونه
محکم باشه, میتونه
سست باشه
دیگه هممون قبول داریم تعهدی که به مرحله ی
بیان و بالاتر از اون به مرحله ی املا میرسه یه عهد محکم تر هست نسبت به عهدی که در مخیله و فکر آدم میگذره
آدمی که از بیان یه عهد طفره میره معلومه یه جای کارش میلنگه و خودشم مردده!
حالا شاید این سوال پیش بیاد که خیلی از دختر پسرایی هم که وارد رابطه میشن قبل از شروعش یه تعهد بیانی بهم میدن
اینکه این تعهد در نگاه شرع مقبولیت اون تعهد رو داره یا نه رو باید یه فقیه مجتهد مشخص کنه, و این شاید باز برگرده به اون فقه پویا و ناپویا که صحبت کردیم.
صیغه کلش فکر کنم همین باشه:
که دختر به پسر میگه:
زَوَّجتکَ نفسی فی المُدةِ المعلومه علی المهر المعلوم
و پسر جواب میده:
قَبِلتَ التَّزویج.
به همین راحتی
به همین خوشمزگی
که فارسی هم فکر کنم میتونن بخونن, و دختر و پسر هم خودشون تنهایی میتونن بخونن.
بازم اینکه اصرار باشه که حتماً عین همین عبارت باید باشه توجیه پذیر هست
شاید به خاطر جلوگیری از زایل شدنِ برخی keyword ها باشه
شایدم بخاطر جلوگیری از اقلاب اصل موضوع در گذر زمانها اعصار باشه.
اما واقعاً ازدواج موقت بهتر از روابط بی تعهد هست. ازدواج موقت یه نسخه ی پرتابل از ازدواج دائم هست که طرفین درش مال همدیگه هستن و یه همسر واقعی واسه هم حساب میشن با این تفاوت که زمان محدودی داره و طبیعتاً شرایط سنگین نسخه ی Extended رو نداره
بعضی جاها واقعاً هم لازمه بنظرم , مثلاً مراسم بله برون و نامزدی! ازدواج موقت واقعاً معقول ترین کاره
اینکه یهو دختر و پسر رو پرت کنی رو سفره ی عقد دائمی, بدون اینکه هیچ شناختی از هم داشته باشن خیلی کار احمقانه ای هست.
و پرت کردنشون داخل یه رابطه ی آبکی و نااستوار؛ احمقانه تر!!
اول یه ذره پورتابل با هم کار میکنن
بعد اگه مشکل حادی پیش نیومد همدیگه رو رجیستر میکنن
خیلی خوبه بنظرم.
نقل قول: ولی صیغه چه تعهدی نسبت به همدیگه توی این مساله دارن؟ اصلا تعهدی به همدیگه در مورد اینکه به عنوان یک انسان به همدیگه نگاه کنن و حقوق همدیگه را رعایت کنن هست؟!؟ فقط به یک بعد قضیه نگاه میکنن. ..این چیزها که میبینیم خیلی منزجر کننده هست. به همدیگه ( چه مرد و چه زن ) به دید یک ابزار برای رفع یک نیاز نگاه میکنن و این خیلی چندش آور هست.
صیغه نسبت به زمانش, مفهومشم فرق میکنه
به یه صیغه ی یک روزه نمیتونیم بگیم ازدواج موقت !!
صیغه ی موقت یکروزه دیگه معلومه واسه چیه
فقط یه کاره که میشه تو یکروز انجام داد
این مدلش بیشتر یه سواستفاده از این حکم هست. مگه تو برخی مواقع خاص!
میگن آدمایی که تجربه ی روابط ج نداشتن خیلی راحت تر میتونن خودشون رو کنترل کنن نسبت به کسانی که که سابقه داشتن.
اگه این حرف درست باشه صیغه ی یه روزه و دوروزه دردی از جوونایی که عرصه بهشون تنگ شده دوا نمیکنه و کسانی که این نسخه رو واسشون میپیچن حرف مفت میزنن!!
اما از اون طرف -بازم طبق این حرف- مثلاً یه مرد متاهل که شیفت های ماهانه و طولانی مدت به سرزمین های دور افتاده داره شاید بدردش بخوره و شاید خود همسرش هم قبل از مسافرت بهش سفارش کرده باشه, اگر و تنها اگر همسر مهربون و فهمیده ای داشته باشه
بیچاره تو اون سرزمین دور افتاده یهو فیلش یاد هندستون کنه! گناه داره طفلی!
اما راجع به بقیه ی صیغه ها که مدت بلند تری دارن دیگه حرف شما جسارتاً درست نیست که میگید یه تعهد تک بعدیه!
این نکته رو به یاد داشته باشید که اگه اشتباه نکنم حتی میشه واسه صیغه شرط کرد که طرف حق نداره رابطه ی ج برقرار کنه
که این شرط در صورت صحت بکلی حرف شما رو باطل میکنه!
نقل قول: مثلا یک نمونه که خیلی توی این اساتید بارز هست و خودم علنا دیدم این هست که بین روحانیون صیغه خیلی باب هست. دانشجوی دختر میخواد جزوه از همکلاسیهاش بگیره یا چندجلسه کلاس خصوصی بره با استادش برای اینکه به گناه نیفته رفته صیغه کرده! مگه قراره به چه گناهی بیفتن؟
ما که سالهای تحصیل زیاد همکلاسی پسر داشتیم یا ترمی چندین دانشجو پسر زیر دستمون هست الان دیگه فساد و فحشا ازمون میباره لابد؟
آدمای مذهبی یه چیزن, آدمایی که وسواس مذهبی دارن یه چیز!!
اینا رو باهم قاطی نکنید
اینا بیمارن, باس مداوا بشن
اونیم که صیغه واسش یه روتین شده, اون دیگه داره مُلا بازی درمیاره
اونم یه مریض دیگست, با این تفاوت که این یکی رو شایددیگه نشه مداوا کرد
درکل من برعکس شما فکر میکنم که مدرنیته و پیشرفت صنعت و تکنولوژی بیشتر جامعه رو به سمت ازدواج های موقت هل میده و شاید لازم باشه این قانون دوباره احیا بشه.
چقدر شیخ شدم امشب!!
بزار حالا که رفتیم سر منبر یه چارتا حدیثم بگیم که پر بیراه با این بحث امشبمون نیست
امام علی (ع):
حَسْبُ المَرءِ ··· مِن عِرفانِهِ ، عِلمُهُ بِزَمانِهِ
براى . . . آگاهى انسان همین بس که زمان خود را بشناسد .
بازم امیرالمومنین:
أعرَفُ الناسِ بالزّمانِ ، مَن لَم یَتَعَجَّبْ مِن أحداثِهِ
آگاهترین مردمان به روزگار ، کسى است که از حوادث آن تعجب نکند .
امام صادق:
العالِمُ بِزَمانِهِ ، لا تَهجُمُ علَیهِ اللَّوابِسُ .
کسى که زمان خود را بشناسد ، آماج اشتباهات قرار نگیرد .
حضرت سیدالشهدا:
لاَ یَکْمُلُ اَلْعَقْلُ إِلاَّ بِاتِّبَاعِ اَلْحَقِّ
عقل کامل نمیشود مگر با پیروی از حق
سعدی علیه الرحمه:
عهد نابستن از آن بِه که ببندی و نپایی!
آقا من حالیم نیست
میخواید صیغه کنید
میخواید صیغه نکنید
میخواید ازدواج کنید
میخواید رابطه برقرار کنید
یا میخواید هر غلط دیگه ای بکنید برام مهم نیست
فقط خواهشاً همه باهم یه راه رو انتخاب کنید که همه ی جامعه از اون پیروی کنن
من دیگه داره حالم از این بلبشوی اجتماعی بهم میخوره
فقط یه راهی پیش بگیرید که هرکی سی خوش نباشه !
آدم تکلیف خودشو بدونه!
...شو درآوردید دیگه
خسته شدیم بخدا
یارو دختره چند روز پیشا توییت زده بود من دیگه بیشتر از سی سال خودم رو منتظر ازدواج نگه نمیدارم, اگه کیس مناسب پیدا کردم که هیچ و گرنه دیگه خودمو نگه نمیدارم!!
واقعاً یه حس عجیبی بهم دست داد از توییتش
راست میگه دیگه
ملت تکلیف خودشونو نمیدونن
همین بدبختو یه عده ریخته بودن زیر توییتش منشن میدادن تا همین الانشم حماقت کردی که خودتو نگه داشتی!
خُ تو هم ... خوردی که میگی حماقت کرده, همه که مثل شما بی بند و بار نیستن
سر این جامعه ی مفلوک رو بزارید رو یه بالین
هر کی یه تز میده!
(۱۲ اسفند ۱۳۹۷ ۱۱:۳۹ ب.ظ)خانه سبز نوشته شده توسط: اگه پولدار بشی
اگه کار خوب داشته باشی
اگه بابات پولدار باشه
اگه درامدت از مخارجت بیشتر باشه
هیچ وقت
شکست عشقی
تنهایی
تمسخر نمیشی
بچه که بودم هیچ رغبتی به قدرت داشتن نداشتم
فکر میکردم قدرت فقط به درد کسایی میخوره که میخوان به بقیه زور بگن
اما بزرگ که شدم فهمیدم قدرت فقط واسه زور گفتن نیست, لااقل واسه زور نشنیدن هم که شده باس قدرت داشته باشی!
واسه همین اگر بر فرض محال, بخت ما هم وا شد (البته بیشتر واسه دختراست این جمله)
به بچه هام هرطور شده حالی میکنم که باس در همه ی زمینه ها قدرت داشته باشن
آره! باس به زری و اقدس و هوشنگ و منوچهر حالی کنم که قدرت داشته باشن؛ قدرت اقتصادی, قدرت جسمی, قدرت اجتماعی ...
به خصوص به هوشنگ و منوچ
چون مَردن.