انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[vesta]

(۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۹ ق.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  اوه وستااااااا شوخی میکنییییییییی واقعنی ینی نمیدونستییییییییی اوه دلیجنت هم نمیدونه عااااااااا

شوخی نمیکنم. واقعا نمیدونستم

و بنظرم علنی کردنش هم که کی بود، اصلا قشنگ نبود

وای به سر دردم سرگیجه هم اضافه شد :| نکنه الکی الکی آنفولانزای a گرفتم. وای من مرگ اینجوری نمیخوام. میخواستم اعضامو اهدا کنم

برم بخوابم شاید زنده موندم، اگه مردم حلال کنید دیگه، خدا ازتون راضی باشه یاحق

[blackhalo1989]

(۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۴ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  + وقتی یه الگوریتم KMeans رو نمیتونم پیاده سازی کنم، انتظار دارم مقالات Ruslan و برو بچ رو پیاده سازی کنم :|

ruslan salakhutdinov?

[Riemann]

(۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۳۸ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  ruslan salakhutdinov?

ها ، خود نامردشه

[m.teymourpour]

فک کنم دلش واسه زندان تنگ شده

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[blackhalo1989]

(۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۳ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  

(20 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۳۸ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  ruslan salakhutdinov?

ها ، خود نامردشه

اینکه کارش یادگیری ماشینه. تو که سخت هستی.
خدایی فکرشو می کردی بشناسمش؟!

[m.teymourpour]

(۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۴ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط:  وای به سر دردم سرگیجه هم اضافه شد :| نکنه الکی الکی آنفولانزای a گرفتم. وای من مرگ اینجوری نمیخوام. میخواستم اعضامو اهدا کنم

برم بخوابم شاید زنده موندم، اگه مردم حلال کنید دیگه، خدا ازتون راضی باشه یاحق

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

من حالم خوب شده، میخواین انتقام بگیرم

گلچین روزگار عجب با سلیقه است
میچیند آن گلی که به عالم نمونه است
هر گل را که به چمن بیشتر میدهد صفا
گلچین روزگار امانش نمی دهد............

روحتان شاد و یادتان گرامی
من علاوه بر شلغم حلوا هم بلدم درست کنم

داشتم در مورد جوانمرگ شدن سرچ میکردم که ای صفحه رو دیدم. خوشا به حالتون که دارید میرید پیش این عزیزان

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

فقط رسیدید بی زحمت سلام منو به ناصر عبدالهی برسونید که صداشو خیلی دوست داشتم، همچنین پوپک گلدره که خیلی قشنگ بازی میکرد

قابل توجه بقیه دوستان:
مراسمی جهت یادبود مرحومه برگزار خواهد شد که زمان آن متعاقبا اعلام خواهد شد
به صرف شیرینی و شام

[Behnam‌]

(۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۹ ق.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  "کاراگاه بهنااااااام حالا رو نمیکردین شاید راضی نباشه و دوست نداشته باشه...

(۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۴ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط:  و بنظرم علنی کردنش هم که کی بود، اصلا قشنگ نبود

دلتون خوشه‌ها :')
اولاً فقط خواجه حافظ شیرازی از قضیه خبر نداشتند که چی شد و کی بود و ...، منم دیدم گفته شد گفتم و الا اون موقع‌ها من اصلاً سایت نبودم.
دوماً ایشون الان یادشون نیست vesta کی بوده بهنام کی بوده، خیال شما راحت.
سوماً شما رو نمیدونم ولی فکر نمیکنم کسی از شخصیت حقیقی ایشون خبر داشته باشه چون حتی توو مصاحبه‌ی ارشدشون هم اسمشون رو نگفته بودند که شکر خدا همون رو هم به نظر پاک کردند کلاً، درنتیجه این اسم فعلیشون هم fake هست و جای نگرانی نیست. پاک کردن امتیازها و مصاحبه و ... اینا کار قشنگی هست، ولی گذاشتن چیزی که کاملاً جنبه‌ی عمومی داره و ۱۰ جای دیگه هم cache شده قشنگ نیست؟ اگه دلیلتون این هست که پست‌های خودشون هست و اختیارش رو دارن، من هم این دلیل رو میتونم داشته باشم، مضاف اینکه پست‌ها و پروفایل و اینا همه‌ش عمومی هستند و از اموال بیت‌المال ندزدیدم. خلاصه از این بابت عذاب وجدان ندارم. کلاً حرف وقتی از دهن بره بیرون دیگه انتظار برگشتش رو نباید داشته باشیم و تموم شد، اینجا هم همانطور و پاک کردن پست دوای کار نیست، بهتره قبلش سبک سنگین کنیم که چی بگیم چی نگیم و اگه تحمل عواقبش رو نداریم میتونیم پست نذاریم. هر کسی خودش باید هوای خودش رو داشته باشه.

یه چیز دیگه‌ای هم بگم که برداشت و در واقع تجربه‌ی خودم هست؛ بعضی از خانم‌ها یه اخلاق بدی که دارند این هست که وقتی یه اتفاق خاصی توو زندگیشون میفته که میتونه قبول شدن توو دانشگاه باشه تا ازدواج کردن و ... شروع میکنند به پشت پا زدن به هر چیزی که فکر میکنند یک هزارم درصد میتونه براشون harmful باشه. خب عزیزان از اولش چیزی نگید (منظورم اون‌هایی هستند که اینطوری هستند، نه شما) که بعداً ممکنه براتون درد سر باشه (که البته اونم اگه دردسر باشه واقعاً و توهم توطئه نباشه). اینجا محیط مجازی هست و دسترسی عام هست و حریم خصوصی معنی نداره. اینی که گفتم رو خیلی دیدم. مثلاً ۵ سال اینا پیش یه فرومی بود که یه خانومی هم بود حتی اسمش هم معلوم نبود و خب مثل اینجا پست‌های کاملا معمولی و اینا میذاشتیم، تا اینکه زد و ایشون به همه بد و بیراه گفتند و فلنگ رو بستند، بعداً کاشف به عمل اومد که ازدواج کردند (خودم کشف کردم با مشخصات دقیق و نمودارهای مربوطه). هدفم هم این بود که بهشون بگم اینجا کسی شما رو نیش میزد که این رفتار رو آخر سر انجام دادید و مگه اصلاً کار خاصی انجام داده بودید که طرف تازه بخواد متوجه بشه و گیر هم بده و ...

[Riemann]

(۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۵۷ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  اینکه کارش یادگیری ماشینه. تو که سخت هستی.
خدایی فکرشو می کردی بشناسمش؟!

چاکرتیم،

ما دیگه زدیم تو خط یادگیری ماشین ....

[Behnam‌]

(۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۳۳ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  چاکرتیم،

ما دیگه زدیم تو خط یادگیری ماشین ....

چاکرِ من چی؟ من؟ من؟ منِ منِ کله گنده :'))
به قول خانومای خونه غذام رو گاز هست منتظرم آماده بشه، اومدم دارم چرت و پرت میگم

در ضمن شنیده‌ها حاکی از این هست که یادگیری ماشین و HCI (تعامل انسان و رایانه) بازار کار (خارج از کشور) و اپلای‌شون خوبه. البته خبر بد برای شما و خبر خوب واسه من اینه که اخیراً بچه‌های کارشناسی سخت‌افزار شریف، تقریباً ۹۰ درصدشون به این دو فیلد اپلای میکنند (امسال از کارشناسی‌ها فقط یه نفر واسه VLSI اپلای میکنه و بقیه از دم ماشین و HCI).

[Riemann]

(۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۴۱ ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط:  شنیده‌ها حاکی از این هست که یادگیری ماشین و HCI (تعامل انسان و رایانه) بازار کار (خارج از کشور) و اپلای‌شون خوبه. البته خبر بد برای شما و خبر خوب واسه من اینه که اخیراً بچه‌های کارشناسی سخت‌افزار شریف، تقریباً ۹۰ درصدشون به این دو فیلد اپلای میکنند (امسال از کارشناسی‌ها فقط یه نفر واسه VLSI اپلای میکنه و بقیه از دم ماشین و HCI).

دست گلشون درد نکنه

[m.teymourpour]

(۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۲۵ ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط:  دلتون خوشه‌ها :')
اولاً فقط خواجه حافظ شیرازی از قضیه خبر نداشتند که چی شد و کی بود و ...، منم دیدم گفته شد گفتم و الا اون موقع‌ها من اصلاً سایت نبودم.
دوماً ایشون الان یادشون نیست vesta کی بوده بهنام کی بوده، خیال شما راحت.
سوماً شما رو نمیدونم ولی فکر نمیکنم کسی از شخصیت حقیقی ایشون خبر داشته باشه چون حتی توو مصاحبه‌ی ارشدشون هم اسمشون رو نگفته بودند که شکر خدا همون رو هم به نظر پاک کردند کلاً، درنتیجه این اسم فعلیشون هم fake هست و جای نگرانی نیست. پاک کردن امتیازها و مصاحبه و ... اینا کار قشنگی هست، ولی گذاشتن چیزی که کاملاً جنبه‌ی عمومی داره و ۱۰ جای دیگه هم cache شده قشنگ نیست؟ اگه دلیلتون این هست که پست‌های خودشون هست و اختیارش رو دارن، من هم این دلیل رو میتونم داشته باشم، مضاف اینکه پست‌ها و پروفایل و اینا همه‌ش عمومی هستند و از اموال بیت‌المال ندزدیدم. خلاصه از این بابت عذاب وجدان ندارم. کلاً حرف وقتی از دهن بره بیرون دیگه انتظار برگشتش رو نباید داشته باشیم و تموم شد، اینجا هم همانطور و پاک کردن پست دوای کار نیست، بهتره قبلش سبک سنگین کنیم که چی بگیم چی نگیم و اگه تحمل عواقبش رو نداریم میتونیم پست نذاریم. هر کسی خودش باید هوای خودش رو داشته باشه.

یه چیز دیگه‌ای هم بگم که برداشت و در واقع تجربه‌ی خودم هست؛ بعضی از خانم‌ها یه اخلاق بدی که دارند این هست که وقتی یه اتفاق خاصی توو زندگیشون میفته که میتونه قبول شدن توو دانشگاه باشه تا ازدواج کردن و ... شروع میکنند به پشت پا زدن به هر چیزی که فکر میکنند یک هزارم درصد میتونه براشون harmful باشه. خب عزیزان از اولش چیزی نگید (منظورم اون‌هایی هستند که اینطوری هستند، نه شما) که بعداً ممکنه براتون درد سر باشه (که البته اونم اگه دردسر باشه واقعاً و توهم توطئه نباشه). اینجا محیط مجازی هست و دسترسی عام هست و حریم خصوصی معنی نداره. اینی که گفتم رو خیلی دیدم. مثلاً ۵ سال اینا پیش یه فرومی بود که یه خانومی هم بود حتی اسمش هم معلوم نبود و خب مثل اینجا پست‌های کاملا معمولی و اینا میذاشتیم، تا اینکه زد و ایشون به همه بد و بیراه گفتند و فلنگ رو بستند، بعداً کاشف به عمل اومد که ازدواج کردند (خودم کشف کردم با مشخصات دقیق و نمودارهای مربوطه). هدفم هم این بود که بهشون بگم اینجا کسی شما رو نیش میزد که این رفتار رو آخر سر انجام دادید و مگه اصلاً کار خاصی انجام داده بودید که طرف تازه بخواد متوجه بشه و گیر هم بده و ...

جای ۱۵ خط دلیل آوردن و توجیه کردن میتونستید یه معذرت خواهی ساده بنویسید
ولی خب گفتن این کلمه خیلی سخته، گاهی اوقات حاضریم کل دنیا رو متهم کنیم و کلی دلیل بیاریم ولی این کلمه رو به زبون نیاریم
فهمیدن اینکه کسی با این رتبه کجا قبول شده کار سختی نیست و شما باید این احتمال رو میدادید که ممکنه یه نفر این بنده خدا رو بشناسه
در کل اتفاق حادی نیافتاده، نه اون بنده خدا کار بدی کرده و نه شما
ولی این همه دلیل آوردن واسم جالب بود

[Riemann]

(۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۲۵ ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط:  بعضی از خانم‌ها یه اخلاق بدی که دارند این هست که وقتی یه اتفاق خاصی توو زندگیشون میفته که میتونه قبول شدن توو دانشگاه باشه تا ازدواج کردن و ... شروع میکنند به پشت پا زدن به هر چیزی که فکر میکنند یک هزارم درصد میتونه براشون harmful باشه.

من مشکلم با این چیز هست که دوستمون بهنام خیلی خیلی قشنگ بیانش کردن

+ آقا بهنام خیلی چاکریم

[Behnam‌]

(۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۳:۰۳ ق.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط:  جای ۱۵ خط دلیل آوردن و توجیه کردن میتونستید یه معذرت خواهی ساده بنویسید
ولی خب گفتن این کلمه خیلی سخته، گاهی اوقات حاضریم کل دنیا رو متهم کنیم و کلی دلیل بیاریم ولی این کلمه رو به زبون نیاریم
فهمیدن اینکه کسی با این رتبه کجا قبول شده کار سختی نیست و شما باید این احتمال رو میدادید که ممکنه یه نفر این بنده خدا رو بشناسه
در کل اتفاق حادی نیافتاده، نه اون بنده خدا کار بدی کرده و نه شما
ولی این همه دلیل آوردن واسم جالب بود

بفرما. یکی از محصولات ما بعد از انقلاب که به تولید انبوه هم رسیده، معلم اخلاق هست. توو صدا و سیما که پر هستند، اخیراً توو شبکه‌های اجتماعی هم شروعِ حیات کرده‌اند. الان از نظر خودتون این شکلی امر به معروف کردید مثلاً یا همین که توو جمع انگشت بکنیم توو چشم یه نفر کفایت میکنه؟
از یه طرف می‌گید نه اون بنده‌ی خدا کار بدی کرده نه من، از طرف دیگه میگید می‌بایست معذرت میخواستید. خود ایشون هم که حضور نداره، از خرزوخان باید معذرت میخواستم یا نائبی، دایه‌ی مهربان‌تر از مادری، کسی چیزی دارند من نمیشناسم؟

---

(۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۳:۱۰ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  من مشکلم با این چیز هست که دوستمون بهنام خیلی خیلی قشنگ بیانش کردن

+ آقا بهنام خیلی چاکریم

آقا جو میدی من رو با خانم‌های سایت درگیر میکنی بعدش جیم میشی من دم‌پایی میخورم

[pezhman.m-AI]

دریغ کلمه حکمت با ایشان گفتن...

آهنی را که موریانه بخورد / نتوان برد از و به صیقل زنگ
با سیه دل چه سود گفتن وعظ / نرود میخ آهنین در سنگ
(سعدی رحمة ا.. علیه)

[Behnam‌]

نمیدونم چرا وقتی کسی رو حساب نمیکنی، وارد مکانی که هست نمیشی و از هر برخورد کلامی دوری می‌کنی، اما باز باید یه بهونه‎ای برای چسبوندن خودش پیدا کنه.

سادیسم یا دگرآزاری یا تمایل به آزاررسانی در طبقه‌بندی موسوم به DSM-III به عنوان اختلال شناخته می‌شد، ولی از زمان انتشار طبقه بندی DSM-IV از آن به عنوان یک ویژگی شخصیتی نام برده می‌شود.
روان‌درمانیِ تحلیلی و رفتاردرمانی، شرکت در گروه‌های خودیاری و همچنین خانواده درمانی، کاهش استرس‌های محیطی و دارو برای درمان به کار می‌رود.