کسی احوال ما رو که نمی پرسه!!! لاجرم خودم از احوالاتم می گم
:
هفته ای که گذشت خیلی خیلی برام بد بود. تقریباً هر روزی که می رفتم دانشگاه سردردهای شدیدی می گرفتم. البته من تنها نبودم، خیلی دیگه از بچهها هم این حالت رو داشتند. برخلاف ادعاهای مسئولین، آلودگی هوای آزادی در مرز خطرناک و خیلی غیر سالم قرار داشت. واقعاً خیلی هوای بدی بود. چند روزیه که این هوا ملایمتر شده و داره به سمت بهبود پیش می ره.
باید بهم حق بدین که توی این روزها نتونم حتی ایمیلهام رو چک کنم.
نکته بد دیگه از کار افتادن میل سرور دانشکده بود که باعث شد بسیاری از ایمیلهای دوستان که به tanhaei در ce ارسال شده بود به دستم برسه. البته هنوز این میل سرور درست نشده( کار خیلی سختی نیست درست کردنش!!! اما ....)
نکته مهمتر ماجرا اسباب کشی من به خونه جدید و بزرگتر بود، این هم دلیلی بود برای چک نکردن ایمیل و سایت در روزهای تعطیل که دانشگاه بسته است!
خوب زندگی شهری بعضی وقتها آدمها و وقتشون رو محدود می کنه، خدا رو شکر همه این مشکلات کمابیش حل شدن و من دوباره تونستم به جمع دوستان عزیز اضافه بشم.
توی این مدت سعی کردم که پروژه بیماران AS رو تکمیل کنم. در حال حاضر روی یه پروژه کدباز برای نمایش Haplo Typeها کار می کنم. این پروژه مال گروه آمار زیستی دانشگاه تهران هست و در نهایت ختم به یه مقاله جورنالی( ان شا الله) خواهد شد.
همین من بعد از به هم ریختن بدنم از هر لحاظ در حال بهتری هستم!