انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[blackhalo1989]

(۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۵۰ ق.ظ)پوونه نوشته شده توسط:  

(02 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۲۵ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  برادر پونه، با شما هستن جوابگو باشید

اولش اومدم صفحه آخر رو دیدم تو نقل قول ها این پست شما رو دیدم شوکه شدم که چرا برادر پونه و بعد هم حسابی خندیدم
برادر پونه نشده بودیم که شدیم. بد هم نشد البته. اقلا برادر پونه خطابمون کردید نه کاربر پونه که به قول وستا کاربر که میگید آدم حس میکنه که همه اونو به چشم ربات میبینن. باز برادر بهتره

کاربر پوونه در جریان باشید بعضیا تو این فروم رو شما حساب برادری باز کردن (اشاره به شخص خاصیم نباشه).

[shamim_70]

(۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۴۳ ق.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  من به شخصه ربطشو به منطق نفهمیدم دقیقا

خود نتیجه گیری ک دوستمون از این تصادف کردن و ربطش دادن به بی منطقی خانمها منطق خودشون رو زیر سوال می برن!

من بشخصه اعتقاد دارم هر ادمی ی ظرف منطق داره ی ظرف احساسو و خانمها ظرف احساسش پُرتره تا ظرف منطقشون.اینو هر زنی قبول داره اینم بخاط خلقت زن هست.ولی این دلیل براین نیست خانم ها رو به بی منطق بودن و ناتوانی در تصمیم گیری در شرایط حساس محکوم کنن!..

زنانی هستن ک وکیل هستن و خیلیم توو کارشون موفق ان .زنایی هستن جراح های موفقی هستن...این زنها اگ نتونن منطقی فک کنن و تصمیم گیری بموقع در شرایط حساس رو نداشته باشن ک هیچ وقت این شغل ها برای خانمها تعریف نمیشد ماهم ازنان موفق دراین زمینه ها نداشتیم!

[pezhman.m-AI]

دوستان این نظراتی که شما میدید همه درسته و محترم ولی فایده ای نداره. این بحث های پسر دختری هم واقعا دیگه کلیشه ای شده. این حرفا کلیه، هرکسی شرایط خاص خودش رو داره. بخدا قسم مشکل اصلی ازدواج الان پول و خشگلی و آشپزی و مادرشوهر نیست!! مشکل این شبکه های اجتماعین که جوونای این مملکت رو نابود کرد، مشکل اینه که به پسر با غیرت جامعه ما میگن بد دل! به دختر محجبه میگن عقب مونده! بابا آمار طلاق رو برید بخونید!!!!!!!!!!!! خداشاهده همه ی ماهایی که الان تو فکر ازدواجیم وقتی آمار طلاق رو میشنویم، با خودمون میگیم این چیزا واسه من پیش نمیاد، طلاق مال بقیه ست. باورکنید تمام کارها و رفتارهای قبل از ازدواج ما رو ازدواجمون تاثیر میذاره. دیروز من تو کلاس زبان(کلاسمون مختلطه) ۲،۳ تا جمله گفتم، یکی از دخترا برگشت گفت تو تفکراتت به درد سال ۴۰ میخوره بابا حیا چه ربطی به زمان داره؟؟!

حرفای تو سینه زیاده...ولی به قول ۱بزرگی: ارزش هرکس به حرفهایی است که برای نگفتن دارد...


ما درد خویش را به خدا هم نگفته ایم

[shima506]

واقعاَ این سوال برای منم بی جواب مونده که حیا چه ربطی به زمان داره.‏
من کمرنگ شدن این ارزش ها رو تو گذر زمان به وضوح دیدم، البته این تغییرات هم تو بازه زمانی خیلی کمی ایجاد شد. برای ‏کسانی مثل من (منظورم دهه شصتی هاست) یه چیزهایی در دوران نوجوونی بعنوان ارزش تلقی می شده و توی خانواده هامون ‏بطور مستقیم یا غیر مستقیم آموزش دیدیم که الان برای خیلیها ارزش که نیست هیچ ضد ارزش هم تلقی میشه ( به نوعی جاموندن ‏از جامعه تعبیر می شه). یه چیزایی که هنوز هم که هنوزه برای من بعنوان یه دختری که تحصیلاتی دارم و دور از اجتماع هم نبودم ارزشه ‏و منطقاَ قبولشون دارم ، مسائلی مثل رعایت حریم ها و یا همین بحث حیا(البته نه فقط برای خانم ها).‏
این تغییرات و سرعت اتفاق افتادنشون خیلی وقتا ناراحتم میکنه. یکی از عوامل شکست ها در ازدواج بنظرم می تونه همین ‏مسائل باشه.‏

[blackhalo1989]

من وقتی سیستم رابطه دهه هفتادیا رو میبینم تعجب می کنم. مثلا اینکه دخترای کلاسشون رو با اسم کوچیک صدا می کنن جلوی خودشون.

[shima506]

(۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۳۹ ب.ظ)پوونه نوشته شده توسط:  هر کسی از حیا تعریف خاص خودش رو داره.
حیای مد نظر شما چیه؟

تعاملات بین دو جنس مخالف که بیش از حد آزادانه باشه و بعضا تنوع گرایانه ( توسط خود اشخاص محک زدن افراد مختلف برای انتخاب شریک زندگی عنوان می شه)، از نظر من نقض حیاست.
اینکه شما میگید حیا تعاریف مختلفی داره این هم جزء همون تغییراتیه که ایجاد شده وگرنه حیا در هر مسئله ای تعریف واضح و مشخصی داره.

در مورد شبکه های اجتماعی هر چند که روی صحبت شما با من نبود ولی من هم جواب می دهم. به نظرم استفاده غلط و نا آگاهانه از هر چیزی ممکنه زیان آور باشه. با نظر شما کاملا موافقم، استفاده درست از شبکه های اجتماعی سودمند هم هست.

[پوونه]

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۰۱ ق.ظ)shima506 نوشته شده توسط:  

(02 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۳۹ ب.ظ)پوونه نوشته شده توسط:  هر کسی از حیا تعریف خاص خودش رو داره.
حیای مد نظر شما چیه؟

تعاملات بین دو جنس مخالف که بیش از حد آزادانه باشه و بعضا تنوع گرایانه ( توسط خود اشخاص محک زدن افراد مختلف برای انتخاب شریک زندگی عنوان می شه)، از نظر من نقض حیاست.
اینکه شما میگید حیا تعاریف مختلفی داره این هم جزء همون تغییراتیه که ایجاد شده وگرنه حیا در هر مسئله ای تعریف واضح و مشخصی داره.

در مورد شبکه های اجتماعی هر چند که روی صحبت شما با من نبود ولی من هم جواب می دهم. به نظرم استفاده غلط و نا آگاهانه از هر چیزی ممکنه زیان آور باشه. با نظر شما کاملا موافقم، استفاده درست از شبکه های اجتماعی سودمند هم هست.

دوستمون اشاره داشتند به حجاب داشت برام سوال ایجاد شد که منظور شما دو نفر از حیا فقط حجابه؟ که نظر شما فرق داشت با اون جوابی که انتظار شنیدنش رو داشتم. (هرچند توی محیط دانشگاه، حجاب خودم کامل بود ولی به نظرم حیا فقط حجاب نیست و حیا تعریف خیلی بزرگ تری هم داره که شما به بخشی از اون تعریف بزرگ مد نظر من اشاره کردید.)

[blackhalo1989]

یه سوالی که به نظرم مهمه. یه سری معیارا هستن که وتو میکنن طرفو. یعنی یکیشم نداشته باشه دیگه تمومه. این معیارار برای شما چیه؟ لطفا فقط اگه قبلا فکر کردید راجع بهش جواب بدید.

[judi]

(۳۰ فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۴۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(30 فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۳۸ ب.ظ)farhud نوشته شده توسط:  این معیار چطوره؟
یکی که بتونه بر خلاف عرف (کولی بازی) و رسم و رسومات ابلهانه کاری انجام بده و از حرف مردم نترسه.
منظورم کار خلاف نیست. مثلا حاضره x تومن (حد بالا یا بالاتر از حد معقول یک هزینه ای توی شهرتون) پرداخت نکنید برای فلان کار (هر کار مربوط به ازدواج، فیلمبرداری، ماشین عروس، آرایشگاه و ...) و بگردید دنبال یه جایی که هزینه کمتری داشته باشه و باقی پول به درد زندگیتون بخوره؟
یا اصرار داره که یه بار ازدواج میکنیم و یه شبه و مردم چی میگن و ... از این چرت و پرتهای عوام.

فقط من مسولیت پریدنش رو گردن نمیگیرم.

قضیه پیچیده تر از این حرفاست. یکی از دوستان که اخیرا جشن عروسیش بود تعریف میکرد که داماد (دوستم) و دختر و خانواده اش راضی بودن که عروسی ساده برگزار بشه و پولش رو یه کار دیگه کنن (فکر کنم میخواستن سفر زیارتی برن) ولی خانواده پسر راضی نبودن!
یا یه حالت فرضی، فرض کنید قرار میذارید که دو سال عقد باشید تا یه کم خودتون رو جمع و جور کنید و خانواده دختر هم قبول می کنن ولی یه سال که گذشت به هر دلیلی (مثلا حرف فک و فامیل عروس مثلا خاله عروس) مادر زن به زن فشار میاره و اونم به شما فشار میاره که عروسی رو برگزار کنید.

یعنی دخترا رو انقد خنگ فرض کردین که مثلا خاله اش یه چیزی گفت طرف بیاد به شوهرش فشار بیاره فلان کارو بکن؟؟ یعنی خودش از خودش هیچ برنامه ای از قبل نداشته که یهو با حرف یه نفر٬ اونم کی یه فامیل(!!) بره رو هوا؟
واقعا چه اعتمادی هست به اینجور دخترای انقد وابسته به حرف مردم؟
وای به حال بعد ازدواج ))

[blackhalo1989]

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۰۳ ق.ظ)judi نوشته شده توسط:  یعنی دخترا رو انقد خنگ فرض کردین که مثلا خاله اش یه چیزی گفت طرف بیاد به شوهرش فشار بیاره فلان کارو بکن؟؟ یعنی خودش از خودش هیچ برنامه ای از قبل نداشته که یهو با حرف یه نفر٬ اونم کی یه فامیل(!!) بره رو هوا؟
واقعا چه اعتمادی هست به اینجور دخترای انقد وابسته به حرف مردم؟
وای به حال بعد ازدواج ))

اولا من نگفتم همه دخترا اینطورین. نمونه اش رو تو همین تاپیک گفتم که دختر حاضر شده از ریخت و پاش الکی عروسی بگذره و باهاش کار مفید انجام بدن.
دوما خاله دختر خانم میشه خواهر مادرش. خاله هه میاد به مادر دختر میگه. چهار تا دلیلم میاره که فلانو بهمان. بعد مادره به دخترش میگه اونم چهار تا دلیل میاره. همه هم ژست خیرخواهی میگرن. فکر هم نمی کنن که ما قرار گذاشتیم مثلا پسر حساب کرده رو حرف ما، برنامه ریزی کرده.

[judi]

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۱۵ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(03 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۰۳ ق.ظ)judi نوشته شده توسط:  یعنی دخترا رو انقد خنگ فرض کردین که مثلا خاله اش یه چیزی گفت طرف بیاد به شوهرش فشار بیاره فلان کارو بکن؟؟ یعنی خودش از خودش هیچ برنامه ای از قبل نداشته که یهو با حرف یه نفر٬ اونم کی یه فامیل(!!) بره رو هوا؟
واقعا چه اعتمادی هست به اینجور دخترای انقد وابسته به حرف مردم؟
وای به حال بعد ازدواج ))

اولا من نگفتم همه دخترا اینطورین. نمونه اش رو تو همین تاپیک گفتم که دختر حاضر شده از ریخت و پاش الکی عروسی بگذره و باهاش کار مفید انجام بدن.
دوما خاله دختر خانم میشه خواهر مادرش. خاله هه میاد به مادر دختر میگه. چهار تا دلیلم میاره که فلانو بهمان. بعد مادره به دخترش میگه اونم چهار تا دلیل میاره. همه هم ژست خیرخواهی میگرن. فکر هم نمی کنن که ما قرار گذاشتیم مثلا پسر حساب کرده رو حرف ما، برنامه ریزی کرده.

خاله کیه؟ عمه کیه؟ فامیل فقط دنبال سوژه واسه حرف هستن. من خودم اعتراف میکنم در مورد بقیه شاید دنبال سوژه جالب واسه حرف زدن باشم. منظورم اینه که هیچ کس غیر پدر مادر خیرخواه و دلسوز آدم نیس.
رو دختری هم که چشمش دنبال حرف این و اونه نمیشه حساب کرد واسه دوستی چه برسه ازدواج. و پسری هم که دخترا رو انقد سطحی فرض میکنه.
متنفرم از رسم و رسومات و مراسمات عجیب غریب عروسی که فقط وقت و جیب عروس و داماد رو خالی میکنه.

[blackhalo1989]

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۲۷ ق.ظ)judi نوشته شده توسط:  خاله کیه؟ عمه کیه؟ فامیل فقط دنبال سوژه واسه حرف هستن. من خودم اعتراف میکنم در مورد بقیه شاید دنبال سوژه جالب واسه حرف زدن باشم. منظورم اینه که هیچ کس غیر پدر مادر خیرخواه و دلسوز آدم نیس.
رو دختری هم که چشمش دنبال حرف این و اونه نمیشه حساب کرد واسه دوستی چه برسه ازدواج. و پسری هم که دخترا رو انقد سطحی فرض میکنه.
متنفرم از رسم و رسومات و مراسمات عجیب غریب عروسی که فقط وقت و جیب عروس و داماد رو خالی میکنه.

من دخترا رو سطحی فرض نمی کنم. اما وقتی دیدم نمونه ای که طرف به قراری که گذاشتن عمل نکرده، دیگه حواسمو جمع می کنم و این موارد رو هم در نظر می گیرم.

[judi]

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۳۲ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(03 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۲۷ ق.ظ)judi نوشته شده توسط:  

من دخترا رو سطحی فرض نمی کنم. اما وقتی دیدم نمونه ای که طرف به قراری که گذاشتن عمل نکرده، دیگه حواسمو جمع می کنم و این موارد رو هم در نظر می گیرم.

جنبه محکم کاری رو که باید حفظ کرد البته. در کل اگه دختر و پسر نیاز به خانواده و فامیل رو به صفر برسونن حرف بقیه رو برنامه هاشون تاثیری نداره.

[پوونه]

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۵۱ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  یه سوالی که به نظرم مهمه. یه سری معیارا هستن که وتو میکنن طرفو. یعنی یکیشم نداشته باشه دیگه تمومه. این معیارار برای شما چیه؟ لطفا فقط اگه قبلا فکر کردید راجع بهش جواب بدید.

من به شخصه خیلی به این موضوع فکر کردم و چون هیچ وقت نمیشه تضمین کرد آینده رو، از ازدواج به شدت میترسم و طفره میرم از روبرو شدن با این ترس خودم و مسئله ازدواج. برای من این سه مورد اولویت برابری دارن. طرف یکیش رو نداشته باشه تمامه و مجرد موندن و تنهایی رو ترجیح میدم به زندگی که ممکنه در آینده رضایت نداشته باشم ازش.

اولیش اخلاق درست حسابیه.
یکی پولدارترین باشه خوش چهره ترین باشه و هر ترین دیگه ای اما اخلاق درست حسابی نداشته باشه و احترام گذاشتن رو بلد نباشه، زندگی باهاش حماقت محضه
کدوم خانومی دوست داره مدام اذیت بشه از رفتارهای همسرش و یا حتی توهین بشنوه و از اون بدتر کتک زده بشه؟
و البته اخلاق، شامل چشم پاکی هم میشه.
یه خانوم فقط خوشبختی و سفیدبختی میخواد. یه جوری که سال ها بعد برنگرده عقب بگه کاش زبونم لال میشد و جواب مثبت رو به این آقا نمیدادم.


یکی هم اینه تحصیل و کار کردن من رو حق من بدونه و مانعم نشه.
اگر خواستگار من اجازه تصمیم گرفتن در مورد تحصیل و کار کردن من رو به خودم نده سریعا جواب رد رو بهش میدم بدون ذره ای پشیمونی.
چون تحصیل و حتی کار کردن جزو حقوق انسانیه. زن مایملک هیچ کسی نیست و یک انسانه. پس حق داره تصمیم بگیره و به خاطر ازدواج از آرزوهای خودش دل نکنه. مسلما هیچ خانومی هم انقدر بی فکر نیست که ندونه به چه قیمتی میخواد کار کنه و کجا و تو چه محیطی میخواد کار کنه و یا تحصیل کنه. یا اصلا کار نکنه این هم نظر خانومه. یعنی طرف اهل مشورت دادن باشه نه تحمیل کردن نظرش.


و مورد سوم تحصیلات خود طرفه.
اگر آدم تحصیلکرده ای نباشه اصلا به عنوان خواستگار قبولش نمیکنم.
برای من تحصیلات از نون شب هم واجب تره و دوست دارم همسر آینده ام آدم تحصیلکرده ای باشه.


باقی مسائل همه در طول زمان قابل حله.

[targol]

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۰۰ ق.ظ)پوونه نوشته شده توسط:  من به شخصه خیلی به این موضوع فکر کردم و چون هیچ وقت نمیشه تضمین کرد آینده رو، از ازدواج به شدت میترسم و طفره میرم از روبرو شدن با این ترس خودم و مسئله ازدواج. برای من این سه مورد اولویت برابری دارن. طرف یکیش رو نداشته باشه تمامه و مجرد موندن و تنهایی رو ترجیح میدم به زندگی که ممکنه در آینده رضایت نداشته باشم ازش.

اولیش اخلاق درست حسابیه.
...
یکی هم اینه تحصیل و کار کردن من رو حق من بدونه و مانعم نشه.
...
و مورد سوم تحصیلات خود طرفه.
...
باقی مسائل همه در طول زمان قابل حله.

نظرتون در مورد خوش اخلاق و تحصیلکرده اما معتاد چیه؟
اعتیاد هم قابل حله؟
یا اینکه واسش مهم نباشه از چه راهی پول درآره اینم اهمیت نداره؟ مثلا فرضا با معتاد کردن بچه های مردم یا فروش ماهواره و یا کلاهبرداری و سرکیسه کردن مردم
یا اینکه کسی مثلا ۷-۸ سال از شما کوچکتر باشه یا خیلی از شما بزرگتر باشه بیشتر از ۱۰ سال
یا مثلا رفیق باز ، خسیس اما خوش اخلاق و چرب زبون