(۱۶ مهر ۱۳۹۳ ۱۱:۳۱ ب.ظ)BashirXm نوشته شده توسط: "به نظرم شما زن رو به عنوان وسیله یا ابزار نگاه میکنین تا شریک زندگی."!!!!!
لطفا فرق ابزار و شریک زندگی رو برام توضیح بدید.
"مگه زن انسان نیست که شما بخواید در این حد اون رو محدود کنین؟"!!!!!!!!!!!!!! من کی گفتم زن انسان نیست؟ در ضمن این چیزی که شما میگین محدودیت، من محدودیت نمیدونم. در سادده ترین حالت میشه شرایط من برای ازدواج، که شاید طرفم قبول بکنه و یا نکنه!!! زندگی خودشه، منم دارم برای زندگی خودم تصمیم میگیرم کسی کس دیگه رو مجبور نکرده به پذیرش شرایط.
شریک یعنی کسی که قرار هست شما در کنارش باشید و اون با ایجاد آرامش در شما باعث بشه که شما بهتر و راحتتر و با اعتماد بنفس بیشتری به سمت هدفهاتون پیش برید و مشکلات رو واسه شما آسون میکنه و نه اینکه شما رو به تشویش بندازه و محدودیت و سنگ اندازی کنه در راهتون.
ببینید من نمیتونم در مورد همه جامعه آماری صحبت کنم اما اون چیزی که توی ۲ تا دانشگاههای خوب ایران که توشون بودم دیدم اینه که حداقل بچه هایی که کامپیوتر و برق و م.شیمی اونجاها میخوندن واقعا آدمهایی نبودن که زندگیشونو وقف بچه و شوهر کنن! من کاری به درست یا نادرستیش ندارم. اما اینکه میبینی این افراد ۴ تا ۶ سال عمرشونو یه چنین جایی گذروندن میتونن بقیه عمرشونو (فقط)صرف این کنن که مثلا قرمه سبزی چجوری خوشمزه تر میشه و یا مارک خوب پوشک بچه چیه و اصلا سر اون مسائلی که توی اون ۶ سال داشتن نرن؟! من نمیگم اینکه دنبال مسائل زندگی باشن بده و یا نمیرن بلکه هم خوبه و هم میرن اما تنها چیزی نخواهد بود که میرن. بویژه در جاهایی که فضای علمی هست دانشجوهاش رو اگه ببری وسط یه عده آدم که اصلا نمیدونن درس یعنی چی مطمئن باش که کسل میشه. نه بخاطر خود درس و مقاله و از این چیزا. بخاطر اینکه ذهنیت ها در مورد همه چی فرق میکنه. به نظرم توی حالت عام تحصیلات اگه به شکل درستش گذرونده بشه یه جهش رو هم در سطح تفکرات فرد میگذاره... این جهش میتونه هم توی مسائل علمی باشه و هم توی مسائل زندگی و عادی و حتی توی مسائل اعتقادی و دینی!
اینها تناقضی رو برای تعامل با افرادی که در سطح دیگری از لحاظ دید هستن ایجاد میکنه به خاطر همین هست که خیلی کم میبینی مثلا کسی که تعمیرکاره با یه دکتر یا پزشک رفیق نمیتونن بشن! تا حالا از خودتون پرسیدید چرا؟ امیدوارم از این مثالها سوء برداشت نشه فقط و فقط یه مثال بودن که همین حالا اومدن تو ذهنم و نه بیشتر.
در انتها اینکه فضای مکانی در بعد یک فرد اگر محدود کنید یعنی اون فرد محدود شده و اینکه تصمیم بگیریم که فرد کجا و بره و نره در این حد، به این معنی هست که ما نمیخوایم با یک سری آدمها رابطه داشته باشه. چرا که طبعا کسی که نره دانشگاه نمیتونه دوست و آشنایی رو از اون دانشگاه نرفته داشته باشه...
(۱۶ مهر ۱۳۹۳ ۱۱:۳۱ ب.ظ)BashirXm نوشته شده توسط: واقعا شما دخترا هدفتون از ازدواج چیه؟ به نظر شما یه ازدواج متعادل یعنی چی؟ آیا شما هم مثل ما پسرا دنبال یکی نیستید که کنارش آرامش داشته باشید؟ یا نه به فکر اینید که با یکی ازدواج کنید و بعدش از هر ۷ روز هفته ۵ روزو کتابخونه باشید و هر روز یه مقاله بدید و شبا دیر بیاید خونه و .... ؟ فکر میکنید مرد زندگیتون از شما چی میخواد؟ مقاله و پژوهش علمی؟ یا عشق و شور و احساسات و ... ؟ یا فکر میکنید یه بچه از مادرش چی میخواد؟ عنوان دانشجوی نمونه و مقاله ی برتر و ....؟ علم و دانش و تحصیل مادامی که به زندگی خانوادگی ضرر نزنه مشکلی نداره به نظرم، ولی اگه بخواد خودش بشه اصل و خانواده رو بکنه فرع!!!!؟؟؟!!!! نمیدونم والا چجوری بگم؛ به نظر من علم و دانش تا حد زیادی لازمه زندگیه، ولی علم ودانش خودش ابزاره نه هدف!!!!!!!!!!!!!!!!!! علم و دانشو میخوای چکار کنی؟اساتید دانشگاه به نظرتون چطوری زندگی میکنن؟ همش پژوهش و مقاله و ... یا یه چیزی بنام زندگی رو از کار و مسائل دیگه جدا میکنن؟ این مقاله و علم و دانش چه خروجی برای ما و شما داره؟
ببینید هیچ وقت تک بعدی بودن خوب نیست نه اینکه همش غذق بشی تو درس و نه اینکه روزی دو جمله هم نخونی!
هر دوش برچسب تک بعدی بودنو داره و من از این برچسب متنرفرم. به شخصه از فضای دانشگاهی خودمون و خیلی از استادها انتقاد اینو دارم که تک بعدین! یعنی چی که یه استاد باید اینقدر واسه خودش کلیشه درست کنه صرف این که استاد هست و اگر زمانی استادی بخواد این تابو رو بشکنه تو دانشگاههای ضعیف تر هزار و یک لقب و تهمت میبندن. شما برو دانشگاههای آمریکا رو ببین میبینی یکی با شلوارک یکی با لباس راحتی و استاده با جین اومده سر کلاس!
اما شما دارین زندگی رو فقط خونواده میبینین اما من زندگی رو زندگی میبینم
منظورم اینه زندگی یعنی هر چیزی که شما واسش وقت صرف میکنین. شما یک سوم از روز رو صرف کارتون میکنین و این یعنی دارین اونجا هم زندگی میکنین. پس خیلی مهمه. خانواده و همسر و بچه خیلی مهمن و این هم مهمه که شما شغلی داشته باشید تا در آرامش باشن و این هم مهمه که شغلی داشته باشید که تشنجی به خونواده تون وارد نکنه. اما برعکس قضیه هم مهمه!
شما دارین دقیقا میگین همه زندگی یعنی خونواده! اما ای ندرست نیست. چرا ما داریم میبینیم که ملت بعد از اینکه ۴۰ رو رد کردن یه تسبیح توی دستشونه و همه زندگیشون صرف این میشه که برن مسجد و برگردن و روزگار به روزگار میسپارن تا زمان فراغ شون فرا برسه!! چرا اینطورین؟! چون هدفشون بچه و تکامل اون بوده و بس! نمیگم که دین و ایمان بده! بلکه بسیار هم خوبه اما هر چیزی جای خودش نه تک بعدی بودن...
چون دیگه هدفی نمیبینن جلو خودشون هر شما هدفتون شادی و زندگی کردن واسه خودتون باشه این مسائل پیش نمیاد که متاسفانه ما فاجعه داریم توی کسورمون در این مورد.