انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[farhud]

(۱۶ مهر ۱۳۹۳ ۱۰:۲۱ ب.ظ)Ava.arshad94 نوشته شده توسط:  متاسفانه همونایی که میگین قشنگ حرف میزننو عمل نمیکنن و متهمشون میکنین، همونایی هستن که نمیخوان به پدر مادرشون بی احترامی کنن و مجبورن بگن چشم!

حرف من در تضاد با نظر شما نبود.اکثرا در نهایت مجبور میشن (و میشیم) با همون رسوم رایج ازدواج کنند به خاطر چیزی که شما گفتید. البته مساله پیچیده تر از این حرفهاست و دلایل دیگه ای هم هست.

[zahra_ce87]

(۱۶ مهر ۱۳۹۳ ۰۵:۱۶ ب.ظ)iammiti نوشته شده توسط:  الان که خیلی خوب شده دیگه ...اکثر افرادی که من میبینم اطراف ..عروسی نمی گیرن دیگه...میرن محضر بعد ۶ ماه یه سال ماکزیمم دیگه ۲ سال دوباره میرن همون محضر طلاق میگیرن..

آقا من از این دوخط خیلی خندیدم داشتم خیلی جدی میخوندمش به تهش رسیدم خندم گرفت به آقایی هم گفتم باهم هم خندیدیم بعدشم الان که می نویسم کلا شکل لبخندم

البته فرمایشتون درسته

[crevice]

(۱۶ مهر ۱۳۹۳ ۱۰:۴۹ ب.ظ)BashirXm نوشته شده توسط:  چرا شما دخترا دوس دارین اینقد درس بخونین واقعا؟؟؟ حالا اگه کیس مورد علاقتون پیدا شد، آیا حاضرید بخاطرش درستونو و یا حتی اشتغالتون رو رها کنید یا نه؟
من خودم شخصا، فعلا معتقدم که همسرم دانشجو نباشه، شاغل هم نباشه، حالا مدرک تحصیلیش از من بالاتر باشه خیلی مشکلی نداره. شما دخترا اگه یکی مث من با این افکار بیاد خواستگاری، چطور منو نقد میکنید و نظرتون چیه؟ درضمن اینو بدونید که این مثلا من از درآمدم راضیم و اصن لازم نمیدونم که زنم بره کار کنه و یا بره درس بخونه؛ البته مجازی رو اجازه میدم :دی، ولی پاشو از خونه بذاره بیرون طلاقش میدم، میگی نه نگا کن :دی.
اگه شما فقط به فکر پیشرفتید، خوب برا چی ازدواج میخواین بکنید دیگه؟؟؟؟ من خودم فعلا دارم از بقیه ی پیشرفتای زندگیم میزنم که زندگیمو سروسامون بدم، بعد طرفی که رفتم خواسگاریش اگه بگه من میخوام پیشرفت کنمو ... برام سوال پیش میاد خوب! من آدم نیستم که برای شروع یه زندگی از خیلی فرصتای دیگم دارم میگذرم!

ببخشیدا؛ قصد توهین ندارم. اما به نظرم شما زن رو به عنوان وسیله یا ابزار نگاه میکنین تا شریک زندگی.
مگه زن انسان نیست که شما بخواید در این حد اون رو محدود کنین؟ مگه مسئله کار و اشتغال فقط مسئله پول توش مطرحه؟ البته این تفکر شما توی جامعه امروز خیلی کمرنگ تر شده اما به نظر خودتون اینکه خانوم شما آفتاب مهتاب نبینه خیلی لذت بخشه واسش؟ مخصوصا اگه فرد شخصیت اجتماعی داشته باشه و نه از اونایی که غایت اهداف زندگی شون اینه که یه بچه بیارن و خودشونو وقف عام الاختیار بچه و بقول معروف زندگیشون کنن نباشه.
من به نظرم حالا یه عده از این ور پل میافتن و یه عده از اونور پل یعنی یه عده میگن که نباید طرف از من مدرکش کمتر باشه یه عده برعکس میگن نباید بیشتر باشه... صدالبته ممکنه کسی که فوق لیسانس خونده و شعور و دیدش به زندگی هم به اندازه فوق لیسانسش رشد پیدا کرده باشه(هر چند تحصیلات با شعور رابطش خطی نیست!) نمیتونه با اکثر افرادی که دیپلم دارن زندگی کنه! نیگا کن اون بنده خدا همش توی فکرش مقاله و کار علمی هست(توی حالت آرمانی) ولی اون یکی نهایت تفکرش خیلی میتونه naive باشه. به نظرم این درک مدیگه و اینکه احساس کنی طرف مقابل شعورش در حدی باشه که بتونه اهداف آرزوها و آرمانهاتو درک کنه خیلی مهمه. و نه اینکه برعکس بخواد بازدارنده هم باشه و اصلا نفهمه درس و مقاله یعنی چی.. بهر حال نیمی از زندگی افراد سر ممسئله شغلیشون میگذره و نیمیش هم واسه مسئله خانواده اگر اینا در تقابل هم باشن یه افتضاحه از نظر من.

[ریحان]

اگه واقعا نظرتون اینه یه خانم نهایت دیبلمه ی هنرمنده خیاط و گلدوزی کار عالی و...بگیرین که عاشق کاره خونه باشه...یعنی چیزی دیگه ای جز اینا ندیده باشه که بخواد بش علاقه مند شه.فقطچشمتونوبایدروی یه سری عیبهاش ببوشونین.مثلا روابط اجتماعی ضعیف

[iammiti]

(۱۶ مهر ۱۳۹۳ ۱۱:۱۵ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  طرف مقابل شعورش در حدی باشه که بتونه اهداف آرزوها و آرمانهاتو درک کنه خیلی مهمه. و نه اینکه برعکس بخواد بازدارنده هم باشه و اصلا نفهمه درس و مقاله یعنی چی..

کل حرفایی که زدید یه طرف این یه طرف...تنها چیزی که تغییر نمی کنه همین شعوره ..بقیه چیزا به مرور زمان درس میشه

[Mindhunter]

دوستان انقد حرف نزنید فایده نداره، راه حل اینجاست :
به زندگی متفاوت بنگرید

[m.mosallaei]

منم خیلی بهم خانواده و دوستان فشار میارن که ازدواج کنم نمیدونم اینها کار و زندگی ندارن درسته سنم بالا رفته
ولی بازم کاری نیست که به زور انجامش بدی انگار همشون الان خوشبخت هستن فقط منتظر من موندن
چند هفته پیش که ارشد قبول شدم رفتم دانشگاه قزوین
بابام منو دیده به جای اینکه از وضعیت دانشگاه یا کیفت آموزشی بپرسه
میگه ایشالله دختراش خوب هستن دیگه !
باید تا یه ماه دیگه یه دختر برای ازدواج پیدا کنی دیگه برای من بهونه نیار
میگم من رفتم اونجا درس بخونم یا دنبال دختر باشم

[iammiti]

(۱۶ مهر ۱۳۹۳ ۱۱:۴۷ ب.ظ)BashirXm نوشته شده توسط:  من خودم فعلا دارم از بقیه ی پیشرفتای زندگیم میزنم که زندگیمو سروسامون بدم،

شما از ریشه داری سر اون بنده خدا منت میزاری...حرف بزنه میگی من می تونستم پیشرفت کنم ولی با تو ازدواج کردم..اگه ازدواج نکده بودم الان وضعم بهتر بود...به نظر من شما تا جاایی که میشه پیشرفت کن...بهتر از زندگی که همش فک کنی میشد بهتر هم باشه
امیدوارم بد برداشت نشه حرفم

[mcse2010]

(۱۶ مهر ۱۳۹۳ ۱۱:۵۳ ب.ظ)m.mosallaei نوشته شده توسط:  منم خیلی بهم خانواده و دوستان فشار میارن که ازدواج کنم نمیدونم اینها کار و زندگی ندارن درسته سنم بالا رفته
ولی بازم کاری نیست که به زور انجامش بدی انگار همشون الان خوشبخت هستن فقط منتظر من موندن
چند هفته پیش که ارشد قبول شدم رفتم دانشگاه قزوین
بابام منو دیده به جای اینکه از وضعیت دانشگاه یا کیفت آموزشی بپرسه
میگه ایشالله دختراش خوب هستن دیگه !
باید تا یه ماه دیگه یه دختر برای ازدواج پیدا کنی دیگه برای من بهونه نیار
میگم من رفتم اونجا درس بخونم یا دنبال دختر باشم

بابات کارش درسته!!!
مهم زنهههههههههههههه
همه ما درس رو بهونه کردیم و ازدواج نمیکنیم.همینجوری که داریم درس میخونیم سطح توقعات هم میره بالا
ایکاش بنا یا نجار بودیم و الان عروسی پسرمون بود نه خودمون

[jamshidi]

سخت نگیرید دوستان

[jamshidi]

(۱۷ مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۰۷ ق.ظ)BashirXm نوشته شده توسط:  

(17 مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۰۰ ق.ظ)jamshidi نوشته شده توسط:  سخت نگیرید دوستان

سخت نمیگیریم، داریم سنگامون وا میکنیم

یعنی همه این بحثا از قبل برنامه ریزی شدس؟؟؟؟
انشاالله بله رو بگیری شا دوماد

[jamshidi]

(۱۷ مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۱۹ ق.ظ)BashirXm نوشته شده توسط:  

(17 مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۱۰ ق.ظ)jamshidi نوشته شده توسط:  

(17 مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۰۷ ق.ظ)BashirXm نوشته شده توسط:  

(17 مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۰۰ ق.ظ)jamshidi نوشته شده توسط:  سخت نگیرید دوستان

سخت نمیگیریم، داریم سنگامون وا میکنیم

یعنی همه این بحثا از قبل برنامه ریزی شدس؟؟؟؟
انشاالله بله رو بگیری شا دوماد

حالا بیا و درستش کن! آخر سر یکی تو مانشت دومادمونم کرد رفتیم پی کارمون :دی ! منظورم این بود که داریم با هم مباحثه و تبادل افکار میکنیم، برادر عزیزم، مهندس جمشیدی. اگه مورد مناسب سراغ داری معرفی کن خوب :دی

والا موردی که سراغ ندارم ولی عقاید همه ی بچه ها ی مانشت که خوب و جالب بنظر میاد.
به هر حال واست آرزوی خوشبختی می کنم. آقا اصن من خودم یه تیکه از وسایل زندگیتونو هدیه می دم.
آقا اصن یخچالتونم با من .

[elham joon]

(۱۶ مهر ۱۳۹۳ ۰۲:۱۱ ق.ظ)khalilparvar نوشته شده توسط:  من اعتراف میکنم دیشب یه خواستگارمو رد کردم..
میدونید چرا؟؟

چون معتقدم مرد سید احترامش واجبه..و خوب چون یوهو عصبی میشم کل بهشتی که تابحال جم کردم میره رو هوا...
و خیلی جالبه..که وقتی پدرم گفتن نه به این دلیل که مرد یا زن سید همسر شدن باهاشون سخته و دخترم میگند وظیفه ی من سنگین میشه و نمیتونم..!!!! خوشش اومده بووووووووووود..
گفته بود اصی ماهم این مدلی میپسندیم که احتراممونو حفظ کنه!!!!!!!...

یکی دیگه دلایلشم خانوادش بودن...
یه خانواده ی کااااملا سنتی..چون تک دخترم انتظار جهیزیه زیاااااااد دارن...جمعیت خونوادگی هم بهم نمیخوردیم..

حالا اینا بکنار...خود آقای دامادم گفتن من میخوام کارمو ادامه بدم و ترجیح میدم شما هم درسوتونو ادامه ندیــــــــن..!!!!!!!!!!!!! فکــ..کن...
( البته دلیلش منطقی بود در حد خودش: سواد ایشون لیسانس بود..وخب بطبع دوست داشت نهایت همسطح باشه طرفش!! )

..

حالا دیدین میگم یکی که منو برای خودم بخواد..با من پیشرفت کنه یا راه پیشرفتمو نبنده یعنی چی؟؟؟
..
دیشب فهمیدم خیلیییییییییییی خیلیییییییییییی از آقایون محترم هم پولکی و ظاهربینن..همین!!

دلم میخواد همسرم ،تکیه گاه عمرم منو بخاطر خوده خوده خودم انتخاب کنه،انگار توقع زیادی...
این خواستگار آخری در کمال وقاحت خانواده اش میپرسن.فلان جا ویلا دارید؟!!!چرا فلان ماشین زیر پات نمیذاری؟!!!
منم تصمیم گرفتم ملاقات اولیه و ثانویه بیرون باشه،خیلی بهترررررررره
واقعا درک معنا و مفهوم ازدواج اینقددددددددددددر سخته
دلم از برخی پسرها و خونوادهای محترمشون خیلی پرررره،بماند.

[mcse2010]

(۱۷ مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۴۳ ق.ظ)elham joon نوشته شده توسط:  

(16 مهر ۱۳۹۳ ۰۲:۱۱ ق.ظ)khalilparvar نوشته شده توسط:  من اعتراف میکنم دیشب یه خواستگارمو رد کردم..
میدونید چرا؟؟

چون معتقدم مرد سید احترامش واجبه..و خوب چون یوهو عصبی میشم کل بهشتی که تابحال جم کردم میره رو هوا...
و خیلی جالبه..که وقتی پدرم گفتن نه به این دلیل که مرد یا زن سید همسر شدن باهاشون سخته و دخترم میگند وظیفه ی من سنگین میشه و نمیتونم..!!!! خوشش اومده بووووووووووود..
گفته بود اصی ماهم این مدلی میپسندیم که احتراممونو حفظ کنه!!!!!!!...

یکی دیگه دلایلشم خانوادش بودن...
یه خانواده ی کااااملا سنتی..چون تک دخترم انتظار جهیزیه زیاااااااد دارن...جمعیت خونوادگی هم بهم نمیخوردیم..

حالا اینا بکنار...خود آقای دامادم گفتن من میخوام کارمو ادامه بدم و ترجیح میدم شما هم درسوتونو ادامه ندیــــــــن..!!!!!!!!!!!!! فکــ..کن...
( البته دلیلش منطقی بود در حد خودش: سواد ایشون لیسانس بود..وخب بطبع دوست داشت نهایت همسطح باشه طرفش!! )

..

حالا دیدین میگم یکی که منو برای خودم بخواد..با من پیشرفت کنه یا راه پیشرفتمو نبنده یعنی چی؟؟؟
..
دیشب فهمیدم خیلیییییییییییی خیلیییییییییییی از آقایون محترم هم پولکی و ظاهربینن..همین!!

دلم میخواد همسرم ،تکیه گاه عمرم منو بخاطر خوده خوده خودم انتخاب کنه،انگار توقع زیادی...
این خواستگار آخری در کمال وقاحت خانواده اش میپرسن.فلان جا ویلا دارید؟!!!چرا فلان ماشین زیر پات نمیذاری؟!!!
منم تصمیم گرفتم ملاقات اولیه و ثانویه بیرون باشه،خیلی بهترررررررره
واقعا درک معنا و مفهوم ازدواج اینقددددددددددددر سخته
دلم از برخی پسرها و خونوادهای محترمشون خیلی پرررره،بماند.

یکی نیست برای ما استین بالا بزنه
البته بعد از کنکور

[elham joon]

(۱۶ مهر ۱۳۹۳ ۱۰:۴۱ ب.ظ)BashirXm نوشته شده توسط:  

(16 مهر ۱۳۹۳ ۱۰:۲۱ ب.ظ)Ava.arshad94 نوشته شده توسط:  متاسفانه همونایی که میگین قشنگ حرف میزننو عمل نمیکنن و متهمشون میکنین، همونایی هستن که نمیخوان به پدر مادرشون بی احترامی کنن و مجبورن بگن چشم!اگر قرار باشه شروع یه زندگی به معنی جنگ و دعوا با خانواده و طرد شدنو قطع ارتباط باشه، بهتره اون زندگی اصلا شروع نشه!این مشکل چیزی نیست که به این راحتیا تغییر کنه، مسلما نسل بعدی زندگیاشون درست میشه، اما اکثر ماها پدر مادرامون تقریبا ۵۰ ۶۰ سالشونه و نمیشه عقایدشونو تغییر داد!هرچند دوستانی دارم که خانوادشون خیلی راحت قبول کردن، احتمالا باور نکنین اما این زوج تصمیم گرفتن وسایل زندگیشونو هم از دست دوم فروشی ها و با درامد خودشون بخرن و هر دو خبرنگارن

شما دخترا که مجبورید بگید چشم و ... و به فکر طرد نشدن از خانواده اید، و بقول خودتون هوای خانوادتون رو دارید. ولی ما پسرا رو بعضا بزور میگن برو زن بگیر و برو پی زندگی خودت، تا کی میخوای اینا بخوری و بخوابی، انگار میخوان ما رو از خونه بندازن بیرون آخه ما موجودات خانگی و کم آزار مگه به شما چکار داریم؟ ما موجوداتی هستیم ۲پا، مفید برای خرید و حمل و نقل وسایل، ایده آل برای راننده شخصی شما خانوما شدن،و ... آخرشم همین شما مادرا و خواهرا ما رو بزور از خونه میندازین بیرون آفرین به اون دو تا خبرنگار

شما پسرها هم از این معضلات دارید؟!!
به من میگن یکی از اینارو انتخاب کن و بررررو

دوستان مورد هایی دیدم خانم ها در کنار همسرشون میان کم کم زندگی میسازن، وقتی شوهره زندگیش روی غلتک میوفته سرو گوششون میجونبه،چررراااا