(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۳:۲۰ ب.ظ)raha_ce نوشته شده توسط: این تاپیک باز بالا اومد.....
(۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۳۲ ق.ظ)x86 نوشته شده توسط: گفتم اینارو شما درک می کنید ولی مادرم اینارو درک نمیکنه
مادر من هم درک نمیکنه! شاید اگه من هم جای اونا بودم کمی بهشون حق میدادم ولی نه تا این حد
ازینکه وارد زندگی ای بشم که همه چیزش آمادست , خونه ,ماشین ,حقوق بالا ... خوشم نمیاد , چون حس میکنم فقط یه عروسکم و نقش دیگه ای ندارم, همیشه دوست داشتم موثر باشم و زندگی ای اگه قراره داشته باشم منم یه گوشه ای ازون رو ساخته باشم , نه اینکه همه چیز آماده باشه و من بعدش وارد اون زندگی بشم!
نمیگم اینکه همچیز آماده باشه بده , ولی عقیدم اینه اون زندگی انگیزه زیادی نداره جز ریخت و پاش کردن و خرح کردن و چشم و هم جشمی و.... و اینا هیچ وقت دست ما رو برای ترقی نمیگرن برعکس شاید مانع بشن
مادرم برادرام رو مثال میزنه و میگه چرا نباید مثله خانومای اونها واسه تو هم بریزن و بپاشن؟ چرا نباید به خاستگاری فک کنی که خونه و ماشینش آمادست؟ و میگه داداشات انقدر موندند که حسابی جاپاشون سرکاری که هستن محکم شد , ماشینشونو داشتن , خونه هم بلافاصله بعد عقد گرفتن.... اما شخصی که من حدوداً قبولش کرده بودم هیچ کدوم ازین ویژگیا رو نداشت,سنش هم پایین بود ,۲۴؛ آخرای سربازیش بود و به تبع اون چون کارت پایان خدمت نداشت ؛ شغل رسمی هم نداشت ولی خب بیکار هم ننشسته بود! و منتظر بود کارت پایان خدمتش بیاد که بتونه بره دنبال شغل رسمی
دچار دوگانگی شدم , اگه به افرادی که خانوادم میگن فکر کنم و قبول کنم , عقاید و طرز فکرمو باید کنار بذارم و عوض بشم, و اگه به این شخص فکر کنم میترسم باعث تحقیرش جلوی خانوادم بشم و من اصلاً هیچکدومشو نمیتونم بپذیرم
موندم باید چیکار کنم!
کسی رو انتخاب کن که میدونی میتونه برات اینده رو بسازه
اره درسته برای شروع زندگی لازم نیست همه چیزش اوکی باشه . شیرینی خونه خریدن به اینه که چند سال اجاره نشینی کرده باشی . شیرینی ماشین خریدن به اینه که قبلش نداشته باشی. در هر حال اگه از نظر مالی نگرانی و
اگه طرفت توانایی اداره زندگی رو داره و میتونه گلیم خودشو از اب بکشه بیرون .نگران اوضاع مالی نباش. پول آماده ادمو قدر نشناس میکنه