فکر کنم دیگه باید این موبایلم رو خاموش کنم تو این روزا! حالا خودمون کم بدبختی داریم
این همکلاسیهای افسرده از کنکور هی زنگ میزنند و انرژی منفی منتشر میکنند تو خطوط تلفن!
)) اونم در مورد یه چیزهای مسخرهای که معلوم نیست پیش بیاد یا نیاد!
بابا آخه چرا انقد نگرانی؟ چرا انقدر حرص میخوری؟!
هر اتفاقی که بیفته نباید ما رو از مسیر خارج کنه! ما باید هدایتش کنیم. به هر نحوی خودمون رو تو مسیر بندازیم. تو این مسیر میخوام باشم و عالی و معرکه کار کنم. کاری به هیچ چیزی نداشته باشم، فقط کار خودم. اینکه با چه درصدهایی میتونم کجا قبول بشم؟ امسال این دانشگاه تو این گرایش چند تا میگیره؟ امسال چند تا سوال غلط تو مشترکا داریم؟ امکانش هست سوالات سیستم عامل از کره مریخ بیاد؟
اگه اینجوری بشه چی میشه؟ اگه اونجوری بشه چی؟ بابا اینا اصلا مهم نیست، خصوصا تو این هفته آخر، این آیندهای هست که خودش میاد و نباید انقدر در موردش فکر کرد.
انسان تاپ و معرکه به نقطه فکر نمیکنه! حرکتش جریان داره، سیاله، روندست... انقدر زوم نمیکنه که آقا کنکورم داره میاد، چه کاری انجام بدم؟ آخه بابا چی میشه؟ اگه جمع بندی رو نرسم چی؟ اگه از همونجایی که نخوندم سوال اومد چی؟ انقدر به تاریخ نگاه نکن، انقدر به کنکور نگاه نکن، انقدر به دیگران نگاه نکن، انقدر به کلیشههای صرفا تکراری نگاه نکن، بابا اینا مهم نیست، مهم حرکته، حرکتی که تو همین لحظه باید انجامش بدی، فرصتی که همین الان واسه چند رتبه بهتر شدن در اختیار داری ولی داری از دستش میدی...
امروز رو اگه بیای کاری انجام بدی که اون کار رو تو ۶ ماه گذشته از خودت ندیدی، این یه بُرده! اینکه امروز رو زنگ خطری بشی واسه رتبه یک کنکور، حتی اگه در حال حاضر واقعا هم در اون جایگاه نباشی! اما خودت رو بشکنی و کاری رو که هیچوقت نکردی رو انجام بدی! خدا جای حق نشسته، داره از تک تک ثانیههایی که داری تلاش میکنی فیلم میگیره... تو فقط لحظههای آخر رو بیشتر تلاش کن! اگه واقعا کار کردی، اونه که روزی میده... باور کن که نیم ساعتها الان حیاتیه! باور کن که کوچکترین حرکت اثربخشه!