اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.
آرمین بلالایی هستم. متولد اسفند ۱۳۶۸/ اهل رشت هستم و در کنکور سال ۹۲ موفق شدم رتبه ی ۱۷ نرم افزار ۱۹ الگوریتم ۳۶ معماری و ۵۶ هوش را کسب کنم.
۱- در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟
در رشته ی مهندسی کامپیوتر گرایش نرم افزار تحصیل می کنم. انشاالله این ترم درسم به اتمام مس رسه. درسمم به صورت کارشناسی پیوسته خوندم.
۲- با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟
من سمپادی بودم و توی دوره ی دبیرستان ما یه سری گروه های پژوهشی داشتیم مثل کامپیوتر ، برق ، شیمی ، فیزیک و ... که توسط فارغ التحصیل های مرکز اداره می شد. من عضو گروه کامپیوتر بودم و تقریبا از سال اول دبیرستان برنامه نویسی می کردم. یه سری نمایشگاه های سالانه هم داشتیم که کارامونو ارائه می کردیم. واسه همین من کاملا با علاقه به این رشته اومدم و تمام انتخاب رشته های لیسانسم کامپیوتر بود.
۳- کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟
دانشگاه شیراز
۴- در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید .
نه من کلا بچه درس خون نیستم و اکثرا درسارو شب امتحانی پاس می کردم و حتی خیلی درسارو سر کلاسم نمی رفتم. ولی درسایی که دوس داشتمو سر کلاس می رفتم و کار می کردم و نمره ی خوبی هم می گرفتم. ولی همیشه پروژه های آخر ترمم جز بهترین پروژه ها بوده.
۵- از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟
برنامه ی ادامه ی تحصیل داشتم ولی نه داخل ایران. برنامم این بود که واسه ارشد برم خارج از کشور ولی به خاطر یه سری مسائل تصمیم گرفتم کنکور ارشد بدم و این تصمیمو دقیقا تو اواخر مرداد ۹۱ گرفتم و از همون موقع هم دسه به کار شدم.
۶- آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟
من از اول همین رشته و همین گرایش رو در نظر داشتم.
۷- میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید.
زبان ۴۸
ریاضی ۲۰
مشترک ۵۳
تخصصی ۴۳
۸- آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید.
نه خیر اولین سالی بود که شرکت می کردم. پارسال ثبت نام کردم ولی چون صبح امتحان خوابم میومد خوابیدم و نرفتم سر جلسه
۹- بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟
مسلما نحوه ی درس خوندن واسه کنکور فرق می کنه چون خیلی مسائل توش دخیله. چون امتحان تستی هست و وقت محدود واسه هم تمرین های خاص خودشو می طلبه.
اما اینکه تو کارشناسی تو دانشگاه خوبی باشید و مطالب بهتر و کامل تر درک کنید خیلی تو این مسیر بهتون کمک می کنه و مسلما تاثیر زیادی داره.
۱۰- از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟
تقریبا از اوایل شهریور شروع کردم و سعی کردم ساعات مطالعه ام رو بالا ببرم. از روزی ۱ ۲ ساعت شروع کردم و نا اواسط مهر به روزی ۵ ساعت رسیدم و سعی کردم تا آخر میانگین ساعات مطالعه ی روزانم رو همین مقدار نگه دارم. جز دو حدود ۱۰ روز در این بین که هیچی نخوندم باقی روزها این روال رو حفظ کردم.
۱۱- برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ ااگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟
من سعی کردم تا ۱۵ مهر تعدادی دروس رو کامل بخونم و بعد از اون با برنامه ی پارسه جلو می رفتم و خودمو واسه آزمونا آماده می کردم. اول هر هقته واسه کل روزای هفته برنامه ریزی می کردم و سعی می کردم تا آخر هفته انجامش بدم ولی لزوما تموم نمی شد. سعی می کردم جمعه هام برنامه خاصی نزارم که اگه خواستم برم بیرون و یه تفریحی کنم.
۱۲- بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست.
خب من نقطه ی قوتم دروس مشترکم بود. و تو اونا بیشتر وقت می گذاشتم چون واقعا هم بیشتر وقت می خواد. بعد از اون هم تو تخصصی که البته اوضاعم خوب بود توش. بعد ریاضی آخرش هم زمان. سعی می کردم اگه می تونم تو درسی نتیجه ی خوبی بگیرم از تمام پتانسیلم استفاده کنم توش.
۱۳- آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟
بله. من سعی کردم درسایی که توشون احساس مشکل می کردم یا حس می کردم بعدا جمع کردنش سخت خواهد بود رو زودتر بخونم چون روحیم اینجوریه که اگه اینکارو نمی کردم هر چه به کنکور نزدیک تر می شدیم استرسشون واسم بیشتر میشد و خوندنشون سخت تر. من ساختمان و طراحی رو اول از همه خوندم. بعدشم نظریه. والبته یکی از اشتباهاتم این بود که آمار رو گذاشتم واسه آخر.
۱۴- خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟
منابع رو قبل شروع کردن واسه هر درسی مشخص می کردم و سعی می کردم همون منبع رو تموم کنم و اگه جایی احساس می کردم که این منبع خاص تو یه مبحثی جوابگو نیست به منابع دیگه نگاهی می انداختم. من اصراری واسه این که تمام منابع دنیا رو بخونم هم نداشتم. سعی کردم تو هر درسی با مینیمم منابع کارمو را بندازم. و به هر درس به اندازه ی سختیش اهمیت میدادم.
۱۵- میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین.
خیر از ویس و فیلم استفاده نکردم.
زبان : ۵۰۴
ریاضی مهندسی : نخوندم
آمار و احتمال : پارسه
محاسبات : پارسه
ساختمان : مقسمی ، بعضی مباحث پارسه یا CLRS
منطقی : پوران و مقسمی
معماری : پوران و مقسمی
سیستم عامل : پارسه
نظریه : لینز و حل المسائلش و پارسه
کامپایلر : پوران و فصل ۵ از آهو
زبان های برنامه سازی : مقسمی
پایگاه داده : مقسمی
طراحی : مقسمی و بعضی مطالب CLRS
۱۶- بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند.
نظریه چون کتاب کنکوری خوبی واسش وجود نداره. ساختمان و طراحی هم اگه وقت بشه که بخونی خیلی خوبه.
۱۷- ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟
یه سری درسا آره یه سری هم نه. بستگی به درس داشت و استادش و خودت
۱۸- زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبع یا عالی؟
سطح زبانم متوسطه. فکر کنم ۳۳ درس ۵۰۴ رو خوندم و آخرش نرسیدم خوبم مرور کنم و تقریبا لغتارو از دست دادم . ۳ ۴ تا زدم که فک کنم یکیش هم غلط بود. ولی درک مطلبم له خاطر خوندن کتاب های زبان اصلی و گشت و گذار تو نت و خوندن مطالب مختلف خوب بود.
۱۹- در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟
من که ریاضی مهندسی رو حذف کردم ولی میشه بالا زد به نظرم. مخصوصا سوالای محاسبات و آمار رو میشه زد گسسته هم تا حدودی. بستگی به سوالا داره. امسال که نمیشد به اون صورت بالا زد
۲۰- اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید..
برنامه ریزی خاصی نداشتم. فقط سعی کردم قبل از شروع آزمون های آزمایشی چند تا درس رو تموم کنم که بتونم به برنامه هر آزمون برسم و بعدش با برنامه ی آزمون پیش می رفتم. تستای هر قسمتی که می خوندمو می زدم. بهم کمک می کرد که بفهمم مطلبو گرفتم یا نه. برنامه ریزیمم هفتگی بود و اول هفته می نوشتم که در طول هتفه هر روز چی باید بخونم. تقریبا یک ماه آخر رو هم گذاشتم واسه کنکورای سالای قبل. و از سال ۸۱ تا ۹۱ رو زدم. توی آزمونا هر جا می دیدم مطلبی رو یادم رفته عنوانش رو روی یک کاغذ می نوشتم و در حین زدن کنکورا سعی می کردم اونارو هم مرور کنم وتقریبا تا آخر دیگه اکثر سوراخ سنبه ها رو پر کردم.
۲۱- آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره.
تنها تو خونه. بستگی به روحیات هر کس داره. من تنهایی تو خونه راحت تر بودم.
۲۲- حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین.
من معیارم احساس رضایتم بود. خیلی به خودم فشار نمی آوردم و بعد یه مدت خود به خود ۵ ساعت می خوندمو خسته می شدمو دیگه نمی خوندم. اصلا هم مهم نبود چقدر دیگه مونده با خودم رقابت می کردم و سعی می کردم به مرور بهتر بشم. رنبه های آزمون های آزمایشی هم معیار خوبی بود و بهم انگیزه می داد.
۲۳- اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟
خیلی به اون قدرت عقب نمی افتادم چون برنامه ها معقول می نوشتم تا بتونم انجامش بدم. و خیلی اوقات با یکی ۲ ساعت خوندن بیشتر تو روزای دیگه جمع میشد. حتی بعضی اوقات برنامه یه روزو خیلی کم می گذاشتم که اگه روزای قبلش نرسیدم اون روز جبران کنم مثل سوپاپ اطمینان.
۲۴- اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟
من از اول قصدم نرم افزار بود و واسه ی همونم خوندم.
۲۵- آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید.
روال خوندم معمولا ثابت بود و خیلی پستی بلندی نداشت. جز یه ۱۰ روز اون وسطا که هیچی نخوندم ولی به کمک خونواده خودمو جمع و جور کردم.
۲۶- از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟
خیر. مشکل حادی تو هیج درسی احساس نکردم. تو این چند سالم عادت کردم خودآموز باشم چون به نظرم تو کلاسا یه مطلب ساده که می تونی تو چند دقیقه بفهمی چند ساعت طولش می دن و اعصابتو خورد می کنن و هدر دادن وقته ولی ممکنه واسه بعضیا خوب باشه. این نظز شخصی منه.
۲۷- آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟
بله. پارسه شرکت کردم. همه ی آزمون هارو. به نظرم خوب بود. خیلی بهم انگیزه میداد. البته در صورتی خوبه که بتونی با برنامش جلو بری و عقب نمونی وگرنه فقط باعث استرس میشه.
۲۸- تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بوداز کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین.
بله بالا در این مورد توضیح دادم.
۲۹- برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟
به نظرم آماده بودم. تلاشمو کرده بودم دیگه. یه کم از ریاضی می ترسیدم که ترسمم الکی نبود Big Grin هرچند که سر جلسه از تمام آمادگیم استفاده نکردم و سوالات ساده ای رو اشتباه زدم یا حل نکردم.
۳۰- آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟
خب مسلما تو بعضی احساس آمادگی بیشتری داشتم ولی همش می ترسیدم که سوالات غلط بدن که اینم شد مثل سیستم عامل.
۳۱- سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟
نه فقط سعی می کردم تا جایی که بتونم جواب بدم. البته اطافیان خیلی سر و صدا می کردن و تمرکزمو به هم می ریختن.
۳۲- آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین.
بله. من تو تمام آزمون های آزمایشی و خود کنکور اول مشترک بعد زبان و بعد ریاضی رو میزدم و دوباره بر می گشتم رو مشترک.
۳۳- وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟
در هر صورت باید باهاش می جنگیدی دیگه حالا چه آشنا و چه نا آشنا ولی سعی می کردم رو سوالات نا آشنا زیاد گیر نکنم و بعد اگه وقتی موند روش فکر کنم.
۳۴- وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟
یه مقداری تو دفترچه ی اول. ولی دفترچه ی دوم وقت زیادم بود.
۳۵- آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود.
بیرون که نیاوردم جواب هام یادم بود و وقتی دفترچه ها اومد رو سایت تو دفترچه علامت زدم. بله درصد هام کاملا همون هایی که فکر می کردم شدن جز مشترک که با اصلاح کلید بیشتر شد. البته باید بیشتر از اینا هم میشد ولی باز خدارو شکر.
۳۶- بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟
پایه تحصیلی ۳۵%، دانشگاه کارشناسی ۲۰%، برنامه ریز برای کنکور ۱۵%، کلاس کنکور ۰%، کنکور آزمایشی ۱۰%،شرایط سر کنکور ۵%، شرایط مطالعه و زندگی ۱۵%(مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل
۳۷- حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید.
هنوزم دوست دارم برای ادامه برم خارج از کشور و امیدوارم بتونم از یه دانشگاه خیلی خوب پذیرش بگیرم . برم.
۳۸- چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است.
واقعا نمی دونم. این که آدم یکیو تو مسیر داشته باشه که بهش تکیه کنه خوبه. ولی اینکه واقعا توکل به خدا چیزیو درست می کنه نمی دونم.
۳۹- کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید.
مادرم و خواهرم که همیشه در کنارم بودن و بهم روحیه می دادن یا اگه از مسیر خارج می شدم سعی می کردن منو ذوباره به مسیر بر گردونن.
۴۰- ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت.
شاید اگه ساختمان و طراحی رو از روی قدسی و CLRS می خوندم نتیجه ی بهتری می گرفتم.
۴۱- توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید.
هیچ کس بهتر از شما عادت های زندگیتون رو نمی دونه و نمی تونه برنامه ی بهتری بهتون بده فقط شاید یه سری اصول خوب بهتون معرفی کنه. تلاش رو فراموش نکنید و و واقع بین باشید و سعی کنید خودتون رو برای بدترین شرایط آماده کنید تا اثر فاکتورهایی مثل استرس رو از بین ببرید.
۴۲- بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟
نه دیگه بسته
۴۳- و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟
مانشت سایت خوبیه ولی می تونه بهتر هم بشه. مدیریت خوبی داره ولی بعضا برخوردهای خوبی نمی کنن. و فکر می کنم باید در برخورد با افراد سابقه ی اون ها در نظر گرفته بشه و اینکه مانشت می تونه فعالیت های دیگه ای جز کنکور داشته باشه تا مخاطبینش دوره ای نباشن و حضورشون همیشگی بشه. و در پایان به نظرم ایجاد یه ویکی واسه کنکور لازمه تا داوطلبا تو انبوه اطلاعات موجود تو سایت گم نشن و باعث سردرگمی شون نشه. یک ویکی از اطلاعات خوب موجود در سایت به نظر وجودش ضروریه.