عذاب آور ترین دیالوگ عید دیدنی
بدترین و عذاب آور ترین دیالوگ عید دیدنی:
مهمونا در حال رفتن هستن و یــــــــــــــــهو
بابام: حالا شام میموندین یه چیزی دور هم میزدیم
مهمون: نه دیگه زحمت نمیدیم ولی حالا که شما میگی بـــــــــــــاشه
چی
وقتی خانومی به شما گفت: “چــــــــــــــــی؟”، به این معنا نیست که گفته شما را نشنیده. او در واقع به شما فرصت داده که گفته خود را تغییر دهید!
(ستاد کمک به ادامه زندگی)
کرایه تاکسی
توی تاکسی نشسته بودم، دو تا آقای مسن هم عقب نشسته بودن.
نزدیک پیاده شدنشون یکی به اون... یکی گفت:
به خدا اگه بزارم دست تو جیبت بکنی! من حساب میکنم...
بعد از راننده پرسید : ببخشید چقدر شد؟
راننده: هزار تومن !
یهو یارو برگشت به راننده گفت: آدمــــــی ؟؟!!
راننده گفت : جـــان ؟
مرد : گفتم آدمی یا نه؟
راننده گفت : حرف دهنتو بفهم درست صحبت کن!
یارو دوباره گفت: نه.. آدمی؟؟!
راننده هم با عصبانیت ترمز کرد برگشت عقب گفت : نــــــــه ... فقط تو آدمی!
یارو گفت : یعنی چی؟ من میگم آدمی هزار تومن؛یا دوتاییمون باهم هزار تومن!!
آگهی فوت
غضنفر میمیره، آگاهی فوتشو میزنن به دیوار، توی انتخابات نفرِ اول میشه.
فکر بکر
امسال هرکی میومد خونه ما عید دیدنی، بهش می گفتم واااااای چقد چاق شدی...
طرفم از همون خونه ما شروع می کرد به رژیم گرفتن...
کلی به اقتصاد خانواده کمک کردم!
دیوونه خونه
یارو میره دیوونه خونه میبینه همه تو صف واستادن دارن یکییکی تو یه سوراخه نگاه میکنن بعد دوباره میرن ته صف وامیسن. یارو کنجکاو میشه ببینه تو سوراخه چه خبره، خودش هم میره تو صف وامیسه و تو سوراخه رو نگاه میکنه هیچی نمیبینه، یه بار دیگه تو صف وامیسه بازم هیچی نمیبینه،از یکی میپرسه: شما چی رو نگاه میکنین؟ من که هر چی نگاه میکنم هیچی نمیبینم. یارو بهش میگه: برو بابا دلت خوشه! ما دو ساله داریم این تو رو نگاه میکنیم هنوز هیچی نمیبینیم، تو میخوای با دو بار نگاه کردن چیزی ببینی؟!
عید دیدنی
نظر به اینکه عید دیدنی به صورت رفت و برگشت انجام میشد جهت رفاه حال مردم ، سال ۹۱ عید دیدنی به صورت حذفی برگذار شد!
گواهی نامه
غضنفر می ره امتحان گواهی نامه بده چند بار رد میشه بعد تو راه پلیس جلوش رو می گیره می گه گواهی نامه! غضنفر هم میگه دادین که می خواین؟
صندوق صدقه
غضنفر ۱۰۰ تومان تو صندوق صدقات میاندازه و سوار ماشینش میشه و ۵۰ متر بالاتر تصادف میکنه و میمیره. اون دنیا به خدا میگه من که ۱۰۰ تومان تو صندوق انداختم، پس چرا مردم؟ خدا میگه: هــــــــــا، ۱۰۰ تومانیت گوشه نداشت.
اداره
رئیس: خجالت نمیکشی تو اداره داری جدول حل میکنی؟ کارمند: چکار کنیم قربان، این سروصدای ماشینها که نمیذاره آدم بخوابه!
لباس آقایان
از یارو میپرسن: میدونی آقایون لباساشون را چه طوری دسته بندی می کنند؟
میگه: معلومه، دو دسته. یکی لباسهای کثیف، دومی لباسهای کثیف اما قابل پوشیدن!
خطر برق گرفتگی
غضنفر رو برق گرفت مُرد !!! اقوامش از ترس تا چهلم با فازمتر سر قبرش فاتحه میخوندن.
سرگرمی ما ایرانی ها
یکى از سرگرمى هاى مردم ایران اینه که وقتى از مطب دکتر میان بیرون حساب کنن ببین اون دکتره روزى چقد درآمد داره!
ما ایرانی ها
ایرانی ها دروغ گفتن را از اول صبح با جمله "پاشو لنگ ظهره" آغار می کنند.
درس خواندن چند حالت دارد؟
درس خوندن دو حالت داره:
۱- درسای سختو که نمیشه خوند
۲- درسای آسون که ارزش خوندن نداره