انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Fardad-A]

سلام دوستان
مدتی است که قرار داشتم بعد از کنکور ارشد بجهت مشغله کاری در خدمتتون نباشم فعلا" که هنوز حکم باز نشستگیم نیومده.
ولی میخواستم بگم ، در طول این چند ماه اخیر دیده میشه که در بسیاری موضوعات از مشاوره کنکور گرفته تا حل یک مسئله ساده ، معمولا" از حدود بحث منطقی و عادی که در شان یک محیط علمی است خارج میشیم و میخواهیم هر طوری شده حرف خودمون را ثابت کنیم.
من موافق با این نیستم که کسی خودش را اینجا خلاف واقع نشان بدهد و یا تبلیغات تجاری کند و مثلا" یکی از دلایلی که بعضیها که اسامی چند گانه داشتند و فعالیتهای متفاوتی میکردند باهاشون برخورد شد. ولی اینکه مثلا" کسی میاد مشاوره میده و بنظر خودش و بر حسب تجربه اش هر چی مفید میدونه به بقیه منتقل میکنه، گاهی سیل درخواستها از من میشه که فلان آقا فلان جا اشتباه میگه. اینجا قرار هست ما به سیر عادی تبادل دانش و اطلاعات شما نظارت کنیم ولی قرار نیست نظر خودمون یا دیگران را تحمیل کنیم به بقیه. یه جاهایی که احساس میشه کسی دیگه خیلی حرفای نامربوط میزنه دخالت میکنیم ولی در کل به تضارب و تبادل آراء و اندیشه شما احترام میگذاریم. ولی نمیدونم چرا نمیتونیم وقتی کسی اشتباه میگه خیلی محترمانه در حضور همه باهاش بحث منطقی کنیم؟.
اگه جمع شدن گروهی این همه فارغ التحصیل در جهت هم افزایی و کمک جمعی نباشه مطمئنا" هر روز شاهد جنگ و جدل و حرفای نامربوط میشیم.
دوست من اگه شما در هر زمینه مرتبط با مسائل این انجمن و کمک به بقیه صاحب نظر هستی و تجربه ای داری خیلی راست و شفاف و بدون ترس از امتیاز منفی و بدون تحقیر و توهین به دیگران بگو . مطمئنا" مفید فایده است.ولی خواهش میکنم که در فعالیت گروهی بقیه اختلال ایجاد نکن.بهر حال ما هم حوصله ای داریم اگه سر رفت و تمام پستهات پاک شد و امکان دسترسی به اکانتت را نداشتی گله ای نکن.

در مورد بعضی پیشنهادات و انتقادات که در طول چندماه اخیر دوستان قدیمی و بعضی دوستان جدید برایم نوشته اند سعی میکنم دسته بندی کنم و هر کدام را به بحث بگذارم.
امیدوارم این فضا مساعد برای همکاری همه و کمک بشما در زندگی و تحصیل و آینده تون باشه.مثل همیشه منتظر نظراتتون هستیم.

[azad_ahmadi]

یکی از دلایل عدم تقابل و همکاری با دوستان دیگه، حس کاذب برتری جویی باشه(خوشبختانه این حس در کاربران قدیمی خیلی کم وجود داره و اونا سعی در سرکوب این حس کردن). این مشکلات هم فکر می کنم بیشتر در مباحث غیر درسی پیش میاد فرداد جان، بهرحال مباحث درسی یک رویه خاصی داره که کسی که بحثی رو بلد نیست از کسی که بلده باید کمک بگیره. اما در مسائل فردی و اجتماعی، هرکسی راه و روش خودش رو درست قلمداد می کنه و عدم صبر و شکیبایی باعث میشه که در برابر نظرات دیگر دوستان واکنش غیرمنطقی و تندی نشون بده. البته باید این رو هم درنظر داشت که جامعه مجازی به این بزرگی، زیرمجموعه ای از نظرات و افکار به همون بزرگی رو داشته داره، و شاید قبول کردن نظرات دیگران برای برخی واقعا سخت باشه(دیکتاتوری افکاری). تنها راه صبوری و پرهیز از ادامه دار کردن مطالب بیهوده می تونه مقداری این مشکلات رو کاهش بده.

[ana_12345]

(۳۰ بهمن ۱۳۹۱ ۰۱:۳۹ ب.ظ)azad_ahmadi نوشته شده توسط:  یکی از دلایل عدم تقابل و همکاری با دوستان دیگه، حس کاذب برتری جویی باشه(خوشبختانه این حس در کاربران قدیمی خیلی کم وجود داره و اونا سعی در سرکوب این حس کردن).

اتفاقا یه سری از دوستان با سابقه هم به دلیل سابقه زیاد در مانشت صحبت ها و نظراتشون رو نسبت به بقیه برتر و درست تر می دونن و خوب مسلما حمایت از جانب دوستان با سابقشون هم بیشتر هست و یه فرد جدید که انتقادی می کنه یا نظر مخالف جمع داره سریعا با سیل عظیم منفی ها و بد و بیراه ها روبه رو می شه و به کل نابودش می کنن.

[انرژی مثبت]

فقط خواستم بگم که محیط مجازی با محیط واقعی یه سری تفاوت ها داره که می شه از اینها برای بهتر شدن فضای بجث یا گفتگو استفاده کرد. شاید یکیش این باشه که زمانی که شما مطلبی رو مطالعه می کنید که با نظر شما مطابق نیست یا خدایی نکرده با لحن بدی گفته شده و سبب ناراحتی یاعصبانیت شما می شه، لزومی نداره در همون لحظه، به صحبت طرف مقابل پاسخ بدید. در فضای فیزیکی بدون پاسخ گذاشتن و ترک محل نوعی بی احترامی به فرد تلقی می شه ولی در محیط مجازی این امکان هست که شما در فرصت دیگه که شاید از نظر روانی در شرایط مطلوبتری باشید ضمن این که غلبه احساسات بر منطق کم شده باشه پاسخ فرد رو بدید (البته اول این مطلب رو برای خودم میگم و بعد از اون برای دوستان). البته می دونم این مساله جواب سوال پرسیده شده در عنوان تاپیک نیست از این نظر عذرخواهی می کنم.

در مورد صحبت خانم ana باید بگم این مورد درست می تونه باشه ضمن این که عکسش هم می تونه صحیح باشه یعنی یه فرد تازه وارد که هیچ شناختی نسبت بهش وجود نداره خیلی راحت تر می تونه غیر منطقی برخورد کنه. مثل این که من وارد یه محیطی بشم که افراد هیچ شناخت یا پیش زمینه ای نسبت بهم ندارن و می دونم که امکان ایجاد شناخت در صورت ترک اون محل برای افراد دیگه خیلی کمه بنابراینممکنه اونقدر در گفتن مطلبم سخت نگیرم تا زمانی که به محیطی وارد می شم که همه شناخت دارن و نمی خوام دیدگاه های افراد نسبت بهم منفی بشه.

شاید یه مساله دیگه این باشه که ما نمی تونیم بسرعت دیدگاهمون رو نسبت به افراد تغییر بدیم. فرض کنیم در اثر یه مساله دیدگاه ما نسبت به یه شخص منفی شده حالا دفعات بعدی که بحثی پیش میاد با این که می دونیم فرد ممکنه درست بگه ولی با استناد به پیش زمینه قبلی در مورد فرد قضاوت و تصمیم گیری می کنیم . در نتیجه بحثی شروع می شه که بیشتر هدف مغلوب کردن طرف مقابله با این که این احتمال وجو داره که نظر ما صحیح نباشه. در واقع هدف خود فرد می شه نه موضوع بحث. این جور مواقع گهگاه بحث های کهنه هم پیش میاد مثلا از فلان صحبت قبلیت مشخص بود که ادم غیر منطقی هستی یعنی اونجا نتیجه گیری شده و الان با فرض درست بودن همون نتیجه گیری، ادامه میدیم.

یه وقتایی هم واسه سایرین و نه خودمون برخی برخوردها رو انجام میدم ! مثلا اگر من جواب این فرد رو ندم بقیه چی فکر می کنن. مثل خیلی موارد دیگه تو جامعه. همان مثال معروف "مردم چی میگن؟!"....

چقدر حرف زدم من !!!

[انرژی مثبت]

با اجازه دوستان من اونچه رو که گفته می شه بصورت تیتر وار میارم و در ادامه این ارسال رو اپدیت می کنم. ان شالله که بحث مفیدی باشه (شاید برداشت من از صحبت برخی دوستان درست نبود در این صورت بفرمایند تا تصحیحش کنم)

دلایل:
۱/ حس برتری جویی
۲/ عدم صبر و شکیبایی
۳/دیکتاتوری افکاری یا خود محق بینی---> فرد صرفا نظر خود را درست قلمداد می کند.
۴/ نداشتن یا کم بودن روحیه انتقاد پذیری
۵/روی اوری به توهین و پرخاشگری بدلیل عدم توانایی در پیش بردن بحث بصورت منطقی یا عدم موفقیت در به کرسی نشاندن حرف خود یا اثبات درست بودن دیدگاه
۶/ تکیه بر حمایت و پشتیبانی سایرین
۷/ منفی بودن دیدگاه نسبت به گوینده نه لزوما موضوع بحث
۸/ مهم بودن نظر یا تغییر دیدگاه دیدگاه سایرین در صورت عقب نشینی از موضع یا قبول اشتباه خود
۹ .برخوردهای نادرست یا غیر منطقی بدین دلیل که شرکت کنندگان در بحث شناختی نسبت به فرد ندارند و دیدگاهشان نسبت به شخص برای او مهم قلمداد نمی شود.
۱۰/ بحث مبنای عقلی یا منطق ندارد یا انحراف بحث از مبانی عقلی و دخالت احساسات در بحث ---> فراموش شدن اهداف گروه
۱۱/ ....

راه کارها:
۱/ افزایش رو حیه انتقاد پذیری
۲/ شرکت یا ادمه بحث در شرایط روحی مطلوب تر (بدور از عصبانیت و خشم) (شاید بیشتر برای محیط مجازی صادق باشه)
۳/ عدم تعصب بر دیدگاه یا نظر خود
۴/ تغییر دیدگاه خودمان بدین صورت که افراد با دیدگاه متضاد لزوما قصد خراب کردن ما را ندارند. نظرات دیگران می تواند سازنده باشد و قصدشان کمک است و خیرخواه ما هستند.
۵/ افزایش مطالعه
۶/ سکوت در مواقع لزوم
۷/ افزایش روحیه پذیرش اشتباه و عذر خواهی
۸/ برخورد نکردن بصورت احساسی و عجولانه
۹/ به چالش کشیدن عملکرد دیگران با عمل صحیح و نه لزوما با حرف در مواقع لزوم
۱۰/ ....

[Somayeh_Y]

به نظرم چون بحث ها منطقی نیست!! بحث منطقی یعنی بحث بر مبنای عقل، بر اساس علم. اما اکثر بحث ها یا از پایه احساسی هستند یا اینکه یک بحث منطقی شروع میشه اما منحرف میشه و احساسات در اون وارد میشه. وقتی هم که پای احساسات به میون اومد، سروکله خودیت پیدا میشه. اهداف گروهی فراموش میشه و فرد هر کاری از توهین و تخریب شخصیت گرفته تا برانگیختن احساسات یه عده دیگه و جلب حمایت و .... میکنه، فقط برای اینکه کم نیاره.

الان هم که کلا تز بحث منطقی تبدیل به یک تز روشنفکرانه توی جامعه ما شده،بعضی افراد اصرار دارند که تمام بحث هاشون از روی عقل و منطق هست، حالا هزار دلیل بیار که نیست، زیر بار نمی روند که نمی روند. این میشه که بحث بالا میگیره و مداخله افراد بی طرف هم افاقه نمی کنه، مگه اینکه مداخله همراه با اعمال قدرت باشه. نمونه اش بحث هایی در همین مانشت که تا تاپیک بسته نشه، تموم نمیشه.

راهش هم اینه که بجای برخورد احساسی و عجولانه، بیشتر فکر کنیم و عاقلانه به طرف مقابل جواب بدیم و باهاش برخورد کنیم. بعضی اوقات هم بهتره که با عمل خودمون رو اثبات کنیم نه با حرف و به چالش کشیدن عملکرد دیگران.