انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[jahani]

یه دوستی دارم که امسال کنکور پارسه رو ثبت نام کرده. پارسال مدرسان میداد و طریق اشنایی من با اون این طوری بود. از پارسال تا به امسال با هم در ارتباط بودیم. کنکورش رو پارسال خیلی خوب نداد و شد ۱۴۰۰ امسال هم خیلی دیر شروع کرد برای کنکور . تو ازمون سوم تازه ثبت نام کرد و رتبش شد ۱۱۹ کلا نا امید بود و میگفت امسالم قبول نمیشه. ازش قول گرفتم دو هفته باهم تلاش کنیم.

تو این دو هفته خیلی سفت و سخت بالا سرش وایستادم کارهایی که کردیم این بود:

اول این که تلاش کردیم خستگی روزانه اش رو کمتر کنیم. یعنی تلاش کرد روزها یک ساعت زودتر از محل کار بیرون بیاد تا به ساعات ترافیک نخوره این کار باعث شد که شبها که میرسه خونه خیلی با نشاط تر باشه. در واقع اون هر روز هشت میرسید خونه (به خاطر موندن تو ترافیک و دوساعتی تو ترافیک میموند)ولی با یک ساعت زودتر اومدن پنج و نیم میرسید به دلیل اینکه تو ترافیک نمیموند.

دومین کاری که کردیم این بود که تحریکش کردم و تو رودرواسی انداختمش . بهش گفتم کسانی که رتبه خوب میشن روزی اقلا ۶ ۷ ساعت درس میخونند تو روزهای تعطیلتم این قدر درس نمیخونی. اگه میخوای قبول شی بهترین برنامه دنیا رو هم که داشته باشی و بهترین مشاور هم که داشته باشی درس نخونی فایده نداره. بهش گفتم با مامانت که حرف زدم بهم گفته بود که فقط یه ارزو دارم اونم انی که ... کنکور قبول شه.. این طوری کلی تحریک شد و انگیزه های دو چندانی پیدا کرد..

سومین کاری که کردیم این بود که تمام تلاشمون رو کردیم تو هفته اول درسهایی که همیشه دو هفته طول میکشید خوندشون رو تموم کنیم. برای انی کار مجبورش کردم از خلاصه های پارسالش بخونه و به جای وقت تلف کردن سر خودن مطالبی که یه بار خونده و نیاز به مرور داره فقط زودتر درسها رو تموم کنه تا برسیم به تست زنی. تلاشمون جواب داد و تو هفته اول تموم درسها رو تموم کرد جز نرم افزار شبکه و مدیریت

چهارمین کاری که کردیم این بود که تلاش کردیم الگوهای ذهنیشو عوض کنیم. همیشه از درس نرم افزار متنفر بود و هیچ جوره خوشش نمیومد میگفت حفظی تو کتم نمیره برای همین این قدر خوندن سیستم و شبکه و امثالهم رو کش میداد که به نرم نمیرسید. همیشه هم نرم افزار رو پایین میزد. کتاب نرم افزار مدرسان رو بهش دادم مجبورش کردم یه سری فصل هار و بخونه. جمعه و شنبه و یک شنبه اش برای این کار رفت ولی نرم افزار رو حسابی خوند. با هر سختی که بود تونست این کار رو بکنه. البته یه سری اشکالاتی که داشت رو هم بهش بعدا توضیح دادم ولی نمیشه از تلاشش به سادگی گذشت

اخرین کاری که کردیم این بودکه سه شنبه و چهار شنبه و پنح شنبه رو وقت کامل داشتیم برای تست زنی برای همین خیلی خوب رسید مرور کنه هر چند که پنج شنبه اتفاق بدی براش افتاد جوری که یک ساعتم نتونست درس بخونه... ولی به دلیل روزهای خوب قبلی که داشت این خیلی به چشم نیومد:پی
اخرش رتبش تو پارسه شد ۷ (تو گرایش تجارت)
تو امنیت ۱۱

چند تا نکته خواستم انضمام اینا کنم:
اول این که با حرف هیچی درست نمیشه مزد آن گرفت که جان برادر کار کرد.خیلی هامون دوست داریم درس بخونیم ولی همیشه حرفشو میزنیم. بین حرفهایی که میزنیم با اونایی که عمل میکنیم خیلی تفاوته

دوم اینکه امید و انگیزه نمیدونید چه کارهایی که با ادم نمیکنه... همیشه باید یه سری انگیزه های فرای کنکور داشته باشید. یه سری چیزها که حاضر باشید به خاطرش هر سختی رو به جون بخرید. دوست من به خاطر برآورده شدن ارزوی مامانش این همه تلاش کرد...

سوم اینکه برنامه ریزی فقط این نیست که برای خوندن درسها برنامه ریزی کنیم. برنامه ریزی یعنی مدیریت درست زمان. باید کارامون رو جوری تنظیم کنیم که کمترین انرژی رو از ما بگیره و بیشترین انرژی رو برای کنکور بگذاریم. حواسمون به کارهای دیگمون نباشه یهو میبینیم وقت و انرژِی برای درس خوندن برای کنکور نداریم.

چهارم اینکه خیلی از درسها هستند که همیشه تو ازمونهای ازمایشی اونارو خراب میکنیم. یه علتش شاید این باشه که اصلا اونارو درست نمیخونیم. میگذاریمشون اون اخر سر و تند تند و هول هولکی میخونیم بعدم میخواهیم نتیجه بگیریم. بعد چون چند بار نتیجه نمیگیریم حس میکنیم همیشه همین طوریه... خیلی وقتها باید سرسخت باشی و پوست کلفت و لجباز. بعضی درسها رو باید روشون رو کم کنی. البته بودن یه ادم کنارت که بتونه کمکت کنه قطعا خیلی بهتر میتونه اثربخش باشه.... ماسفانه خیلیها این ادمو ندارند ولی به هر حال همه درسها یه جاهای ساده دارند یه جاهای دشوار . شاید جا دشوار هارو نشه فهمید ولی جاهای ساده شو میشه خوب خوند. منبع خود هم خیلی تاثیر داره تو خوندمون. قبلا راجع به اینا زیاد بخث کردم دیگه نمیخوام واردش بشم.

پنجم این که سرعت مطالتون رو تا میتونید بالا ببرید. این که خیلی گیر بدید به یه چی خیلی کار خوبی نیست اگه یه چیز رو نمیفهمی ایگنورش کن تا برسی به مرحله تست زنی اگه تو تستها بود که اونجا شاید مشکلت حل بشه و اگرم نبود که اصلا شاید مهم نبوده و بهتر باشه بیخیالش شی. خلاصه اینکه صبور باشید و توقع نداشته باشید با یه دور مطالعه همه چی دستگیرتون بشه. تلاشتون رو بکنید سرعتتون رو زیاد تر کنید. اگرم تو تستها نفهمیدی باز خیلی وقتت رو روش نگذار بگذار شاید بعدها مثالهای بهتری گیر بیاری که مشکلت رو حل کنه.

و اخر سر این که انصافا خستگیم در رفت... نتیجه خوب گرفتن باعث میشه خستگی به تن ادم نمونه. بعد از هر تلاشی برای خودتون معیارهایی بگذارید و با رسیدن به اونا از خودتون راضی باشید. نیازی نیست حتما همتون یهو رتبتون تک رقمی بشه. یکی میتونه معیارش این باشه که درسهارو تموم کنه. یکی میتونه این باشه که دو یا سه درس رو خیلی خوب بخونه و تستهاشو تو ازمون بزنه و یکی هم میتونه انی باشه که لااقل از هر درس یه تست رو بزنه... پله پله این مکانیزمهای تشویقی خودتون رو زیاد کنید تا انرژی برای ادامه راه داشته باشید

در اخرم بگم که خوشبختانه دوست من اینارو نمیخونه:پی و امیدوارم که همتون موفق باشید.

[omidd1315]

(۱۸ آذر ۱۳۹۱ ۰۳:۱۸ ق.ظ)mhbftdb نوشته شده توسط:  من وقتی میگم حداقل روزی ۱۱ ساعت (و حداکثر تا ۱۳ ساعت و نیم) درس میخونم کسی باور نمیکنه. احتمالا بگم انگیزم چیه هم کسی باور نمیکنه. فقط امیدوارم آخر سر نتیجه هم بگیرم و اشتباه بدی انجام نداده باشم.

واقعا انگیزه چه ها که نمیکنه

امیدوارم کسی اشتباه من رو انجام نده
شما اگه ۶ ساعت با کیفیت بخونی بهتر از اینه که ۱۲ ساعت بخونی و فکرت هزار جا باشه الا درس،
چون میدونم اگه کسی بتونه ۱۲ ساعت با تمرکز بخونه مغزش میترکه و روز بعد نمیتونه ادامه بده البته استثنا هم وجود داره.
اشتباه من این بود که تمام طول روزو می خوندم ولی اصلا تمرکز نداشتم همشم بخاطر سر و صدا
محیط که آروم باشه چقدر راحت و با انگیزه میشه درس خوند، این آرزو به دلم موند یه روز سر و صدا نباشه.
خلاصه همه چیز دست به هم دادو ما رو از قافله جدا کرد.

[srj]

خیلی ممنون از مطالب خیلی خوب و روحیه دهندتون!
ممنون میشیم واسه مطالعه از اول دی ماه تا کنکور راهنمایی بفرمایید

[sanaz5]

سلام کاشکی هم یکی کمکه من میکرد من از شهریور شروع کردم کلاسای مجازی دانشگاه خواجه نصیر رو روی درس های نظریه مدار منطقی و معماری و سیستم عامل و کامپایلر و ساختمان داده فقط رسیدم فصل پیچیدگی ها رو از درسهای دیگه هم یک دو فصل رسیدم از اول مهر رفتم رو کتاب ها مقسمی و اینا اقا من فکر میکردم که الن میرم کنکور خیلی خوب میشه من تو سازمان سنجش شرکت کردم شدم از ۱۸۶ نفر نفر ۱۳۷ و از انروز به بعد هی بدتر شدم در دومین ازمون شدم نفر ۱۰۰ از ۲۱۶ نفر و تو سومین ازمون شدم ۲۰۲ از ۲۶۵ نفر حالت دلشوره و حالت تهوع دارم از استرس زیاد کارمند و این ها هم نیستم صبح تا شب نمیرسم به هیچ درسی مادرممم میشینه برای من گریه میکنه همه دلشون به حال دختر تتقاری شادشون که شده یه گوله غصه وو از شدت استرس معده دردو قلبم توش احساس فشار دارم الان رفتم روان پزشک ولی بهم فقط یه قرص داد ولی میترسم بخورم خواب اور باشه

[naziimani]

یعنی من روزی ۶ ساعت میخونم به خدوم امیدوار باشم ولی سعی می کنم اون ۶ ساعت مفید مفید باشه و از لحظه لحظه اون استفاده می کنم من فکر می کردم حداقل باید روزی ۱۰ ساعت بخونم ولی شما گفتی ۶ ساعت به خدوم امیدوار شدم من چون شاغل هستم خیلی وقتم کمه ولی دارم نهایت سعی خودم رو می کنم امیدوارم خدا به همه کمک کنه به من هم کمک کنه که سربلند از این آزمون بیرون بیایم.

[Fardad-A]

امیدوارم اگه کسی انتقادی داره در بخش انتقادات مطرح کنه و اینجا نزنه تا بتونیم تاپیک را باز کنیم و امکانش باشه که اگه کسی سوالی در مورد بحث تاپیک داره بپرسه.
بعضی از پستها هم نمایش داده نمیشن که علتش را در بخش انتقادات گفتم.